- عضویت
- 2017/01/15
- ارسالی ها
- 4,712
- امتیاز واکنش
- 68,494
- امتیاز
- 976
- سن
- 22
«مومیایی»؛ هیولایی که بهتر بود مرده میماند!
«مومیایی» جدید سینما، مانند دیگر همتایان خود نیست که در سالهای دور ساخته شدهاند. فیلم بهشدت از الگوهای امروزی بلاکباسترهای سینما پیروی میکند، درحقیقت شما میتوانید فهرستی از مباحث فنی و حرفهای سینمای روز تهیه کرده و هنگام تماشای فیلم آن را یکی پس از دیگری تیک بزنید.
روزنامه صبا - ترجمه از آرش واحدی: «مومیایی» جدید سینما، مانند دیگر همتایان خود نیست که در سالهای دور ساخته شدهاند. فیلم بهشدت از الگوهای امروزی بلاکباسترهای سینما پیروی میکند، درحقیقت شما میتوانید فهرستی از مباحث فنی و حرفهای سینمای روز تهیه کرده و هنگام تماشای فیلم آن را یکی پس از دیگری تیک بزنید. «مومیایی» از الکس کورتزمن که دومین اثر بلند سینمایی این فیلمساز محسوب میشود با بودجهای ۱۲۵ میلیون دلاری ساخته شده است و برخلاف تمام پیشبینیها تنها ۳۸۴ میلیون دلار فروخته است. این درحالی است که ستاره گیشه دو دهه پیشین سینما، تام کروز، نیز نقش اصلی این اثر را ایفا میکند. هنگام تماشای «مومیایی» این سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد، چرا این اثر شباهت زیادی به دیگر آثاری ندارد که در مورد هیولای قدیمی سینما؛ یعنی مومیایی ساخته شده است!؟
برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان فهرست طولانیای از دلایل این شکست تهیه کرد، ولی شاید مهمترین عامل عملکرد ضعیف فیلم، چه در گیشه و چه در نگاه منتقدان، سرگردان بودن فیلم در میان ژانرهای مختلف دانست. «مومیایی» کورتزمن نه میتواند شما را بترساند، نه میتواند اکشن باورپذیر مورد علاقه مخاطبان را ارائه دهد، نه قدرت به هیجانآوردن مخاطبان خود را دارد، نه موقعیت جدیدی ارائه میدهد که بتواند قوه تخیل شما را به چالش بکشد و درنهایت فیلمی در ژانر تام کروزی هم نیست.
شاید بهترین لحظات فیلم به لحظاتی مربوط میشود که تام کروز به پرسونای سینمایی خود نزدیک میشود که این لحظات نیز با سرعت گذر کرده و مخاطب را در میان انبوه زدوخوردها، انفجارها و تعقیب و گریزها، تنها میگذارد. یکی از دلایل دیگر ضعف فیلم به تصمیم خالقان اثر در مورد ادامهدار بودن این فیلم برمیگردد. در حقیقت «مومیایی» ۲۰۱۷ آغازی بر سری فیلمهای هیولایی است که سالهای آینده خواهیم دید و تصمیم دارد تمام هیولای محبوب تاریخ سینما را زنده کند و به پردههای عریض سینما بکشاند. به این ترتیب ما پس از مشاهده «مومیایی» شاهد بازسازی شدن آثاری چون «هیولای فرانکنشتاین» با نقشآفرینی خاویر باردم در نقش عنوان، «مرد نامرئی» با نقشآفرینی جانی دپ در نقش عنوان و «دکتر جکیل» با نقشآفرینی راسل کرو، خواهیم بود. البته قابل توجه است که دکتر جکیل کار خود را با «مومیایی» آغاز کرده و یکی از نقشهای محوری اثری را که در مقابل داریم برعهده دارد.
این تصمیم خالقان اثر باعث شده است که فیلم «مومیایی» تنها مانند پیشنمایشی برای دیگر آثار در دست تولید بهنظر برسد و بسیاری از مشکلات فیلمنامهای آن نیز از همین واقعیت ساده نشأت میگیرد. بههمین دلیل فیلم، حتی اجازه ندارد داستان سر راست خود را از آغاز تا پایان روایت کند بلکه مجبور است نیمی از مسائل را نیمه کاره رها کرده تا بتواند در قسمتهای بعد سراغ آنها برود. تصمیمی که بینهایت به اثر ضربه زده است و فیلم را نهتنها به کالا بلکه به کالایی غیرقابل مصرف مبدل کرده است. فیلم «مومیایی» به این اندازه دست و پا بسته است که حتی اجازه ندارد در درجه نمایشی مرتبط به خودش اکران شود و با درجه نمایشی پیجی ۱۳ قادر نیست بچههای زیر ۱۳ سال را بترساند و یا به هیجان آورد. مخاطب چنین آثاری که در ذهن فیلمهایی چون «عروس فرانکنشتاین» یا «مرد نامرئی» و حتی «مومیایی»های ۱۶ سال پیش را در خاطر دارد بیشک علاقهای به سکانسهای اکشن سانسور شده ندارد که در آن چکهای خون از دماغ هیچکسی ریخته نمیشود.
«مومیایی» جدید سینما، مانند دیگر همتایان خود نیست که در سالهای دور ساخته شدهاند. فیلم بهشدت از الگوهای امروزی بلاکباسترهای سینما پیروی میکند، درحقیقت شما میتوانید فهرستی از مباحث فنی و حرفهای سینمای روز تهیه کرده و هنگام تماشای فیلم آن را یکی پس از دیگری تیک بزنید.
روزنامه صبا - ترجمه از آرش واحدی: «مومیایی» جدید سینما، مانند دیگر همتایان خود نیست که در سالهای دور ساخته شدهاند. فیلم بهشدت از الگوهای امروزی بلاکباسترهای سینما پیروی میکند، درحقیقت شما میتوانید فهرستی از مباحث فنی و حرفهای سینمای روز تهیه کرده و هنگام تماشای فیلم آن را یکی پس از دیگری تیک بزنید. «مومیایی» از الکس کورتزمن که دومین اثر بلند سینمایی این فیلمساز محسوب میشود با بودجهای ۱۲۵ میلیون دلاری ساخته شده است و برخلاف تمام پیشبینیها تنها ۳۸۴ میلیون دلار فروخته است. این درحالی است که ستاره گیشه دو دهه پیشین سینما، تام کروز، نیز نقش اصلی این اثر را ایفا میکند. هنگام تماشای «مومیایی» این سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد، چرا این اثر شباهت زیادی به دیگر آثاری ندارد که در مورد هیولای قدیمی سینما؛ یعنی مومیایی ساخته شده است!؟
برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان فهرست طولانیای از دلایل این شکست تهیه کرد، ولی شاید مهمترین عامل عملکرد ضعیف فیلم، چه در گیشه و چه در نگاه منتقدان، سرگردان بودن فیلم در میان ژانرهای مختلف دانست. «مومیایی» کورتزمن نه میتواند شما را بترساند، نه میتواند اکشن باورپذیر مورد علاقه مخاطبان را ارائه دهد، نه قدرت به هیجانآوردن مخاطبان خود را دارد، نه موقعیت جدیدی ارائه میدهد که بتواند قوه تخیل شما را به چالش بکشد و درنهایت فیلمی در ژانر تام کروزی هم نیست.
شاید بهترین لحظات فیلم به لحظاتی مربوط میشود که تام کروز به پرسونای سینمایی خود نزدیک میشود که این لحظات نیز با سرعت گذر کرده و مخاطب را در میان انبوه زدوخوردها، انفجارها و تعقیب و گریزها، تنها میگذارد. یکی از دلایل دیگر ضعف فیلم به تصمیم خالقان اثر در مورد ادامهدار بودن این فیلم برمیگردد. در حقیقت «مومیایی» ۲۰۱۷ آغازی بر سری فیلمهای هیولایی است که سالهای آینده خواهیم دید و تصمیم دارد تمام هیولای محبوب تاریخ سینما را زنده کند و به پردههای عریض سینما بکشاند. به این ترتیب ما پس از مشاهده «مومیایی» شاهد بازسازی شدن آثاری چون «هیولای فرانکنشتاین» با نقشآفرینی خاویر باردم در نقش عنوان، «مرد نامرئی» با نقشآفرینی جانی دپ در نقش عنوان و «دکتر جکیل» با نقشآفرینی راسل کرو، خواهیم بود. البته قابل توجه است که دکتر جکیل کار خود را با «مومیایی» آغاز کرده و یکی از نقشهای محوری اثری را که در مقابل داریم برعهده دارد.
این تصمیم خالقان اثر باعث شده است که فیلم «مومیایی» تنها مانند پیشنمایشی برای دیگر آثار در دست تولید بهنظر برسد و بسیاری از مشکلات فیلمنامهای آن نیز از همین واقعیت ساده نشأت میگیرد. بههمین دلیل فیلم، حتی اجازه ندارد داستان سر راست خود را از آغاز تا پایان روایت کند بلکه مجبور است نیمی از مسائل را نیمه کاره رها کرده تا بتواند در قسمتهای بعد سراغ آنها برود. تصمیمی که بینهایت به اثر ضربه زده است و فیلم را نهتنها به کالا بلکه به کالایی غیرقابل مصرف مبدل کرده است. فیلم «مومیایی» به این اندازه دست و پا بسته است که حتی اجازه ندارد در درجه نمایشی مرتبط به خودش اکران شود و با درجه نمایشی پیجی ۱۳ قادر نیست بچههای زیر ۱۳ سال را بترساند و یا به هیجان آورد. مخاطب چنین آثاری که در ذهن فیلمهایی چون «عروس فرانکنشتاین» یا «مرد نامرئی» و حتی «مومیایی»های ۱۶ سال پیش را در خاطر دارد بیشک علاقهای به سکانسهای اکشن سانسور شده ندارد که در آن چکهای خون از دماغ هیچکسی ریخته نمیشود.