▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪
پیشنهادات
سلام وقت بخیر دوستان
یه رمان بود یه دختر کاملا موجه با عشق ازدواج میکنه و بچه دار میشه ولی بنا به یه اتفاق که بچه به سیم یخچال دست میزنه برقش میگیره و میمیره همه اونو مقصر میدونن همسرش طلاقش نمیده و یکی رو صیغه میکنه میاره خونه تا دختره و عذاب بده تا جایی که دختره سکته میکنه میره بیمارستان پسره پشیمون میشه و به غلط کردن میوفته ولی دختره طلاق میگیره و با کس دیگه ای ازدواج میکنه
ممنون میشم راهنمایی کنید
یه رمان بود یه دختر کاملا موجه با عشق ازدواج میکنه و بچه دار میشه ولی بنا به یه اتفاق که بچه به سیم یخچال دست میزنه برقش میگیره و میمیره همه اونو مقصر میدونن همسرش طلاقش نمیده و یکی رو صیغه میکنه میاره خونه تا دختره و عذاب بده تا جایی که دختره سکته میکنه میره بیمارستان پسره پشیمون میشه و به غلط کردن میوفته ولی دختره طلاق میگیره و با کس دیگه ای ازدواج میکنه
ممنون میشم راهنمایی کنید
چشمان سرد و چک کنید
HaMi. NaJi
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2022/05/08
- ارسالی ها
- 28
- امتیاز واکنش
- 46
- امتیاز
- 51
سلام، رمان پنجمین فصل سال، اسم پسره پندار و دختره نهال، دوسته پندار هم البرز بود اسمش
سلام لطفا اگر کسی اسم این رمان رو میدونه بگه
رمان در مورد دختری هست که با یک پسر بچه از پرورشگاه فرار میکنی و گیر یک گروه تبهکار میوفته و اون بچه کشته میشه و اون دختر بعد از یک مدتی که تو بار کار میکنه معشـ*ـوقه رئیس باند میشه و ازش باردار میشه اما اون مرد بچه رو نمیخواد و کار های زیادی میکنه تا بچه بمیره و اون رو جای پرتی میبره و داخل اتاقی زندانی میکنه تا از ترس بچه بمیره تو اون اتاق سوسک و مار هم هست مرد بالخره راضی میشه بچه زنده بمونه اما بعد از به دنیا اومدن بچه اتفاقی میوفته که رئیس باند بچه رو میگیره و اون دختر رو ول میکنه و اون دختر بعد از چند سال دختر خودش رو میبینه در حالی که مشغول کار تو فروشگاهی بوده
رمان در مورد دختری هست که با یک پسر بچه از پرورشگاه فرار میکنی و گیر یک گروه تبهکار میوفته و اون بچه کشته میشه و اون دختر بعد از یک مدتی که تو بار کار میکنه معشـ*ـوقه رئیس باند میشه و ازش باردار میشه اما اون مرد بچه رو نمیخواد و کار های زیادی میکنه تا بچه بمیره و اون رو جای پرتی میبره و داخل اتاقی زندانی میکنه تا از ترس بچه بمیره تو اون اتاق سوسک و مار هم هست مرد بالخره راضی میشه بچه زنده بمونه اما بعد از به دنیا اومدن بچه اتفاقی میوفته که رئیس باند بچه رو میگیره و اون دختر رو ول میکنه و اون دختر بعد از چند سال دختر خودش رو میبینه در حالی که مشغول کار تو فروشگاهی بوده
سلام
رمان در مورد دختری هست که رشته کشاوزی رو خونده ولی برای اینکه بتونه درآمد داشته باشه پرستار یک پیرزن میشه
و بعد از مدتی عاشق پسر پیرزن که پزشک قلب هست میشه و اون پسر طی اتفاقی دوست نداره دیگه پزشک باشه اما بعد از کل کل های فراوان عاشق دختر میشه و به خاطر اون به جراحی برمیگرده و فکر می‌کنم مادرش یا یکی از اعضای خانوادش رو جراحی میکنه
رمان در مورد دختری هست که رشته کشاوزی رو خونده ولی برای اینکه بتونه درآمد داشته باشه پرستار یک پیرزن میشه
و بعد از مدتی عاشق پسر پیرزن که پزشک قلب هست میشه و اون پسر طی اتفاقی دوست نداره دیگه پزشک باشه اما بعد از کل کل های فراوان عاشق دختر میشه و به خاطر اون به جراحی برمیگرده و فکر می‌کنم مادرش یا یکی از اعضای خانوادش رو جراحی میکنه
سلام دوستان
یه رمان بود دختره پسره مهندس بودن از هم چند سال جدا بودن سر یه قرار داد دوباره همدیگه رو میبینن
یکیش بود با هم هم دانشگاهی بودن قبلا
یکیش هم بود که قبلا با هم ازدواج کردن بودن جدا شدن که دختره با دایه اش نرگس نامی زندگی میکرد که اون اخبار و به پسره میرسوند و در راستای برگشتن اونها به هم تلاش میکرد ممنون میشم راهنمایی کنید
یه رمان بود دختره پسره مهندس بودن از هم چند سال جدا بودن سر یه قرار داد دوباره همدیگه رو میبینن
یکیش بود با هم هم دانشگاهی بودن قبلا
یکیش هم بود که قبلا با هم ازدواج کردن بودن جدا شدن که دختره با دایه اش نرگس نامی زندگی میکرد که اون اخبار و به پسره میرسوند و در راستای برگشتن اونها به هم تلاش میکرد ممنون میشم راهنمایی کنید
مهرا عظیمی
کاربر نگاه دانلود
سلام یه رمانی بود که همین بخشش رو فقط یادمه که دختره توی خواستگاری برادرش رژش پاک میشه اگر اشتباه نکنم و پسر عمه اش بهش میگه برو تو ماشین من یه سری لوازم آرایشی هست که برای دوست دخترش بوده اونجا دختره از داخل کیسه یه سری وسایلی میبینه و پسر عمه ام که متوجه میشه از اون دختر خواهش میکنه که به کسی چیزی نگه اگر اشتباه نکنم اسم پسر عمه اش کیارش بود
اگر کسی اسم رمان رو میدونه ممنون میشم بگه
اگر کسی اسم رمان رو میدونه ممنون میشم بگه
سلام ببخشید من قبلا یه رمان میخوندم ک یه دختری بود از زمین که میره به یه دنیای دیگه یه دنیای تخیلی بعد اونجا میفهمه قدرت هایی داره و واس نجات اون سرزمین از دست کسی به نام فردریک باید اونو بکشه و فردریک هم قلبش سمت راست سینش بوده و اون دختره باید بعد کلی مراحل سخت اونو بکشه ولی اسمش یادم نیست تقریبا رمانه تو مایه های رمان زاده تاریکی بود اما اسمش یادم نیست اگه کسی میدونه بگه ممنون میشم
برخی موضوعات مشابه
- قفل شده
- مهم
- نظرسنجی
تاپیک قبلی
تاپیک بعدی
