جالب و دانستنی •●•●عجیب ترین ها●•●•

[زهـzahraـرا]

ژوپیتر و موس، نام روباه و سگی است که با دوستی عجیب خود در شبکه های اجتماعی معروف شده اند. این روباه که از کودکی مادر خود را از دست داده است، در کنار این سگ بزرگ شده و به او علاقه خاصی دارد.

 

[زهـzahraـرا]

آمریکا به اسم دفاع از کشورش یا پیشگیری از تهاجم دشمن در کشورهای کره، ژاپن، ویتنام، عراق، افغانستان، فرانسه، آلمان، سوریه و ... جنگیده است، مرز آمریکا هزاران کیلومتر با این کشورها فاصله دارد.

 

[زهـzahraـرا]

نقاش استرالیایی که در خواب نقاشی میکشد! او شبها لوازم نقاشی را کنار تختخوابش میگذارد و فردا صبح، نقاشی زیبایی که شب قبل آن را کشیده مشاهده میکند. او نمایشگاهی نیز از این تابلوها ترتیب داده.

 

[زهـzahraـرا]

مارتین لائورولو، مرد جغدی

یکی از عجیب ترین پدیده های فیزیکی بشر مورد مرد جغدی است، شخصی که از این طریق توانست ثروت بسیاری به دست اورد و با وجود اینکه پزشکان به او هشدار داده بودند که نباید کارش را تکرار کند چراکه امکان اسیب دیدن ستون فقراتش وجود دارد در سن بالا و به دلیل دیگری از دنیا رفت، هرچند که در کل اطلاعات بسیار کمی درمورد لائورول وجود دارد و بیشتر اطلاعات موجود در تعدادی ویدئو است که او زمانی برای یکی از برنامه های امریکا وبه طور زنده اجرا کرد...

مارتین لائورولو متولد 1886 المان بود و اصلیتی امریکایی-المانی داشت، توانایی عجیب او در چرخاندن 180 درجه ی سرش بود و به همین علت به او لقب مرد جغدی را داده بودند، لائورولو در سیرک کار میکرد و در سال های ابتدایی 1900 شهرتی جهانی یافت و با افرادی مانند برادران رینگلینگ کار کرد و همین طور یکی از بهترین تعلیم دهندگان حیوانات نیز بود.



لائورولو در سال 1921 به همراه تعداد دیگری از انسان های عجیب شاغل در اروپا به امریکا مهاجرت کرد، به مدت سه سال لائورولو هر روز بیش از 5 بار سرش را یه این شکل میچرخاند که علت اصلی ان نرمی قسمتی از استخوان و گردن او بود که باعث میشد بیش از حدعادی بتواند سر خود حول گردنش بچرخاند.

شهرت او به حدی زیاد شد که در سال های 1930 در امریکا به مدت 5 سال به عنوان برترین کمپانی سیرک انتخاب شدند و از این طریق ثروت بسیاری به دست اورد، با این وجود و بررسی های موجود اینگونه به نظر میرسد که او طرفدار حزب نازی المان بوده و از پرچم امریکا بیزار بوده که همین مسئله باعث دستگیریش در سال 1935 نیز شد لائورولو تعداد زیادی نمایش زنده ی تلویزیونی در امریکا نیز اجرا کرد و محبوبیت بسیاری داشت.
[BCOLOR=rgb(252, 252, 255)]لائورول زمانی که سرش را 180 درجه میچرخاند نمیتوانست به درستی تنفس کند اما میتوانست مقدار کمی اب بنوشد در نهایت لائورول در اخرین نمایش خود را در 24 مارس 1954 به نمایش گذاشت و در سن 70 سالگی و در سال 1955 به علت سکته ی قلبی از دنیا رفت.[/BCOLOR]

 

[زهـzahraـرا]

گنده ترین ورزشکار تاریخ

آندره د جاینت بزرگترین (از نظر فزیکی) ورزشکاری بود که دنیا تا کنون به خود دیدیه, در دهه ی 70 و 80 یکی از با جذبه ترین استارها در عرصه ی ورزش و سرگرمی بود.با قدی بیشتر از 215 سانتی متر و وزن 250 کیلویی به درستی لقب "هشتمین عجایب خلقت" را به خود اختصاص داد.
او در زمانی که 12 سالش بود 190 سانتی متر قد و بیشتر از 100 کیلو وزن داشت.این موضوع به خاطر این بود که او با یک مشکل مادرزادی به دنیا آمده بود ,یک نابهنجاری سبب شد استخوان های وی تا جای امکان رشد کنند و رشد وی حتی تا بعد از دوران بلوغ او ادامه داشت.
آندره از این اندازه ی غیرعادی خودش استفاده کرد تا راه خودش را به رشته ی رسلینگ به عنوان یک مرد جوان باز کند.در آن دوره آندر یک استثنا در رشته ی خودش به حساب می آمد.کشتی گیری که در کار خودش بهترین بود و هر جا که میرفت ستاره ی بزرگی بود که مردم در هر کشوری او را میشناختند.بعد از مدتی کشتی گرفتن در زاپن و کانادا سرانجام این غول 27 ساله به استخدام "وینسنت کندی مکمهن" در آمد و در سال 1973 عضو WWWF شد.آندره 20 سال بعدی را با خانواده ی مکمهن بود و حتی در سال 1974 قرارداد NFL واشنگتن رد اسکینز را رد کرد و در رینگ کشتی باقی ماند.

 

[زهـzahraـرا]

روستای کوتوله ها

یانگسی روستای دور افتاده ای در چین است که سال های زیادی است دانشمندان را به خود مشغول کرده است چرا که بیش از ۴۰ درصد از ساکنان روستا کوتوله هستند.
درباره دلیل کوتاه قدی ساکنان روستا فقط یک نظریه منطقی وجود دارد و آن این که شاید به دلیل وجود سرب در خاک این منطقه، روستاییان کوتاه قد شده اند.
به گفته ساکنان قدیم یروستا سال ها پیش در یک شب تابستان شادی از این روستا رخت بست، بیماری اسرارآمیزی کودکان روستا را بیمار کرد و از آن موقع به بعد، قد آنها رشد نکرد و همه کوتوله باقی ماندند.

 

[زهـzahraـرا]

خوش شانس ترین مرد دنیا !

" فرین سلاک " (Frane Selak ) استاد موسیقی در کشور کرواسی است. در سال 1962 میلادی، او سوار بر یک قطار از شهر "سارایوو" به سمت "دوبروونیک" در حال حرکت بود که به دلایلی که هرگز مشخص نشد، قطار از ریل خارج شده به درون دریاچه ای یخ زده چپ می شود. در این حادثه 17 نفر جان خود را از دست دادند ولی سلاک زنده ماند. او در این حادثه تنها دستش شکست و بدنش نیز یخ زدگی و کبودی جزئی برداشت.

پس از گذشت یک سال، در سفری هوایی از شهر "زاگرب" به سمت "رییکا"، درب هواپیمایی که او در آن قرار داشت از جا کنده می شود و تمامی 20 سرنشین آن به هوا پرتاب می شوند. در این حادثه تمامی مسافران بر اثر سقوط به زمین جان خود را از دست می دهند و تنها آقای سلاک به طرز معجزه آسایی بر روی پته ای از کاه و یونچه فرود می آید و زنده می ماند.

در سال 1966 میلادی، او سوار بر اتوبوس بود که اتوبوس به داخل رودخانه ای می افتد. در این حادثه 4 نفر جان خود را از دست می دهند ولی آقای سلاک باردیگر سالم و سلامت از این حادثه جان سالم به در می برد.

در سالهای 1970 و 1973، او 2 بار از ماشینی که توسط سانحه ی رانندگی آتش گرفته بود، نجات می یابد.

در سال 1995 میلادی، یک اتوبوس داخل شهری با او برخورد می کند و او بار دیگر زنده می ماند.

در سال 1996، او در تلاش برای عدم برخورد با کامیونی که از رو به رو در حال نزدیک شدن بود، مجبور می شود از مسیر منحرف شده و با صخره ای برخورد می کند. او از ماشین به بیرون پرتاب شده و روی یک درخت فرود می آید. بر روی درخت او مشاهده می کند که چگونه ماشینش پس از برخورد به صخره ها با پیمودن مسافت 300 متر، به اعماق دره سقوط می کند.

در سال 2003 میلادی در کرواسی، بلیط بخت آزمایی آقای سلاک برنده ی قرعه کشی می شود و او صاحب 1 میلیون دلار می شود.
این بار دیگر نیازی نبود که او از سانحه ای جان سالم به در برد. او در سن 74 سالگی ادعا کرد که این اولین بلیط بخت آزمایی خریداری شده توسط او در 40 سال اخیر است.

سلاک پس از دریافت این جایزه، یک ویلای بزرگ در یکی از زیباترین جزیره های دنیا می خرد و مدتی از دوران کهولت را با آرامش در آنجا سپری می کند.

ولی این وضعیت زیاد به طول نمی انجامد. او پس از گذشت 2 سال این ویلا را می فروشد و پولش را میان خانواده و دوستانش تقسیم می کند. خودش هم در خانه ای حقیرانه در شهر "پترینیو" سکنی گزیده و مشغول ساخت و ساز عبادتگاه "مریم مقدس" می شود.

 

[زهـzahraـرا]

پاگنده

یکی از بزرگترین اسرار جهان داستان وجود پاگنده ها و ساسکواچ هاست. هر ساله هزاران گزارش از مشاهده ی پاگنده ها منتشر میشود. پاگنده ها در سراسر جهان با نام های متفاوتی از جمله “ساسکواچ، یِتی، یویی، بارمانو، اورانژ پندک” شناخته میشوند. در طی ۲۵ سال گذشته سازمان هاو نهادهای متفاوتی جهت اثبات وجود پاگنده ها بوجود آمدند. نمونه ی دی ان ای موها، ردپاها، تصاویر و فیلم ها، همه و همه برای توسعه مشخصات پاگنده ها جمع آوری شده اند. بسیاری از این فیلم ها با دوربین های دستی و اغلب کوتاه و با تکان های شدید هستند. بنظر پاگنده ها در پنهان کردن خود بسیار ماهر و زبده هستند. در اغلب کلیپ ی موجود، فیلم بردار در همان زمان فیلم برداری از وجود پاگنده بی خبر است و پس از برسی مجدد پی به وجود او در فیلم خود میبرد.

 

[زهـzahraـرا]

چمدان اتمى


چمدان اتمی وسیله‌ای است که در آن داده‌های رمزی و سری لازم جهت صدور فرمان حمله با بکار گیری تسلیحات هسته‌ای کشورهای ایالات متحد آمریکا، فرانسه و روسیه، توسط رئیس جمهور نگهداری می‌شود. در محافل آمریکایی این چمدان را «توپ فوتبال هسته‌ای» یا «کیف مدرسه اضطراری رئیس جمهور» می‌نامند.

روسها سه چمدان موازی دارند. چمدان‌ها «چگت» نام دارند. اولی در دست رئیس جمهور، دومی در دست رئیس ستاد مشترک سه قوا و سومی در اختیار وزیر دفاع قرار دارد. این سری چمدان بخشی از سیسیتم ارتباطات و فرماندهی کل ارتش روسیه «کازبک» است. این نام از نام سیگار برگ مورد علاقه استالین گرفته شده. روسها می‌بایستی الزاماً سه نفره و پشت سر هم فرمان حمله را صادر کنند. در رابـ ـطه با سیستم فرانسه هنوز اطلاعات مفیدی در دست نیست و حقیقت موجودیت چنین چمدانی در بریتانیا، خود سری محسوب می‌شود

 

[زهـzahraـرا]

مردگان اجاره‌نشین!

قبرستان "وربنا" در گواتمالاسیتی پایتخت گواتمالا جایی است که قبر دائمی برای مردگان وجود ندارد و گورها برای مدت محدود به خانواده مردگان اجاره داده می‌شود.

قبرستان "وربنا" در پایتخت گواتمالا پر است از دخمه هایی که به صورت استیجاری در اختیار مردگان قرار می گیرد و هر زمان که خانواده مرده ای اجاره بهای آن را پرداخت نکند مسئولین قبرستان دخمه را شکافته مرده را در آورده و یا در گور دسته جمعی به خاک می سپارند و یا در بیرون شهر رها می کنند.

"اورگه دان لوپز" عکاس رویترز که به این قبرستان عجیب رفته و عکاسی کرده است در گزارش تصویری خود نوشته که اجساد از بین رفته که در پاکت های پلاستیکی روی هم ریخته می شده و کرکس هایی که در کمین انها نشسته بودند تصویر ترسناکی در این گورستان خلق کرده است.