دانلود رمان دختری درجنگل

F.hnia

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/03/28
ارسالی ها
655
امتیاز واکنش
5,690
امتیاز
571
محل سکونت
Qom
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

81121_93016_normal.jpg


درباره کتاب :
هوای آخر زمستان همچنان سرد بود، اما دست‌کم حالت تهوع مرا بهتر می‌کرد و این نکته‌ی مثبتی بود. همیشه در منهتن احساس آرامش می‌کردم. در میان ساختمان‌ها و خیابان‌های پر از خارجی‌اش احساس امنیت داشتم؛ خارجی‌هایی که ممکن بود مثل من زندگی‌هایی درهم و برهم داشته باشند. هر چه از دانشگاه رفتنم می‌گذشت، بیشتر از آن‌جا به خود شهر علاقه‌مند می‌شدم. هیچ‌کدام از امریکایی‌ها مثل پدر و مادر من به کالج نرفته بودند. من هم تصور چندانی از آنچه قرار بود بیاموزم، نداشتم. زاگرب را با کوچه‌های تاریک، ترامواها و استقلال و تحرکی که در آن شهر کوچک جریان داشت، به خاطر آوردم. هدفم شده بود رفتن به نیویورک، اما حالا که در خیابان چهل‌وچهارم و در آن بخش ناآشنای منهتن قدم می‌زدم، احساس غریبی به من دست داده بود. گویی آن خیابان متعلق به شهر دیگری بود. از لحاظ زیبایی با شهر بزرگ وست ویلج که زمان زیادی را در آن‌جا گذرانده بودم، خیلی تفاوت داشت. از پیاده‌روهای تمیزش کمتر مردانی با کراوات و کفش چرمی عبور می‌کردند و در خیابان‌هایش هم اتومبیل‌های مشکی با پلاک‌های دیپلماتیک و راننده‌هایشان کمتر به چشم می‌خورد. از کنار دفتر سازمان ملل وساختمان یونیسف گذشتم؛ کلماتی که در دوران کودکی‌ام، برایم به منزله‌ی امید بودند و حالا دیگر معنایی نداشتند.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا