خانهای که هرگز نمیمیرد
این خانه که در کشور چین شهرتی به هم زده است، «81 Chonei» نامیده میشود. از بیرون تمام آن چه که میبینید یک عمارت سبک باروک و متروکه است که در مجاورت «ناحیه دونگچنگ» (Dongcheng) شهر پکن واقع شده است. عمارتی زیبا که شاید به نوعی نماد یک زیبایی از دست رفته و فراموش شده است.
اما این ظاهر دلفریب نباید شما را فریب دهد، چرا که این خانه بیش از آن که برای ساکنان این منطقه دوست داشتنی باشد، مایهی عذاب و دلنگرانی است. اگر به سراغ همسایگان و افراد محلی برویم، از زبان آنها شنوندهی داستان دیگری خواهیم بود. داستانی که علت واقعی خالی ماندن این عمارت را بازگو میکند، داستانی که در قالب آن شنونده متوجه میشود که این خانه علیرغم متروکه بودن، شاید چندان هم خالی از سکنه نبوده است، در واقع «مرگ» مهمان و ساکن اصلی این عمارت است.
این داستان که در گذر ایام رنگ و بوی افسانه به خود گرفته است، به سال ۱۹۴۹ و زمان پیروزی کمونیستها بر ناسیونالیستها یا همان ملی گراها باز میگردد. در این زمان است که یک مقام عالی رتبهی دولت، منزل خود را رها کرده و به بهشت امن تایوان میگریزد. او در این فرار حتی همسر خود را نیز فراموش کرده و اون را به حال خود رها میکند تا زین پس روی پای خود بایستد. این مسئله باعث افسردگی شدید این زن میشود به طوری که در نهایت خود را در یکی از اتاقهای این عمارت به دار آویخته و بدین صورت خودکشی میکند. گفته میشود از آن به بعد روح این زن بخت برگشته این خانه را به تسخیر خود در آورده و آرامش و آسایش را از مردم این منطقه ربوده است.
البته پر واضح است که در این میان مورخان نمیتوانند به قطعیت، صحت و سقم این داستان را تأیید کنند. از سوی دیگر تمام اسناد تاریخی مربوط به آن دوران نیز یا از بین رفته و یا از دسترس خارج شده است. پس نه میتوان با قطعیت این داستان را نه تأیید کرد و نه تکذیب.
کسانی که در نزدیکی این عمارت زندگی میکنند، ادعا کردهاند که بارها صدای ناله و جیغ شنیدهاند، صداهایی که به ویژه در زمان طوفان به اوج خود رسیده و دیگر از تحمل خارج میشود. به علاوه تعدادی پرونده مربوط به گم شدن و مفقود شدن افراد نیز موجود است که به نحوی با این خانه در ارتباط بودهاند. براساس اسناد تاریخی موجود، این خانه در اصل برای یک کشیش انگلیسی ساخته شد و در آن زمان جز اموال کلیسا محسوب میشد. البته کشیش خود اولین فرد مفقود شدهای است که زندگیش به نحوی با این خانه پیوند خورد. در واقع او پیش از به پایان رسیدن عملیات احداث این خانه ناپدید شد. وقتی بازرسان به جستجوی خانه پرداختند، متوجه یک دخمهی زیر زمینی شدند که به یک تونل مخفی راه پیدا میکرد. این تونل در طول مسیری پرپیچ و خم و تاریک در نهایت به منطقهای در همسایگی این محل ختم میشد که «Dashanzi» نام داشته و در شمال شرقی این عمارت واقع شده بود.
مدتی بعد و در سال ۱۹۶۰، این خانه به ارتش سپرده شد، اما خیلی زود نیروهای گارد سرخ این خانه را ترک کردند و از آن پس این خانه متروکه شد. البته از مردم محلی و همسایگان نیز کسی از خود علاقهای برای نزدیک شدن و ورود به این عمارتنشان نداد، در واقع از حوالی سال ۱۹۷۰، مردم به این باور رسیده بودند که این خانه تسخیر شده است. «لی یونگجیا» (Li Yonghia) که در همان نزدیکی زندگی کرده و بزرگ شده است، در این مورد به «نیویورک تایمز» چنین میگوید:
" به عنوان یک کودک، ما بچه ها دوست داشتیم در این خانه قایم باشک بازی کنیم، اما هرگز کسی از میان ما جرئت این کار را پیدا نکرد."
اما این داستانهای افسانهای گاهی اوقات آن قدرها هم قدیمی نیستند در واقع جدیدترین داستان در مورد این عمارت به سال ۲۰۰۱ باز میگردد، زماین که یک گروه از کارگران ساختمانی، مشغول عملیات مرمت و بازسازی زیرزمینی در مجاورت این ملک بودند. کارگران فکر کردند که جالب خواهد بود اگر دیوار نازک بین این دو ساختمان را بشکنند و بینند آن طرف دیوار چه خبر است. این کار که محض شوخی و تفریح انجام شده بود، آنها را درگیر موقعیتی عجیب کرد. در واقع این کارگران دیگر هرگز دیده نشده و به جمع پروندههای افراد گمشده پیوستند.
مردم که از نزدیکی این عمارت عبور میکنند، بارها ادعا کردهاند که همواره حین عبور از این منطقه با احساس وحشتی عظیم و ترسی دیوانه کننده درگیر بودهاند. آنها میگویند که حتی در طول ماههای گرم تابستان هم اگر در نزدیکی در این عمارت بایستید، با سرمای عجیبی مواجه میشوید که در مقایسه با ورودی منازل مجاور که در سایه واقع شدهاند نیز این میزان از سردی عجیب و تأمل برانگیز است.
داستان سرایی در مورد این خانه به ویژه در میان قشر جوانان چینی بسیار پرطرفدار و محبوب است، به طوری که یک استودیوی فیلم سازی، فیلمی ترسناک و سه بعدی در این خانه ساخت که با نام «خانهای که هرگز نمیمیرد» در سال ۲۰۱۴ اکران شد.
این شهرت بد به همراه محل قرار گیری نامناسب، در مجموع باعث شده تا این خانه از نظر جلب توجه مشتری دچار مشکلات عدیدهای شده و چندان مقبول عموم واقع نشود. از سوی دیگر تخمین زده میشود که هزینه نوسازی و مرمت این عمارت نزدیک به ۱.۵ میلیون دلار باشد که رقم نسبتا گزافی است. هم اکنون این عمارت در تملک اسقف نشین کاتولیک پکن است و البته آنها شایعهی تسخیر شدگی این خانه را با جدیت رد میکنند. حتی برای تحکیم این ادعا با گچ توضیحی در قسمت بیرونی خانه نوشته شده است که میگوید:
"هیچ روحی ساکن این خانه نیست"
البته قسمت داخلی خانه داستان دیگری دارد. اینجا بازدید کنندگان شاهد حجم وسیعی از دیوارنگاریهای رنگارنگ هستند که به بازدید کنندگان هشدار میدهند بهتر است آنها تنها به تماشای نمای بیرونی خانه بسنده کرده و از وارد شدن به این ملک تسخیر شده، جدا خودداری کنند. اخطاری که شاید باید جدی گرفته شود.
نظر شما در مورد این ملک و داستانش چیست؟ آیا شما به اخطارهایی از این دست توجه میکنید یا به روحیه ماجراجویانه خود بسنده کرده و احتمال هر چند اندک خطر را نادیده میگیرید؟
اما داستان بعدی ما در قارهای دیگر اتفاق افتاده است. به آمریکای جنوبی و کشور برزیل سفر خواهیم کرد تا با داستان عمارتی تسخیر شده در یکی از شهرهای این کشور آشنا شویم.
![ea1155b3-e8c0-4920-8104-f34f9db44f54.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/ea1155b3-e8c0-4920-8104-f34f9db44f54.jpg)
این خانه که در کشور چین شهرتی به هم زده است، «81 Chonei» نامیده میشود. از بیرون تمام آن چه که میبینید یک عمارت سبک باروک و متروکه است که در مجاورت «ناحیه دونگچنگ» (Dongcheng) شهر پکن واقع شده است. عمارتی زیبا که شاید به نوعی نماد یک زیبایی از دست رفته و فراموش شده است.
![bcf0bab4-b7f4-4fb4-ac31-44f463834470.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/bcf0bab4-b7f4-4fb4-ac31-44f463834470.jpg)
اما این ظاهر دلفریب نباید شما را فریب دهد، چرا که این خانه بیش از آن که برای ساکنان این منطقه دوست داشتنی باشد، مایهی عذاب و دلنگرانی است. اگر به سراغ همسایگان و افراد محلی برویم، از زبان آنها شنوندهی داستان دیگری خواهیم بود. داستانی که علت واقعی خالی ماندن این عمارت را بازگو میکند، داستانی که در قالب آن شنونده متوجه میشود که این خانه علیرغم متروکه بودن، شاید چندان هم خالی از سکنه نبوده است، در واقع «مرگ» مهمان و ساکن اصلی این عمارت است.
![2d89dd42-269a-4535-8e12-00c508bffb9e.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/2d89dd42-269a-4535-8e12-00c508bffb9e.jpg)
این داستان که در گذر ایام رنگ و بوی افسانه به خود گرفته است، به سال ۱۹۴۹ و زمان پیروزی کمونیستها بر ناسیونالیستها یا همان ملی گراها باز میگردد. در این زمان است که یک مقام عالی رتبهی دولت، منزل خود را رها کرده و به بهشت امن تایوان میگریزد. او در این فرار حتی همسر خود را نیز فراموش کرده و اون را به حال خود رها میکند تا زین پس روی پای خود بایستد. این مسئله باعث افسردگی شدید این زن میشود به طوری که در نهایت خود را در یکی از اتاقهای این عمارت به دار آویخته و بدین صورت خودکشی میکند. گفته میشود از آن به بعد روح این زن بخت برگشته این خانه را به تسخیر خود در آورده و آرامش و آسایش را از مردم این منطقه ربوده است.
![6a546fd5-3807-4e2f-9b5d-e3cc5158bd35.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/6a546fd5-3807-4e2f-9b5d-e3cc5158bd35.jpg)
البته پر واضح است که در این میان مورخان نمیتوانند به قطعیت، صحت و سقم این داستان را تأیید کنند. از سوی دیگر تمام اسناد تاریخی مربوط به آن دوران نیز یا از بین رفته و یا از دسترس خارج شده است. پس نه میتوان با قطعیت این داستان را نه تأیید کرد و نه تکذیب.
کسانی که در نزدیکی این عمارت زندگی میکنند، ادعا کردهاند که بارها صدای ناله و جیغ شنیدهاند، صداهایی که به ویژه در زمان طوفان به اوج خود رسیده و دیگر از تحمل خارج میشود. به علاوه تعدادی پرونده مربوط به گم شدن و مفقود شدن افراد نیز موجود است که به نحوی با این خانه در ارتباط بودهاند. براساس اسناد تاریخی موجود، این خانه در اصل برای یک کشیش انگلیسی ساخته شد و در آن زمان جز اموال کلیسا محسوب میشد. البته کشیش خود اولین فرد مفقود شدهای است که زندگیش به نحوی با این خانه پیوند خورد. در واقع او پیش از به پایان رسیدن عملیات احداث این خانه ناپدید شد. وقتی بازرسان به جستجوی خانه پرداختند، متوجه یک دخمهی زیر زمینی شدند که به یک تونل مخفی راه پیدا میکرد. این تونل در طول مسیری پرپیچ و خم و تاریک در نهایت به منطقهای در همسایگی این محل ختم میشد که «Dashanzi» نام داشته و در شمال شرقی این عمارت واقع شده بود.
![ecc846b7-ded8-45af-8027-ff34355f6743.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/ecc846b7-ded8-45af-8027-ff34355f6743.jpg)
مدتی بعد و در سال ۱۹۶۰، این خانه به ارتش سپرده شد، اما خیلی زود نیروهای گارد سرخ این خانه را ترک کردند و از آن پس این خانه متروکه شد. البته از مردم محلی و همسایگان نیز کسی از خود علاقهای برای نزدیک شدن و ورود به این عمارتنشان نداد، در واقع از حوالی سال ۱۹۷۰، مردم به این باور رسیده بودند که این خانه تسخیر شده است. «لی یونگجیا» (Li Yonghia) که در همان نزدیکی زندگی کرده و بزرگ شده است، در این مورد به «نیویورک تایمز» چنین میگوید:
" به عنوان یک کودک، ما بچه ها دوست داشتیم در این خانه قایم باشک بازی کنیم، اما هرگز کسی از میان ما جرئت این کار را پیدا نکرد."
![4846dea6-39e5-47cb-9ee1-cad1f241ad3b.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/4846dea6-39e5-47cb-9ee1-cad1f241ad3b.jpg)
اما این داستانهای افسانهای گاهی اوقات آن قدرها هم قدیمی نیستند در واقع جدیدترین داستان در مورد این عمارت به سال ۲۰۰۱ باز میگردد، زماین که یک گروه از کارگران ساختمانی، مشغول عملیات مرمت و بازسازی زیرزمینی در مجاورت این ملک بودند. کارگران فکر کردند که جالب خواهد بود اگر دیوار نازک بین این دو ساختمان را بشکنند و بینند آن طرف دیوار چه خبر است. این کار که محض شوخی و تفریح انجام شده بود، آنها را درگیر موقعیتی عجیب کرد. در واقع این کارگران دیگر هرگز دیده نشده و به جمع پروندههای افراد گمشده پیوستند.
![1723dabc-99e1-4316-b95e-fcf7fe781766.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/1723dabc-99e1-4316-b95e-fcf7fe781766.jpg)
مردم که از نزدیکی این عمارت عبور میکنند، بارها ادعا کردهاند که همواره حین عبور از این منطقه با احساس وحشتی عظیم و ترسی دیوانه کننده درگیر بودهاند. آنها میگویند که حتی در طول ماههای گرم تابستان هم اگر در نزدیکی در این عمارت بایستید، با سرمای عجیبی مواجه میشوید که در مقایسه با ورودی منازل مجاور که در سایه واقع شدهاند نیز این میزان از سردی عجیب و تأمل برانگیز است.
![9022ff69-dbd1-44a3-847c-302abbef00e6.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/9022ff69-dbd1-44a3-847c-302abbef00e6.jpg)
داستان سرایی در مورد این خانه به ویژه در میان قشر جوانان چینی بسیار پرطرفدار و محبوب است، به طوری که یک استودیوی فیلم سازی، فیلمی ترسناک و سه بعدی در این خانه ساخت که با نام «خانهای که هرگز نمیمیرد» در سال ۲۰۱۴ اکران شد.
![72e1bfac-70fb-477d-b797-fa5d18296e34.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/72e1bfac-70fb-477d-b797-fa5d18296e34.jpg)
این شهرت بد به همراه محل قرار گیری نامناسب، در مجموع باعث شده تا این خانه از نظر جلب توجه مشتری دچار مشکلات عدیدهای شده و چندان مقبول عموم واقع نشود. از سوی دیگر تخمین زده میشود که هزینه نوسازی و مرمت این عمارت نزدیک به ۱.۵ میلیون دلار باشد که رقم نسبتا گزافی است. هم اکنون این عمارت در تملک اسقف نشین کاتولیک پکن است و البته آنها شایعهی تسخیر شدگی این خانه را با جدیت رد میکنند. حتی برای تحکیم این ادعا با گچ توضیحی در قسمت بیرونی خانه نوشته شده است که میگوید:
"هیچ روحی ساکن این خانه نیست"
![2c86e181-17c5-46e7-bb90-2ddfaa01f004.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/2c86e181-17c5-46e7-bb90-2ddfaa01f004.jpg)
البته قسمت داخلی خانه داستان دیگری دارد. اینجا بازدید کنندگان شاهد حجم وسیعی از دیوارنگاریهای رنگارنگ هستند که به بازدید کنندگان هشدار میدهند بهتر است آنها تنها به تماشای نمای بیرونی خانه بسنده کرده و از وارد شدن به این ملک تسخیر شده، جدا خودداری کنند. اخطاری که شاید باید جدی گرفته شود.
![216fed59-4626-4797-a677-de4d3fa71df5.jpg](https://images.kojaro.com/2016/9/216fed59-4626-4797-a677-de4d3fa71df5.jpg)
نظر شما در مورد این ملک و داستانش چیست؟ آیا شما به اخطارهایی از این دست توجه میکنید یا به روحیه ماجراجویانه خود بسنده کرده و احتمال هر چند اندک خطر را نادیده میگیرید؟
اما داستان بعدی ما در قارهای دیگر اتفاق افتاده است. به آمریکای جنوبی و کشور برزیل سفر خواهیم کرد تا با داستان عمارتی تسخیر شده در یکی از شهرهای این کشور آشنا شویم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: