شعر +++تاپیک نقد و بررسی شعرهای کاربران+++

  • شروع کننده موضوع م . میشی
  • بازدیدها 10,160
  • پاسخ ها 170
  • تاریخ شروع

دینه دار

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/30
ارسالی ها
1,555
امتیاز واکنش
29,224
امتیاز
806

سلام فرزانه جان . من شاعر نیستمو چیزی نمی دونم ولی در حد یه خواننده چیزایی که به نظرم نا میزون اومدو می گم
اول باید بگم شعرت خیلی قشنگ بود . احساس توش قشنگه و غم یه عاشق تنها رو خوب نشون داده

امروز را بمان و فردا را تو بگو


این مصرع مناسب با بقیه نیست . تو بقیه مصرع ها دوتا قافیه برای میزان کردن آهنگ شعر هست ولی این نیست. برای مثال :

امروز را بمان و " سرود عشق بخوان " را تو بگو

البته این وزنش بیشتر از بیت های شعر های توئه و منم اینو برای مثال گفتم .
همین . بقیش خیلی هم زیبا بود :) فقط امیدوارم وصف حالت نباشه ... اگرم هست .. امیدوارم حالت خوب شه و به هرچی که خوشحالت می کنه برسی
 
  • پیشنهادات
  • دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    لطفا بهم بگین مشکلاشو

    حواس پنجگانه

    مثل اشک های جاری بر چشمان
    مـثل آب روان در رودخـــانـه
    می خواهم ســــرازیر شــود
    احساسم در همه حواس پنجگانه

    بو بکــشم و استشــمام کــنم
    عطر تلخت را از کنار در و دیوار
    می خواهم حس کنم ولی بــازهم
    جای خالی ات لمس نمی شود انگار

    می دانــم فقط خیــال است ، ولی
    می شنــوم صـدای پایـــت را
    می کنم مزه مزه در خیال خامم
    طــعم شیرین خــنده هایت را

    آه از چشمـــان گریـانــم
    آه از تماشای این جــای خالی
    امان از این زبان و تظاهــر ها
    که بعد رفتنت همه چیز شد عالی!
     
    P

    Paradise

    مهمان
    مرسی نسترن جون
    منم شاعر نیستم فقط بعضی وقتا چیزایی که به ذهنم می رسه رو می نویسم
    آره من خودمم با این مصرع مشکل دارم و کاملا باهات موافقم متاسفانه من با وزن شعر کلا مشکل دارم:aiwan_light_dash2:
    خوشحالم که میگی احساس توش پیداست:aiwan_light_blumf:
     
    P

    Paradise

    مهمان
    آه که نیست آرامشی در این نگاه بارانی
    می شکند در هم مرا این خاطرات پایانی

    آه که نیست راهی به پایان این پریشانی
    نمی شود حاصل مگر با کوهی از پشیمانی

    آه که می بینی این بی سر و سامانی
    باز میزنی دامن بر هجوم این ویرانی

    آه که می گوییم شرح حال این حیرانی
    اما می دانم که تو هیچ یک را نمی خوانی

    آه که نیست در شعرم رنگی از شادمانی
    تا نیایی ندارم سهمی از شادی در زندگانی
    ******
    پ.ن: همین الان همش اومدSigh
     

    نیلوفر.ر

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/17
    ارسالی ها
    992
    امتیاز واکنش
    16,031
    امتیاز
    694
    مى خواهم از غم نهان گويم
    زچشمه ى زلال روان گويم
    دردى است جانسوز درد عشق
    زسياوش و ارش غيور گويم
    قهر مانانم هم رفتند
    زدرد غربت يلان گويم
    رستم و ارش و سياوشان رفتند
    همت و چمران و باكرى گويم
    قهرمانان هميشه جاويدند
    ديدن پيكر جديد را گويم
    ان زمان زمانه ى رستم بود
    اينك از قهرمانان وطن گويم
    اين وطن همواره مديون است
    خون پاك از شهيد وطن گويم
     
    P

    Paradise

    مهمان
    در سرم جز فکر تو نیست فکری دگر
    در قلبم جز عشق تو نیست عشقی دگر

    باز می بینم عکس زیبایت را با چشم تر
    می خوانم نامت را شاید آیی باری دگر

    راه وصلت می شود سهل باشد مگر
    جز صبوری چاره ای می شود پیدا مگر

    خوب می دانم که عشقت نمی یابد ثمر
    لیک اصرار می کند این دل خونین جگر

    نیست جز خیالی این شادی های زودگذر
    این فراغ را نیست از پایان گویی هیچ اثر

    عشق من را جز سپاسی نمی دهی پاسخ دگر
    می شود پیدا از این بدتر قصاصی هیچ مگر

    آغوشت را چه محتاجم می رسانم خود را آسیمه سر
    پرِ بغضم کاش می شد گیرم آغوشت را به بر

    چه بی اندازه دلتنگم خون می بارم شب تا سحر
    ولی افسوس چه بی رحمانه می کنی از من گذر

    نیست سهمم او، از این دنیا ای دل شوریده سر
    از چه می نالی و می کنی باز مرا خونین جگر

    چه گویم که نباشد تکرار درد من با چشم تر
    شرح این حیرانی گویم با شعر "سایه" باری دگر

    امروز که محتاج توام جای تو خالیست
    فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست

    خوشحال می شم شعرمو بخونین و کمک کنین بهترش کنم

     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    درود بر همه شما دوستان ادب دوست و ادب پرور

    ظاهرا مدتی از آخرین روزهای فعالیت این تاپیک گذشته و نیاز به همکاری همه دوستان داره تا با قدرت به کارمون ادامه بدهیم.

    با پیشنهاد استاد خودمونی مینویسم

    کاربران عزیزی که مایلند شعراشون نقد بشه از این به بعد میتونن اینجا شعراشون رو به اشتراک بذارن تا نقد و بررسی بشن

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    DEADLY

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    285
    امتیاز واکنش
    4,790
    امتیاز
    441
    محل سکونت
    رو زمین
    زندگی لحظه دلدادگیست
    لحظه شادی و شوق و سادگیست
    زندگی کردم به یادت ای دلیل زندگی
    زندگی کردم به یاد لحظه دلدادگی
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    خسته نباشید. تا اونجایی که می دونم تخصص شما توی شعر های غزل و دارای وزن و قافیه است.
    اما من از دیگران شنیدم که سبک شعر هام سپیدِ. عده ای هم گفتن نثرِ.
    خودم در مورد شعر نو یا نیمایی یا سپید چیزی نمی دونم. گفتم شاید شما بتونین کمکم کنین.
    اینجا سه تا شعر گذاشتم. نه به این قصد که همشونو نقد کنین. اگه یکیشم نقد کنید یا فقط چیزی یادم بدین، ازتون ممنون می شم.


    باد سردی در شبی
    قلب پـاکش را ببُرد
    قلب گرم و بی نشان
    توی سرما جان سپرد
    روح او، غافل از قلب
    شادی هایش پژمرد
    هیس.. هیچ چیز نشد
    تنها روحی سرد فسرد
    دست مرگ آمد و
    دست روحش را فشرد
    آسمان به زمین رسید
    نسترن گلوله خورد

    آه مرگی بی صدا
    آه مرگی بی صدا
    آه مرگی بی صدا


    ----------------------

    از این بهار شاد
    و شب های دلپذیرش
    یک شب بارانی می ماند برای من

    از آن تابستان داغ بعدش
    با نسیم های شبانه اش کنار دریا
    یک شب سرد زمستانی می ماند برای من

    اگر یک روز آزادی از اسارت رها شود
    نمی رسد به من آزادی

    اگر روزی به چشم خودم
    آبادی را در آبادی های ویران ببینم
    باورم نمی شود این آبادی

    دست خودم نیست
    " من " را عادت داده اند
    به غم خواری و پس زدن شادی!


    -----------------------

    روز مهندس است
    و من
    می سوزد دلم برای جوانی که
    می خواست مهندس شود اما نشد.

    غمگین می شوم برای
    جوانی که مهندس شد اما
    کاری برایش پیدا نشد.

    مهندس نقشه ها در ذهن داشت
    اما هیچ کدامشان ادا نشد.

    اندوه دلش را گرفت ولی
    شکر خدا از لبش جدا نشد
    که بعد این تلاش های بی ثمر
    از بیکاری تهش رسوا نشد

    متنفرم از جوانی که
    خواست پول در بیاورد و مهندس شد
    تازه مدرک قلابی اش را گرفته بود که ..
    در شرکت معروفی انیس و مونس شد
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    دوست عزیز دورد بر شما
    اگر که این شعر نو بوده که صحبتی نیست اما اگر این در قالب نو نیست و از قواعد سنتی پیروی کنید،
    به ساده ترین کلام عرض میکنم
    وزن شعر باید وقتی یک مصرع رو بخش میکنید با مصرع بعدی مساوی باشه
    الان مصرع اول و دوم بیت اول به ترتیب بر وزن (مفاعیلن ،فعلاتن ،فعلن / مفتعلن ،فاعلاتن ،فاعلن ) البته ضمن اندکی تفاوت وزنی هردو مسدس هستند یعنی مجموع پارتهای هر بیت 6 قسمت است
    بیت دوم (فاعلاتن ،فاعلاتن ،فاعلاتن ،فاعلن / فاعلاتن ،فاعلاتن ،فاعلاتن ،فاعلن ) هر دو مصراع یکسان است ولی این بیت مثمن میباشد. یعنی مجموع پارتهای هر بیت 8 قسمت است
    با اندکی ویرایش این شعر را میتوان هماهنگ تر نمود . (این قطعا بهترین حالت نیست اما با رعایت اصول استاندارد شعری است )
    زندگانی چیست آن شادی و شوق سادگی
    زندگی رنگین کمان لحظه ی دلدادگی
    زندگی کردم به یاد لحظه دلدادگی
    زندگی کردم به یادت ای دلیل زندگی
    تغییر زیادی در شعر شما داده نشد / فقط الان شعر شما قالب گرفته و جدای از قوت و ضعف ان در حال حاضر رباعی میباشد
     
    بالا