▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

sana74

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/12
ارسالی ها
4
امتیاز واکنش
16
امتیاز
16
سن
28
سلام دوستان من دو سال پیش اینجا ی رمان آنلاین میخوندم که دیگه نویسنده اش پست گذاری رو ادامه نداد منم گمش کردم رمان در مورد دوتا خواهر دوقلو بود که گرگینه بودن چون قل کوچیکتر هنوز تبدیل نمیشد خواهرش و مامانش همه چیو ازش پنهون کردن تا اینکه خواهرش کشته شد و خودش هم تبدیل شد
 
  • پیشنهادات
  • Rimadin7365

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2022/04/23
    ارسالی ها
    11
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    21
    سلام،یه رمان بود که دختره یتیم بود با خانواده عموش زندگی میکرد فک کنم بعد یه مردی که چندین تا رستوران زنجیره ای داشت و یه دخترم داشت عاشقش میشه و باهاش ازدواج میکنه.هرکی اسمشو میدونه بگه لطفا
     

    reyhan rey

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2024/03/16
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    0
    امتیاز
    1
    سلام وقت بخیر دنبال رمانیم که توش دختر وارد یه کتابخانه میشه و اونجا کتابدار میشه و بعد عاشق مسئول کتابخونه میشه و متوجه میشه اقا ازدواج کرده و همسرش بیماره بعد مدتی همسر مرده فوت میکنه و اینا باهم ازدواج میکنن
     

    Drmahsol

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/23
    ارسالی ها
    75
    امتیاز واکنش
    487
    امتیاز
    286
    سلام.‌ دنبال رمانی میگردم که دختر استاد زمین شناسی بود و زبان هم تدریس میکرد و یک پاش مشکل داشت. دختر موفقی بود و در نهایت با پسر عمه ش که اول از هم خوششون نمیومد ازدواج کردن
     

    moon. shadow

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/05/27
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    2
    امتیاز
    6
    محل سکونت
    مشهد
    سلام ، رمانه درباره یه دختره بود که از یه ده به ده دیگه فرار کرد و اونجا خونه اربـاب بود و عاشق هم شدن جزییاتی که یادمه مثلاً دختره قهوه های خوبی برای اربـاب درست میکرد و کرد بود و سوارکار خوبی بود که برای مردم اون ده عجیب بود و دوست شهری اربـاب عاشق دوستِ دختره شد و رفتن شهر و دختره با اربـاب هم رفتن شهر و یکی از دشمانشون وقتی دختره باردار و تنها بود بهش حمله کرد و دختره تو خونه زایمان کرد و اسم پدرِ اربـاب که فک کنم هدایت بود رو گذاشتن رو بچه.
    ممنون میشم اسمش رو بگید🙏🏻🙏🏻
     

    Rimadin7365

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2022/04/23
    ارسالی ها
    11
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    21

    Rimadin7365

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2022/04/23
    ارسالی ها
    11
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    21
    سلام
    یه رمان بود که دختر قصه به پسر قصه که اسمش بهروز بود علاقه مند میشه
    مادر بهروز با دایی دختره ازدواج میکنه ک از شهرشون نره
    اخرش دختره و بهروز ازدواج میکنن
    کسی میدونه اسمشو بگه لطفا.ممنون
     

    Mariyeh.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/07
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    4
    امتیاز
    36
    سلام، زمانی رمان زیبایی رو خوندم ولی اسمشو یادم رفته؛
    که دختری(این دختر ازدواج اولش به طلاق ختم و با استادش ازدواج میکنه) خاطرات مادربزرگشو میخونه اینطوری شروع میشه که دختر یه خان که بسیار جسورِ و کوچکترین فرزند خانِ، عاشق چوپان پدرش میشه اما برادراش اونو به اربابی از روستای دیگه میدن،و زن دوم میشه، این دختر از زن دوم خان، که روس بوده متولد شده و حالام به زور ازدواج کرده، هووی این دختر مریضِ و داره میمیره،(فکر کنم سم یکی از دخترای داستان آساره بود)
     
    بالا