وضعیت
موضوع بسته شده است.

ABAN dokht

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/17
ارسالی ها
2,239
امتیاز واکنش
8,811
امتیاز
596
محل سکونت
البرز
# اعداد

بیست بنویسیم یا ۲۰؟ در متن‌هایمان، اعداد را باید
با حروف بنویسیم یا با رقم؟

قانون:
اعداد یک‌تکه (بی‌واو)
به‌حرف:
هشت، یازده، بیست، هفتاد، سیصد.

اعداد چندتکه (واودار)
به‌رقم:
۲۱، ۳۵، ۹۴، ۳۸۶


گفتیم که اعداد یک‌تکه (بی‌واو) را باید به‌حروف نوشت:
شش، شانزده، شصت، ششصد.
این یعنی اعداد کمتر از بیست، دهگان‌ها، صدگان‌ها.


اعداد چند تکه (واودار) را باید به‌رقم نوشت:
۲۱، ۴۹، ۸۸، ۴۴۸
این «و» باید «واو عطف» باشد.
یک‌وقت نگویی «دوازده» را باید «۱۲» نوشت؛ چون وسطش «و» دارد!


* برای نُه و دَه همیشه ُ و َ بگذار تا با «خیر» و «روستا» اشتباه نشود!

البته گاهی‌وقت‌ها بافت متن به‌قدری گویاست که محال است کسی این‌ها را اشتباه بخواند. درآن‌صورت نیازی به حرکت‌گذاری نیست.


............
اکنون، ادامهٔ درس «عددنویسی»:

اعداد «ترتیبی» را همیشه به‌حرف بنویس.
ترتیبی یعنی «ـــُم ـــُمین» دارد:
ششم، بیست‌ویکم، سی‌وششمین،
هفتادوهشتم، صدوبیست‌ونهمین.
پس، دیگر مهم نیست یک‌تکه‌‌ای باشد یا چندتکه‌ای. «هر» عددی اگر ترتیبی باشد، باید به‌حروف بیاید، نه به‌رقم.
خنده‌دار است بنویسی:
۲۶ام، ۶۵مین، ۵۵مُ، ۱۲۵اُمین.

البته در متن‌های خلاق، مانند متن پوستر و تیترها و روی جلد، اجازه داری قواعد را بشکنی و بنویسی مثلاً ۷۴مین؛
اما در متن‌های غیرخلاق، مانند مقاله و کتاب و پایان‌نامه و خبر، حق نداری از قاعده گذر کنی.
خلاصه
اعداد یک‌تکه: با حرف
اعداد چندتکه: با رقم
اعداد ترتیبی (ــُم ــُمین): با حرف
***
اگر جمله‌ات با عدد شروع می‌شود،
آن عدد را به‌حرف بنویس.
فرقی نمی‌کند که عددِ یک‌تکه باشد یا عددِ چندتکه. کلاً جمله نباید با عدد شروع بشود.

غلط:
۱۶۰ نفر از این مرحله گذر کردند.
۲۱ کیلو برنج خراب شد.

درست:
صدوشصت نفر از این مرحله گذر کردند.
بیست‌ویک کیلو برنج خراب شد.

اگر احساس می‌کنی این‌جوری عجیب است
و «صدوشصت» طولانی است، خب قاعده را نشکن؛ بلکه آن را دور بزن!
یعنی کاری کن که همین جمله‌ها با کلمه شروع شود، نه عدد:
از این مرحله، ۱۶۰ نفر گذر کردند.
پس ۲۱ کیلو برنج خراب شد.


سه استنثنای رقمی:
عددهای خاص، با رقم: پ۱۲، منطقۀ ۵ شهرداری، اتاق ۱۹
درصدها، با رقم:‌ [درس امروز]
برای اصل یکدستی، با رقم: [درس آینده]
***
درصدها را همیشه با رقم بنویس
و همواره در «همین قالب»:
۲درصد، ۳۶درصد، ۹۹درصد، ۱۰۰درصد.
یعنی: عدد به‌رقم + کلمهٔ «درصد» چسبیده.

با اینکه «۲» و «۱۰۰» یک‌تکه‌اند و «و» عطف ندارند، وقتی درصد می‌شوند باید با رقم بیایند. پس تمام درصدها با چی؟ با رقم.

نادرست‌ها:
۲۵%، %۲۵، ۲۵/۰، دو درصد، دودرصد.

چرا نشانۀ % را نیاوریم؟ چون:
هم در وُرد جابه‌جا می‌شود و گاهی می‌رود قبل و گاهی بعد از عدد،
هم اینکه این نشانه را ممکن است خواننده با اعشار اشتباه بگیرد؛ زیرا «صفر» و «نقطه» در قلم‌های فارسی خیلی شبیه هم‌اند.
به‌هرحال، اگر جایی اصرار کردند که % بیاور، آن را سمت راستِ عدد درج کن.
* نکته
فرض کن در متنی
هم عدد نوزده هست که باید به‌حرف بیاید و هم عدد ۲۴ هست
که باید به‌رقم درج شود. حالا اگر این دو عدد نزدیکِ هم بیایند، صورت خوشی ندارد که یکی‌شان به‌حرف باشد و دیگری به‌رقم. درست است؟
از میان ۲۴ حوزهٔ انتخابی،

رأی‌های نوزده صندوق را تاکنون شمرده‌اند.

این‌جاها، پای اصلی بس فراگیر به‌میان می‌آید که در خیلی از مباحث ویرایش و نگارش و حتی صفحه‌آرایی و طراحی جلد و... کارساز است: اصل یکدستی.

وقتی چند عددِ حرفی و رقمی نزدیکِ هم آمدند، همه را باید یکدست کرد به...؟
آهان! حالا باید همه را «رقمی» کنیم یا «حرفی»؟
جواب: همه باید رقمی بشوند.
یعنی نوزده بشود ۱۹.

از میان ۲۴ حوزهٔ انتخابی،
رأی‌های ۱۹ صندوق را تاکنون شمرده‌اند.


پس در یکدست‌سازی عددها
رقمی‌کردن به حرفی‌کردن می‌چربد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • ABAN dokht

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/17
    ارسالی ها
    2,239
    امتیاز واکنش
    8,811
    امتیاز
    596
    محل سکونت
    البرز
    #گرته_برداری
    چند نمونه گرته‌برداری از زبان عربی

    یکی از موارد رایج گرته‌برداری از زبان عربی، آوردن «واو» یا «اما»‌ی استیناف (آغازین) در ابتدای جمله است. وجود واو یا اما در آغاز جمله‌های عربی با قالب و طبیعت زبان عرب هماهنگ است؛ اما در زبان فارسی هیچ ضرورتی ندارد. در زیر، از چند نمونۀ دیگر گرته‌برداری از زبان عربی یاد می‌شود:
    ۱. «آنگاه حکومت زمین از آنِ صالحان و مستضعفان از بندگان مؤمن خدا خواهد شد.»
    گرته‌برداری از: «المستضعفین مِن عباد الله المؤمنین» (مِن بیانیه)‌.
    صحیح:
    بندگان مؤمن و مستضعف خدا.

    ۲. «این فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده است.»
    گرته‌برداری از: «خَلَقَ الناسَ علیها».
    صحیح:
    انسان‌ها را طبق آن آفریده است.

    ۳. «اظهارنظر در مسائل اسلامی تنها از خواص دانشوران و پژوهشگران دینی ساخته است.»
    گرته‌برداری از: «خواصُّ العُلماء.»
    صحیح:
    دانشوران خاص.

    ۴. «خداوند، فقیهان شایسته را از سوی امامان معصوم منصوب به نصب عام کرده است.»
    گرته‌برداری از: «نَصَبَهُم بالنصب العام.»
    صحیح:
    به‌نحو عام منصوب کرده است.

    ۵. «...و آن نیز به‌منزلۀ ردّ بر خدا است.»
    گرته‌برداری از: «الردّ عَلَی الله.»
    صحیح:
    ردّ خدا یا انکار خدا.

    ۶. «از سعادت مرد، داشتن فرزند شایسته است.»
    گرته‌برداری از: «مِن سعادة المَرء».
    صحیح:
    مایۀ سعادت مرد یا یکی از نشانه‌های سعادت مرد... .

    ۷. «نویسنده دربارۀ مسائل فوق، بر روایات بسیار دست یافته است.»
    گرته‌برداری از: «حَصَل عَلَی الروایات.»
    صحیح:
    به روایات بسیار دست یافته است.

    ۸. «امام از سؤال او چنین جواب داد... .»
    گرته‌برداری از: «أجاب عنه.»
    صحیح:
    به سؤال او جواب داد.

    ۹. «در پاسخ می‌گوییم به اینکه... .»
    گرته‌برداری از: «نقُولُ بِأَن... .»
    صحیح:
    می‌گوییم که...
    ***

    چرا نه؟ ----›
    این ترکیب که گرته‌برداری از pourquoi فرانسوی
    و why not انگلیسی است، بر اثر شتابزدگی و غفلت مترجمان وارد ترجمه‌ها و سپس وارد رسانه‌ها و نوشته‌ها شده است.
    مثلاً در جواب این سوال: «امشب از خانه بیرون نمی روی؟» می گویند: «چرا نه؟»
    حتی ممکن است جمله استفهامی و منفی نباشد: «می‌دانم که تو امشب از خانه بیرون می روی» و باز هم مخاطب جواب می‌دهد: «چرا نه؟»
    (عبارت مضحک «چرا که نه؟» هم گاهی به کار می‌رود!)
    بهتر است که از استعمال این ترکیب خودداری شود. در زبان فارسی، در جواب هر دو جملهٔ فوق به طور طبیعی می‌گفتند و هنوز هم می‌گویند: «چرا نروم؟»
    در متون قدیم فارسی نیز همین شیوه معمول بوده است: «گفت: اگر حاجت آید، بر روی قاضی گواهی توانی داد؟ گفت: چرا نتوانم داد؟» (سیاست نامه،۱۲۸).

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ABAN dokht

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/17
    ارسالی ها
    2,239
    امتیاز واکنش
    8,811
    امتیاز
    596
    محل سکونت
    البرز
    #علائم نگارشی

    مهم ترین نشانه‌های نگارشی که برای پیوند یا جدایی واژه ها و عبارات به کار بـرده می شود عبارت است از:

    نقطه (.)، نشانه ی پرسش (؟)، نشانه ی تعجب (!)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛)، دو نقطه ، نشانه ی تعلیق (...)، نشانه ی نقل قول (« ») و خط تیره (-).

    افزون بر این نشانه‌های اصلی ، نشانه های دیگری نیز در نوشته‌ها به کار می‌رود که دارای معانی معینی است. از جمله: پرانتز ( ) و قلاب [ ]. (و چند تای دیگر که در فرصت دیگری به آن ها می پردازیم.)

    ما در آغاز ، با کارکرد و موارد کاربرد این نشانه ها و سپس با چگونگی به کارگیری و نوشتن درست آن ها آشنا می شویم.

    نقطه (.)

    نقطه در موارد زیر به کار می‌رود:

    - در پایان جمله ی خبری. مانند: کار امروز را به فردا میفکن.

    - در کوتاه‌نویسی نام ها و عناوین، مانند: ع. اقبال آشتیانی (عباس اقبال آشتیانی)

    توجه : در موارد زیر به افزودن نقطه نیازی نیست:

    - پس از ص (صفحه)، قس (قیاس کنید)، نگ (نگاه کنید)، رک (رجوع کنید)؛

    - پس از پانوشت‌هایی که به صورت جمله نیست.

    نشانه ی پرسشی (؟)

    نشانه ی پرسشی در موارد زیر به کار می رود:

    -پس از جمله ی پرسشی. مانند: از معده‌ی خالی چه قوت آید و از دست تهی چه مروت؟

    توجه: در نقل قول مستقیم ، نشانه ی پرسش نوشته می‌شود.

    گفت: « ای برادران، چه توان کرد؟ مرا روزی نبود و ماهی را هم چنان روزی مانده بود».

    اما، در نقل قول غیر مستقیم، در پایان جمله ی پرسشی به جای نشانه ی پرسش، نقطه گذاشته می‌شود.

    ریشی درون جامه داشتم و شیخ هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست.

    -برای نشان دادن گمان و تردید (درون پرانتز)

    تلفات این زلزله 3500 نفر (؟) گزارش شده است.


    نشانه ی تعجب (!)

    نشانه ی تعجب در موارد زیر به کار می‌رود:

    - پس از اصوات. مانند: حاشا! ، آفرین! ، زهی! .

    - در پایان جمله ی تعجبی. همچنین برای نشان دادن تحسین، تحقیر، استهزا و عواطفی نظیر آن‌ها. مانند:

    به‌به از آفتاب عالم تاب! ، چه هوای خوشی!

    - برای برحذرداشتن یا تاکید، مانند: به هوش باش! ، زود باش!

    ویرگول یا کاما (،)

    برای کاربرد ویرگول قواعد بسیاری نهاده شده است، لیکن در یک قاعده‌ی کلی می توان گفت که هر آن جا که گوینده یا نویسنده در گفتار یا نوشتار خود (با هر نیتی که دارد) مکث می‌کند و بدین سان جزئی از اجزای جمله را از اجزای دیگر آن جدا می‌سازد، ویرگول نهاده می‌شود.

    پس از این قاعده ی کلی می توان گفت که ویرگول در موارد زیر به کار می‌رود:

    - پس از منادا، مانند: گفت: « ای پسر، خیال محال از سر به در کن».

    - برای جدا کردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان اجزای هم‌پایه در یک جمله، مانند:

    اجزای اسمی: سرداران ، برادران ، خواهران ، به شهر ما خوش آمدید.

    اجزای وصفی : مردی آزموده ، جهان دیده ، تلخ و شیرین ِ روزگار چشیده.

    اجزای قیدی: شب و روز، تنها یا در جمع، آشکارا و نهانی، یاد خدا می‌کرد.

    -پس از قید (در آغاز جمله) و پیش و پس از آن (در میان جمله).

    پس از وقوع زلزله، سازمان‌های امدادی دست به کار شدند.

    -برای جدا کردن بدل و جملات معترضه. مانند:

    سعدی
    ، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه ی بغداد درس خواند.

    -برای جداکردن عبارت توضیحی . مانند:

    در این ناحیه، انواع غلات، به ویژه گندم، کشت می‌شود.

    معلمی، که شغلی شریف است.

    دکتر هوشمند، که همسایه ی ماست، دیروز به عیادت من آمد.

    -به جای حرف عطف، میان جمله‌های هم پایه. مانند:

    می‌آیند، می‌‌روند، حوایجی دارند، با ما کاری ندارند.

    بد مکن که بد افتی، چَه مَکَن که خود افتی.

    -برای جدا کردن اجزای جملات شرطی :

    هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی‌محابا گویند، استماع ننماید، عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.

    اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی.

    اگر از مه‌رویان به سلامت بماند، از بدگویان نماند.

    -به جانشینی بخش های حذف شده در جمله. مانند:

    سرداران بهرام چوبین رفتند تا کار دشمن بسازند، سرداران خسرو، تا به باده گساری پردازند.

    (ویرگول به جای «رفتند» در جمله ی دوم نشسته است)

    -برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی. مانند:

    پنجشنبه، 14مهر. نشانی: شماره ی 15، خیابان انقلاب، تهران (ایران)


    نقطه‌ ویرگول (؛)


    نقطه ویرگول در موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱- برای جداکردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان جمله‌های هم‌پایه‌ای که در درون خودِ آن ها نشانه‌های دیگری (مثلا ویرگول) به کار رفته است. مانند:

    تا بیمار را صحتی کامل پدید نیاید، از خوردنی مزه نیابد؛ و حمال، تا بارگران ننهاد، نیاساید؛ و مردم هزار سال، تا از دشمن مستولی ایمن نگردید، گرمی سـ*ـینه ی او نیارامد.

    ۲- در پایان جمله ی نخست به جای نقطه، پیش از جمله‌ ی هم پایه ی دومی که با واو عطف آغاز شده و یا این واو عطف به قرینه حذف شده باشد. مانند:

    سوز فراق، اگر آتش در قعر دریا زند، خاک از او برآورد؛ و اگر دود به آسمان رساند، رخسار سپیدِ روز سیاه گردد.

    تهران قدیم شهری بود آبادان؛ قنات‌های متعدد داشت.

    ۳- در پایان هر شاهد از یک مجموعه ی شواهد، اگر به صورت جمله نیامده باشد.

    چارکس از چارکس به رنج‌اند: حرمای از سلطان؛ دزد از پاسبان؛ فاسق از غماز؛ روسپی از محتسب.


    دو نقطه

    دو نقطه در موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱- پیش از مجموعه‌ای از شواهد، مثال‌ها، اقسام و اجزا. مانند:

    و این نوشید*نی انواع دارد: نوشید*نی محبت، نوشید*نی عشق، نوشید*نی وصال، نوشید*نی جمال.

    ۲- پیش از عبارت توضیحی در بیان یا تایید مطلبی. مانند:

    نتیجه ی این حادثه دور از انتظار بود: دولت استعفا داد.

    ۳- پیش از نقل قول مستقیم، اگر با حرف ربط «که» آغاز نشده باشد. مانند:

    گفت: « نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید».

    ۴- برای جدا کردن اجزای ساعت. مانند 1:35 بعد از ظهر.


    نشانه‌ی تعلیق (...)


    نشانه ی تعلیق برای نشان دادن ناتمام ماندن یا حذف پاره‌ای از سخن به کار می‌رود.

    حسنک، با عزمی راسخ و خاطری آزاد، زن و فرزند و جاه و مقام و ... را بدرود گفت.


    نشانه ی نقل قول( « » )

    نشانه ی نقل قول در موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱-برای نقل قول مستقیم.

    غزالی گوید: «بدان که هرچه در دست سلطانیان روزگار است، که از خراج مسلمانان ستده‌اند یا از مصادره یا از رشوت، همه حرام است».

    توجه: در نوشته ی بسیاری از نویسندگان به جای نشانه ی فارسی ِ (« ») نشانه ی انگلیسی " - " به کار بـرده می شود که البته به دلیل بهره گرفتن از خطوط کامپیوتری غیر فارسی می باشد. لیکن در آن جا که امکان نوشتن نشانه های فارسی وجود دارد، به کارگیری آن ها را سفارش می کنم.

    ۲- برای جای دادن مواد زیر در درون آن:

    1) اصطلاحات علمی و فنی، عناوین، واژه ها و تعبیرات مهجور و نا آشنا. مانند:

    علم تحول واژه ها را « سمانتیک» می نامند.

    2) کلمه یا عبارتی که لفظ آن مراد باشد نه معنی و مفهوم آن. مانند:

    «اقبال» مصدر باب افعال است، «انوشیروان» پنج هجا دارد.

    3) واژه یا عبارتی که کاربرد آن از خود نویسنده یا نظر او نیست. مانند:

    در قرار داد 1907، ایران به «مناطق نفوذ» روسیه و انگلستان تقسیم شد.

    دوستان او را «رشید السلطان» لقب داده بودند.

    توجه: هرگاه عبارتِ درون نشانه ی نقل قول، در پایان جمله ی اصلی باشد، نقطه‌ی پایان جمله بیرون از نشانه‌ی نقل قول قرار می‌گیرد.

    در تعریف اصطلاح عرفانی هیبت آورده‌اند: «اثر، مشاهده ی جلال حق است در قلب؛ و آن درجه ی عارفان است».


    خط تیره ( - )



    خط (-) در موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱- برای جدا کردن عبارات معترضه (یعنی عبارتی خارج از موضوع که آن را میان کلام می آورند)؛

    یک روز تمام - اگر حاجت باشد، دو روز- برای انجام دادن این کار فرصت دارید.

    ۲- برای جداکردن کلمه و عبارت توضیحی یا تاکیدی

    شهر و هرچه در آن بود – ساکنان و چهارپایان و بناها- در آتش سوخت.

    ۳- به جای تا و به در بیان فاصله های زمانی و مکانی و مقداری

    قطار تهران- مشهد، (1386 – 1335)، 20 – 15 کیلو

    ۴- برای نوشتن فهرست انواع، اگر شماره گذاری آن ها لازم نباشد

    برای نشان دادن تغییر سخن‌گو، به ویژه در نمایش‌نامه یا بخش ‌های مکالمه‌ای داستان.


    پرانتز ( ) (دو کمانک)

    پرانتز ( ) در موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱- برای در بر گرفتن عبارتی توضیحی، تکمیلی، معترضه و عموما فرعی که حذف آن‌ به اصل مطلب صدمه‌ای نمی زند. مانند:

    اسیوط بزرگترین شهر مصر (مصر علیا) بود بر ساحل غربی رود نیل.

    ۲- برای در بر گرفتن موارد زیر:

    1) معرفی ماخذ. مانند: (لغت نامه ی دهخدا)

    2) سال های ولادت و وفات. مانند: (1386 – 1335)

    3) معنی واژه مانند: ورد (گُل)


    قلاب [ ]

    قلاب برای در بر گرفتن موارد زیر به کار می‌رود:

    ۱- اضافات، تصحیحات و توضیحات نویسنده بر نقل قول‌های دیگران.

    ابوعلی رودباری گوید: «مردان چهار [تن] بودند [در روزگار خویش]. یکی از ایشان [آن بود که] نه از سلطان ستدی نه از رعیت [و آن] یوسف بن اسباط بود».

    ۲- دستورهای اجرایی در نمایش نامه

    بورکمن [با صدایی آرام‌تر] خب، البته در این چیزها خبره نیستم.

    فولدال [سرش را تکان می‌دهد] من دروغ نگفته‌ام، جان گابریل.

    ۳- مطلبی در حاشیه ی اصل سخن

    ناطق گفت: «با تصویب این لایحه، همه ی کارها اصلاح خواهد شد». [خنده ی حضار]
    ***

    اکنون پس از آشنایی با کارکرد و موارد کاربرد نشانه‌های نگارشی، به چه‌گونگی به‌کارگیری و نوشتن درست آن‌ها می‌پردازیم.

    نشانه‌های نگارشی را می‌توان به دو گروه بخش نمود:

    1- تکی مانند نقطه (.) یا ویرگول (،)

    2- دوتایی مانند نشانه ی نقل قول « » یا پرانتز ( )

    به کارگیری و نوشتن درست نشانه‌های تکی:

    الف ) نشانه ی تکی بدون فاصله با آخرین حرف کلمه‌ی پیش از خود نوشته می‌شود.

    ب) میان نشانه‌ی تکی با نخستین حرف کلمه ی پس از آن یک فاصله وجود دارد.

    نادرست:

    دارا انار دارد.سارا انار ندارد.

    دارا انار دارد .سارا انار ندارد.

    دارا انار دارد . سارا انار ندارد.


    درست:

    دارا انار دارد، سارا انار ندارد.


    به کارگیری و نوشتن درست نشانه های دوتایی

    جزء نخست نشانه ی دوتایی را باز و جزء دوم آن را بسته می نامند.

    الف) جزء باز با یک فاصله از آخرین حرف کلمه ی پیش از خود نوشته می شود و نخستین حرف کلمه ی پس از آن بدون فاصله می باشد.

    ب) جزء بسته بدون فاصله با آخرین حرف کلمه ی پیش از خود نوشته می شود و نخستین حرف کلمه ی پس از آن یک فاصله دارد.

    نادرست:

    «دارا(برادر سارا) انار دارد.»

    «دارا ( برادر سارا) انار دارد.»

    «دارا (برادر سارا)انار دارد.»

    «دارا (برادر سارا )انار دارد.»

    «دارا ( برادر سارا ) انار دارد.»

    « دارا (برادر سارا) انار دارد.»

    و موارد ممکن دیگر


    درست:

    «دارا (برادر سارا) انار دارد.»

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ABAN dokht

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/17
    ارسالی ها
    2,239
    امتیاز واکنش
    8,811
    امتیاز
    596
    محل سکونت
    البرز
    نمونه ویرایش‌ها


    جمله‌ی زیر نازیبا و نتراشیده است:
    «طیف دوم، شبهاتی هستند که مطرح می‌شوند تا سنت دینی را مورد بازخواست قرار دهند.»
    کلمات «هستند»، «مطرح می‌شوند»، «مورد... قرار دهند»، هر جمله‌ای را
    سنگین و بی‌ریخت می‌کنند. از قضا معمولاً به وجودشان هم نیازی نیست و با حذف آن‌ها جمله سبک‌تر و زیباتر می‌شود:
    «طیف دوم، شبهاتی است که سنت دینی را بازخواست می‌کنند.»

    ***
    اجزای فعل نباید از هم دور بیفتد:

    حسابداری به‌طور کلی وظیفۀ ثبت فعالیت‌های مالی، طبقه‌بندی اقلام ثبت‌شده، تلخیص اقلام و تفسیر نتایج حاصل‌آمده از بررسی را دارد.

    بین «وظیفه... دارد» چه خبر است؟!

    ویراسته:
    حسابداری به‌طور کلی چند وظیفه دارد: ثبت فعالیت‌های مالی، طبقه‌بندی اقلام ثبت‌شده، خلاصه‌سازی اقلام و تفسیر نتایج حاصل از بررسی اقلام.

    ***
    در دوران پهلوی شاهد اوج ساخت و ساز شهری با ورود معماران خارجی که اکثرآنها اروپایی و غربی هستند وبرای ساخت شهر مدرن به ایران سفر کرده اند ،هستیم ،البته در این میان نباید از دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به خارج رفته وبازگشته اند غافل شویم.

    ویراسته:
    در دوران پهلوی، شاهد اوج‌گیری ساخت‌وساز شهری با ورود معمارانی خارجی هستیم که بیشترشان اروپایی‌اند و برای ساخت شهر مدرن به ایران سفر کرده‌اند؛ البته در این میان نباید از نقش دانشجویانی غافل شویم که برای ادامه‌تحصیل به خارج از کشور رفته و به وطن بازگشته‌اند.


    ***
    سازماندهی مقاله به این صورت است که پس از مقدمه، به ذکر مبانی نظری و مطالعات انجام داخلی و خارجی می پردازیم و سپس داده های مورد ‏استفاد در این مطالعه معرفی می گردند و در ادامه به ذکر انواع متدولوژیهای مورد استفاده در این مقاله پرداخته شده است و در بخشهای بعدی نیز بعد از ‏استخراج بخش سیکلی سریهای زمانی مورد استفاده در مدل با استفاده از دو فیـلتـ*ـر مختلف، اقدام به بررسی نحوه حرکت آنها از نظر تقدم، تأخر و یا ‏همزمانی پرداخته شد.

    ویراسته:
    در این مقاله، پس از مقدمه، مبانی نظری و مطالعات داخلی و خارجی می‌آید و سپس داده‌های استفاده‌شده در این مطالعه معرفی می‌شود. ‏در ادامه، انواع روش‌های استفاده‌شده در مقاله ذکر می‌شود. در بخش‌های بعدی نیز پس از استخراج بخش چرخه‌ایِ سری‌های زمانیِ به‌کاررفته در مدل، با ‏استفاده از دو فیـلتـ*ـر مختلف، نحوۀ حرکت آن‌ها ازنظر تقدم و تأخر یا هم‌زمانی بررسی می‌شود.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا