دانستنی ها برخی از ترسناک ترین حرف های خلبانان از زبان مسافران

RASHA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/04/30
ارسالی ها
4,521
امتیاز واکنش
4,207
امتیاز
593
  • ده ثانیه پس از برخواست، ما بوی سوختن فلز را تشخیص دادیم. کاپیتان اینطور اعلام کرد: «سر مهماندار لطفا به عرشه پرواز بیاید. فورا!». سر مهماندار سریع این کار را کرد و سپس به سمت عقب هواپیما رفت و پس از گذشتن از بال، به موتور خیره شد، به کابین خلبان رفته و در را بست. او چندین بار دیگر به این قسمت آمد و برگشت به طوری که همه مسافران ترسیده بودند. در نهایت کاشف به عمل آمد که برخورد پرنده به موتور، آن را از کار انداخته بود. ما به سلامت فرود آمدیم ولی متوجه شدیم که واژه «فورا» اصلا چیزی نیست که بخواهیم در طول پرواز بشنویم.
  • وقتی آرام در صندلی کنار رییس خود در پروازی به مقصد هلسینکی نشسته بودم، خلبان چیزی به زبان فنلاندی گفت که همه شوکه شده و محکم صندلی هایشان را گرفتند. او سپس به انگلیسی گفت: «خانم ها و آقایان، ما مجبوریم یک فرود اضطراری در فرودگاه تمپر داشته باشیم، هواپیما آتش گرفته؛متشکرم». سپس ما یک فرود شیب دار در تمپر را به سلامت به انجام رساندیم و متوجه شدیم که تنها کابین خلبان آتش گرفته بود.
  • در پرواز پرت به سنگاپور، وقتی هواپیما در حال تیک آف بود، هواپیما مکثی کرد و از باند خارج شد. خلبان گفت: «خانم ها و آقایان، کاپیتان اینجاست. با یک چراغ اخطار روبرو شدیم که احتمالا یک مشکل فنی است. همین حالا با مهندسان مکانیک تماس می گیریم». ۱۵ دقیقه بعد وقتی دوباره قرار بود که هواپیما شروع به تیک آف کند، دوباره یک توقف مرتعش را تجربه کرد. خلبان: «ام… کاپیتان اینجاست. خب به نظر می رسد که مشکل فنی نبود. اما به من اعتماد کنید، خیلی بهتر است اینجا باشید و دلتان بخواهد آن بالاها باشید، تا اینکه آن بالا باشید و آرزو کنید که روی زمین باشید!».
  • یکی دیگر از ترسناک ترین حرف های خلبانان این بوده است: «خانم ها و آقایان، متوجه شدید که کم کردن ارتفاع ما، پر تکان تر از حد معمول بود. ما خیلی نزدیک یک هواپیمای دیگر بودیم و من مجبور بودم که یک کار برای فرار از آن انجام دهم».
  • در ایرباس ۳۲۰، هوای گرم تابستان، مسیر Skiathos/Thessaloniki به گتویک، خلبان اینگونه گفت: «خانم ها و آقایان، بزرگترین طوفانی که تا به حال دیده ام در مسیر ما به اروپای مرکزی است و من می خواهم که در بالای آن پرواز کنم. لطفا کمربندهایتان را ببندید. مهمانداران، لطفا هر چیزی که دارید را کنار گذاشته و سرجایتان بنشینید».
  • «خانم ها و آقایان، ما متوجه شدیم که هیچ لیوانی به ما برای این پرواز بلند مدت داده نشده!».
  • پرواز بریتیش ایرویز در ۲۴ ژوئن ۱۹۸۲ از کوالالامپور در آب و هوایی با غبار آتشفشانی برخواست. کاپیتان سپس این گفته را به مسافران اعلام کرد: «خانم ها و آقایان، کاپیتان صحبت می کند. ما به مشکل کوچکی برخورده ایم، هر ۴ موتور هواپیما از کار افتاده اند. ما نهایت تلاشمان را می کنیم که آن ها دوباره کار کنند، من مطمئنم که شما خیلی مضطرب نخواهید شد».
  • در نزدیکی بریستول و در تاریکی مطلق، حس می کردم خیلی خوشحالم که کاپیتان گفت: «در باند فرودگاه خیلی بیشتر از حدی که باور کنید، برف نشسته!».
  • در پرواز در بخش های مرکزی هند، ابرهای طوفانی دیده شدند و هواپیمای ۷۳۷ شروع به تکان خوردن و چرخیدن کرد و سپس ارتفاع بسیار زیادی کم کرد. خلبان آمد و اطلاعیه ای ابتدا به زبان هندی و سپس انگلیسی اعلام کرد: «خانم ها و آقایان، این طوفان بسیار شدیدی است. باید همه تلاشم را بکنم تا هواپیما را به زمین بنشانم». در آن لحظه رنگ از رخم پرید و بغـ*ـل دستی ام که یک فرد هندی بسیار خونسرد بود از من پرسید که چرا نگران ام؟ بعد از آن متوجه شدم که خلبان کلمه «به موقع» را یادش رفته است.
  • در پروازی از کامبوج به سنگاپور، یکی از ترسناک ترین حرف های خلبانان با صدایی بی نهایت جدی اعلام شد: «به محض اینکه برخواستیم، از مهمانداران می خواهم که همه غذاها را طی ۳۰ دقیقه سرو کنند. بعد از آن همه می نشینند و کمربندها را می بندند و هیچکس حق ندارد که به هیچ دلیلی، راه برود. ما طوفانی شدید در پیش داریم که باید آماده باشیم». با اینکه این اصلا چیزی نبود که کسی بخواهد قبل از تیک آف بشنود ولی خب او واقعا خبره بود و این طوفان به حدی شدید بود که انگار به یک دیوار برخورد کردیم.
  • «خانم ها و آقایان، کاپیتان صحبت می کند. در مسیرمان نزدیک هنگ کنگ ما به انتهای یک گردباد شدید که در حال حاضر در منطقه است، برخورد خواهیم کرد. پس همه چیز کمی هیجان انگیزتر خواهد شد!».
  • «لطفا کمربندهایتان را ببنید که اگر یک توقف ناگهانی داشتیم، آماده باشید؛ مثلا در کناره‌ی یک کوه!».
  • من در پرواز برگشت از هنگ کنگ به خاطر یک طوفان بسیار شدید تاخیر خورده بودم و وقتی که در نهایت پرواز انجام شده و نزدیک هیترو بودیم خلبان معذرت خواهی کرد و گفت: «به خاطر تاخیر عذر می خواهم اما دیر رسیدن در این دنیا بهتر است زود رسیدن در دنیای بعدی است».
  • یکی دیگر از ترسناک ترین حرف های خلبانان زمانی زده شد که هواپیما به زمین برمودا در یک شب طوفانی در ژانویه نزدیک شد. خلبان اینطور گفت:«ما تلاش کردیم که فرود بیاییم اما ممکن است این اتفاق هرگز نیوفتد. پس ما باید هی بچرخیم تا زمان مناسب آن فرا رسد، ما به اندازه کافی سوخت داریم».

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
125
پاسخ ها
2
بازدیدها
173
پاسخ ها
1
بازدیدها
129
بالا