_بسم الله_
خب روال در این تاپیک اینجوریه که شما فردِ مورد نظرتون رو تگ کرده و بیتی شعر یا دلنوشته ای کوتاه رو به اون تقدیم می کنید.
نکته مهم اینه که شاعر و یا نویسندۀ متن رو حتما قید کنین.
لطفا پست های همدیگه رو هم برای چیز هایی مثل: ممنون. چه قشنگ و... ریپلای نکنید.
با تشکر.
عباس معروفی نویسنده شناخته شده و پرکاری است که در عرصههای مختلفی مانند روزنامه نگاری، نمایشنامه نویسی و شعر فعالیت دارد. او متولد سال 27 اردیبهشت سال 1336 در تهران است و دیپلم ریاضی و فیزیک دارد اما تحصیلات خود را در رشته ادبیات دراماتیک در دانشکده هنرهای زیبا به اتمام رسانده است. قبل از آنکه...
تمامی متن ها متعلق به خودم است.
لطفا برای حمایت از گزینه تشکر استفاده کنید.
همچنین برای دنبال کردن از گزینه اشتراک استفاده نمایید.
سپاس:aiwan_light_heart:
دل نوشته -وقتی نبود...
توضیحات:
قسمت ها به صورت داستانوار پشت سرهم می آیند.
داستان اول -قسمت اول:
سه سال گذشته بود.
سه سالی که از همه جا بریده بودم.
هر سمتی که سرم را می چرخاندم، او را می دیدم.
ان روز را هیچ گاه یادم نمی رود که دم در خانه ام ، روی جدول های سخت ،نشسته بودم . تا...
↜... به نام ایـــــزد پاک ...↝
متنایی که این جا مینویسم، تنها کپی و ارسال نیست.
دل نوشتس، حرفِ دلِ!
گاهی تلخن و گاهی شیرین...
ممنون میشم مطلب نفرستید دوستان :)
اسم تاپیک: پرنده سار
[ تاپیک نوت نوشته + موزیک بی کلام"پیج سوم به بعد" + متن هست ]
دوستی می گفت دل نوشته ها را ...دل می نویسد !
آنگاه که شروع می کنی قلم دایره پرگار است ، تعیین می کند و حکم ران سلسله ی متن است این حاکم عاشقانه می خواند
بــــه نام مـهـرآفــریــــن
نام مجموعه دلنوشته: فریاد خاموش
نویسندگان: سعیده.ت(*~SAEEDE~*) کاربر انجمـن نگـاه دانـلـود
ژانر: عاشقانه، تراژدی
هرشب بیپروا در خیالم جولان میدهی
و من مثل همیشه فریاد میزنم تا بمانی!
بمانی و پایان دهی این همه دوری را.
اما فریادهایم خاموشاند...
هیچگاه شنیده...
شده تا حالا یه جمله بدجوری حرف دلتو بزنه؟
فرقی نمیکنه خودت نوشتیش یا هرکس دیگه ای...!
اگه دوست داری #دل_نویس هاتو اینجا به اشتراک بذار.
اگه جمله رو از رمان یا منبع خاصی برداشتی،دوست داشتی با ما هم به اشتراکش بذار.
به نام او
مجموعه دل نوشته "رنگ های دیوانه"
نویسنده: یکتارسولزاده
بیست و پنج آبان هزارو سیصد و نودوهفت
هرکس با چیزی زنده است. یکی با قلب مصنوعی، یکی با تو، تو با یکی و... من، من با یادآوری رنگ لبخندت...
ممنون از @M.EBADI عزیز برای این جلد زیبا ^ ^
روزها اگر بگذرند .....میگذرند اما.....
این خاطره هاست که برای ما به جای می مانند و هر روز تو می توانی آن را همچون آلبوم عکسی قدیمی ورق بزنی.
با برخی بخندی و با برخی دیگر یغض کنی و در اخر گریه کنی برای این خاطرات از دست رفته....
حال ای نازنین کارگردان این فیلم تویی......تو ...
ت. می توانی تصمیم...
به نام تک مکانیک قلبهای تصادفی!
نام: چشمهای تار
نویسنده: فاطمه صفارزاده
ویراستار: @*بانو بهار*
سطح: ارزشمند
طراح:fatemeh.p.r
سلام.
چند وقتی هست که به طور مداوم مینویسم؛ اما نه بهخاطر اینکه عاشقم، بلکه بهخاطر علاقهام به نوشتن.
تنها کسایی که متنهای من رو خوندن، دخترعموهام بودن و حتی...
هیــــــــــــــــــــــــــــــــس
آهسته بسوی من قدم بردار مبادا با صدای قدم هایت
،
دلتنگی هایم را از خواب بیدار کنی...
اینجا دختر که باشی اجازه نداری از دل تنگت چیزی بگویی
دختر که باشی زیر نگاه هـ*ـر*زه مردان که له شدی نباید حرفی بزنی
بلاخره مرد است دیگر ، غـ*ـریـ*ــزه دارد
دختر که باشی زمانی که...
اینها نوشته هایی است که از دل برامده با نام دلنوشته...
خوش حال میشم نوشته های دلم رو بخونید و با تشکر هاتون همراهیم کنید.
قوانین مشخصه
اینها نوشته های دل منه و ممنون میشم چیزی توی این تایپک نفرستید
دوست دارم نظراتتون رو توی صفحه ی شخصیم ببینم .
و در اخر اینجا خونه ی دل منه حرمت داره امیدوارم...
﷽
تو راه پله های دانشگاه به نفس نفس افتاده بودم در رو کوبیدم و وارد اتاق شدم
یه برگه آچار از کیفم درآوردم و باخودکارم دوخطی نوشتم و تحویل مسئولش دادم
وروی صندلی نشستم ! سردبیر ماهنامه و تمام دانشجوهایی که توی اتاق بودند
بهت زده نگاهم میکردند.
موضوع مسابقه ی ماهنامه ی اون ماه این بود که توی...
از پس پنجرهی مه گرفته
به آسمان غرق تاریکی مینگرم
و بغضم را با سیگارم خفه میکنم
چطور به اینجا رسیدیم
اینجایی که حتی خودم خودم را نمیشناسم
از بس از خود فاصله گرفتم به
مترسکی مانند گشتم
که لباس آدمیان به تن کرده،
اما هنوز هم فقط یک مترسک
پوشالی است که جای قلب، یک تکه سنگی دارد
و فقط میداند...