شعر +++تاپیک نقد و بررسی شعرهای کاربران+++

[همایون]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

خیلی زیبا بود مرحبا عالی
قطعا از شعر دومتان بهتر بود

 

[همایون]

هندو و عراقی اند و قاضی هستند
در برهه ای از زمان ماضی هستند
خون ضعفا به کام خود میریزند
از جهل به ظلم خویش راضی هستن
بداهه

 

[همایون]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

درودها
ب ب ک ب ب ک ک ب ب ب ک ب ب ک ب ک
ب ب ک ب ب ب ک ب ب ک ب ب ک ب ک
ب ب ک ب ک ب ب ک ب ب ب ک ب ب ب
ب ب ک ب ب ب ک ب ب ب ک ب ب ک ب
همانطور که مشخص است وزن شعرتان یکسان و یکنواخت نیست
از نظر رعایت اصول زبانی نیز دارای ایرادهایی است
مثلا در جایی صفت مرکب را جمع بستید بدون اسناد به چیزی ( بیزارها )
در همان مصراع ( کار دلم درگیر با بیزارها بوده است ) اگر درست نویسی ( فارغ از محتوا که خود جای سوال دارد ) کار باید درگیری باشد و نه درگیر - با بیزاری ها نه بیزارها . ظاهرا بیزار را مستقل محسوب کرده اید . در یک نگاه کلی علاوه بر وزن که بایستی کل شعر از نظر وزن وحدت یابد ، قسمتهایی که با رنگ قرمز مشخص نموده ام را اصلاح نمایید .
گاهی که تفسیر جهان اجبار ها بوده است
کار دلم درگیر با بیزارها بوده است
خالی نبود دلهایمان از عشق ها اما
ابراز احساساتمان با خارها بوده است
اشکال مشکل هایمان چه بود می دانی؟
تنها کمی امید با بیدار ها بوده است
این دردها درمانشان دردی ندارد چون
این دل همیشه مرهم بیمارها بود است
صاحبدلان رفتند منزل ها ولی ما نه
چون بار ما از بهر کج رفتارها بوده است
بیهوده خواهد بود این تقدیر ها وقتی
در رو به روی ما پر از دیوار ها بوده است
**

 

[fatemehhoseinpour]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

خیلی زیباست.عالیه موفق باشی عزیزم.

 

[fatemehhoseinpour]

ای دل،آرام باش و افسرده مشو
ای روح،ناراحت و پژمرده مشو
ای صاحب غم کمی امید داشته باش
بی امید وارد این خانه ی ویرانه مشو

 

[ستایش رشیدی]

جانا کس سان تو دیده ندید
هر بار که رُخَت دیدم دلم کوفت شدید
ستایش رشیدی

 

[ستایش رشیدی]

جان به جانم نکن
با دلبریت جانا
ستایش رشیدی

 

[ستایش رشیدی]

دل سنگی تو اشک هایم ندید؟
مرا کشتی و جایگزینی جدید؟
دیده ام دیدگانت را که بدید
بارید باران و دلم کوفت شدید
ستایش رشیدی

 

[ستایش رشیدی]

همه،هر کس می آیند و می روند اما
هیچکس در دل به جز تو نمی گیرد جای را
محبوبم تا کِی بنشینم در انتظارت؟
بیا و بگو مال همیم جانم فدایت.
ستایش رشیدی

 

[ستایش رشیدی]

آن شب که شکست ز تو دیوانه ی تو
نامش تغییر کرد شد ویرانه ی تو
ستایش رشیدی