آقا بزارین از آشناییمون از بهارک بگم....که یه روز تو پروفم لینک رمانشُ تبلیغ کرد....همون روز بم گف جیـ*ـگر گفتم کدوم جیـ*ـگر:aiwan_lightff_blum:گف چون تویی قلوهاگه بقیه دوستام بودن جیـ*ـگر کلاه قرمزیدیگه از اون به بعد شدم اعضای بدن بهارک:aiwan_light_sun_bespectacled:اونم شد آب و هوای من:aiwan_light_smoke:مطلقا واسه منه گفته باشم:aiwan_light_to_babruysk:همینه که هست:@
خوب داشتم چی میگفتم؟...
اُه خدای من بازم افتادم رو دور صحبت
مدیونین فک کنین من وختی شروع میکنم بی خیال نمیشم
خوب از اتاق فرمان اشاره میزنن
-آنی تبریک بگو دیگه
خستمون کردی
+چُشم چُشم...الان....
❤❤❤❤
در ستاره بارانِ میلادت میان احساس من تا حضور تو حُبابی است از جنس هیچ . . .
از دستان من تا لمس نگاه تو آسمانی است به بلندای عشق . . .