تاپیک‌های دنباله‌دار {با این سه کلمه جمله بساز(بازی)}

[Girl risk]

سلام
یه بازی تقریبا باحال
خوب روش بازی:
اول من سه کلمه میگم !مثلا:برف . باران . زندگی.
بعد باید دیگری با این سه کلمه جمله بسازه!!
مثلا:برف و باران نشاط و امید را به زندگی هدیه میکنند....
اون شخص محترمی که جمله رو میسازه باید سه کلمه جدید بگه تا نفر بعدی هم جملشو بسازه!!
یه بازی ساده برای گذروندن وقت
میتونم خواهش کنم بازی جنبه ی طنز داشته باشه؟؟
__________
کلمات:
اخم
غضنفر
شب ادراری

___شروع___:aiwan_light_clapping:

 

[DARK's QUEEN]

والا تا جایی که میدونم وقتی غضنفر میخواد ببینه بچش شب ادراری داشته یا نه صبح می بینه بچه با اخم بلندمیشه یا نه
کلمات:
احمق
مدرسه
نمره ی 20

 

[!!!!F!!!!]

احمق نمره بیست از مدرسه نمی گیره
پوست
سس
خونه تکونی

 

[helima]

روز خونه تکونی ساحل«دوستم» اومده بود کمکم کنه اما من تی رو مالیدم به صورتش اگه ولش میکردم با وایتکس میشست اما بعد از شستن صورت خواست غذاش رو بخوره که با کله رفت توی غذا و تمام صورتش سسی شد
نچ نچ نچ کلمات:
لبای پروتزی
پنکه
مرغ آبی

 

[Girl risk]

لبای پروتزی
پنکه
مرغ آبی
:
یه دخیه که اسم خودشو گذاشته بود "داف"با اون لبای پروتزی و هیکل مرغ آبیش و صدای فیس فیسیش داشت وراجی میکرد که یهو...پنکه فداکاری کرد وخودشو روی دخیه انداخت تا به تعداد کشتگان حادثه اضافه نشه....و این بود پایان تلخ پنکه:aiwan_light_cray::aiwan_light_cray2:

کلمات :
خر
دست به آب(همونwc)
پایان خوش

 

[hasti*a--*]

يهـ شخصيه ك ب خرش خيلي ميرسه و برأي اون هركاري ميكنه خرش بهش ميگه بيا بريم ي مسافرت و اونم با كله قبول ميكنه و ٣روز تو راهن تا اينكه اين شخصه دست ب اب لازمه شديد هي بالا و پايين ميپره هي ميگه الان نه الان نه خرش ميگه چي ميگي صاحبش يهو دادميزنه ريخت ريخت واااااااي الان نه خرش ميگه چي ريخت دوباره داد ميزنه ميگه داااره ميا داره مياااا و اين شد ك خرش فهميد چي شده و ا خنده ي زياد ب ديار باقي شتافت صاحبش هم مشكلش حل شد و پس انداز هاي خرش رو برا خودش گذاشت و رندگي كرد و اين بود پايان خوش:/(مديونين فك كنين داستانه)

لوس
عمه قزي
گاو

 

[♡Ghazal♡]

دختر لوس دایی بهرام مثلا رفت ژست دوشیدن گاو رو بگیره و بگه اینکارس رفت سمت گاو عمه قزی تا دستش رو زد به پستون گاو بدبخت گاو بیچاره رم کرد و یه پشت پا جانانه زد به مریم
دل
مرغ
حسن

 

[Girl risk]

حسن پسر اصغر کچل یه مرغ پر حنایی داشت که خیلی دوسش میداشت ....یه روز با مرغ گرامیش داشت تو محل پز میداد و راه می رفت که با یک نگاه عاشق قزی دختر بهرام فرفری شد....تمام

کلمات:
ترک دیوار
دندون موش خورده
انگل اجتماع

 

[رَشنو]

دندون موش خورده خودم رو کنار ترک دیوار گذاشتم تا انگلای اجتماع دندونم رونبینن :| اینا چی بودن دیگه

کسوف
شلوارلی
مسواک

 

[رَشنو]

مثل اینکه کلمات سخت پس خودم میگم
یه روز رفتم بازار تا شلوار لی و مسواک بخرم که کسوف شد برگشتم خونه

دندون پزشکی
کریستیانو رونالدو
شربت پرتقال