شینکل در سال۱۸۳۶ کارل فریدریش شینکل(به آلمانی: Karl Friedrich Schinkel) (زاده ۱۳ مارس ۱۷۸۱ – درگذشته ۹ اکتبر ۱۸۴۱) یک معمار،برنامه ریز شهری، نقاش، طراح اثاثیه منزل و صحنه بود. شینکل یکی از برجستهترین معماران آلمان بود که هم ساختمانهای نئوکلاسیسم و هم نئو گوتیک طراحی کرد.[۱]
زندگینامه
کارل شینکل در ناپل اثر فرانس لودویک کتل
تمبری با تصویر کاری از کارل فردریک شینکل
شینکل در شهر نویروپین در ایالت برندنبورگ در کشور آلمان به دنیا آمد. زمانی که شش سال داشت پدرش در آتشسوزی مصیبت بار سال ۱۷۸۷ نویروپین درگذشت. او از سال ۱۷۷۲ تا ۱۸۰۰ شاگرد معمار فریدریش گیلی شد. آن دو و همینطور پدرش دیوید گیلی در برلین دوستان نزدیک هم شدند.
پس از اینکه در سال۱۸۰۵ از اولین سفرش به ایتالیا به برلین بازگشت، شروع به کار و کسب درآمد از طریق نقاشی کرد. در سال ۱۸۱۶ برای نمایش «ملکه در شب» در اپرای فلوت سحرآمیز اثر ولفگانگ آمادئوس موزارت صحنه مزین به ستارهای را درست کرده بود که حتی در اجراهای سالانه و جدید هم آورده شد. زمانی که نقاشی «سرگردان در دریای مه» اثر کاسپار داوید فریدریش را در نمایشگاه هنری برلین دید، فکر کرد که هرگز به چنین مهارتی در نقاشی سال ۱۸۱۰ دست نخواهد یافت بنابراین به معماری روی آورد. بعد از شکست ناپلئون، شینکل مشاور کمیسیون ساختمان پروس شد. در این مقام نه تنها مسئول بازسازی دوباره شهر نسبتاً غیر تماشایی برلین و تبدیل آن به پایتخت نماینده پروس بود، بلکه مسئول سرکشی به پروژههای قلمروهای گسترش یافته پروس از راین لند در غرب تا کونیگسبرگ در شرق مثل کلیسای جدید آلتشتات بود.
از ۱۸۰۸ تا ۱۸۱۷ شینکل شولز روزنو، کوبرگ را به سبک احیا گوتیگ دوباره سازی و احیا کرد.[۲]
سبک
سبک شینکل، در خلاقترین دوره زندگی اش، بازگشت به معماری یونانی بیش از معماری امپراتوری روم و تلاش برای دور شدن از سبک معماری در مستعمرههای تازه فرانسه بود. بنابراین او طرفدار برجستهٔ احیا معماری یونانی بود. مشهورترین ساختمانهایی که او معماری کرد در برلین و اطراف آن یافت میشونداز جمله:پاسدارخانه جدید ( ۱۸۱۶ تا ۱۸۱۸ )، ساختمان مقبره ملی جنگهای آزادی، شوسگیل هاوس بین سالهای ۱۸۱۹ تا ۱۸۲۱ در گندرمن مارکت که بین سالهای ( ۱۸۱۸ تا۱۸۲۱ ) به جای ساختمان قبلی تئاتر که در آتشسوزی سال ۱۸۱۷ از بین رفته بود، و موزه آتس که به جای موزه آیلند از سال ۱۸۲۳ تا ۱۸۳۰ ساخته شد. او هم چنین کاخ ولیعهد را توسعه داد.
بعدها شینکل بهطور کلی معماری کلاسیک را کنار گذاشت و در طراحی کلیسای فردریش وردر (۱۸۲۴–۱۸۳۱) به نئو گوتیک روی آورد. در بوکادمی (۱۸۳۲–۱۸۳۶)ابداعیترین کار شینکل از قراردادهای تاریخی اجتناب کرد و به نظر میرسید به مسیر پیموده نشده معماری مدرن هدایت میکند که در آلمان فقط در آغاز قرن بیستم اهمیت مییافت.
عکس از فلیکس نادار اطلاعات شخصی
نام زادروز ۲۷ ژانویه ۱۸۱۴ زادگاه پاریس، فرانسه درگذشت ۱۷ سپتامبر ۱۸۷۹ جایگاه خاکسپاری لوزان، سویس ملیت
فرانسوی فعالیت
جوایز جایزه ریبا 1864 اوژن ویوله لو دوک (به فرانسوی: Eugene Viollet-Ie- Duc) (زاده ۱۸۱۸ - درگذشته ۱۸۷۹) معمار و نظریهپرداز فرانسوی بود.
او در مرمت آثار باستانی به ابعاد اقتصادی و بهداشتی (نور، هوا، ....) توجه داشت. به عقیده وی آثار باستانی باید با تخریب بناهای اطراف بیش از پیش در معرض دید قرار گیرد.
او دو نظریه مهم را مطرح ساختهاست :
نظریه پویایی ماده در ساختمان : ماده بی جان برای برخورداری از روح و روان باید به صورتی به کار گرفته شود که معمار در نظر دارد .
نظریه سبک و زمان : او سبک را مجموعهای از قوانین و مقرراتی میداند که با توجه به تکنولوژی زمان و در زمان تعریف میشود .
جان راسکین در ۶۰ سالگی زادروز ۸ فوریه ۱۸۱۹
لندن درگذشت ۲۰ ژانویهٔ ۱۹۰۰ (۸۰ سال) ملیت بریتانیایی پیشه فیلسوف، منتقد هنری و نویسنده همسر افی گری (۱۸۴۸–۱۸۴۸)
جان راسکین (۱۸۱۹ فوریه ۸–۱۹۰۰ ژانویه ۲۰) منتقد هنر انگلیس در دوران ویکتوریا و نیز حامی هنر، طراح ونقاش، یک متفکر اجتماعی برجسته و نیکوکار بود. او در موضوعات متنوعی مانند زمینشناسی، معماری، اسطوره شناسی، پرنده شناسی، ادبیات، آموزش و پرورش، گیاهشناسی و اقتصاد سیـاس*ـی نوشته است. سبک نوشتن او و فرمهای ادبی نوشتههایش به همان اندازه متنوع بودند. توصیفات ظریف هنر در نوشتههای اولیه اش بعدها جایگزین گفتگویی ساده برای تأثیر بیشتر افکارش شد. او در تمام نوشتههای خود بر ارتباط بین طبیعت، هنر و جامعه تأکید کرد. او همچنین طرح و نقاشیهای دقیقی از سنگها، گیاهان، پرندگان، مناظر، و ساختارها و تزئینات معماری کشیده است.
او در نیمه دوم قرن ۱۹ و تا جنگ جهانی اول بسیار با نفوذ بود. پس از یک دوره کاهش نسبی، شهرت او بهطور پیوسته از سال ۱۹۶۰ با انتشار مطالعات علمی متعدد بهبود یافت.
در ابتدا راسکین با توجهای گسترده در کتاب نقاشان مدرن به دفاع از آثار ویلیام ترنر میپردازد و با بسط استدلالهای آن نتیجه میگیرد که نقش هنرمند صداقت در بیان طبیعت است. از دهه ۱۸۵۰ او با نفوذ خود به دفاع از افراد پیش رافائلی میپردازد. سپس به صورت فزایندهای بر مسائل اجتماعی و سیـاس*ـی تمرکز کرد. راسکین در سال ۱۸۶۹ اولین استاد هنرهای زیبای دانشگاه آکسفورد شد؛ جایی که خودش مدرسه طراحی راسکین را تأسیس کرد. در سال ۱۸۷۱ شروع به نوشتن نامههایی ماهانه به کارگران بریتانیا کرد. در این دوره از زندگی خود ایدئولوژی جامعه ایدهآل خود را توسعه داد. در نتیجه این فعالیتها مؤسسه سنت جورج تأسیس شد.
زندگینامه
وی که در خانوادهای ثروتمند زاده شده بود، پس از مرگ پدرش تمام ثروت او را وقف فعالیتهای خیریه، موزه و فعالیتهای فرهنگی کرد و خود به نویسندگی اشتغال یافت. تمام آثار وی دارای رنگ و لعاب اخلاقیاند.[۱]
معروفترین اثر راسکین کتابهفت مشعل معماری است که در سال ۱۸۴۸ انتشار یافت. وی در این کتاب سخن از معماری میگوید و معتقد است معماری دارای هفت مشعل به قرار زیر است: حقیقت، ایثار، قدرت، زیبایی، زندگی، خاطره و اطاعت. ازدواج او با افی گری به دلیل باکـ ـره بودن افی توسط افی گری باطل شد
او در سن ۸۰ سالگی در حالی درگذشت که آثار وی بر نویسندگان انگلیس غیرقابل کتمان است.
تصویر پالادیو در سال ۱۵۷۶ اطلاعات شخصی
نام آندرا پالادیو زادروز ۳۰ دسامبر ۱۵۰۸ زادگاه جمهوری ونیز، پادوا درگذشت ۱۹ اوت ۱۵۸۰ (۷۱ سال) جایگاه خاکسپاری ماسر، ترویزو ملیت ایتالیایی فعالیت
سبک(ها) کلاسیک پروژههای سرشناس ویلا روتونداویلا بارباروBasilica Palladianaکلیسای سن جیورجیو ماجورهکلیسای ایل ردنتورهTeatro Olimpico کتابها چهار کتاب معماری آندرا پالادیو (به ایتالیایی: Andrea Palladio) (زاده ۳۰ نوامبر ۱۵۰۸ – درگذشته ۱۹ اوت ۱۵۸۰) معمار ایتالیایی فعال در جمهوری ونیز بود.
پالادیو که از معماری روم باستان و معماری یونان باستان و به خصوص ویتروویوس متأثر بود، عموماً تأثیرگذارترین فرد در تاریخ معماری شناخته میشود. اگرچه تمام ساختمانهای طراحی شده توسط پالادیو در شمال ایتالیا قرار دارند، آموزههایش در قالب چهار کتاب معماری (به ایتالیایی: I Quattro Libri dell'Architettura) او را به شهرت رساند. شهر ویچنزا و ویلاهای ونتوی پالادیو از جمله آثار ثبت شده در یونسکو هستند.[۱]
اطلاعات شخصی
نام زادروز ۱۴ فوریهٔ ۱۴۰۴ زادگاه جنوا درگذشت ۲۵ آوریل ۱۴۷۲ (۶۸ سال) جایگاه خاکسپاری رم ملیت
ایتالیایی فعالیت
سبک(ها) رنسانس ایتالیایی پروژههای سرشناس کلیسای سان فرانچسکو در شهر ریمینی ایتالیا لئون باتیستا آلبرتی (به ایتالیایی: Leon Battista Alberti) نقاش، هنرمند، معمار، شاعر، فیلسوف، زبانشناس و نویسنده ایتالیایی بود.
آلبرتی نقاش و هنرمند و معمار بزرگی بود اما شهرت وی بیشتر بواسطهٔ آثار ادبی از جمله به خاطر نظریاتش درباره هنر وچهار کتابی که در بارهٔ زندگی در فلورانس نگاشته و آن را (درباره خانواده) نام نهاده است. آلبرتی معمار معروف دورهٔ رنسانس بود. معمار را به عنوان انسان اندیشمند در مقابل معمار قرون وسطی که به مثال صنعتگر بود تعریف میکند او در یکی از کتب مهم خود به نام ده کتاب در باب معماری مینویسد «معمار صنعتگر نیست صنعتگری تنها وسیلهای در دستان معمار است معمار کسی است که فکر و انرژی خود را به کار میگیرد تا شکلهایی را خلقکند که در ساختمان به دست استاد کار ساخته شود»
تحقیقات
لئون باتیستا آلبرتی در کتابی با عنوان «درباره نقاشی» قواعد پرسپکتیو را شرح داد، به این صورت که تسطیح خطوط خارجی اجسام موجود در فضا بر روی یک صفحه تصویر، به کمک مخروط دیدی که از چشم آغاز شده و تا جسم روی صفحه امتداد مییابد، انجام میشود. بهعلاوه نامبرده روشی برای محاسبه میزان کوچکنمایی جسم در پرسپکتیو نیز داشت. گفته شده که این کتاب، اولین رساله علمی در زمینه پرسپکتیو میباشد.
لئون باتیستا آلبرتی، معمار و نقاش فلورانسی، نیز نخستین هنرمندی بود که رسالههای در باب طراحی و نقاشی نوشت. ازجمله ایده نقاشی پوستکنده از توصیههای اوست.
او همچنین داستان کوتاه، نمایشنامه و آثار دیگری به زبانهای لاتین و ایتالیایی نوشتهاست. آلبرتی همه چیز میخواند و بدین معنی در همهٔ زمینهها، از حقوق و ریاضیات و فیزیک گرفته تا مهارتهایی همچون سوارکاری و انواع ورزش و موسیقی استادی میکرد.
میگویند آلبرتی که خود را یک معمار نمیدانست، در عین حال نزد خودش موسیقی میآموخت چندین سال به کار حقوق مدنی اشتغال داشت در بیست و چهار سالگی به فیزیک و ریاضیات رویآورد.
تصویری از ویترویوس در ۱۶۸۴ (راست) که در حال ارائه دادن ده کتاب معماری اثر ویتروویوس به آگوستوس هست.
برای دیگر کاربردها، ویتروویوس (ابهامزدایی) را ببینید. مارکوس ویترویوس پولیو (به انگلیسی: Marcus Vitruvius Pollio) نویسنده و معمار رومی بود. اطلاعات کمی دربارهٔ زندگی ویتروویوس در دسترس میباشد. اکثر اطلاعات و آگاهی ما دربارهٔ وی از تنها اثر خودش که برجا ماندهاست (ده کتاب معماری)(De Architectura)استخراج شدهاست. نامشخص است که آیا حقیقتاً اسم و لقب وی مارکوس پولیو بوده یا نه. آنچه دربارهٔ او واضح است، این است که وی معمار بود. معماری رومی بار گستردهتر از یک موضوع در حال حاضر از جمله زمینههای مدرن معماری، مدیریت ساخت، مهندسی ساختمان، مهندسی شیمی، مهندسی عمران، مهندسی مواد، مهندسی مکانیک، مهندسی نظامی و برنامهریزی شهری بود.
با این حال تنها ساختمانی که ما میدانیم او کار کردهاست، کلیسایی است که خود وی بدان اشاره میکند."[۱] بنای این کلیسا در سال ۱۹ قبل از میلاد به پایان رسید. این بنا در شهر فنوم فرتونا، که شهر کنونی فنو میباشد، ساخته شدهاست. کلیسای Di Fano (نام ایتالیایی ساختمان) بهطور کامل ناپدید شدهاست، به طوری که بازسازی آن امکانپذیر نبودهاست. ۱۸ گرلمو کاردانو (Gerolamo Cardano)، در کتاب خود دلد سوبتیلیتت روم(De subtilitate rerum)، ویتروویوس را در رتبه دوازده شخصی قرار میدهد که جزو برترین اشخاص آن زمان در دستهبندی مردان مخترع و نابغه میباشد. با وجود این به ویتروویوس لقب اول را در این ردهبندی نمیدهد."[۲]
آثار ماشینها
نحوه کار برای توصیف بسیاری از دستگاههای مختلف مورد استفاده برای سازههای مهندسی از قبیل بالابر و آسانسور، جرثقیل و قرقره و همچنین ماشینهای جنگی مانند منجنیق و موتورهای محاصره مهم است. ویتروویوس به عنوان یک تمرین مهندسی باید دربارهٔ تجربیات شخصی خودش، نه به سادگی توصیف کارهای دیگران سخن میگفت. او همچنین ساخت ساعت آفتابی و ساعت آبی و استفاده از aelolipi (اولین موتور بخار) به عنوان یک آزمایش برای نشان دادن ماهیت حرکت هوا را شرح داد.
قنات
توضیحات او دربارهٔ قنات شامل روشهای مطالعه و انتخاب دقیق دربارهٔ مصالح مورد نیاز است، هرچند فرانتینوس، (شخصی که به اداره بسیاری از کانالهای آب در روم در اواخر قرن ۱ میلادی منصوب شد) یک قرن بعد دربارهٔ جزییات بیشتری از مشکلات عملی که در ساخت و ساز و تعمیر و نگهداری آنها نیاز است، توضیحاتی دادهاست. مسلماً کتاب ویتروویوس کمک بزرگی برای او در این راه بودهاست.
مصالح
او به توصیف بسیاری از مواد که در ساخت و سازهای مختلف برای طیف گستردهای از سازههای مختلف استفاده میشدهاست، و همچنین جزئیات مانند نقاشی گچی پرداختهاست. از توصیفات عمیق او دربارهٔ بتن و آهک، دلیل طول عمر بسیاری از ساختارهای روم که شاهد قطعی از مهارت رومیها در بکارگیری مصالح ساختمانی و طراحی است را دریافت خواهیم کرد. ویتروویوس به خوبی شناخته شدهاست و اغلب به عنوان یکی از اولین منابع باقیماندهاست که توصیه به عدم استفاده از سرب در لولههای آب آشامیدنی واستفاده از خاک رس یا ایجاد کانالهای سنگریزه پرداختهاست. او پس از مشاهده تجربی از بیماری کارگران ریختهگری سرب به این نتیجه رسید. ویتروویوس در کتابش داستان معروف در مورد ارشمیدس و تشخیص طلا از طلا تقلبی در تاج سلطنتی را در کتابش آوردهاست.
شهرت
بیشترین شهرت وی از کتابی است با عنوان "دربارهٔ معماری" (به انگلیسی: De Architectura On Architecture"). به گفته خودش افسر توپخانه هم بوده و شماری افراد خبره در این کار هم تحت فرمانش بودهاند.
آنری فوکیلون (به انگلیسی: Henri Focillon) (سوم مارس ۱۹۴۳ - ۱۸۸۱). مدیر موزه هنرهای زیبای لیون، استاد تاریخ هنر در دانشگاه لیون، استاد در مدرسه هنرهای زیبای لیون، دانشگاه سوربن، دانشگاه کولژ دو فرانس و ایالات متحده بود و در دانشگاه ییل تدریس کرد. او که شاعر، گراورساز و مدرسی بی همتا بود چند نسل از مورخان هنر تربیت کرد که جورج کولبر یکی از آنهاست. بیشترین آوازهاش را از آثار خود درباره هنرهای قرون وسطی دارد که به انگلیسی هم برگردانده شدهاست.