من قبل از اینکه عضو انجمن بشم، سه تا رمان نوشتم اما منتشرشون نکردم، چون به نظر خودم اونقدر پخته و قابل انتشار نبودن، اما هر سه تاش رو مامانم و یه سری از دوستام خوندن.
مامانم همیشه تشویقم می کرد و می کنه!
یکی از دوستام هم یه بار بهم گفت:
_مریم من فکر می کنم اینا رو خودت ننوشتی
منم کلی خوشحال شدم از این تمجید غیر مستقیمش و گفتم:
_واقعا؟Hapydancsmil
اونم خندید و گفت:
_الان تخریبت کردم! نفهمیدی؟
البته که این حرفش شوخی بود و منظورش این بود که نوشته هام فراتر از حد سواد و معلوماتمه!:aiwan_light_sarcastic:
ولی در کل همین که می خوندن و حتی تشویقم می کردن که زیادتر بنویسم و حتی اسم برای شخصیت ها بهم پیشنهاد می دادن، خیلی بهم انرژی می داد.