نظریهی کیهانشناسی، جهان هستی را در حال انبساط یا انقباص میداند
اینشتین در راستای تحقیقات خود در مورد نظریهی نسبیت عام، مطالعات دقیقی روی کیهان داشت و علمی جدید با نام کیهانشناسی (Cosmology) را ابداع کرد. او اعتقاد داشت که جهان هستی (که به نام کیهان میشناسیم) در حال انبساط یا انقباض است. آلبرت برای توضیح این ایدههای خود از اصطلاحات و ثابتهای کیهانی استفاده میکرد. در سال ۱۹۳۹، ادوین هابل، ستارهشناس مشهور آمریکایی متوجه انبساط جهان هستی شد. یافتههای او، نظریات اینشتین را تأیید کردند. البته اینشتین در ملاقاتی که با هابل داشت، اصطلاح ثابت کیهانی خود را بزرگترین پشیمانی علمیاش نامید.
نکتهی مهم اینکه اطلاعات ماهوارهای اخیر، نشان میدهد که ثابت کیهانی نهتنها برابر با صفر نیست، بلکه محتوای انرژی و مادهی تمام جهان هستی را تحت تأثیر خود قرار داده است. به بیان دیگر میتوان گفت بزرگترین پشیمانی علمی اینشتین، سرنوشت جهان هستی را تعیین میکند.
اینشتین و رابیندرانات تاگور
یکی از اتفاقات جالب زندگی انیشتین، ملاقات او با چارلی چاپلین است. این دو در جریان اکران فیلم City Lights در انظار عمومی با یکدیگر ملاقات کردند. چاپلین در این دیدار به اینشتین گفت: «مردم من را دوست دارند چون حرفهایم را میفهمند و تو را دوست دارند چون حرفهایت را نمیفهمند.». علاوه بر چاپلین، افراد مشهور دیگری نیز با اینشتین ملاقات داشته و در مورد اتفاقات و حقایق جهان هستی با او بحث و گفتگو کردهاند. از این میان میتوان زیگموند فروید و رابیندرانات تاگور را نام برد.
فشارهای حزب نازی و مهاجرت به آمریکا
فعالیتهای علمی اینشتین و شهرت یافتههای علمی او، حزب نازی را به مقابله با او وادار کرد. دلیل اصلی این مقابله، ریشههای یهودی اینشتین و مخالفت نازیها با شهرت یافتن پدیدهای به نام «علم یهودی» بود. آنها تعداد زیادی از دانشمندان همعصر اینشتین را مجبور کردند که در مخالفت با او و نظریهی نسبیت عام، مقاله منتشر کنند. مقالهی مشهور «۱۰۰ دانشمند علیه اینشتین» طبق این دستور و در سال ۱۹۳۱ چاپ شد. آلبرت در پاسخ به این مقاله گفته بود که اگر نقض کردن یک نظریه امکانپذیر بود، نیازی به جمعآوری نظریات ۱۰۰ دانشمند نداشت!
اینشتین در راستای تحقیقات خود در مورد نظریهی نسبیت عام، مطالعات دقیقی روی کیهان داشت و علمی جدید با نام کیهانشناسی (Cosmology) را ابداع کرد. او اعتقاد داشت که جهان هستی (که به نام کیهان میشناسیم) در حال انبساط یا انقباض است. آلبرت برای توضیح این ایدههای خود از اصطلاحات و ثابتهای کیهانی استفاده میکرد. در سال ۱۹۳۹، ادوین هابل، ستارهشناس مشهور آمریکایی متوجه انبساط جهان هستی شد. یافتههای او، نظریات اینشتین را تأیید کردند. البته اینشتین در ملاقاتی که با هابل داشت، اصطلاح ثابت کیهانی خود را بزرگترین پشیمانی علمیاش نامید.
نکتهی مهم اینکه اطلاعات ماهوارهای اخیر، نشان میدهد که ثابت کیهانی نهتنها برابر با صفر نیست، بلکه محتوای انرژی و مادهی تمام جهان هستی را تحت تأثیر خود قرار داده است. به بیان دیگر میتوان گفت بزرگترین پشیمانی علمی اینشتین، سرنوشت جهان هستی را تعیین میکند.
اینشتین و رابیندرانات تاگور
یکی از اتفاقات جالب زندگی انیشتین، ملاقات او با چارلی چاپلین است. این دو در جریان اکران فیلم City Lights در انظار عمومی با یکدیگر ملاقات کردند. چاپلین در این دیدار به اینشتین گفت: «مردم من را دوست دارند چون حرفهایم را میفهمند و تو را دوست دارند چون حرفهایت را نمیفهمند.». علاوه بر چاپلین، افراد مشهور دیگری نیز با اینشتین ملاقات داشته و در مورد اتفاقات و حقایق جهان هستی با او بحث و گفتگو کردهاند. از این میان میتوان زیگموند فروید و رابیندرانات تاگور را نام برد.
فشارهای حزب نازی و مهاجرت به آمریکا
فعالیتهای علمی اینشتین و شهرت یافتههای علمی او، حزب نازی را به مقابله با او وادار کرد. دلیل اصلی این مقابله، ریشههای یهودی اینشتین و مخالفت نازیها با شهرت یافتن پدیدهای به نام «علم یهودی» بود. آنها تعداد زیادی از دانشمندان همعصر اینشتین را مجبور کردند که در مخالفت با او و نظریهی نسبیت عام، مقاله منتشر کنند. مقالهی مشهور «۱۰۰ دانشمند علیه اینشتین» طبق این دستور و در سال ۱۹۳۱ چاپ شد. آلبرت در پاسخ به این مقاله گفته بود که اگر نقض کردن یک نظریه امکانپذیر بود، نیازی به جمعآوری نظریات ۱۰۰ دانشمند نداشت!