دلنوشته ...《من مینویسم 》...

&&***smane***&&

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/08/12
ارسالی ها
105
امتیاز واکنش
240
امتیاز
156
سن
25
محل سکونت
اصفهان
می نویسم...
برای قلبی که شکست...
و دستی که دیگر توان نوشتن ندارد.
می نویسم...
از سرابی که همه هستی ام را به یغما برد. از طوفانی که خانه آرزوهایم را ویران ساخت.
می نویسم...
از بغض...
از سکوت...
از هرآنچه باید بشکند.
می نویسم...
از دردهای التیام نیافته...
از بغض های بی صداشکسته...
می نویسم...
از تنهایی...
از بی کسی...
دلم گرفته ای خدا!​
 
  • پیشنهادات
  • Dimond_Nima7

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/13
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    163
    امتیاز
    111
    با خودت حرف می زنی گاهی
    مثل دیوانه ها بلند، بلند...
    چونکه تنهاتر از خودت هستی
    همه از چشم هات می ترسند
    پس به کابوسشان ادامه نده
    پس به این بغض ها بگیر و بخند
     

    &&***smane***&&

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/12
    ارسالی ها
    105
    امتیاز واکنش
    240
    امتیاز
    156
    سن
    25
    محل سکونت
    اصفهان
    حس قشنگیه

    یكی نگرانت باشه


    یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده


    سعی كنه ناراحتت نكنه،


    حس قشنگیه...


    وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده


    عزیز دلم رسید؟


    قشنگه: یهو بغلت كنه،


    یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم


    بگه كه حواسم بهت هست


    حس قشنگیه ازت حمایت كنه...


    آره...

    دوست داشتن همیشه زیباست
     

    &&***smane***&&

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/12
    ارسالی ها
    105
    امتیاز واکنش
    240
    امتیاز
    156
    سن
    25
    محل سکونت
    اصفهان
    نامه تهمینه میلانی به پسرش.


    پسرم
    پسر خوبم میدونم که تو هم روزی عاشق می شی. میایی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوستش داری. این لحظه اصلاً عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق که تو حاصل عشقی.
    پسرم
    مامانت برای تو حرف هایی داره. حرف هایی که به درد روزهای عاشقی ات می خوره.
    عزیز دلم
    یک وقت هایی زن، اخمو و بی حوصله است، روزهایی میرسه که بهونه می گیره. بدقلقی می کنه و حتی اسمت و صدا می کنه و تو به جای جانم همیشگی میگی: بله و اون می زنه زیر گریه. زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم. موجوداتی که می تونی با محبت آرومشون کنی و یا با بی توجهی از پا درشون بیاری. باید برای اینجور وقت ها آماده باشی. باید یاد بگیری که دوستش داشته باشی و نازش رو بکشی.
    عزیزم، پسر مغرور و دوست داشتنی من
    ناز کشیدن شاید کار مسخره ای به نظر برسه، اما باید یاد بگیری. زن ها به طرز عجیبی محتاج لحظه هایی هستن که نازشون خریدار داره. میدونی؟ این ویژگی زن. گاهی غصه هاش مجبورش می کنه به گریه. خیلی پا پی دلیل گریه اش نشو.همیشه نیازی نیست دنبال دلیل و چرا باشی تا بتونی راه حل نشون بدی گاهی فقط باید بشنویش. بذاری تو بغلت گریه کنه و بعد فقط دستش رو بگیری و ببریش بیرون یه هدیه کوچولو براش بگیری و بگی که چقدر خوشگله.ازش تعریف کنی و باهاش حرف بزنی. یاد بگیر که با مردونگیت غصه هاش و آب کنی نه از غصه آب بشه. اگر هم پای فاصله در میونه کافی هست که نازش کنی. بهش زنگ بزنی و باهاش حرف بزنی. اگر بازم گریه کرد و آروم نشد دلسرد نشو. باز هم صداش کن. عاشقانه صداش کن، حتی اگر واقعاً خسته ای. قول میدم درست اون لحظه ای که داری فکر میکنی این صدا کردن ها فایده ای نداره و نمی خواد حرف بزنه و می خواد تنها باشه، بر می گرده طرفت و توی آغوشت خودش و رها می کنه و...
    زن ها هیچ وقت این لحظه ها رو که پاش وایسادی، فراموش نمی کنن و همه انرژی رو که براش گذاشتی، بهت بر می گردونن.
    پسرم
    این روزها که می نویسم هنوز دخترکی هستم پر از آرزو، دخترکی که روزی زن می شود، مادرمی شود:مادر تو.
     

    &&***smane***&&

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/12
    ارسالی ها
    105
    امتیاز واکنش
    240
    امتیاز
    156
    سن
    25
    محل سکونت
    اصفهان
    وقتی نمی تونی آرومش کنی . . .


    وقتی نمی تونی یه "دوستت دارم" ساده بهش بگی . . .


    وقتی نمی تونی احساساتش رو درک کنی . . .


    وقتی همه چی رو ترجیح میدی به اونیکه باهاته . . .


    وقتی هنوز غرورت واست عزیزتره . . .


    وقتی هر چقدم دلش تنگ میشه به روش نمیاری . . .


    وقتی واسه همه چی بهونه میاری . . .


    وقتی نمی خوای واسه همیشه داشته باشیش . . .


    یعنی:


    "دوسش نداری"


    یعنی:


    "توی دلت دنبال یه بهترش میگردی"


    یعنی:


    "خیلی بی معرفتـــــــــــــــــــــــــی"​
     

    &&***smane***&&

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/12
    ارسالی ها
    105
    امتیاز واکنش
    240
    امتیاز
    156
    سن
    25
    محل سکونت
    اصفهان
    همچین دوستی خیلی ماهه​

    بگم: میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟​

    در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم.​

    توی تابستون که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل​

    بگم: میای بریم خیابون ولیعصر، از ونک تا هر جا شد قدم بزنیم؟​

    در جوابم فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم . . .​

    توی پاییز زنگ بزنم بدون هیچ دلیل​

    بگم: میای صدای ناله ی برگ های سعدآباد رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟​

    در جوابم فقط بگه: دوربینتم بیار . . .​

    توی زمستون زنگ بزنم بدون هیچ دلیل​

    بگم چنارای ولیعصر منتظرن با یه عالمه برف​

    بعد با تردید بپرسم: میای که؟​

    در جوابم بدون مکث بگه: یه جفت دستکش میارم فقط​

    یه لنگه من یه لنگه تو . . .​

    سر اینکه دستای گره شدمون توی جیب کی باشه بعدا تصمیم میگیریم . . .​
     

    Narin_F

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/10
    ارسالی ها
    569
    امتیاز واکنش
    4,907
    امتیاز
    561
    محل سکونت
    ☁️
    یه جایی خوندم
    اومدن هیچکس توی زندگی بی حکمت نیست
    یامیشه درس زندگیت
    یا میشه فرد زندگیت
    من که هرکی اومد شد درس زندگیم
    باید یک تابلو بزنم بنویسم
    این حوالی توقف ممنوع است
     

    &&***smane***&&

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/12
    ارسالی ها
    105
    امتیاز واکنش
    240
    امتیاز
    156
    سن
    25
    محل سکونت
    اصفهان
    Judy Abot

    بابا لنگ دراز عزیز، تمام دلخوشی من این است که ندانی و دوستت بدارم ....


    " جودی " کاملا با تو موافقم که عدهای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هر چه زودتر به هدفی که در دوردست است،دست یابند و متوجه نمی شوند که آنقدر خسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند،ناگهان خود را در خط پایان می بینند،در حالی که نه به مسیر توجه داشته اند و لذتی از آن بـرده اند.
    دیر یا زود آدم خسته می شود در حالی که از اطراف خود،غافل بوده است.آنوقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لـ*ـذت و فرصت و زمانی که از دست رفته و بدست نخاهد آمد....
    جودی عزیزم!درست است،ما به اندازه ی خاطرات خوشی که از دیگران داریم،آنها را دوست داریمو به آنها وابسته می شویم.هر چه خاطرات خوش مان از شخصی بیشتر باشد،علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.پس هر کسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم بیشتر دوستمان بدارد،باید برایش خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم....
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,042
    بالا