- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
با همه نشانههایی که گاهی از حضور هنر یونانی دیده میشود، پیداست که هنر دوره پارتی بهمرور بحران ناشی از حضور سلوکیه را پشت سر گذاشت و استقلال خود را بازیافت و سبک ویژه خود را نمایش «تمامرخ» است بر کرسی نشاند. نمایش تمام رخ، به گواهی برنزهای لرستان، از دیرباز در فلات ایران معمول بود. گیرشمن از کسانی که تمام رخ را تقلیدی از هنر یونانی میدانند پیروی نمیکند و این پدیده را کاملاً ایرانی میداند. لوحی سیمین درباره زاده شدن اهورمزدا و اهریمن از زروآنکه از لرستان بهدستآمده است و امروز در موزه سینسیناتی نگهداری میشود، بهترین نمونه بازمانده از این سبک است که نشاندهنده بومی بودن نمایش تمام رخ است.
در حقیقت همین سبک است که در همه آثار برجایمانده از دوره ساسانی ادامه حیات میدهد. در سنگنگارههای شاهان ساسانی از آن میان تندیس معروف شاپور از نمونههای خوب این سبک هستند، که تکیهبر هنر اشکانی دارند. به عقیده گیرشمن هم در دورا و هم در هتره (الحضر) آثار رومیان در فضای پارتی کاملاً بیگانه هستند. تأثیر هنر پارتی در هنر رومی بیشتر است. تا جایی که از مهرومومهای پایانی سدۀ نخست میلادی هنر یونان و روم درهای خود را بر روی هنر شرقی میگشایند. البته در اینجا نباید از نقش میترا در انتقال برخی از ویژگیهای هنری به اروپا غافل ماند. بهاینترتیب اشکانیان در قلمرو هنر دارای سهمی هستند که هنوز بررسی آن به پایان نرسیده است.
ادامه حیات هنر ایرانی در دوره اشکانی و رخنه آن به غرب که اغلب غربیان درباره آن اتفاقنظر دارند شکست برنامهای را که اسکندر برای هلنی کردن ایران داشت بیشتر فاش میکند. بااینهمه برای اینکه گرفتار اغراق نشویم باید باور کنیم که بااینکه درنهایت هنر اشکانی خود را بر کرسی نشاند، تا ظهور دوباره هنر خاص ایرانی، مخصوصاً در نیمه نخست فرمانروایی اشکانیان هم باهنر کاملاً هلنی سرو و کارداریم و هم باهنر آمیخته یونانی و ایرانی.
آثار حضور اشکانیان بیشتر از هر جای دیگری از ترکمنستان، کردستان و خوزستان بهدستآمدهاند. هنر اشکانی را باید از شهر نیسا نخستین پایتخت این دودمان، که آثار آن ازجمله یک کاخ در چند کیلومتری غرب عشقآباد (اشک آباد) به دست باستان شناسان افتاده است، آغاز کنیم. باستان شناسان شوروی در نیسا به بقایای دو شهر باستانی برخوردند که یکی از آنها نیسای کهنه و دیگری نیسای نو نامیده میشود. از این دو ظاهراً نیسای نو شهر اصلی نیسا و نیسای کهنه جایگاه دژ، کاخ سلطنتی، پرستشگاهها و خزانه و انبارها بوده است. نیسای نو در روزگار اشکانیان بارویی عظیم، با دژی در بخش جنوب و پرستشگاهی بلافاصله از دیوار در سمت شمال، داشته است. چنین پیداست که پرستشگاه پس از ویرانی تبدیل به گورستان بلندپایگان پارتی شده بوده است. برخلاف نیسای نو، که از فروپاشی اشکانیان جان سالم به دربرد، نیسای کهنه در سده سوم میلادی پس از غارت بهکلی با خاک یکسان درنیسا بر بلندی تپهای طبیعی با ۵۰ متر ارتفاع دژی پنجگوش به نام مهردادکرت قرار داشته است که دیوار آن با پنجمتر کلفتی ۲۰ تا ۲۵ متر ارتفاع داشته است. بیشترین یافتههای باستان شناسان از نیسا از پیرامون خزانه و انبارهای همین دژ بود. از آن میان تالاری تقریباً چهارگوش که به گمان تالار تخت بوده است. علاوه بر این تالار یک معبد و فضای چهارگوش بی پنجرهای به ضلع ۶۰ متر که ظاهراً خزانه بوده است. در پیرامون حیاط درونی این فضا اتاقهای مستطیل شکلی قرار داشتهاند که تنها از حیاط قابلدسترس بودهاند. در این اتاقها اشیاء گرانبها و زینتی و گوهری انبار میشدهاند. دستاورد باستان شناسان چیزهایی بودند که یا از چشم غارتگران به دورمانده بودند و یا ناپسند افتاده و به کناری پرت شده بودهاند. از آن میان فلزات گرانبها و سکه، ظرفها و وسایلی از طلا و نقره و عاج، تندیسهای مرمرین، کالاهای ارزشمند وارداتی، لباس و سلاح. پیداست که شاهان اشکانی نیز مانند شاهان هخامنشی این اشیاء را هدیه گرفته بودند و هدیه میدادهاند. حدود ۴۰ تا ۵۰ عدد ریتون (ساغر)، که به سبک هخامنشی و گاهی با عناصر تزیینی یونانی در لبه بالا، باکیفیتی بسیار خوب ساختهشدهاند. فیگورهای افسانهای قسمت زیرین این ریتون ها هم ایرانی هستند و هم یونانی. چون ریتون ساغری ایرانی است حتماً سازندگان آنها نیز ایرانی بودهاند.
در حقیقت همین سبک است که در همه آثار برجایمانده از دوره ساسانی ادامه حیات میدهد. در سنگنگارههای شاهان ساسانی از آن میان تندیس معروف شاپور از نمونههای خوب این سبک هستند، که تکیهبر هنر اشکانی دارند. به عقیده گیرشمن هم در دورا و هم در هتره (الحضر) آثار رومیان در فضای پارتی کاملاً بیگانه هستند. تأثیر هنر پارتی در هنر رومی بیشتر است. تا جایی که از مهرومومهای پایانی سدۀ نخست میلادی هنر یونان و روم درهای خود را بر روی هنر شرقی میگشایند. البته در اینجا نباید از نقش میترا در انتقال برخی از ویژگیهای هنری به اروپا غافل ماند. بهاینترتیب اشکانیان در قلمرو هنر دارای سهمی هستند که هنوز بررسی آن به پایان نرسیده است.
ادامه حیات هنر ایرانی در دوره اشکانی و رخنه آن به غرب که اغلب غربیان درباره آن اتفاقنظر دارند شکست برنامهای را که اسکندر برای هلنی کردن ایران داشت بیشتر فاش میکند. بااینهمه برای اینکه گرفتار اغراق نشویم باید باور کنیم که بااینکه درنهایت هنر اشکانی خود را بر کرسی نشاند، تا ظهور دوباره هنر خاص ایرانی، مخصوصاً در نیمه نخست فرمانروایی اشکانیان هم باهنر کاملاً هلنی سرو و کارداریم و هم باهنر آمیخته یونانی و ایرانی.
آثار حضور اشکانیان بیشتر از هر جای دیگری از ترکمنستان، کردستان و خوزستان بهدستآمدهاند. هنر اشکانی را باید از شهر نیسا نخستین پایتخت این دودمان، که آثار آن ازجمله یک کاخ در چند کیلومتری غرب عشقآباد (اشک آباد) به دست باستان شناسان افتاده است، آغاز کنیم. باستان شناسان شوروی در نیسا به بقایای دو شهر باستانی برخوردند که یکی از آنها نیسای کهنه و دیگری نیسای نو نامیده میشود. از این دو ظاهراً نیسای نو شهر اصلی نیسا و نیسای کهنه جایگاه دژ، کاخ سلطنتی، پرستشگاهها و خزانه و انبارها بوده است. نیسای نو در روزگار اشکانیان بارویی عظیم، با دژی در بخش جنوب و پرستشگاهی بلافاصله از دیوار در سمت شمال، داشته است. چنین پیداست که پرستشگاه پس از ویرانی تبدیل به گورستان بلندپایگان پارتی شده بوده است. برخلاف نیسای نو، که از فروپاشی اشکانیان جان سالم به دربرد، نیسای کهنه در سده سوم میلادی پس از غارت بهکلی با خاک یکسان درنیسا بر بلندی تپهای طبیعی با ۵۰ متر ارتفاع دژی پنجگوش به نام مهردادکرت قرار داشته است که دیوار آن با پنجمتر کلفتی ۲۰ تا ۲۵ متر ارتفاع داشته است. بیشترین یافتههای باستان شناسان از نیسا از پیرامون خزانه و انبارهای همین دژ بود. از آن میان تالاری تقریباً چهارگوش که به گمان تالار تخت بوده است. علاوه بر این تالار یک معبد و فضای چهارگوش بی پنجرهای به ضلع ۶۰ متر که ظاهراً خزانه بوده است. در پیرامون حیاط درونی این فضا اتاقهای مستطیل شکلی قرار داشتهاند که تنها از حیاط قابلدسترس بودهاند. در این اتاقها اشیاء گرانبها و زینتی و گوهری انبار میشدهاند. دستاورد باستان شناسان چیزهایی بودند که یا از چشم غارتگران به دورمانده بودند و یا ناپسند افتاده و به کناری پرت شده بودهاند. از آن میان فلزات گرانبها و سکه، ظرفها و وسایلی از طلا و نقره و عاج، تندیسهای مرمرین، کالاهای ارزشمند وارداتی، لباس و سلاح. پیداست که شاهان اشکانی نیز مانند شاهان هخامنشی این اشیاء را هدیه گرفته بودند و هدیه میدادهاند. حدود ۴۰ تا ۵۰ عدد ریتون (ساغر)، که به سبک هخامنشی و گاهی با عناصر تزیینی یونانی در لبه بالا، باکیفیتی بسیار خوب ساختهشدهاند. فیگورهای افسانهای قسمت زیرین این ریتون ها هم ایرانی هستند و هم یونانی. چون ریتون ساغری ایرانی است حتماً سازندگان آنها نیز ایرانی بودهاند.
دانلود رمان های عاشقانه