به هنر علاقه داشته باشید یا نه، حداقل یکبار هم که شده اسم تابلوی مونالیزا به گوشتون خورده. نقاشی مونالیزا یا لبخند ژکوند معروف ترین تابلوی لئوناردو داوینچی به حساب میاد. این تابلو داخل موزهی لوورِ پاریس نگه داری میشه و پر بیننده ترین و شلوغ ترین بخش موزه، متعلق به همین تابلوئه. درباره این تابلو کتابهای زیادی نوشته شده و کپی های زیادی هم ازش به فروش رسیده. هنوز که هنوزه ازش اقتباس میشه و حتی توی محصولات بازاری و کیچ، مثل پازل و تابلو فرش و غیره داخل خود ایران هم میشه تصویر اونو دید! سوال اینجاست که چرا این نقاشی اینقدر معروفه؟
از لحاظ زیباشناسی تابلوی مونالیزا تمام عنصرهای دلنشین و متناسب که معمولا در نقاشیهای داوینچی هست رو با خودش داره. نورپردازی و سایه گذاری های دقیق، پرسپکتیو دو گانه، ترکیب بندی مثلثی که به کار تناسب داده و از طرفی شکل خاص پرتره که لبخند خاص و مبهمی داره و صورت فاقد ابرو و حتی ابهام در تشخیص جنسیت اون این تابلو رو به تابلویی منحصر به فرد تبدیل کرده. نوع رنگ بندی سردِ منظرهی پشت سر، به ابهام در پرتره کمک بیشتری کرده. اگر پرتره ها و تابلوهای اشرافی در زمان رنسانس نگاه کنید، تابلوی مونالیزا تفاوت زیادی با اونها داره و این یکی دیگه از دلایلیه که این تابلو رو خاص کرده. اما همه این دلایل زیباشناسی کافیه که این اثر را اینقدر معروف و مشهور کرده؟ باید بگم که صرفا اینطور نیست و دلیل اصلی شهرت این تابلو داستانهاییه که پشت این تابلو در تاریخ اتفاق افتاده.