دلنوشته بانوي غم

[فاطمه صفارزاده]

بهشت در دست مادر بود،

مادر آن را زمین گذاشت تا مارا در آغـ*ـوش بگیرد؛

اکنون به همین دلیل است که می‌گویند

بهشت زیر پای مادران است

 

[فاطمه صفارزاده]

زنها سلیقه های خوبی دارند

زنها نقاش های خوبی هستند

درد را در زیباترین شکل اش میکشند

ولی ادعا نمی کنند!

 

[فاطمه صفارزاده]

زنانی که می خواهند مرد باشند،

زنانی هستند که نمی دانند زن هستند.

قدرت زن‌ها بیشتر از مردهاست...

 

[فاطمه صفارزاده]

تمام زنان مثل مادران خود می شوند،

این مصیبت آنهاست.
***
هیچ مردی مثل مادرش نمی شود،

این مصیبت آنهاست.

 

[فاطمه صفارزاده]

منشأ هر کار بزرگی زن است،

زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود.

 

[SHahRAshOB]

"اين زن رو نميشه شكست داد!"

زنی که قادر است با صدای کفتر چاهی و قورباغه ها به وجد بیاید،
زنی که با یک استکان چایی تازه دمش می تواند حال همه افراد خانواده را خوب کند،
زنی که می تواند مولانا گوش کند و خیاطی کند،
زنی که می تواند با خدا گپ بزند و قهوه بنوشد،
زنی که میتواند آنقدر ترانه "بوی باران" را بخواند که گندمزار گیسوانش بوی باران بگیرد،
زنی که می تواند وقت ظرف شستن بدون غیبت به دریا و جنگل برود،
زنی که می تواند با صدای بلند فکر کند،
زنی که می رقصد؛
همان زنی است که هیچکس نمی تواند او را شکست دهد...

 

[ghazal-m]

می گویند مرد ها غرور دارند، غیرت دارند! این دو را نشانه نگیرید.
بگذار از زنان برایت بگویم!
زنان احساس دارند، احساسشان را نشانه نگیرید!
امان از وقتی که احساس زنی نشانه گرفته شود...
امان از وقتی که زنی سرخورده شود...
سرکوب شود...
آن زن، دیگر زن نمی شود!
زنی را که خودش را در کار غرق می کند جدی بگیرید!
زنی را که آراسته لباس نمی پوشد جدی بگیرید!
زنی را که لاک نمی زند،
که آرایش نمی کند،
که نمی خندد،
جدی بگیرید!
#زنانِ_باخت_خورده_را_جدی_بگیرید!

#غزل_م

 

[ஜ ℱαт℮мℯ ஜ]

مادر بهشت من همه آغـ*ـوش گرم تست
گوئی سرم هنوز به بالین نرم تست

پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست
هرلحظه با خیال تو جانم به گفتگوست

در خواب و خیال همه با توام هنوز
تنهائیم مباد که تیره است بی‌تو روز

دائم حریم قدس تو احساس می‌کنم
احساس قدس آن دم انفاس می‌کنم

موسیقی بهشت همانا صدای تست
گوش دلم به زمزمه لای لای تست

مادر به قصه‌های تو می‌خفت غصه‌ها
می‌رفت چشم و گوش به دنبال قصه‌ها

با شادیت نبود غمی را مجال ایست
امّا به گریه تو هم آفاق می‌گریست

صد قصه عشق بودی و می‌خواندمت مدام
رفتیّ و ماند قصه صد عشق ناتمام

ای سـ*ـینه داشته سپر هر بلای من
اکنون بکن شفاعت من با خدای من

امروز هستیم به امید دعای توست
فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

این راز آن حدیث که نقل از پیمبر است
جنت نهاده زیر قدم‌های مادر است

محمدحسین شهریار

 

[شب زده__αуαтαу]

من از زنانی حرف میزنم که نامشان معادل معجزه است
من از فروغ ها

از سيمين ها ،

از پروین ها

از آهو خانم ها حرف میزنم

از تمام آنهایی که خریدار "ترس" نبودند

از آنهایی که چو کوه ایستادند

و نشان دادند زن بودن، بالاتر از معجزه است!!
------------------------------------------------------
آینده اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد.
ابوفور

 

[skyland]

من یک زنم/هرقدرهم که ادای محکم بودن دربیاورم/هرقدرهم که ادای مستقل بودن/ویااینکه:ممنون خودم ازپسش برمی ایم/بازهم ته تهش /به ان سـ*ـینه پهن مردانه ات نیازدارم/به دستهایت/حتی نمی دانی چه لذتی داردوقتی توازخیابان ردم می کنی...