آمریکا گردشگری وحشت: جادوگر بل، نمادی از تسخیر شدگی در آمریکا

O_Q

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/10
ارسالی ها
2,641
امتیاز واکنش
25,428
امتیاز
856
سن
20
محل سکونت
شهرفرنگ:)
داستان «جادوگر بل» (Bell Witch) در قرن نوزدهم و در مورد خانواده‌ی بل است که در شهر آدامز در ایالت تنسی زندگی می‌کردند. آقای بل، کشاورزی بود که به همراه خانواده‌اش در شمال غربی «رابرتسون کانتی» در نزدیکی رودخانه‌«Red River» زندگی می‌کرد.

d6c37095-b2a3-42fd-b50b-9406fd788bbd.jpg


95e6e218-6b34-44a0-8c7c-6e7c27396d4c.jpg


بر طبق افسانه‌ها، از سال ۱۸۱۷ تا ۱۸۲۱، خانواده‌ی او و نیز دیگر ساکنان محلی، بارها مورد هجوم چیزی نامرئی قرار گرفتند که در آن زمان به عنوان یک جادوگر معرفی می‌شد. این موجود نامرئی قادر بود صحبت کند، وسایل اطراف را از بُعد فیزیکی تحت تأثیر خود قرار دهد و حتی در راستای مقاصد خود شکل عوض کند. حتی گفته می‌شود که او قادر بوده همزمان در چند نقطه‌ی مختلف، حتی در فواصل دور از یکدیگر حاضر شود. همچنین قدرت پیشگویی و سرعت بالا از دیگر مواردی است که به این جادوگر نسبت داده شده است.

cfa26106-e4ce-41f1-947f-540ae67506a5.jpg


e2536b27-d13c-4eb1-92b5-3aca9e4eccc4.jpg


در سال ۱۸۹۴، ناشر روزنامه‌ای به نام »مارتین اینگرام« (Martin V. Ingram)، کتابی با عنوان »سند تاریخی جادوگر بل« را به رشته تحریر درآورده و منتشر کرد که به سرعت به منبعی برای داستان‌های بیشتر مبدل شده و بارها در موارد دیگر مورد استناد قرار گرفت. این کتاب در واقع ثبت تجربیات شخصی آقای اینگرام بود و امروزه بسیاری از تئوریسین‌ها‌، تلاش‌های اینگرام را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و آن را فاقد سندیت می‌دانند چرا که معتقدند او بیشتر در حال عینیت بخشیدن به یک افسانه‌ی فولکلور بوده است، نه بیان یک رویداد واقعی.

f6e91d9d-1e54-4a9e-8b7f-39d82a8184bf.jpg


در قرن بیستم غار موسوم به غار «بل ویچ» همچنان منبعی برای جلب توجه عاشقان دنیای ترس و هیجان بود. از سوی دیگر هنرمندان عصر معاصر نیز در قالب آثار سینمایی و حتی موسیقیایی سعی به جان بخشیدن به این افسانه‌ی متعلق به ایالات جنوبی آمریکا را داشته و دارند. با این حساب این داستان چه واقعی باشد و چه افسانه‌‌ای، جای پای خود را به خوبی در ذهن مردم محکم کرده است.

c936fb97-d012-4af2-a050-3a0f1eec5e47.jpg


327d6f98-4de5-4cc6-9599-8939bb4f64f3.jpg


اما داستان واقعی این جادوگر چه بود؟ داستانی که از قضا در میان خیل عظیم داستان‌های آمیخته با دروغ، خرافه و واقعیت، یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین داستان‌های تسخیر شدگی در تاریخ ایالات متحده‌ی آمریکا است. و شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید محبوبیت این داستان به اندازه‌ای بود که زمانی یک ژنرال به نام «اندرو جکسون»، به شدت شیفته این افسانه‌ی ارواح شده بود. «بتسی بل» از دیگر شخصیت‌های معروف این داستان است، او که دختر آقای بل بود، در طول آن دوران عذاب آور بارها و بارها از طرف این جادوگر مورد آزار و اذیت قرار گرفت.

45a6f768-348f-45c1-9fa9-a2883465d04f.jpg


اما برای درک بهتر ماجرا بهتر است اندکی بیشتر با داستان جادوگر بل آشنا شویم. همچون دیگر داستان‌های متعلق به دنیای پدیده‌های ماورایی، جزئیات از یک فرد تا فرد دیگر متغیر است، در واقع هر بیننده ماجرا را از نقطه نظر خود شرح داده است، اما همگی بر یک نکته اتفاق نظر داشتند که ظاهرا جادوگر بل در واقع روح زنی به نام «کیت بتس» (Kate Batts) بوده که همسایه قدیمی آقای بل بود. ظاهرا آقای بل حین معامله‌ی زمین سر او کلاه گذاشته است و زمانی که کیت در بستر مرگ بوده، خانواده‌ی بل را نفرین کرده و سوگند یاد کرده است که جان بل و نوادگانش را در آرامش نخواهد گذاشت.

992d4c83-1091-402d-8e8e-d31ed02d39c0.jpg


ماجرای نفرینی که گریبانگیر خانواده بل شده، یکی از معروف‌ترین داستان‌های ترسناک آمریکایی است که بیشتر با نام تسخیر جادوگر بل شناخته می‌شود
این ماجرا به اندازه‌ای جذاب بود کهدر سال ۱۹۳۳ در کتاب راهنمای ایالت تنسی منتشر شد. بد نیست ما نیز نگاهی کوتاه به رویدادهای این سه سال پر ابهام و ترس داشته باشیم.

در سال ۱۸۱۷، روزی جان بل متوجه حضور حیوانی عجیب شد که درست در میان مزرعه‌ی ذرتش نشسته و جا خوش کرده بود، اما حال او با دیدن چهره‌ی حیوان دگرگون شد، چرا که بدنش شبیه سگ و سرش شبیه خرگوش بود. بل بارها به حیوان شلیک کرد، اما جانور ناپدید شده بود. در آن زمان آقای بل تصور کرد که این فقط یک حادثه بوده است، دست کم تا بعد از صرف شام دیگر حتی به آن مواجهه فکر هم نکرد، اما بعد او از بیرون خانه‌اش صداهایی شنید که مرتب تکرار می‌کردند: «خــ ـیانـت خــ ـیانـت»

a8b7e05b-1805-4248-9a93-5c0325a47ad2.jpg


6c2575a3-6a70-4e60-b70a-f0adf350494f.jpg


این صداهای مرموز همچنان ادامه داشتند و هر شب آرامش را از خانواده بل سلب می‌کردند. جان و پسرانش اغلب به بیرون از منزل می‌دویدند تا مجرم را دستگیر کنند و همیشه نیز دست خالی بازمی‌گشتند. در هفته‌های بعد، کودکان بل وحشت‌زده از خواب بیدار می‌شدند و از موش‌هایی شکایت داشتند که ظاهرا آنها را حین خواب گاز گرفته بودند. مدت کوتاهی بعد از این واقعه، این بار کودکان از آزار و اذیتی جدید شکایت داشتند، ظاهرا کسی نیمه شب ملحفه را از روی آن می‌کشید و یا بالش به سمت آنها پرت می‌کرد.

dbd380a6-7886-4bf8-96be-602d3aef6dcf.jpg


با گذشت هر روز اوضاع وخیم و وخیم‌تر می‌شد، خانواده بل اکنون نجواهایی عجیب و ترسناک می‌شنیدند که آن قدر ضعیف بود که فهم آن بسیار مشکل بود، گویی پیرزنی آرام آرام زیر لب آوازی را زمزمه می‌کند. اما مواجه‌ی خانواده بل با این موجود نامرئی رفته رفته به سمت خشونت پیش می‌رفت و اکنون «بتسی»، جوان‌ترین دختر خانواده توسط این موجود نامرئی مورد حملاتی وحشیانه قرار می‌گرفت. ظاهرا کسی موهای دخترک را می‌کشید و پی در پی به او سیلی می‌زد و سرانجام او را در حالی رها می‌کرد که جان دستانش روی صورت و بدن دخترک به وضوح قابل مشاهده بود.

b3294b3a-82f0-4aa8-b9c2-bd6c2e5c4d0e.jpg


1793268e-1917-45fc-b099-48330535d169.jpg


تا آن زمان، آقای بل از خانواده‌اش خواسته بود که این ماجرا را همچون یک راز نزد خود نگاه دارند اما با شروع این موج جدید حملات، او دیگر تعلل را بیش از این جایز ندانسته و تصمیم گرفت این راز مصیبت بار خانوادگی را با نزدیک‌ترین دوست و همسایه‌اش «جیمز جانستون» (James Johnston) مطرح کند.

c2b7c559-949b-4d22-acee-bd6469389089.jpg


جانستون و همسرش برای درک بهتر از ماوقع، شب را در منزل بل‌ها گذراندند، جایی که آنها نیز همچون خانواده‌ی بل تمامی این تجربیات سخت و وحشت‌آور را تجربه کردند. در ابتدا ملافه از روی آقای جانستون کشده شد و دستی نامرئی بارها به او سیلی زد و در نهایت آقای جانستون را از تخت به بیرون پرتاب کرد. مرد بیچاره وحشت‌زده دیگر طاقت نیاورد و فریاد زنان گفت: «به نام خدا بگو تو کی هستی و چه می‌خواهی؟ اما پاسخی دریافت نکرد، اما در عوض باقی شب در فضایی آرامش بخش گذشت. اما این آرامش پیش از طوفان بود و از روز بعد همه چیز وحشتناک‌تر شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • O_Q

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/10
    ارسالی ها
    2,641
    امتیاز واکنش
    25,428
    امتیاز
    856
    سن
    20
    محل سکونت
    شهرفرنگ:)
    در بخش نخست این مطلب با آغاز مجرای خانواده بل که گرفتاری نفرینی شوم شده بودند آشنا شدیم. در ادامه ماجراهای ترسناک این خانواده را دنبال می‌کنیم.

    089871bf-66e6-41a9-90e1-f7ac8d9ade05.jpg


    صدای موجود ناپیدا با گذشت زمان قوی و قوی‌تر شده بود و اکنون می‌شد تمامی کلمات را درک کرد. او گاهی شعر می‌خواند و یک بار حتی شروع به بیان یک نقل قول کرد که واقعا جالب توجه بود، چون این بار به جز خانواده‌ی بل، فردی کیلومترها دورتر هم آن را شنید. این فرد ژنرال اندرو جکسون بود.

    c33a980f-7706-44ee-b525-a096d998d6e6.jpg


    «جان بل جونیور»، «دروری» و «جسی» پسران ارشد آقای بل، هر سه در جنگ نیو اورلئان تحت فرماندهی ژنرال جکسون جنگیده بودند. در سال ۱۸۱۹ جکسون تصمیم گرفت تا به مزرعه بل رفته و ببیند که ماجرا از چه قرار است. به همراه جکسون به جز چندین مرد، یک واگن بود که توسط اسب کشیده می‌شد. اما به محض رسیدن به مزرعه ناگهان واگن متوقف شد، گویی اسب‌ها توان کشیدن آن را نداشتند.

    6b6e63af-1bb5-4e45-8be7-3ecbeea94676.jpg


    بعد از چندین تلاش ناموفق و سعی برای تشویق اسب‌ها به کشیدن گالری، سرانجام جکسون رو به هم قطارانش کرد و گفت که به نظرش این مسئله باید زیر سر جادوگر بل باشد. در همان زمان صدایی زنانه نجوا کنان به جسکون گفت که آنها باید به حرکت خود ادامه دهند و او دوباره آنها را بعداز ظهر همان روز ملاقات خواهد کرد. جکسون و افراداش به حرکت‌شان ادامه داده و به منزل بل رسیدند. همان روز جکسون و جان بل به تفصیل در مورد سرخپوستان و دیگر موارد بحث و گفتگو کردند در حالی که جکسون چشم انتظار بود ببیند جادوگر بل قرار است چگونه خود را نشان دهد.

    جادوگر خشمگین مرد دروغگو رو با گاز گرفتن تنبیه کرده و سپس او را پیش چشم همگان از خانه به بیرون پرتاب کرد
    بعد از گذشت چند ساعت، یکی از افراد جکسون ادعا کرد که یک رام کننده‌ی جادوگر است و حتی اسلحه‌ای درخشان را به بقیه نشان داد و ادعا کرد که با گلوله‌ی نقره این سلاح می‌توان هر موجود شیطانی را کشت. او در ادامه افزود علت تأخیر جادوگر در نشان دادن خود، وجود همین گلوله ساخته شده از نقره است، چرا که جادوگر هم ترسیده و حساب کار خود را کرده است.

    15e0fae8-0103-419a-af07-c4aad85911b0.jpg


    درست بعد از گفتن این سخنان بود که مرد ناگهان شروع به نعره کشیدن و تکان دادن بدن خود کرد و ادعا نمود کسی مرتبا در حال گاز گرفتن و فرو کردن سوزن در بدون او است و بعد ناگهان گویی کسی به مرد لگد زده و او را از خانه به بیرون پرتاب کرد و صدای خشمگینی به گوش رسید و اعلام کرد که آیا شیاد دیگری در گروه جکسون است؟

    اکنون همه وحشت‌زده شده بودند و به آقای جکسون التماس می‌کردند که به سرعت مزرعه بل را ترک کند. اما جکسون همچنان بر ماندن اصرار داشت و سرانجام همه در چادرهایی در خارج از خانه خوابیدند. حوادث بعدی چندان مشخص نیست اما روز بعد جکسون و گروهش در مسیر رفتن به نشویل بودند! اما این پایان ماجرا نیست، جکسون بعدا به دنبال جادوگر وارد جنگل‌های آن اطراف شد و هرگز باز نگشت.

    سربازان وحشت‌زده از ژنرال می‌خواستند که آن مزرعه را ترک کند، اما ژنرال جکسون منتظر دیدن نشانه‌ای از وجود جادوگر بود.
    از سوی دیگر بتسی رفته رفته به مردی جوان به نام جاشوا گاردنر علاقه‌مند شده بود که در همان حوالی زندگی می‌کرد و آن دو قصد ازدواج داشتند. همه از این امر خوشحال بودند، البته ظاهرا کسی هم در این میان چندان از این واقعه خشنود نبود، چرا که جادوگر بل به دلایلی نامعلوم از این امر ناراضی بود و مرتب به بتسی می‌گفت که نباید با جاشوا ازدواج کند. در نهایت هم پیش بینی جادوگر درست از آب درآمد و این رابـ ـطه پایان یافت.

    d1955541-c5d0-44d7-993f-30a6327afd8c.jpg


    غار جادوگر بل
    جان بل اما بزرگ‌ترین هدف جادوگر بود و میل داشت به هر شکل ممکن او را از سر راه خود بردارد. جان مرتب با حوادث عجیب درگیر بود و روی صورتش اثر زخم قابل مشاهده بود و از سویی برای نزدیک به یک سال به سختی قادر به بلعیدن غذا بود، بیماری که هر روز بدتر و بدتر می‌شد. وقتی جان قصد پیاده روی داشت، جادوگر کفش‌های او را برمی‌داشت و به صورتش سیلی می‌زد و صدای تند و تیزش در تمام مزرعه می‌پیچید که فریاد زنان می‌گفت:

    جان بل پیر

    662e510f-62e8-4fcb-a159-f44c1aab5507.jpg


    سرانجام در تاریخ ۲۰ دسامبر سال ۱۸۲۰ آقای بل نفس‌های آخر را کشیده و جان سپرد. پس از مرگش، خانواده بطری کوچکی که حاوی ماده نامعلومی بود را در قفسه پیدا کردند. جان جونیور کمی از آن را به گربه داد و حیوان به سرعت جان داد. در اینجا صدای جادوگر به گوش رسید که خنده‌کنان می‌گفت این ماده را شب قبل به آقای بل خورانده و باعث مرگ او شده است، جان به سرعت بطری را داخل شومینه انداخت. اما مایع شعله‌ور شده و باعث تخریب دودکش ساختمان شد.

    fb58305d-6b0a-4e11-83c3-4fc4bdd906fb.jpg


    مراسم تدفین جان هم صحنه‌ی خودنمایی جادوگر بود. همه صدای آواز خواندن شاد او را می‌شنیدند و او اعلام کرد تا زمانی که آخرین نفر گورستان را ترک نکند، دست از آواز خواندن برنخواهد داشت. در ماه آوریل سال ۱۸۲۱ جادوگر به ملاقات «لوسی» بیوه‌ی جان رفت و به او گفت که هفت سال بعد دوباره به ملاقات او خواهد آمد.

    در سال ۱۸۲۸ جادوگر بل به وعده‌اش عمل کرد و این بار ظاهرا عاشق بحث و جدل با جان بل جونیور بودند. گفته می‌شود او در مورد همه چیز از سیاست و مذهب گرفته تا وضعیت مسیحیت و تمدن با جان صحبت کرده و حتی جنگ داخلی آمریکا را نیز پیش بینی کرده است. جادوگر بعد از سه هفته حضور قول داد که ۱۰۷ سال بعد به بازدید نواده‌ی جان بیاید و در سال ۱۹۵۳ او با دکتر «چارلز بِیلی بل» ملاقات کرد.

    a6f86b1e-3a32-45fa-8858-e587b8932adc.jpg


    79ae753c-0c48-410a-9b91-105692d5bc2e.jpg


    به هر روی در طول دویست سال گذشته مردم محلی جادوگر بل را مسئول اصلی تمامی اتفاقاتی می‌دانند که در آن حوالی رخ می‌دهد. در آن حوالی هنوز هم گاه گداری صداهای عجیب شنیده می‌شود، دیدن نور شمع امری است عادی و عکس گرفتن از آن منطقه اغلب کاری است بسی مشکل به طوری که گاهی در تصاویر شبح انسانی مشاهده می‌شود که اصلا در آن زمان در آنجا حضور نداشته است.

    ac7dd80f-63a5-4e4c-85e0-d702c91e7f04.jpg


    در طول سال‌های بعد، مردم بسیاری برای بازدید از خانه‌ی بل رهسپار این نقطه شدند، اما در نهایت در اواخر ۱۸۰۰، این خانه‌ی فرسوده به دلیل مسائل ایمنی تخریب شد. اما غار تاریخی بل دیگر نماد معروف این داستان است که ظاهرا تعدادی از وسایل قدیمی همچون دودکش سنگی و نیز یک کتری آهنی موجود در آن همچنان حفظ شده است.


    غار بل، Bell Cave
    مزرعه بل منطقه‌ای منزوی و دورافتاده در شهر آدامز است که با چشم‌اندازی زیبا و دلفریب از تپه‌های سرسبز، نمادی مناسب برای ایالت تنسی است. در نهایت بازدیدکنندگان مشتاق فعالیت‌های ماورایی، عاشقان تاریخ و در نهایت دوستداران داستان جادوگر بل، با سفر به این نقطه بی‌شک به خواست خود خواهند رسید و سفری لـ*ـذت بخش را تجربه خواهند کرد.

    5b10a10f-1893-402f-89f2-c03466dbce96.jpg


    بنای یادبود جان بل
    امروزه تورهای گردشگری ترسناک متعددی در این ناحیه برگزار می‌شوند که نگاه‌شان به ویژه معطوف مزرعه قدیمی بل است. بازدید از غارتاریخی و کانو سواری در رودخانه‌ی سرخ از دیگر فعالیت‌های آنها است.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    173
    بالا