مطالب طنز ❁♡❥❇ طنز و نطنز ((من)) 4❇❥♡❁

  • شروع کننده موضوع ❤ASAL_M❤
  • بازدیدها 15,223
  • پاسخ ها 1,894
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/17
ارسالی ها
3,080
امتیاز واکنش
4,193
امتیاز
688
ﻣﺸﮑﻠﻢ ﺗﻮ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩ

.

.

ﻣﺸﮑﻠﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ!!!
ﺁﻫﺎﻱ تویی که داری میخندی ﺗﻮاﻡ دوس دارم
 
  • پیشنهادات
  • ara.y

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/16
    ارسالی ها
    390
    امتیاز واکنش
    3,039
    امتیاز
    481
    محل سکونت
    زیر آســمان شــب
    هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.

    روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
    خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.

    شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.

    خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
    روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
     

    ara.y

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/16
    ارسالی ها
    390
    امتیاز واکنش
    3,039
    امتیاز
    481
    محل سکونت
    زیر آســمان شــب
    در خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
    آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
    قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
    گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
    دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زد میدونستم منو تنها نمی ذاری
    شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
    پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
    تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
    حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
    آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
    اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!! :aiwan_lightsds_blum:)
     

    ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

    کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/17
    ارسالی ها
    3,080
    امتیاز واکنش
    4,193
    امتیاز
    688
    یه سری داشتم قرآن میخوندم قرآنو که ورق زدم پول بود.فکر کردم خدا بهم جایزه داده رفتم همشو خرج کردم

    خلاصه خواهرم تا 3سال دنبال عیدیاش میگشت.
     

    ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

    کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/17
    ارسالی ها
    3,080
    امتیاز واکنش
    4,193
    امتیاز
    688
    زن برای فراموش کردن غم هایش گریه نمیکند!!

    بلکه خرید میکند

    مراقب باشید خانمتون غم نداشته باشه
     

    ara.y

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/16
    ارسالی ها
    390
    امتیاز واکنش
    3,039
    امتیاز
    481
    محل سکونت
    زیر آســمان شــب
    زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….
    وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …
    زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
    شوهر به آرامی گفت : فقط می خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می کنم، چه بلائی سر من میاری !!!
     

    ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

    کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/17
    ارسالی ها
    3,080
    امتیاز واکنش
    4,193
    امتیاز
    688
    شخصی نزد حکیم رفت و پرسید من بواسطه تلگرام با دختری زیبا آشنا شدم و قصد ازدواج با او را دارم.

    آیا نظر شما این امر مشکلی ندارد؟؟؟

    .

    .

    .

    حکیم گفت

    از کدوم گروه ؟منم اد کن
     

    ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

    کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/17
    ارسالی ها
    3,080
    امتیاز واکنش
    4,193
    امتیاز
    688
    آقا داماد چه کارن؟
    نظامی اند...
    چه خوب،، کجا؟ نیرو انتظامی، سپاه یا ارتش؟
    کلش
    کجا؟
    کلش دیگه!! کلش آف کلنز اتک میزنند
     

    ara.y

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/16
    ارسالی ها
    390
    امتیاز واکنش
    3,039
    امتیاز
    481
    محل سکونت
    زیر آســمان شــب
    یه روز یه استاد فلسفه میاد سر کلاس و به دانشجوهاش میگه: «امروز میخوام ازتون امتحان بگیرم ببینم درسهایی رو که تا حالا بهتون دادمو خوب یاد گرفتین یا نه…!»
    بعد یه صندلی میاره و میذاره جلوی کلاس و به دانشجوها میگه: «با توجه به مطالبی که من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت کنید که این صندلی وجود نداره!»
    دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روی برگه.
    بعد از چند لحظه یکی از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد.
    روزی که نمره ها اعلام شده بود، بالاترین نمره رو همون دانشجو گرفته بود!
    اون فقط رو برگه اش یه جمله نوشته بود: «کدوم صندلی؟»
     

    ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

    کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/17
    ارسالی ها
    3,080
    امتیاز واکنش
    4,193
    امتیاز
    688
    الان دختر دبیرستانیا خوب شدن
    من دبیرستان که بودم با یه دختره دوست شدم باهاش رفتم بیرون

    همه تو خیابون به من میگفتن داداشت اذیت نمیشه با مقنعه؟
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    12
    بازدیدها
    268
    پاسخ ها
    381
    بازدیدها
    7,644
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    475
    پاسخ ها
    2
    بازدیدها
    205
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    228
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    196
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    221
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    174
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    154
    پاسخ ها
    16
    بازدیدها
    567
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    172
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    162
    بالا