پساساختارگرایی به مجموعهای از افکار روشنفکرانهفیلسوفان اروپای غربی و جامعهشناسانی گفته میشود که با گرایش فرانسوی، مطلب نوشتهاند. تعریف دقیق این حرکت و تلخیص آن کار دشواری است ولی بهطور کلی میتوان گفت که افکار این دانشمندان، توسعه و پاسخ بهساختارگرایی بودهاست و به همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کردهاند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگر بهکار میروند. پساساختارگرایی هم چنین رابـ ـطهٔ نزدیکی با واسازی دارد.
افرادی مانند ژاک دریدا و میشل فوکو از پیشگامان این مکتب فکری هستند که به نظر عدهای به شکل تنگاتنگی باپسامدرنیسم و پدیدارشناسی مرتبط است. این ارتباط تا حدی است که بعضی متفکران مدعی شدهاند که پساساختارگرایی را میتوان به شکلی صحیح پساپدیدارشناسی نامید[۱]
افرادی مانند ژاک دریدا و میشل فوکو از پیشگامان این مکتب فکری هستند که به نظر عدهای به شکل تنگاتنگی باپسامدرنیسم و پدیدارشناسی مرتبط است. این ارتباط تا حدی است که بعضی متفکران مدعی شدهاند که پساساختارگرایی را میتوان به شکلی صحیح پساپدیدارشناسی نامید[۱]