نکات کچل کننده.... ذکر اون قسمت از رمانها که با خوندشون موهاتونو میکشین

اینجا تا چه حد آرومتون کرده؟

  • خیلی زیاد

    رای: 30 44.1%
  • تا حدی

    رای: 18 26.5%
  • آروم شدنی نیستم

    رای: 34 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    68

❤ɳεɠα૨

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/12/27
ارسالی ها
212
امتیاز واکنش
1,729
امتیاز
336
محل سکونت
tabriz
وای ترکیدم از خنده25r30wi
واقعا بهضی از چیزا خیلی خیلی خز شده :
1_کل کل (من خودم 2بارکل انداختم اونم سر چیزای بچگونه نه سر حقم ولی نه عاشق شدم نه زرت زرت جلو روم سبز شد)
2_یکی هم دخی قصه یه دخی لجباز،یه دنده،زبون دا ه ماشا......بعد جلو پسره یه دختر قشنگ و تو روی مامان باباش جند سالش وایمسهBoredsmiley
3_من یه سوال دارم اگه همه دماغاشون طبیعی و شبیه عملی هستش پس چرا کشور ما تو عمل واس دماغ تو جهان حرف اول رو داره و از اون سر دنیا بازیگره میاد عمل میکنه میره(البته من به شایعه یا حقیقت عمل بازیگره کاری ندارم)
نسل های گذشته ما میگن
هر خوشگلی یه عیبی داره پس چرا تو رمانا همه حوری هستن و تو واقعیت همه لولو :aiwan_light_dash2:
و.......
از نویسنده های نمیخوام قلم رو پایین بذارن بلکه خلاقیت برای ژانر ،خلاقیت برای اتفاق های عشقولانه ترسناک و.....بذارن تا اثرشون تو ذهن موندگار بشه
خودم تو یه هفته درست 40تا یا بیشتر رمان از کامپیوترم پاکیدم چون اول هاشون رو خوندم بعدش بقیش رو فهمیدم و دیگه رمان جدید نمیخونم
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • big cat

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/06
    ارسالی ها
    165
    امتیاز واکنش
    2,019
    امتیاز
    506
    محل سکونت
    کهکشان
    میدونین من الان دارم رمان دست هایم حافظه دارندو میخونم و به نظرم تا الان خب خیلی خوب بود میدونین یه چیزی که آدم یادش نمیره قبلا رمانی با این موضوع نخونده بودم یا نمیدونم کتابای دیگه ای که از اینترنت دانلود کردم یه چیزایی مثله پشت یه دیوار سنگی یا آسمان دیشب، آسمان امشب یا
    به رسم رقـ*ـص کولی و اسطوره و بعضی ها که اسمشون یادم رفته و باید گفت انگشت شمار بودن رمانایی که واقعی باشند واقعا بعضی نویسنده ها باید در کنار ژانره اجتماعی یه فانتزی از نوع ایرانی اضافه بکنن که ما بدونیم قراره چیرو شروع کنیم و بخونیم.باتشکر:aiwan_light_biggrin:
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران
    سلام به همه دوستان...لطفا...تو رو خدا...برای رمانی که می نویسید ارزش قائل بشید...یه رمان خونده بودم...اسمش خالکوبی بود...یادم نمیاد نویسندش کی بود ولی افتضاح ترین رمانی بود که توی زندگیم خونده بودم...ژانرش هم مذهبی بود...فکر کنید...اسم رمان :خالکوبی...ژانر:مذهبی...دختره توی یه خانواده مذهبی بزرگ شده...بعد یه خواهر داره که آخر فساد و خلاف کاریه...همه خانواده هم با خوشی و خوبی زندگی میکنن...خواهره هر روز با این و اون دوست میشه و شبا توی خیابونا تباهـ*کاری میکنه و خانواده ای که به اصطلاح مذهبی هستن به خاطر این که خواهره مشکل قلبی داره هیچی نمی گن...تازه اسم خواهره هم روشنکه...اسم نقش اصلی هم ساره ست...یعنی هرچی فکر میکنم نمی فهمم کدوم خانواده مذهبی اسم دخترشون رو روشنک میذارن...همین خانواده به اصطلاح مذهبی ساره رو مجبور میکنن که با یه پسره ازدواج کنه...(البته مجبور مجبور هم نه...) کامران(پسره) هم نوشیدنی میخوره و اهل دختر بازیه...آخه این چه وضع رمان نوشتنه؟؟؟؟؟آخه همچین خانواده مذهبی اجازه میدن دخترشون با همچین آدمی حرف بزنه؟؟؟؟ تازه کامران بیچاره هم بهش گفته که من نوشیدنی میخورم و نمی تونم ترک کنم اما به خاطر تو کم تر میخورم...حالا ساره خانم سر اینکه توی تولدش کامران یه قلپ خورده چه قشرقی به پا نکرده...تازه جالبش هم اینه که دختره استاد شناگریه و هیچ کسی نمی تونه به گرد پاش برسه و قدش صدوپنجاه و پنجه....یعنی باورتون نمیشه...تازه هنوز به سه ماه نرسیده کامران با روشنک میریزه رو هم و روشنک باردار میشه و سر زایمان از دنیا میره...بعد دختره هم طلاق میگیره میره خارج...میره شونه هاش رو خالکوبی میکنه...چادر و دینش رو کلا فراموش میکنه...بعد برمی گرده ایران میره توی یه شرکت کار میکنه که رئیس شرکت میشه یه پسری که توی دوران دانشجویی با ساره خانم لج بوده شدید...یعنی عاشق قوه تخیله نویسندم...بعد هم پسره هر روز یه مدل ماشین زیر پاشه و خدای دختر بازیه...نوشیدنی میخوره در حد لالیگا...ساره خانم هم عاشق این پسره میشه...واقعا درک نمی کنم این پسره با کامران چه فرقی داشته؟؟؟؟؟؟؟ بعد از یه سال هم ساره و پسره صیغه میکنن بدون اینکه کسی خبر داشته باشه...خوب این چه وضع رمان نوشتنه...روی ژانر رمان نوشته مذهبی...اول رمان دختره اینقدر مذهبی بود که آدم فکر میکرد با یه قدیسه و یه الهه طرفه....همه اون سخت گیریاش برای اون کامران بیچاره بود و به اون پسره دیگه رسید، شد یه دختر پایه هر کثافت کاریی...تازه هزارو چهارصد صفحه هم همش چرت و پرت نوشته بود...ببخشید خیلی طولانی شد اما واقعا خیلی چیزا برام مفهوم نبود...اگه شما تونسید همه چیو بهم ربط بدید لطفا نظر بدید...خواهشا رمانای چرت و پرت ننویسید...ماهم وقت میذاریم روی خوندن رمانا...لطفا آخر رمان رو مشخص کنید...کی با کی ازدواج میکنه و کی میمیره و کی زنده میمونه...با تچکر...
     

    ❤ɳεɠα૨

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/27
    ارسالی ها
    212
    امتیاز واکنش
    1,729
    امتیاز
    336
    محل سکونت
    tabriz

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران

    Mary Pari

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/17
    ارسالی ها
    345
    امتیاز واکنش
    2,709
    امتیاز
    441
    دقیقا
    بخدا اصلا بعضی از نویسنده ها که نود و نه درصدشونم دخترن اصلا به جنس زن احترام نمیزارن
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران

    Mary Pari

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/17
    ارسالی ها
    345
    امتیاز واکنش
    2,709
    امتیاز
    441
    دقیقا...
    اینجوری خیلی شخصیت زن داره پایین میاد
    خوب رمانا هرچقدر هم دور از واقعیت باشن از اتفاقات روزمره و جریاناتی که ممکنه اتفاق افتاده باشن سرچشمه میگیرن و البته با کمی تغییرات
    اما من به شخصه تا حالا دختری به اون آویزونی و چسبی و بووق و بوووق که نویسنده رمان میگه ندیدم ...
    حتی دختری که یکمم شبیه اون شخصیت باشه
    شاید بعضی از دخترا باشن یکم اخلاقشون نانازی باشه اما در این حدی که نویسنده ها میگن
    نمیدونم چرا وقتی خود شخصیت اصلی داستان هزار جور قلم آرایش رو صورتش پیاره میکنه و هزار گـ ـناه میکنه عیبی نداره اما انگار شخصیت رغیب رو زیر ذره بین گذاشتن..
    کافیه یه حرکت مکنه تا به بدترین نحو ازش انتقاد بشه.
    من واقعا توی بغضی رمانا از دست نویسنده ها زورم میگیره...
    اینکه رغیب نیست...رغیب باید کسی باشه که ارزش رغابتو داشته باشه
    خخخخخ فکر کنم زیادی بازم حرف زدم
     

    DENIRA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/12
    ارسالی ها
    9,963
    امتیاز واکنش
    85,309
    امتیاز
    1,139
    محل سکونت
    تهران

    Mary Pari

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/17
    ارسالی ها
    345
    امتیاز واکنش
    2,709
    امتیاز
    441

    ******

    ای دمت گرم منم این رمان چرت و مذخرف رو خونده بودمو و حسابی تودلم بود
    آخه یکی نیست به این نویسنده بگه اگه میخوای تو داستانت گند بزنی به شخصیت و هرچی انسانیته چرا برچسب مذهبی روش میزنی؟
    اینجوری مذهبو تو چشم همه سیاه کرده...
    همه میگن دین فلانه بیساره...
    واقعا براش متاسفمم
     
    بالا