دلنوشته کاربران کوچه خاطره ها... | تسنیم کاربر انجمن نگاه دانلود

[tasnim-a]

همیشه به خدا می گفتم که دوباره برای من باشی!
وقتی آمدی، فهمیدم ندیدنت بهتر از دیدن و حرف هایت است!
فهمیدم که خدا مرا دوست داشت که نمی گذاشت چشمانم خیره ات شود!
فهمیدم با خواسته هایم، راه قلبم را سخت کرده ام!




#تسنیم#

 

[tasnim-a]

من هم روزی آدم بودم!
من هم روزی دل داشتم!
من هم روزی نفس می کشیدم!
اما، حال...؟!
من، تنها عروسکی در ویترین مغازه قلب آن پسرک هستم!
من، عروسکی هستم که ساعت ها خیره فروشنده زیبایم می شوم!
و او خیره دخترکی که وارد مغازه قلبش می شود، است!
این چه رسم دردناکی است؟!




#تسنیم#

 

[tasnim-a]

کاش می توانستیم به آدم ها بگوییم: شما باهمدیگر، من و قلبم با همدیگر!
اما قصه اینجاست...
من دیگر قلبم را نمی شناسم که با او باشم...




#تسنیم#

 

[tasnim-a]

گاهی وقت ها می خواهیم دلتنگی را به دلمان بفهمانیم!
می خواهیم دلمان درک کند که دیگر اویی وجود ندارد!
اما دل که منطق و درک نمی فهمد!
همانطور که دوری از او نمی فهمد...!



#تسنیم#

 

[tasnim-a]

می پرسند؛ چرا دستانت همیشه سرد است؟!
می پرسند؛ چرا نگاهت همانند برف های یخ زده زمستان شده است؟!
می پرسند؛ چرا چمدانت را آماده کرده ای؟!
جوابشان را اینگونه می دهم:
بهار دل من در قلب مردی شکوفا شد که با رفتنش دلم را زمستان کرد...



#تسنیم#

 

[tasnim-a]

کاش عهدی از جنس عشق می بستیم...!
اگر رفتیم، بی صدا باشد...
اگر ماندیم، بی ریا باشد...



#تسنیم#

دانلود رمان های عاشقانه

 

[tasnim-a]

یادم آمد سوالی پرسیدی که جوابی برایش نداشتم!
پرسیدی: اگر بروم، به آغـ*ـوش چه کسی پناه می بری؟!
جوابت را بعد از رفتنت یافتم!
بعد از تو...
من به آغـ*ـوش اشک و تنهایی پناه بردم...!
به خدا که بدترین خــ ـیانـت را من انجام داده ام که تنهایی را تیکه گاهم قرار دادم!!


#تسنیم#

دانلود رمان های عاشقانه

 

[tasnim-a]

من همانم که شبی خواب غفلت عذابش داد!
من همانم که از ترس رفتن ها، چشم هایم را بستم!
من همانم که دست در دست طناب دروغ دادم!
من همان زخم خورده کوچه های غمزده زمستانم...!



#تسنیم#

دانلود رمان های عاشقانه