☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
روش خلاصه نویسی(1)

فواید و ضرورت خلاصه نویسی
« خلاصه نویسی » نوعی مهارت نگارشی محسوب می‌شود و آشنایی با آن در كارهای قلمی و پژوهشی و گزارش نویسی مفید و كارساز است.
با توجه به محدودیت فرصت و زمان و نیز فراوانی آثار و نوشته‌ها، « چكیده نویسی »‌ ضرورت پیدا می‌كند. گاهی از مطالب برای خودمان خلاصه برداری می‌كنیم،‌ گاهی برای دیگری. در صورت اول، برای بهره برداری خودمان است،‌در صورت دوم برای فایده رسانی به دیگران.
در تاریخ تألیف و نگارش نیز، بخش بزرگ كتاب‌ها، خلاصه شده كتاب‌های دیگری است كه در زمینه تاریخ، ادبیات و علوم گوناگون است. این‎گونه كتب، با عنوان‎هایی هم چون: خلاصه، وجیزه، منتخب، گلچین، گزیده، مختار، مهذّب، چكیده، تلخیص و ... است كه توسط خود مؤلف یا دیگری صورت گرفته و می‌گیرد. خلاصه كردن متون مفصل و كتاب‌های عظیم و ارزشمند،‌ یكی از گام‌های مثبتی است كه می‌تواند نسل كم حوصله امروز را هم با فرهنگ و ادب گذشته مرتبط سازد، ‌و هم بهره اخلاقی كتاب‌های خوب ولی مفصل را كه در دسترس امروزیان نیست، به خوانندگان برساند.
ما همیشه نمی‌توانیم همه كتاب‌ها را همراه داشته باشیم. همیشه هم مجال شرح و بسط مطالب را برای دیگران نیست. پس باید به هنر « خلاصه نویسی » مجهز بود تا از زمان و نیز از امكانات چاپ و تكثیر و یادداشت، بیشترین استفاده را كرد.
گاهی نیاز می‌شود كه از یك سخنرانی یا كتاب و مقاله، خلاصه‌ای تهیه شود، یا گزارشی فشرده از یك حادثه، یا صورت جلسه‌ای خلاصه از یك جلسه، سمینار، برنامه و ... تهیه گردد.
گاهی در نقد یك اثر ادبی یا محتوای یك كتاب و مقاله و فیلم، نیاز است كه فشرده‌ای از آن بیان شود. در معرفی‌های اجمالی از یك كتاب نیز خلاصه نویسی جایگاه خود را دارد.
نیز گاهی در دوره‌های آموزشی و در كلاس‌ها، لازم است از مطالب خلاصه برداری شود، یا در متون آموزشی، خلاصه‌ای از هر بخش یا بحث در پایان آورده شود.
گاهی هم برای شركت در یك مسابقه، لازم می‌شود كتاب یا مقاله یا داستانی خلاصه شود.
برای تهیه جزواتی فشرده و كم حجم برای امتحان از برخی دروس و متون هم، نیازمند به چكیده نویسی هستیم.
گاهی هم به صورت شفاهی، لازم است گزارشی كوتاه و توضیحی خلاصه درباره موضوعی داشته باشیم.
مجموع این گونه نیازها، ایجاب می‌كند كه با « روش خلاصه نویسی » آشنا شویم. از این رو در این بخش، به بیان نكاتی در این موضوع می‌پردازیم.
ناگفته نماند كه « خلاصه نویسی »، از جهاتی برای خود انسان مفید است و فوایدی از این قبیل دارد:
1. بهره گیری از یادداشت‌های خلاصه، در مراحل بعد، به وسیله مراجعه مجدد به آن‌ها
2. تمرینی برای كار قلمی و رشد نیروی نویسندگی انسان
3. تقویت بینش و رشد فكری انسان در سایه این گزینش و تلخیص
4. تسهیل برخورداری از محتویات كتب و مقالات، در حجمی اندك
5. ایجاد انگیزه در دانش آموزان برای مطالعه
6. كمك به در خاطر سپردن مطالب و از یاد نرفتن آن‌ها
7. كمك به تمركز فكر هنگام خواندن كتاب و مقاله.
با توجه به این‎كه در خلاصه نویسی، باید به « كاهش حجم نوشته » پرداخت، بی آن‎كه هدف نویسنده و گوینده و پیام اصلی نوشته و سخن از بین برود، ضروری است كه مهارت لازم در این امر كسب شود. این مهارت هم جز با تمرین زیاد، و نیز كار زیر نظر مربی و استاد، كمتر به دست می‌آید.
تفاوت خلاصه نویسی با گزیده، گلچین و یادداشت برداری این است كه در یادداشت برداری و گزیده نویسی، نكات مورد نظر و مورد علاقه شخص از جاهای مختلف نوشته می‌شود و چه بسا انسجام و پیوستگی میان گزیده‌ها وجود نداشته باشد؛ ولی در خلاصه نویسی، ‌عنایت روی یك كتاب یا مقاله یا متنِ خاصّی است كه چكیده همه آن آورده می‌شود؛ نه آن‎كه از هر بوستانی گلی چیده شود. خلاصه نویسی شبیه زیراكس یا عكس گرفتن از هر متن یا تصویری در مقیاسی كوچك‌تر است.
مراحل اجرایی كار
بسیار اتفاق می‌افتد كه در خلاصه نویسی، انسان فكر می‌كند همه این مطالب، خوب و لازم است و در تلخیص، آن‎ها را می‌آورد. در نهایت می‌بیند كه خلاصه، چیزی از اصل مطلب كم نیست. این یا به عدم مهارت در خلاصه نویسی برمی‌گردد، یا به عدم آگاهی اجمالی از محتوای آن‎چه تلخیص می‌شود، یا عدم دقت شخص در تفكیك مطالب مهم از كم اهمیت.
از این رو در امر خلاصه نویسی، مراحل زیر پیشنهاد می‌شود:
1. مطالعه یا مرور اجمالی، پیش از اقدام به تلخیص
2. مشخص ساختن میزان و درصد تلخیصی كه باید انجام شود
3. مشخص كردن موارد و مطالب اصلی و فرعی،‌ هنگام مطالعه
4. حذف مطالب غیر عمده و باقی گذاشتن نكات اصلی
5. حفظ امانت و اصالت در عبارات و محتوا
پیش از اقدام به تلخیص،‌ خوب است ابتدا یك دور، كتاب یا مقاله را بخوانیم،‌ یا یك بار نوار را گوش دهیم یا فیلم را نگاه كنیم، تا نسبت به محتوا اِشراف و احاطه پیدا كنیم و بهتر بتوانیم موارد عمده و غیر عمده و اصلی و حاشیه‌ای را از هم تفكیك كنیم. البته این در مواردی است كه متن مورد تلخیص در اختیار ما باشد. والاّ در خلاصه نویسی از مباحثِ یك كلاس یا جلسه یا سخنرانی در حال ایراد، این شیوه قابل اجرا نیست.
هنگام مرور مقدماتی، می‌توان فصل‌های اصلی و فرعی و مطالب عمده را از حواشی و زواید، جدا كرد و علامت گذاشت تا تلخیص، آسان‌تر شود.
میزان تلخیص نیز باید از آغاز، معلوم باشد. فرضاً یك كتاب سیصد صفحه‌ای را اگر قرار باشد در حد نصف، یا یك چهارم یا یك دهم خلاصه كنیم، در هر یك، میزان حذف مطالب و باقی گذاشتن مطالب دیگر، به نسبت آن معیار، متفاوت خواهد بود. حتی اگر بنا باشد همان كتاب را در دو صفحه خلاصه كنیم، شیوه‌ای دیگر باید برگزینیم و مطالب بیشتری را جزو « حذفیات » قرار دهیم.
در انواع مختلف تلخیص و با هدف‌های گوناگون، مطالب گاهی لازم است آورده شود یا حذف گردد؛ بسته به این است كه با چه هدفی كار تلخیص انجام می‌گیرد.
گاهی كتاب مفصّلی برای استفاده عموم، خلاصه می‌شود،
گاهی چكیده‌ یك كتاب، به نحوی ارائه می‌شود تا شوق مراجعه به اصل كتاب ایجاد شود،
گاهی عصاره مطالب مفید یك كتاب، بدون رعایت انسجام و پیوستگی مطالب فراهم می‌گردد،
گاهی فهرستی از مباحث یك كتاب یا بحث تدوین می‌شود،
گاهی دیدگاه‌های علمی یك كتاب استخراج می‌گردد،
گاهی هم محتوای یك كتاب، به صورت نمودار، جدول و اطلاعات آماری و دسته بندی شده خلاصه می‌شود. این شیوه‌ها و هدف‌ها، كه به عنوانِ تلخیص تفصیلی، ارجاعی، آزاد، فهرستی، موضوعی، علمی، و نموداری مطرح است،‌ هر یك ویژگی خاص خود را دارد و در عمل، متفاوت با دیگری است.
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
چكیده تمام نما، توصیفی، راهنما، موضوعی و ... از جمله انواع خلاصه نویسی است. مجموعه تحقیقات اجتماعی و اطلاعات آماری مفصّلی را گاهی به صورت جدول و نمودار ترسیم می‌كنند. این نیز نوعی از خلاصه نویسی است.
نكات و مباحث غیر اصلی
در هر نوشته‌ای یا سخنرانی یا درس، یك سری حرف‌ها اصلی و عمده است و گوینده و نویسنده یا مدرس، به قصد بیان و القای آن‌ها به كار سخن و قلم پرداخته است،‌ یك سری هم مطالبی است كه در توضیح،‌ تشریح و تأكید نسبت به آن مطالب اصلی بیان می‌شود، كه به این‌ها نكات غیر عمده گفته می‌شود.
اجمالی از مطالبِ غیر اصلی را می‌توان چنین برشمرد:
1. توضیحات برای روشن كردن مسأله اصلی
2. نمونه‌های تاریخی و شاهد مثال‌ها
3. مطالبِ حاشیه‌ای و غیر مرتبط با موضوع
4. لفاظی‌ها و عبارت پردازی‌های غیر دخیل در مطلب اصلی
5. موارد تكرار شدن مطلب
6. عبارات و جملات مترادف و هم مضمون
7. جملات معترضه و اشارات تفسیری و توضیحی كه آوردنش ملال آور است.
اگر از یك نوشته یا سخن، محورهای فوق را جدا كنیم، آن‌چه می‌ماند، جوهره اصلی مطلب است كه قابل درج در خلاصه است. البته تشخیص این كه این موضوع، اصلی است یا حاشیه، بحثِ عمده است یا توضیح، ‌احتیاج به دقت بیشتری دارد. اگر یك متن، چه داستان یا غیر داستان، چند بار مطالعه شود، امكان تلخیص دقیق، بیشتر خواهد بود.
می‌توان هر بند یا پاراگراف را در یك جمله خلاصه كرد. مجموعه این جملات، خود به خود چكیده مطلب اصلی خواهد بود؛ البته با رعایت نكات دیگری كه یاد شده است.
در موردی كه یك داستان خلاصه می‌شود، باید اسكلت و استخوان بندی اصلی قصه را آورد و از ذكر جزئیاتِ داستان چشم پوشید. فرض كنید فیلمی را كه در یك ساعت تماشا كرده‌اید، ‌یا داستانی صد صفحه‌ای را كه خوانده‌اید، اگر بنا باشد تنها در مدت پنج دقیقه خلاصه‌اش را بازگو كنید، چه قسمت‌هایی را انتخاب می‌كنید كه با بیان آن‌ها در این زمان محدود، تا نهایت داستان را هم اشاره كرده باشید؟ پس پرداختن به قهرمان‌های اصلی و فرازهای حساس و صحنه‌های عمده، كافی است و نباید به جزئیات پرداخت. میزان وقت یا ظرفیت نگارشی، نقش اساسی در نحوه خلاصه نویسی ما دارد.
تفاوت تلخیص با بازنویسی و بازآفرینی
بازنویسی، برگردان متون كهن (شعر یا نثر) به نثر و عبارت است؛ بی آن‌كه مفهوم و محتوا دگرگون شود. در باز آفرینی، محتوا و سوژه كهن، تبدیل به اثر جدیدی می‌شود كه با اصل متفاوت است. بازنویسی مثل تعمیرات اساسی یك خانه است، اما باز آفرینی، كوبیدن بنا و از نو ساختن است كه چه بسا نقشه ساختمان و كیفیت چهار چوب اولیه هم به هم می‌خورد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    روش خلاصه نویسی(2)

    در باز نویسی، مضمون متن قدیم حفظ می‌شود، تغییرات در جا به جایی حوادث و الفاظ و تركیب‌ها انجام می‌گیرد. اصول زبان فارسی حفظ می‌گردد و از شكسته نویسی پرهیز می‌شود. توجه به سن و سطح فكر مخاطب، جهت درك و لـ*ـذت بردن ضروری است. باید چیزی را باز نویسی كرد كه از نظر پیام و محتوا، ارزش داشته باشد.
    باز نویسی گاهی از نثر به نثر است. گاهی از شعر به شعر، از نظم به نثر و از نثر به نظم.
    در خلاصه نویسی، نه پیام عوض می‌شود، نه قالب و محتوا و نه بهتر ساختن سبك نگارش؛ بر خلاف باز نویسی كه اغلب یا به خاطر ضعف قلمی اثر نخستین است، یا نامناسب بودن آن با شیوه امروزی.
    خلاصه نویسی اغلب برای استفاده بهتر از فرصت و زمان است، اما در باز نویسی هدف مهم‌تر ارائه اثری متناسب با نیاز و ضرورت‌های جدید فرهنگی و ادبی است.
    عبارت اصلی یا نقل به معنی؟
    در این‌كه خلاصه نویسی را باید با استفاده از قلم و جمله پردازی خودمان بنویسیم یا با حفظ عباراتِ اصلی، موارد مختلف است.
    گاهی روی الفاظ متن اصلی، عنایت و تأكید خاصّی است كه دخل و تصرف در عبارات، مسأله ساز و گاهی تحریف می‌شود. آن‌جا باید تلخیص را با بهره گیری از عین عبارات اصلی انجام داد. مثل این‌كه وصیت نامه امام امت(ره) یا احكام فقهی رساله، یا دیدگاه شیخ صدوق درباره عصمت انبیا و نظر شهید مطهری درباره تحریف نشدن قرآن، یا قانون كیفر مجرمین و ... را اگر بخواهیم تلخیص كنیم، با استفاده از عباراتِ اصلی و حذف بخش‌های كم اهمیت‌تر یا غیر لازم،‌ اقدام می‌كنیم، تا اشكالی پیش نیاید.
    اما اگر یك داستان یا حادثه تاریخی، یا گفت و گوها و مذاكرات یك جلسه، یا گزارشی از روزنامه، یا درس معلم را بخواهیم خلاصه نویسی كنیم، ضرورتی ندارد كه حتماً از عبارات اصلی استفاده كنیم، می‌توانیم مفهوم را گرفته، با تعابیر و جمله بندی خودمان بنویسیم. هم‌چنین می‌توانیم همه متن را به دقت بخوانیم، سپس آن را كنار گذاشته، خلاصه آن را به قلم خودمان بنویسیم.
    در هر حال، نكته‌ای كه نباید فراموش كرد این است:
    در خلاصه نویسی، « هدف و پیام » اصلی نویسنده، نباید مورد تحریف یا تغییر قرار گیرد، و این دو چیز می‌طلبد:
    الف. تعهد؛ ب. مهارت.
    اگر تعهد نباشد، سخنان یا نوشته دیگران گاهی مغرضانه تلخیص می‌شود و « خلاصه »، چیزی از آب در می‌آید كه مغایر با مقصود صاحب سخن است.
    و اگر مهارت نباشد، محتوای اصلی نوشته و كلام، خدشه دار می‌شود و چه بسا مطالب عمده و اساسی از قلم می‌افتد و آن‎چه قابل حذف بوده، به عنوان مطالب اصلی باقی می‌ماند.
    هم « حفظ امانت » لازم است،
    هم « حفظ اصالت »؛ كه اولی به تعهد خلاصه نویسی مربوط می‌شود، دومی به دقت و توانایی و مهارت او.
    گاهی كتابی را كه در دست مطالعه دارید، پس از خواندن هر صفحه یا هر پاراگراف، سعی كنید خلاصه آن را در یك سطر یا در جمله‌ای فشرده بنویسید. این قدرت تلخیص شما را می‌افزاید. یا برخی داستان‌های منظوم را در دیوان‌ها بخوانید و خلاصه‌اش را در چند سطر بنویسید یا خبری را كه به تفصیل در روزنامه خوانده‌اید، به صورتِ « خلاصه خبر » در آورید.
    چند نكته لازم
    1. در تلخیص یك متن یا بحث منسجم، سعی شود انسجام و پیوستگی مطالب، در « خلاصه » هم حفظ شود.
    2. جملات كوتاه و كلمات ساده، به كار گرفته شود.
    3. متن مورد تلخیص، در جزوه « خلاصه » معرفی شود: یعنی نام نویسنده، ناشر، میزان صفحات، درصد تلخیص، خلاصه نویس، تاریخ تلخیص و مشخصات دیگر نوشته اصلی یا نوار و سخنرانی و جلسه و سمینار و درسی كه به صورت خلاصه در آمده است، نقل شود.
    4. نكات دستوری و نیز هماهنگی و یك نواختی زمان افعال و سبك و سیاق نوشته رعایت گردد.
    5. سلیقه و نظم در نگارش خلاصه، صفحه آرایی و فصل بندی نیز از یاد نرود.
    6. در خلاصه، مطالبی آورده نشود كه در متن اصلی نیست.
    جواد محدثی، روش‌ها، ص 33.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    روش یادداشت برداری(1)

    قَیِّدوا العِلْمَ بِالكِتابَهِ
    پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ
    دانش را با نگارش، به بند بكشید و نگه دارید.
    اهمیت یادداشت
    بر حافظه انسان نمی‌توان اعتماد كرد. هر دانشی كه روی كاغذ نیاید، با مرور زمان از بین می‌رود ( كلّ علمٍ لیسَ فیِ القرطاسِ ضاعَ ). آن‌چه رهاورد مطالعات و تحصیلات انسان است، مجموعه‌ای از دانستنی‌هاست كه برای حفاظت از آن‌ها باید به یادداشت كردن پرداخت تا هم برای خود انسان، هم برای دیگران و نسل‌های آینده ثمربخش شود. یادداشت، هم در كارهای پژوهشی كاربرد دارد، هم در مطالعات آزاد و شخصی.
    بزرگان گفته‌اند:
    « العلم صیدٌ و الكتابهُ قیدٌ »
    دانش، شكار است و نوشتن،‌ دام و بند.
    به علاوه، بسیاری اوقات، انسان مطالب سودمندی می‌شنود و می‌خواند، ولی چون یادداشت نمی‌كند به مرور زمان از یاد می‌رود و این خسارتی جبران ناپذیر است.
    یادداشت برداری هنگام مطالعه یا پس از آن، هم‌چنین یكی از راه‌ها و شیوه‌هایی است كه مطالعات انسان را مفیدتر می‌سازد و فرصت صرف شده برای مطالعه را بارور می‌گرداند. به تعبیر دیگر یادداشت برداری خود نوعی از مطالعه به شمار می‌رود. این ذخیره سازی دانسته‌ها برای بهره‌برداری‌های بعدی، باید روی اصول و روش‌هایی باشد كه بیشترین كارآیی و فایده را داشته باشد.
    یادداشت‌ها یا به همان صورت موجود مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، یا به صورت فیش‌های تحقیقاتی و مواد خام، مبنای طرح عظیم‌تری قرار می‌گیرد و از اطلاعات موجود در آن‌ها برای تدوین یك اثر یا تهیه گزارش استفاده می‌شود.
    در این بخش، به برخی از نكات عمومی مربوط به یادداشت برداری اشاره می‌شود:
    اساسی كار كردن
    از آن‌جا كه یادداشت‌ها گاهی تا سالیان دراز باقی می‌ماند و به عنوان منبع استفاده دیگران یا پایه تحقیقات و تألیفات نویسنده و محقق می‌شود، باید در نگارش نكات و یادداشت مطالب، اساسی و اصولی كار كرد؛ یعنی به فكر آینده‌ای دراز مدت بود، نه صرفاً كاری مقطعی و گذرا و دم دستی.
    این دیدگاه و این اصل، ایجاب می‌كند كه نكاتی را در عمل به كار بندیم. گرچه مراعات این امور، ممكن است خرج و هزینه داشته باشد، اما برای یك كار جدی و اساسی ارزش دارد كه انسان هزینه‌ای را هم متحمل شود. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله - فرمود:
    « ... و لكنَّ اللهَ یُحِبُّ عبداً اِذا عَمِلَ عملاً اَحْكَمَهُ ».
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    خداوند بنده‌ای را دوست می‌دارد كه هرگاه كاری انجام می‌دهد آن را محكم و متقن و استوار انجام دهد.
    1. انتخاب نوع كاغذ
    یادداشت‌هایی كه در دفترها به صورت یك جُنگ و كشكول است، بهره برداری را دشوار می‌سازد؛ به علاوه امكان الحاق به آن‌ها نیست. انتخاب برگه‌های یادداشت، بهتر از نوشتن در دفتر است. برگه‌ها بهتر است از جنس مرغوب و بادوام و در یك اندازه باشد، تا هم به زودی خراب نشود و هم تنظیم و دسته بندی آن‌ها آسان‌تر باشد.
    2. قلم و خطّ
    برخی نوشته‌ها به لحاظ نوع رنگ یا نوع قلم، با مرور زمان یا محو می‌شود، یا جوهر پس می‌دهد و نوشته را خراب می‌كند. خطّ‌ها گاهی ناخواناست. انتخاب قلم روان و پر رنگ و نیز نوشتن با خط زیبا و خوانا، كاری اساسی است. البته حوصله می‌خواهد و سلیقه.
    كاغذ كاهی و نازك، یا خودكارهایی كه رنگ آن‌ها پس از مدتی به پشت صفحه نفوذ می‌كند ( مثل سبز و قرمز ) یا استفاده از جوهر و خودنویس، كه با سرایت آب یا خوردن دستِ تر، خراب می‌شود، هم‌چنین استفاده از مداد، كه با مرور زمان از بین می‌رود، شیوه خوبی نیست.
    3. برگه به جای دفتر
    گاهی نوشته‌ها و یادداشت‌ها مورد نیاز خود انسان است. همزمان با نیاز ما دیگری هم می‌خواهد از یادداشت‌ها استفاده كند. اگر در دفتر باشد، امكان بهره برداری همزمان دو نفر نیست، امام از محاسن یادداشت روی برگه‌ها، امكان تفكیك آن‌هاست. به علاوه حمل و نقل برگه‌های مربوط به موضوعات مختلف، آسان‌تر از دفترهای متعدد است.
    كارت‌ها و برگه‌های یادداشت كه به نام « فیش » هم معروف است و اندازه استاندارد آن 15 * 10 سانتی‌متر می‌باشد، هم به صورت آماده و چاپ شده در بازار موجود است، هم می‌توان كاغذهای یك اندازه را با خط كشی ساده به صورت برگه‌های یادداشت در آورد. این‌گونه اوراق، هم در لوازم التحریر فروشی‌هاست، هم در چاپ خانه‌ها. كه از اضافات برش كتاب باقی می‌ماند.
    4. عنوان گذاری
    برای هر مطلب، هنگام مطالعه باید عنوان و تیتر گذاشت، تا در آینده با وقت كمتر، موضوع هر یادداشت را بتوان به یاد آورد. انتخاب عنوان اهمیت بسیار دارد و چه بسا در برداشت از یادداشت و استفاده از آن نقش تعیین كننده داشته باشد. عنوان هر چه كوتاه‌تر و دقیق‌تر باشد بهتر است. عنوان نباید به صورت جمله باشد.
    5. ذكر منبع ( در این باره توضیح خواهیم داد )
    6. نگه داری برگه‌های یادداشت
    برگه‌های یادداشت را در برگه‌دان، پوشه یا زونكن یا به هر وسیله دیگر، خوب نگه داری كردن، تا خراب نشود و نظم آن‌ها به هم نخورد و استفاده از آن‌ها آسان‌تر شود.
    7. نوشتن روی یك طرف برگه، نه پشت و روی آن، تا با گذشت زمان با نفوذ رنگ به دو طرف، نوشته‌ها خراب نشود.
    یادداشت موضوعی
    مخلوط بودن یادداشت‌ها، چه به صورت برگه‌های مختلط یا دفترهایی كه حاوی هر نوع مطلب باشد، خوب نیست. بهتر است هم مطالعات انسان موضوعی باشد، و هم یادداشت‌ها، طبق موضوع‌ها از هم تفكیك شده باشد. لازمه‌اش تیتر گذاری برای هر یادداشت است. سپس تنظیم و دسته بندی آن‌ها طبق برنامه دلخواه، بنابراین روی هر برگه یادداشت، تنها یك موضوع را باید نوشت، هر چند كوتاه باشد.
    گاهی انسان در زمینه خاصّی یا بر محور یكی دو موضوع معین تحقیق و مطالعه می‌كند، گاهی هم مطالعات متنوع و در همه موضوعات است. در هر حال، با سامان بخشی به برگه‌های یادداشت و ایجاد نظم الفبایی یا موضوعی و عنوان‌های اول و دوم، باید امكان بهره برداری از آن‌ها را آسان‌تر و بهتر و بیشتر ساخت. دادن نظم مناسب به برگه‌ها، میزان استفاده را می‌افزاید.
    هر یادداشت، می‌تواند یك عنوان عام داشته باشد، و یك موضوع خاصّ یا اخصّ؛ مثلاً موضوعاتی هم چون: تاریخ، عقاید، اخلاق، سیاست، فقه، حقوق، ادبیات، حدیث، اقتصاد، جامعه شناسی، شرح حال و ... هر یك « موضوع كلی » است. هر كدام قابل تقسیم به عنوان‌های جزئی‌تر است.
    به عنوان نمونه، « عقاید » را می‌توان به پنج عنوان جزئی‌تر خداشناسی، نبوت، امامت، عدل و معاد تقسیم نمود. معاد نیز خود مباحث ریزتری دارد؛ مثل: برپایی قیامت، اثبات معاد، تجسم اعمال، بهشت و جهنم، صراط، شفاعت، محاسبه اعمال و ... . این‌گونه است كه می‌توان برای هر مطلب، تا سه عنوانِ جزئی، فرعی و اصلی گذاشت. یادداشت‌ها هم بر اساس این تقسیم، می‌تواند تفكیك و دسته بندی شود.
    تشخیص موضوع و عنوان گذاری برای هر یادداشت، از اهمیت خاصّی برخوردار است. عناوین باید كوتاه، گویا و مرتبط با معنون باشد.
    گاهی یك مطلب ممكن است به چند موضوع بخورد. می‌توان در هر دو جا آورد؛ مثلاً « ولایت فقیه »، هم موضوعی است فقهی و هم سیـاس*ـی، « ربا » هم اقتصادی است و هم فقهی. « تاریخ بغداد » هم تاریخی است، هم شرح حال، «مشورت»، هم اخلاقی است، هم اجتماعی، « دوستی » هم اجتماعی است هم تربیتی، « نماز جمعه » هم فقهی است هم سیـاس*ـی اجتماعی و همین طور.
    گاهی هم عنوان گذاری برای یك مطلب یادداشت شده، مشكل است. انتخاب تیتر در همان هنگام مطالعه و یادداشت، آسان‌تر و مفیدتر است، چون كه ذهن آماده‌تر است. و گرنه باید بعداً دوباره خواند و طبق محتوا عنوان گذاشت و این نوعی دوباره كاری و وقت‌گیر است.
    ذكر مأخذ
    هر مطلبی كه یادداشت می‌شود، باید مأخذ و منبع آن دقیقاً ذكر شود.
    برگه‌های چاپی یادداشت، گاهی مشخصاتی را كه در ذكر مأخذ لازم است، داراست. در غیر این صورت، باید نام كتاب، مؤلف یا مترجم، محل نشر، ناشر، تاریخ نشر، شماره جلد و صفحه، نیز نوبت چاپ ذكر شود، و اگر یادداشت از یك مجله یا روزنامه است، علاوه بر نام مجله و روزنامه، نام نویسنده مقاله، عنوان مقاله، تاریخ نشر و شماره آن و صفحه نقل گردد.
    هم‌چنین اگر مطلب، از یك سخنرانی، سمینار، جلسه، درس، نوار، برنامه رادیویی یا تلویزیونی و ... نقل شده است، نام گوینده، تاریخ و محلّ آن، نام برنامه و امثال این‌گونه اطلاعات كه مأخذ نقل را دقیق بیان می‌كند قید شود، تا اگر مراجعه به اصل منبع لازم شد، امكان داشته باشد. در نقل مطلب از نشریات، نام نویسنده، عنوان مقاله، سال و شماره نشریه، شماره صفحه یا صفحات ذكر می‌شود.
    نوشته‌های بی مدرك، هر چند ارزشمند و مهم هم باشد، فاقد ارزش و اعتبار سندی است و نمی‌توان به آن‌ها استناد كرد؛ مثل انسان‌های بی شناسنامه یا كارت شناسایی می‌ماند كه هر چه مهم و خوب باشند، چون كارت شناسایی ندارند، در برخی مراكز راه پیدا نمی‌كنند و به آنان اطمینان حاصل نمی‌شود.
    منبع نقل مطلب، هر چه دقیق‌تر باشد، هم اعتبار بیشتری می‌یابد، هم مراجعه مجدد را آسان‌تر می‌سازد و وقت كمتری می‌گیرد. در ذكر مأخذ نیز تا می‌توان باید از « كد » و علایم اختصاری استفاده كرد تا جای كمتری بگیرد؛ مثلاً به جای جلد و صفحه، از « ج » و « ص » استفاده شود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    روش یادداشت برداری(2)

    هم‌چنین یادداشت‌ها، اگر به صورت ترجمه، تلخیص، نقل به معنی، اقتباس، نقل قول غیر مستقیم، تغییر عبارات و ... انجام گرفته و « عین عبارت » نیست، به این روش و خصوصیت اشاره شود.
    گاهی یك مطلب، در منابع متعددی وجود دارد. اگر به یكی ز آن‌ها كه معتبرتر و كهن‌تر است اكتفا شود بهتر است؛ مگر این‌كه به دلیل خاصّی بخواهیم به منابع متعدد اشاره كنیم، كه در این صورت مدرك دقیق مطلب را از هر چند مأخذ ذكر می‌كنیم.
    تهیه كننده یادداشت و نویسنده آن ( فیش نویس ) خوب است قید شود، تا معرف برگه‌های یادداشت باشد. ذكر تاریخ یادداشت برداری هم مفید و مكمل آن است. وقتی كه صرف تهیه یك فیش دقیق و استاندارد می‌شود هدر نرفته است، زیرا از هدر رفتن‌های وقت در آینده و بی ثمر بودن یادداشت‌ها جلوگیری می‌كند. نوعی سرمایه گذاری زمانی است كه بهره آن در آینده روشن می‌شود.
    مراجعه مجدد
    گاهی باید سراغ یادداشت‌های قبلی رفت. در این مراجعه، چه بسا نیاز به اصلاح یا تمكیل آن‌ها باشد كه عملی می‌شود. گاهی اطلاع از یادداشت‌های پیشین، سبب جلوگیری از دوباره كاری و یادداشت مجدد و مكرر یك مطلب می‌گردد؛ به علاوه، یادداشت برای بهره‌برداری است. نوشتن و بایگانی كردن،‌ آن‌ها را از خاصیت می‌اندازد.
    گاهی مطالعه كننده، به مطلب خوبی بر می‌خورد یا آن را می‌شنود و به فكر یادداشت برداری می‌افتد. غافل از آن‌كه قبلاً آن را نوشته است. مراجعه مجدد به یادداشت‌ها جلوی این ضایعات را می‌گیرد.
    عین عبارت یا محتوا؟
    آن‌چه در فیش‌ها یادداشت می‌شود، به یكی از دو صورت زیر می‌تواند باشد:
    الف. عین عبارات منقول از مأخذ ( نقل قول مستقیم )
    ب. مضمون و محتوا ( نقل قول تفسیری ).
    در صورت اول، خود الفاظ گویای مفهوم مورد نظر است. اما در صورت دوم، با عبارات خودمان مضمون و خلاصه مطلب مطالعه شده را می‌نویسیم، آن‌گاه به ذكر منبع می‌پردازیم، تا خودمان یا دیگران هنگام نیاز، به اصل مأخذ رجوع كنیم. در این نوع، طبعاً عبارت توضیحی ما باید پیش از عنوان قید شده در برگه یادداشت باشد.
    در هر دو نوع نویسنده یادداشت اگر نظریه خاصّی پیرامون موضوع دارد، می‌تواند در پایین همان برگه بنویسد.
    برگه‌های ارجاعی
    بهره گیری از « سیستم ارتباطات » در تحقیق و فیش برداری مفید است. ربط دادن موضوعات به یكدیگر، ذهن خواننده و نویسنده را غنا می‌بخشد. یافتن ارتباط‌ها بین مطالب و موضوعات، هم وسعت اطلاعات می‌خواهد، هم ذوق و سرعت انتقال ذهنی.
    از این روش، در برگه‌های یادداشت هم می‌توان استفاده كرد. گاهی محتوای یك یادداشت به یك یا چند یادداشت دیگر هم ارتباط می‌یابد و آن‌ها در كنار هم كه قرار گیرند، برداشت بهتر و بیشتر و دقیق‌تری می‌توان از موضوع داشت. اگر فیش‌ها شماره و كد داشته باشد، می‌توان در پایان هر فیش، به شماره فیش‌های دیگر كه با آن مربوط است اشاره كرد، یا همان عنوان‌های یادداشت‌ها را كه به صورت « نمایه » مورد استفاده قرار می‌گیرد در ارجاع، مورد توجه قرار داد؛ مثل این‌كه یادداشت « احترام والدین »، قابل ارجاع به برگه‌های « حقوق » و « اخلاق خانوادگی » است، یا در پایان یادداشتِ « نهج البلاغه » می توان نوشت ( ‘ سید رضی ) كه به آن سر‎ْ عنوان هم رجوع شود.
    تنظیم سیستم ارتباطی بین واژه‌ها، مفاهیم، سرعنوان‌های موضوعی و كتاب‌ها و منابع، كتری مهم و دقیق، در عین حال بسیار كارساز و مفید است و حتی در كتاب شناسی و تحقیق هم كاربرد دارد و برای محققان نقش واسطه و رابط را برای دستیابی به منابع دیگر یا موضوعات مرتبط و هم خانواده ایفا می‌كند. ( در بحثِ « روش تحقیق » هم اشاره‌ای به این مسأله شده است.)
    استنساخ و كپی گرفتن
    همیشه نوشته‌ها و آثار قلمی، در معرض گم شدن، خراب شدن، به سرقت رفتن و ... بوده است و از این طریق، گاهی زحمات دراز مدت یك پژوهش‌گر، یك جا از بین می‌رود و جز غصّه برایش باقی نمی‌ماند.
    به همین جهت، بجاست كه از یادداشت‌ها و دست نوشته‌هایی كه وقت و زحمت زیادی صرف تهیه آن شده است، نمونه یا نمونه‌های متعددی به صورت استنساخ، زیراكس یا با استفاده از كاربن تهیه شود تا اگر احیاناً مفقود شد، یا در حادثه‌ای از بین رفت، محصول زحمات در جای دیگر و به صورت نسخه دیگر موجود باشد.
    در این زمینه، اندوه محققانی كه تنها نسخه موجود از كاوش‌ها و یادداشت‌ها چندین ساله خود را در اثر سهل انگاری از دست داده‌اند و دیگر حوصله و مجال تحقیق و نگارش مجدد نداشته‌اند، مایه عبرت است.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    جواد محدثی، روش‌ها، ص 59.
     
    بالا