در عرف هر کس به خريد و فروش کالائى مبادرت نمايد تاجر يا بازرگان ناميده مىشود. در صورتىکه با مراجعه به قانون تجارت ملاحظه مىگردد که تجارت از کسب به معناى خاص جدا است. چرا که تجارت مقيد به امورى است که براى تجار ايجاد الزام و تکليف مىنمايد. مانند داشتن دفاتر، پروانه بازرگاني، اسم تجارتي، در صورتىکه کاسب يا کسبه، عمليات تجارتى انجام نمىدهند بلکه خريد و فروشهاى آنها جنبه تجارتى ندارد و غيرتجارتى مىباشد و به همين جهت در قانون تجارت به کسبهٔ جزء موسوم مىباشند که داراى تکاليف و الزامات تجار مانند داشتن دفاتر تجارتى و ثبت تجارتى و غيره نمىباشند. همانطورى که فقهاء شيعه هم تجارت و کسب را يکى نمىدانند بلکه احکام آنها را جداى از هم دانستهاند به اين جهت امور مربوط به تجار و تجارت را در کتب خود بهعنوان متاجر و امور مربوط به کسب يا کسبه جزء قانون تجارت را، مکاسب مىنامند و لذا براى تميز و تفکيک اين دو موضوع از يکديگر به تعريف تاجر از ديدگاه قانون تجارت مىپردازيم.
تاجر کسى است که شغل معمولى خود را معاملات تجارتى قرار بدهد.
بنابراين تعريف هر کسى که شغل معمولى و عادى او معاملات تجارى باشد تاجر مىباشد. منظور از شغل معمولى دوام و استمرار آن مىباشد يعنى کسى که بهطور عادى اوقات خود را صرف امور تجارتى مىنمايد به او تاجر گفته مىشود.
تاجر کسى است که شغل معمولى خود را معاملات تجارتى قرار بدهد.
بنابراين تعريف هر کسى که شغل معمولى و عادى او معاملات تجارى باشد تاجر مىباشد. منظور از شغل معمولى دوام و استمرار آن مىباشد يعنى کسى که بهطور عادى اوقات خود را صرف امور تجارتى مىنمايد به او تاجر گفته مىشود.