وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
میزان بررسی کرد
آيا همسر زنی كه نفقه و مهريه‌اش را گرفته است، می‌تواند ازدواج مجدد كند؟
خبرگزاری میزان- طبق ماده 16 ‌قانون حمایت خانواده، مصوب 1353.11.15 مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند.




1076039_705.jpg
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، طبق ماده 16 ‌قانون حمایت خانواده، مصوب 1353.11.15 مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند؛ مگر در موارد زیر:

1 - رضایت همسر اول.

2 - عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی.

3 - عدم تمکین زن از شوهر.

4 - ابتلاء زن به جنون یا امراض صعب‌العلاج موضوع بندهای 5 و 6 ماده 8.

5 - محکومیت زن وفق بند 8 ماده 8.

6 - ابتلاء زن به هر گونه اعتیاد مضر برابر بند 9 ماده 8.

7 - ترک زندگی خانوادگی از طرف زن.

8 - عقیم بودن زن.

9 - غایب مفقودالاثر شدن زن برابر بند 14 ماده 8.

از سوی دیگر بر اساس بند 12 عقدنامه كه توسط مرد در قباله ازدواج به امضاء رسيده است در صورت ازدواج مجدد، همسرش طبق اين وكالت اعطايی حق طلاق را خواهد داشت پس صرف دریافت مهریه به معنای اجازه برای ازدواج مجدد مرد نیست.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وکیل‌آنلاین پاسخ می‌دهد
    بخشیدن مهریه بوسیله زن در نوشته معمولی قابل برگشت است
    خبرگزاری میزان- زنی که طی نوشته‌ای معمولی، اقرار به بخشیدن مهریه خود کرده باشد، می‌تواند از بخشش خود رجوع کند و مهریه خود را مطالبه نماید. کارشناسان وکیل‌آنلاین در این مورد توضیح داده‌اند.




    1075232_525.jpg
    به گزارش خبرگزاری میزان، پرسش مخاطب وکیل آنلاین درباره بخشش مهریه بوسیله زن این است:

    با سلام. شوهر بنده، چندی پیش یک نوشته از من گرفت که مهریه‌ام را تمام و کمال بخشیده‌ام و هیچ حقی در این مورد ندارم. آیا من با این نوشته از حقم محروم شده‌ام؟

    پاسخ کارشناسان وکیل‌آنلاین
    بخشش مهریه از سوی زن، می‌تواند سه حالت داشته باشد. حالت اول زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما فی الذمه زوج را ابراء می‌کند. به این بیان که می‌گوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهي داشت؛ این بیان باعث می‌شود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود.

    حالت دوم زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل می‌کند. بذل مهر در طلاق‌های خلع و مبارات انجام می‌شود، به این صورت که زن با پرداخت مالی به شوهر، از او می‌خواهد كه طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغي و کان‌لم‌یکن خواهد شد.

    حالت سوم زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه می‌کند. به این بیان که می‌گوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند ساير اشكال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهريه به طور کلی از بین نمی‌رود؛ چراکه زن می‌تواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه كند.

    براي مثال ما به عنوان واهب به متهب اعلام می‌کنیم که قصد داریم از هبه فیمابین رجوع کنیم.
    چنانچه هبه‌نامه ما رسمي باشد يا اينكه عادي و شفاهي باشد اما طرف مقابل رجوع را نپذيرد؛ مجبور می‌شویم تا با مراجعه به محکمه صالح، حکم دادگاه را مبنی بر رجوع دریافت کنیم.

    حکم قطعی دادگاه مبنی بر رجوع به نوعی به منزله ثبت رجوع است، پس دیگر نیازی نیست تا رجوع را در دفتر اسناد رسمی نيز به ثبت برسانیم؛ چراکه حکم دادگاه اگر داراي اعتبار امر مختوم باشد معتبر خواهد بود.

    شرط عدم رجوع از هبه
    اگر طرفين عقد هبه در «عقد خارج لازمي» بر عدم رجوع از هبه فيمابين شرط كرده باشند، هبه مزبور غيرقابل رجوع خواهد بود، اما اگر عدم رجوع را به صورتي غير از حالت فوق‌الذکر، شرط كرده باشند امكان رجوع از آنها ساقط نمی‌شود و همچنان پابرجا می‌ماند.

    منظور از عقد خارج لازم عقدي است غير از عقد هبه فيمابين طرفين. اين عقد از نوع عقود لازم است به اين معنا كه هیچ‌یک از طرفين عقد نمی‌توانند در هر زمان كه بخواهند آن را به صورت یک‌طرفه برهم بزنند. در بيان مثال براي عقود خارج لازم می‌توان به دو عقد خريد‌وفروش و اجاره اشاره كرد.

    توجه به چند نکته مهم
    اولا در مورد هبه‌نامه هاي رسمي امکان انکار و تردید وجود ندارد؛ بنابراین هیچ‌یک از خواهان و خوانده نمی‌تواند مدعی شود که در صحت و اصالت سند مزبور مردد است. ثانیا می‌توان از هبه‌هایی كه به صورت رسمي به ثبت رسیده‌اند، رجوع كرد؛ بنابراین ثبت رسمی هبه دلیل بر این نمی‌شود که نتوان از آن رجوع کرد.

    ثالثا زمانی که هبه به صورت رسمی به ثبت نرسیده است (هبه‌نامه عادی یا هبه شفاهی) در این حالت واهب مکلف است تا در دادگاه نخست انعقاد عقد هبه را به اثبات برساند، آنگاه اعلام رجوع از هبه کند؛ اما در هبه ای که مستند به سند رسمی است اثبات هبه لازم نیست.

    رابعا زمانی که زن می‌گوید: من مهر خود را به تو بخشیدم، در این حالت همانند ساير اشكال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهريه به طور کلی از بین نمی‌رود و زن می‌تواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه كند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وکیل‌آنلاین پاسخ می‌دهد
    تامین دلیل چیست و چگونه انجام می‌شود؟
    خبرگزاری میزان- تامین دلیل یکی از راههای حفظ حقوقِ فردِ خسارت دیده است. برخی مواقع آثارخسارتی که به افراد وارد می‌شود، در طول رسیدگی قضایی، از میان می‌رود و اثبات وارد شدن خسارت بسیار مشکل می‌شود. در چنین مواردی، قانون موضوع "تامین دلیل" را پیش بینی کرده است. کارشناسان وکیل آنلاین در این مورد توضیح داده اند.




    1075126_946.jpg
    به گزارش خبرگزاری میزان، پرسش مخاطب وکیل آنلاین درباره تامین دلیل این است:

    با سلام. بفرمایید تامین دلیل چیست و چگونه انجام می‌شود؟
    پاسخ کارشناسان وکیل آنلاین
    تامین دلیل یعنی حفظ و تهیه کردن‏ یا در جای امن گذاشتن دلیل.منظور از تأمین دلیل این است که مثلا شما دلائل و مدارکی دارید که در حال از بین رفتن است یا ممکن است از بین برود و فعلا هم برای طرح دعوی یا استفاده‏ از این دلائل آماده نمی ‏باشید و منظورتان این است که این دلائل فعلا در جای امنی محفوظ بماند در این صورت بهترین راه اینست که«تأمین دلیل»کنید.برای اینکه بدانید«تأمین دلیل»چه‏ موقع لازم است مثالهای چندی برای شما می‏زنیم:

    مثال اول: بر یک شخصی حقی داری مثلا ساعت خود را نزد او امانت گذارده و رسید نگرفته ‏اید و اشخاصی از وجود این حق مطلعند ولی شما احتمال میدهید در موقع مطالبه این حق‏ یا طرح دعوی،باین اشخاص یعنی مطلعین از موضوع،دسترسی پیدا نکنید یا نتوانید به موقع از اطلاعات آنها استفاده کنید(مثلا این اشخاص در آن موقع به مسافرت رفته یا محل اقامت خود را تغییر داده باشند یا احیانا طرف شما آنها را فریب دهد و از شهادت دادن منصرف نماید...الخ)

    مثال دوم: اتومبیلی با اتومبیل شما تصادم و خسارت وارد کرده است.طرف شما حاضر به پرداخت خسارت نیست.در این موقع میخواهید که خسارت وارده به اتومبیل شما از طریق رسمی «برآورد»شود تا اگر خواستید از طریق شکایت،خسارت را وصول کنید در موقع محاکمه،خسارت‏ وارده بر شما معلوم باشد(این نکته را متوجه باشید که در مورد تصادف اتومبیل در صورتیکه‏ مقصر حاضر به پرداخت خسارت وارده باتومبیل شما نشود ناچارید دعوای حقوقی اقامه کنید. و در اینصورت احتمال دارد نظریه‏ متخصص شهربانی که معمولا در مورد تصادفات اظهارنظر فنی میکنند بعلت اینکه کارشناس رسمی‏ دادگستری«در رشته برآورد خسارت»نمیباشند مورد ایراد طرف واقع و دادگاه هم این نظریه‏ را کافی نداند-آنوقت با نبودن دلیل بر میزان خسارت وارده کار محاکمه شما مشکل میشود و حتی شاید به نتیجه مطلوب نرسد.چراکه هنگام محاکمه،دیگر ماشین شما تعمیر شده و آثار خسارت واضح نیست تا میزان آن به سادگی برآورد شود الخ.)

    مثال سوم: شخصی با اتومبیل یا وسیله دیگری بطور غیرعمد«درِ»ویترین مغازه شما را شکسته است.اگر شما دست از کار و کاسبی کشیده و مغازه را بهمین حال گذارده و همان ساعت‏ بدادگاه شکایت کنید و منتظر باشید دادگاه حکم صادر کند و طرف شما را به ترمیم و تعمیر«در» و ویترین مغازه محکوم نماید.این انتظاری است بی‏جا،زیرا اولا دادگاه بدون رسیدگی‏ کامل و باین سرعت نمی‏تواند حکم صادر نماید.ثانیا در موقع رسیدگی دادگاه بعلت نداشتن دلیل‏ و وسائل کار،مشتریان خود را از دست میدهید.ثالثا در موقع رسیدگی دادگاه بعلت نداشتن دلیل‏ محکمه‏ پسند و گذشت زمان،اثبات قضیه و برآورد خسارت برای شما و دادگاه مشکل خواهد بود.

    مثال چهارم:از یک تاجر یا شرکت تجارتی بموجب دفاتر حسابش طلبی دارید و احتمال‏ میدهید این تاجر درصدد از بین بردن یا مخدوش نمودن دفاتر و یا حساب‏ سازی باشد و می‏خواهید قبل از عملی شدن نقشه آن تاجر یا شرکت،دلائل حقانیت شما محفوظ بماند و امثال آنها.

    در کلیه این موارد بهترین راه محفوظ داشتن دلیل از طریق«تامین دلیل»میباشد. مثلا در مورد مثال سوم یعنی خرابی مغازه می‏توانید از قبل از طرح دعوی و شکاست با تقدیم دادخواست‏ «تأمین دلیل»از دادگاه بخواهید فوری ماموری ) کارشناس رسمی دادگستری ( بفرستد تا اولا از نزدیک خرابی مغازه را مشاهده‏ و تازگی عمل و اینکه به چه وسیله و از طرف چه شخصی این خرابی ایجاد شده و همچنین اطلاعات‏ مطلعین محلی را در صورت مجلس«تامین دلیل»منعکس نماید و ثانیا بوسیله کارشناس رسمی‏ میزان خسارت وارده و مخارجی که برای تعمیر مغازه لازم است برآورد و نظریه کارشناس را در صورت مجلس قید نماید.این صورت مجلس در پرونده امر در بایگانی دادگاه بخش محل‏ ضبط و نگاهداری میشود و هروقت شما بخواهید میتوانید از آن استفاده نمائید.در این صورت‏ شما میتوانید قبل از طرح دعوی مغازه را تعمیر نموده و بعدا هروقت بخواهید با استفاده از صورت‏ مجلس«تامین دلیل»علیه شخصی که به مغازه شما خسارت وارد آورده شکایت کنید و مخارجی که‏ برای اصلاح خسارت وارده طبق نظریه کارشناس لازم بوده از او بگیرید.

    دادخواست«تأمین دلیل»چه موقع باید داده شود؟
    همانطوریکه در بالا برایتان شرح‏ دادیم معمولا دادخواست«تامین دلیل»قبل از طرح دعوی و به منظور حفظ دلائل موجود داده میشود. ولی ممکن است در ضمن دادرسی و رسیدگی به دعوائی احتیاج به دادخواست تامین دلیل پیدا شود مثلا شخصی خانه شما را اجاره کرده و اجاره بها را نپرداخته است شما برای گرفتن اجاره بها علیه او طرح دعوی کرده و یکی از دلائل خود را معاینه محل از طرف مراجع قانونی قرار داده ‏اید یعنی‏ خواسته ‏اید که قاضی دادگاه بیاید و از نزدیک ببیند که مستأجر هنوز در منزل شما سکونت دارد ولی مستاجر برای اینکه این دلیل شما را بی‏ اثر کند میخواهد قبل از موعد اجرای قرار،یعنی روزی که‏ قاضی دادگاه باید به محل بیاید خانه را تخلیه می‏کند.شما در روز تخلیه خبردار میشوید. فورا دادخواست تامین دلیل به دادگاه تقدیم و تقاضا می‏کنید همان ‏روز به محل مورد اجاره بیایند و جریان تخلیه منزل شما را صورت مجلس کنند.پس از تنظیم صورت مجلس«تامین دلیل»،رونوشت‏ مصدقی از آن تهیه و ضمیمه پرونده اصلی دعوا،یعنی«دعوای مطالبه مال الاجاره»می‏کنید و با این ترتیب جلوی سوءنیت مستاجر را گرفته ‏اید.

    در دادخواست«تامین دلیل»چه نکاتی باید قید شود؟
    دادخواست تامین دلیل مثل سایر دادخواست‏ها بایستی روی فرم چاپی دادخواستهای معمولی«بدوی»و به تعداد طرفهای تامین دلیل‏ به علاوه یک نسخه باشد.باین توضیح که در ستون«خواهان»مشخصات و نشانی شاکی و در ستون‏ «خوانده»مشخصات و نشانی طرف.و در ستون«خواسته»جمله«تامین دلیل»را می‏نویسید و در متن دادخواست.با ذکر مقدمه،علت تقدیم دادخواست و منظور از آن را نوشته و از دادگاه‏ درخواست جمع ‏آوری و تامین دلیل موجود را می‏نمائید.

    فرض میکنیم برای همان مثال سوم در مورد خسارت وارده به مغازه شما بر اثر سانحه‏ اتومبیل،میخواهید دادخواست تامین دلیل بدهید.پس از آنکه مشخصات خود و شخصی را که‏ از او شکایت دارید در ستون«خواهان»و«خوانده»نوشتید باید موضوع دادخواست را در متن‏ ورقه دادخواست بنویسید :

    در تاریخ.......ساعت......آقای.....با اتومبیل شماره....... از خیابان عبور میکرد،به علت سرعت زیاد از خط سیر اصلی منحرف و پس از عبور از پیاده ‏رو با اتومبیل‏ وارد مغازه خرازی‏ فروشی شماره.....متعلق به اینجانب گردید و به در و ویترین و اشیاء داخل ویترین‏ خساراتی وارد کرده و هم‏ اکنون اتومبیل در داخل مغازه است.چون اینجانب ناچارم فورا مغازه را تعمیر و به حالت اول برگردانم و مجددا به کسب و کار مشغول شوم و چون با این اقدامات(یعنی اصلاح خرابیها و خسارات وارده)اثبات مسئولیت و تعهد راننده و صاحب ماشین مشکل و برآورد میزان خسارت تقریبا محال‏ خواهد شد لهذا از دادگاه تقاضا دارم مقرر فرمایند همین امروز با انتخاب یک کارشناس ساختمان و یک‏ کارشناس ارزیابی اشیاء خرازی،جریان واقعه را ضمن کسب اطلاعات مطلعین و برآورد میزان خسارات وارده‏ براساس نظریه کارشناسان در محل،صورت مجلس و دلائل مربوطه را تامین نمایند.

    دادخواست تامین دلیل را به چه دادگاهی باید داد؟
    مرجع رسیدگی به دادخواست تامین‏ دلیل،دادگاه بخش محل است. ) در حال حاضر : شوراهای حل اختلاف ( یعنی پس از تهیه دادخواست به شرح فوق،بالای آنرا به عنوان دادگاه‏ بخش محل ) شورای حل اختلاف محل ( بنویسید و آنرا در پوشه ‏ای بگذارید و با الصاق 50 ریال تمیر ) سی هزار ریال ( به دفتر دادگاه‏ بخش ) شورای حل اختلاف محل ( محل تسلیم نمائید.اگر دادخواست شما مثل مورد فوق فوری بود یا اینکه تعیین نام و نشانی طرف برای شما غیرممکن باشد(مثل اینکه اصولا طرف خود را نشناسید)در این دو مورد دادگاه بدون احضار طرف«تامین دلیل»میکند-این نکته را هم بدانید که گاهی تقاضای‏ «تامین دلیل»ممکن است شفاهی و بدون تقدیم دادخواست باشد و آن در موردی است که دعوای‏ شما در دادگاه بخش جریان داشته باشد و در ضمن دادرسی از دادگاه تقاضا کنید که برای موضوعی‏ که موردنظر شما است تامین دلیل شود.در این صورت بدون تقدیم دادخواست جداگانه دادگاه‏ به تقاضای شما ترتیب اثر خواهد داد.

    چه کسی صلاحیت تامین دلیل دارد؟
    دادگاه اختیار دارد تامین دلیل را به عهده دادرس‏ علی ‏البدل دادگاه یا مدیر دفتر بگذارد ولی برای این کار معمولا مدیر دفترها مامور می‏شوند. ( در حال حاضر دادرس دادگاه با صدور قرار ، موضوع تأمین دلیل را به یکی از کارشناسان رسمی دادگستری در رشته مربوط ارجاع و نظر وی را جلب می نماید.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ميزان گزارش مي دهد
    مقايسه ابلاغ واقعى و ابلاغ قانونى
    خبرگزاری میزان- اگر برگه‌های قضایی به دست کسی برسد که نام او در برگه‌ها درج شده است ابلاغ واقعی خواهد بود که کامل‌ترین نوع ابلاغ است، اما اگر برگه‌های ابلاغ به دست خود او نرسد عنوان ابلاغ ابلاغ قانونی خواهد بود.




    1074055_873.jpg
    به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، ابلاغ یکی از مهمترین ارکان دادرسی عادلانه به حساب می آید. زیرا اجرا نشدن درست و صحیح تشریفات ابلاغ موجب تضییع حقوق افراد در دادرسی می‌شود.

    تا ابلاغ صحیحی در کار نباشد و دو طرف دعوا، از زمان و مکان دادرسی اطلاع نداشته باشند جلسه دادرسی هم تشکیل نخواهد شد.
    بنابراین می‌توان اجرای عدالت و احقاق حق در دادگاه‌ها را موکول به اجرای صحیح و درست ابلاغ، دادخواستو ضمائم به دو طرف دعوی دانست.
    ابلاغ اوراق قضایی مختص به مرحله معینی از دادرسی نیست و در واقع ابلاغ، فقط پل ارتباطی دادگاه با اشخاص در تمام مراحل دادرسی شامل بدوی، تجدیدنظریا فرجام خواهی است.

    برای اینکه دادخواست و ضمیمه‌های آن به دست خوانده برسد یا اصحاب دعوا از تصمیمات دادگاه مطلع شوند تشریفات خاصی وجود دارد که به آن ابلاغ می‌گویند.

    این تشریفات در دادگاه حقوقی رعایت می‌شود و با تشریفاتی که در دادگاه کیفری برای احضار وجود دارد تفاوت‌های بسیاری دارد، بسته به اینکه برگه‌های قضایی به شخص خود مخاطب برسد یا نه ابلاغ تقسیم‌بندی می‌شود.

    اگر برگه‌های قضایی به دست کسی برسد که نام او در برگه‌ها درج شده است ابلاغ واقعی خواهد بود که کامل‌ترین نوع ابلاغ است، اما اگر برگه‌های ابلاغ به دست خود او نرسد عنوان ابلاغ ابلاغ قانونی خواهد بود، بنابراين ابلاغ ممكن است به دو صورت قانونی و واقعی باشد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دانشنامه حقوقی/
    ازدواج دائم چه تفاوتی با ازدواج موقت دارد؟
    خبرگزاری میزان- ازدواج دائم با ازدواج موقت درجهاتی با هم مشترک و در جهاتی دیگر با هم متفاوت هستند.




    1073971_322.jpg
    به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان ازدواج دائم با ازدواج موقت در جهاتی با هم مشترک و در جهاتی دیگر با هم متفاوت هستند.

    یكی از قوانین اسلام از دیدگاه مذهب جعفری این است كه ازدواج می‌تواند به دو نحو صورت بگیرد: دائم و موقت. ازدواج موقت از نظر قوانین اسلامى یك نوع قرارداد ازدواج است مانند ازدواج دائم اما این دو نوع ازدواج از جهاتی مشترك و از جهاتی با هم متفاوت هستند.

    در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد،البته در صورتیکه شرط نفقه و ارث نکنند و اگر شرط کنند باید بر طبق آن عمل شود.

    زن در عقد موقّت آزاد است که کاری در خارج "خانه" براى خود انتخاب کند و اجازه همسر براى او شرط "نیست" در صورتی که مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولی در عقد دائم بدون توافق این امر جایز نیست.

    عدّه عقد دائم سه بارعادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام می شود، ولی عدّه عقد موقّت دوبار دیدن عادت ماهیانه است.

    عدم وجود مهریه در ازدواج موقت موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم اجباری به مهرنیست و فقط مهرالمثل تعیین می‌شود.

    در ازدواج دائم هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارد از بچه دار شدن جلوگیری کند ولی در ازدواج موقت جلب رضایت دیگری ضرورتی ندارد .فرزند حاصل از ازدواج موقت همانند فرزند حاصل از ازدواج دائم است.

    در ازدواج دائم تعیین محل مسکن با شوهر است اما در ازدواج موقت ملاک قرارداد بین زن وشوهر است و اگر قراردادی نداشته باشند زن اجباری به ماندن در محل معین شده توسط شوهر را ندارد.

    در ازدواج دائم بر زن واجب است از همسرش تمکین کند ولی در ازدواج موقت الزامی نیست در ضمن در ازدواج موقت هر دو طرف می توانند زمان مراودات خود را از قبل تعیین کنند.

    در ازدواج دائم مرد حق ندارد بیش از چهار زن دائمی داشته باشد اما در ازدواج موقت می تواند تعداد زن بیشتری اختیار کند.

    برای بر هم زدن ازدواج دائم طلاق نیاز است اما در ازدواج موقت با پایان مدت زمان عقد پیمان عقد باطل می شود حتی شوهر می تواند همه یا بخشی از مدت زمان را به زن ببخشد واز هم جدا شوند.

    در ازدواج دائم با ایجاد سه بار فسخ نیاز به محلل(مردی که بازن سه طلاقه ازدواج میکند و او را طلاق می‌دهد تا آن زن بتواند دوباره باهمسر پیشین خود ازدواج کند) پیدا می شود و فرد نمی‌تواند با همسر قبلی‌اش ازدواج کند اما در ازدواج موقت تعدد عقد ایرادی ندارد.

    در ازدواج دائم مسلمان نمی تواند با غیر مسلمان ازدواج کند، ولی ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غیر مسلمانی که از اهل کتاب است (مانند مسیحی و یهودی) مانعی ندارد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    میزان بررسی کرد
    نکاتی کاربردی برای تنظیم قولنامه و مبایعه‎نامه
    خبرگزاری میزان- درصورتی که فروشنده درعیوب ملک آن را با خریدار شرط نموده است حتما شرایط و عیبهای آن را در قولنامه به صورت شفاف ذکر نماید.




    1073196_606.jpg
    به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، «مصطفی سرخیل» یک حقوقدان در گفت‌وگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان نکات مهمی که در زمان تنظیم قولنامه و مبایعه نامه باید مورد توجه قرار گیرد را تشریح کرده است.

    قولنامه چیست؟

    گاهی افراد قصد خرید وفروش مالی رادارند که مقدمات آن فراهم نیست,در این حالت درقراردادی متعهد میشود که ان قولنامه نام دارد و دراینجا فی الواقع خرید وفروش بر مبنای قول صورت میگیرد درهر صورت قولنامه نیز در دادگاهها معتبر است.
    مبایعه نامه چیست؟

    در زبان حقوقی مبایعه نامه به معنای خرید و فروش است که البته در عرف و به اشتباه قولنامه نامیده می‎شود که مبنای ان ها متفاوت است .چرا که دربیع جنس، برای تحویل حاضراست لکن در قولنامه جنس بر مبنای قول است که در آینده حاضر می‎گردد.

    وجه التزام چیست؟

    تعیین مبلغی در قرارداد به عنوان خسارت به هرشرطی که طرفین با یک دیگر بر سران به توافق میرسند را وجه التزام می نامند که در دادگاه باتقدیم دادخواست قابل وصول می باشد.

    نکات مهم درباره تنظیم قولنامه و مبایعه نامه:

    *ازتوان مالی خریدار برای پرداخت قیمت مورد معامله اطمینان حاصل نمایید و با شروطی که در قرارداد می آورید، حق فسخ معامله را در صورت عدم پرداخت وجه در موعد مقرر توسط خریدار با خسارت برای خود قائل شوید.

    *مورد معامله را قبل از دریافت حداقل دو سوم معامله به خریدار تحویل ندهید و فقط در صورتی سند را به نام وی منتقل کنید که تمام مبلغ معامله را دریافت کرده‎اید.

    *درصورتی که فروشنده درعیوب ملک آن را با خریدار شرط نموده است حتما شرایط و عیبهای آن را در قولنامه به صورت شفاف ذکر نماید.

    *حتما هنگام امضاء قولنامه دو نفرعادل به عنوان شاهد ذیل آن را امضا نمایند.

    *در صورتی که وجه به صورت چک دریافت میشود حتما از آن کپی گرفته وپس از امضا خریدار ذیل کپی، نگهداری شود به خصوص اگر چک به نام شخص ایشان نباشد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دانشنامه حقوقی/
    واکاوی حقوقی جعل در کپی اسناد
    خبرگزاری میزان- فردی که با دستکاری در کپی شناسنامه و تغییر مندرجات آن، اقدام به گرفتن دسته چک و کلاهبرداری از دیگران کرده بود، به واسطه جعل و کلاهبرداری مجرم شناخته شد اما دادگاه تجدیدنظر استان تهران، اگرچه متهم را از اتهام جعل اسناد مبری دانست ولی به لحاظ کلاهبرداری و ربودن مال دیگران، مجرم شناخت و به حبس و جزای نقدی محکوم کرد.




    1072463_953.jpg
    به گزارش گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان به نقل از حمایت، فردی که با دستکاری در کپی شناسنامه و تغییر مندرجات آن، اقدام به گرفتن دسته چک و کلاهبرداری از دیگران کرده بود، به واسطه جعل و کلاهبرداری مجرم شناخته شد اما دادگاه تجدیدنظر استان تهران، اگرچه متهم را از اتهام جعل اسناد مبری دانست ولی به لحاظ کلاهبرداری و ربودن مال دیگران، مجرم شناخت و به حبس و جزای نقدی محکوم کرد.

    جعل اسناد زمانی محقق می‌شود که شخص مدرک یا سندی مشابه سند اصلی تهیه کرده یا در مندرجات سند اصلی تغییراتی را ایجاد کند و از آنجایی که رونوشت یا کپی اسناد باید با اصل آن تطبیق داده شود، بنابراین دستکاری و تغییر مندرجات کپی اسناد، دارای عناصر مجرمانه در جرم جعل اسناد نبوده و از این نظر قابل پیگیرد نیست اما آیا استفاده از چنین سندی هم جرم نیست؟ و فرد متقلب نباید مجازات شود؟ در یک پرونده کیفری که ابتدا در دادگاه عمومی جزایی تهران رسیدگی و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان تهران، اقدامات مجرمانه فردی که اقدام به دستکاری در کپی شناسنامه و کلاهبرداری از دیگران کرده بود، مورد بررسی قرار گرفت.

    رسیدگی بدوی به پرونده

    شخصی با صدور چک بلامحل اقدام به خرید 50 میلیون تومان کاشی و سرامیک از شاکی می‌کند و وقتی شاکی متوجه می‌شود که چک‌ها بلامحل هستند،از صادرکننده آن شکایت می‌کند. با طرح موضوع در دادسرا، متهم ابتدا اعلام می‌کند که صادر کننده چک شخص دیگری است و وی چک‌ها را صادر نکرده است اما با استعلام از بانک و تحقیقات دادسرا، مشخص می‌شود که متهم با هویت جعلی اقدام به گرفتن دسته چک از بانک کرده است و در واقع خودش صادرکننده اصلی چک ولی با هویت جعلی بوده است. با صدور کیفرخواست برای این متهم، دادگاه بدوی به موضوع رسیدگی می‌کند. دادگاه با این استدلال که هدف متهم از گرفتن دسته چک با هویت جعلی و استفاده از چنین چکی، ربودن مال دیگری بوده، عمل ارتکابی را مصداق جعل، استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری دانسته و بر این اساس، برای متهم مجازات تعیین می‌کند. در رای دادگاه عمومی جزایی در این خصوص آمده است که «علی‌هـذا بـا توجـه به احراز سوءنیت وی و قصد اولیه وی بر ربودن مال شاکی، چرا که اگر چنین قصدی نداشت مبادرت به پاس نمودن چک صادر شده می‌نمود و موجه نبودن بافته‌های وکیـل متـهم کـه با سسـت‌ترین توجهـی درهم می‌ریـزد و نظر به این‌که ارکان کلاهبرداری در مانحن‌فیه محقق است زیرا متهم اعتماد شاکی را به چکی محقق نموده که هیچ اصالتی نداشته و مبنای صدور آن هویت خلاف واقع متهم بوده و در عرف بازار اعتماد به چک اصیل، حاصل است و نه چک بلاهویت، خصوصاً که نفی هویت متعلق به صاحب حساب باشد و ربودن مال غیر نیز در مانحن‌فیه تحققش اظهرمن‌الشمس است، فلذا اتهام انتسابی از نظر دادگاه محرز و مسلم بوده و مستنداً به ماده یک قانون تشدید مجـازات مرتکبین ارتشـا و اخـتلاس و کلاهـبرداری نامـبرده را به تحمل چهار سال حبس تعزیری و پرداخت پنجاه میلیون تومان در حق دولت به عنوان جزای نقدی و هم‌چنین با توجه به این‌که اموال ربوده شده کاشی و سرامیک بوده است متهم را از حیث لزوم ردمال به مسترد نمودن کاشی و سرامیک‌های ربوده شده طبق فاکتورهای اعلامی از سوی شاکی در حق شاکی محکوم می‌نماید.»
    اعتراض به رای دادگاه

    متهم پرونده با اعتراض به رای دادگاه بدوی، خواستار تجدیدنظر در رای صادر شده و ادعا می‌کند که در یک سوپر مارکت مشغول فعالیت بوده و چون چک برگشتی داشته و از نظر قانونی امکان گرفتن دسته چک جدید نداشته است، با استفاده از کپی شناسنامه یکی از مشتریانش که نزد وی به امانت سپرده شده بوده و تغییر در مندرجات آن، اقدام به افتتاح حساب و گرفتن دسته چک می‌کند.

    دادگاه تجدیدنظر با توجه به گذشت شاکی در خصوص صدور چک بلامحل، در خصوص جرم جعل توسط متهم چنین اعلام نظر می‌کند که «توجهاً به این‌که عمل جعل در کپی شناسنامه صورت گرفته است و این امر با قوانین مربوطه جاریه در محسوب کردن عمل مجرمانه جعل مطابقت ندارد، در خصوص بزه جعل در کپی شناسنامه به استناد ماده 177 از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و تبصره یک از ماده 22 از قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب با نقض دادنامه صادره قرار منع پیگرد به لحاظ جرم نبودن فعل ارتکابی صادر می‌گردد. »

    دادگاه در ادامه حکم خود، سوءاستفاده از سند مجعول را مقدمه کلاهبرداری توسط متهم دانسته و چنین حکم می‌کند که «با تلقی استفاده از سند مجعول به عنوان مقدمه امر کلاهبرداری صرف‌نظر از اعلام گذشت شاکی تجدیدنظرخواهی معمـوله را به جهت مستند نبودن به ادله لازمه کافیه بر قابلیت نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته از این حیث وارد ندانسته و این قسـمت از دادنامه را با اعمال تبصـره 2 از قانون اخـیرالذکـر به لحاظ عائله‌مندی و کسب رضایت و تقلیل مجازات حبس تعزیری از چهار سال به یک سال و جزای نقدی به مبلغ ده میلیون تومان، اصلاح دادنامه را تأیید نموده و اعلام می‌دارد.»

    با توجه به این رای، می‌توان استدلال کرد که اگرچه تغییر در مندرجات کپی اسناد از نظر حقوقی جرم جعل محسوب نمی‌‍شود ولی استفاده از چنین سندی، در صورتی که یک مانور متقلبانه برای فریب دیگران باشد و منجر به ربودن مال آنها شود، به طور قطع کلاهبرداری بوده و فرد باید به مجازات کلاهبرداری محکوم شود؛ در پرونده مورد اشاره نیز، دادگاه به همین استناد، متهم را مجرم تشخیص داده و برای آن مجازات حبس، رد مال و جزای نقدی در نظر می‌گیرد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دانشنامه حقوقی/
    محاربه چیست؟
    خبرگزاری میزان- محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود.




    1070758_413.jpg
    به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، امنیت خواسته عمومی‌ هر جامعه ای است و هر حکومتی برای ایجاد امنیت در جامعه با هر طرز تفکری که داشته باشد تلاش می‌کند و با مجرمان امنیتی به طور جدی برخورد می‌کند. یکی از جرایم علیه امنیت کشورها محاربه و افساد فی الارض است.

    «محاربه و افساد فی الارض» جزو جرائم و گناهانی است که دارای مجازات خاص و معین شرعی بوده و از این جهت، در حوزه حدود (مجازات‌هایی که کمیت و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است) جای می گیرد.

    قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 درباره جرم انگاری افساد فی الارض در ماده 286 چنین آورده است:

    «هرکس به طور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد به گونه ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌شود.»

    در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 درباره جرم انگاری و مجازات محاربه در ماده 279 به بعد چنین آورده است:

    ماده ۲۷۹- محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. هرگاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی‌شود.

    ماده ۲۸۰- فرد یا گروهی که برای دفاع و مقابله با محاربان، دست به اسلحه ببرد محارب نیست.

    ماده ۲۸۱- راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راه‌ها شوند محاربند.

    ماده ۲۸۲- حد محاربه یکی از چهار مجازاتش اعدام است.

    قانون مجازات اسلامی در ابواب زیر به افساد فی الارض اشاره می‌کند:

    1 - قانون مبارزه با مواد مخـ ـدر

    2 - قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری

    3 - قانون اخلال گران اقتصادی

    4 - قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح

    5 - قانون مجازات عبور دهندگان از مرزها

    6 - قانون تشدید مجازات جاعلان اسکناس

    7 - قانون تشدید مجازات محتکران و گرانفروشان

    8 - قانون مجازات فعالیت کنندگان در امور سمعی بصری

    9 - قانون مبارزه با قاچاق انسان
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دانشنامه حقوقی/
    شرایط صحت عقد صلح
    خبرگزاری میزان- صلح در لغت به معنای آشتی، دوستی، توافق و سازش آمده و در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی، تسالم و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است.




    1069144_713.jpg
    به گزارش گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان به نقل از روزنامه حمایت، صلح در لغت به معنای آشتی، دوستی، توافق و سازش آمده و در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی، تسالم و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است.

    عقد صلح در بیشتر مواقع با هدف پیشگیری از توسعه اختلاف و نزاع در امور یا رفع نزاع و اختلاف پیش‌آمده استفاده می‌شود. بر اساس ماده 752 قانون مدنی، صلح ممکن است در مورد رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

    مسعود غفار‌ی‌راد، کارشناس ارشد حقوق خصوصی در خصوص عقد صلح اظهار کرد: این عقد همانند سایر عقود، برای صحت، نیازمند شرایطی است.

    وی ادامه داد: از جمله این شرایط، می‌توان به اهلیت طرفین در انجام معامله و تصرف در مورد صلح (ماده 753 قانون مدنی)، مشروع بودن موضوع صلح (ماده 754)، غیر نافذ بودن صلح به اکراه (ماده 763) و بطلان عقد صلح در صورت اشتباه در طرف مصالحه یا اشتباه در مورد صلح (ماده 762) اشاره کرد.

    صلحی که موضوع آن قابل اسقاط یا انتقال نباشد، باطل است

    این کارشناس ارشد حقوق خصوصی با بیان اینکه صلحی که موضوع آن قابل اسقاط یا انتقال نباشد، باطل است، افزود: به عنوان مثال، در خصوص احوال شخصیه باید گفت که هیچ گاه نمی‌توان با استفاده از عقد صلح، حق زوجیت را اسقاط کرد یا به دیگران انتقال داد؛ شخص را در زمره محجورین آورد یا وظیفه تمکین را از بین برد.

    وی با بیان اینکه به طور کلی دو نوع عقد صلح داریم، اضافه کرد: نخست عقد صلحی که جایگزین معامله‌ای می‌شود و دوم، عقد صلحی که در زمان بروز اختلاف و در فرآیند رسیدگی به دعاوی، برای انجام صلح و سازش به کار می‌رود.

    غفاری‌راد با بیان اینکه عقد صلح به عنوان مبنای حقوقی برای سازش و رفع اختلاف مطرح است، عنوان کرد: در این راستا، چنانچه طرفین اختلاف، در هر مرحله از دادرسی مدنی، موفق به صلح و سازش شوند، صلح‌نامه می‌تواند قاطع دعوی باشد و پرونده را مختومه کند.

    امکان اثبات صلح در دادگاه یا دفاتر اسناد رسمی
    وی در ادامه گفت: اثبات صلح نیز طبق ماده 180 قانون آیین دادرسی مدنی می‌تواند در دادگاه یا دفاتر اسناد رسمی واقع شود همچنین اثبات صلح ممکن است در خارج از دادگاه واقع شده و سازش‌نامه، غیررسمی باشد.

    این کارشناس ارشد حقوق خصوصی تصریح کرد: باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که به استناد ماده 183 قانون آیین دادرسی مدنی، هر گاه سازش در خارج از دادگاه واقع شده و سازش‌نامه غیررسمی باشد، طرفین باید در دادگاه حاضر شوند و به صحت آن اقرار کنند. اقرار ‌طرفین در صورت‌مجلس نوشته شده و به امضای دادرس دادگاه و طرفین می‌رسد. در صورت عدم حضور طرفین در دادگاه بدون عذر موجه، دادگاه بدون‌ توجه به مندرجات سازش‌نامه، دادرسی را ادامه خواهد داد. وی افزود: همچنین در صورتی که سازش در دفاتر اسناد رسمی واقع شده باشد، دادگاه ختم موضوع را اعلام می‌کند و اگر موضوع سازش، انتقال یا اسقاط حق در مورد اموال غیرمنقول باشد، به استناد مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک، ثبت چنین سندی در دفاتر اسناد رسمی الزامی است.

    عقد صلح می‌تواند جایگزین معاملات باشد
    غفاری‌راد تاکید کرد: چنانچه صلح‌نامه‌ای با موضوع اموال غیرمنقولی ماند املاک، در دفاتر اسناد رسمی به ثبت نرسد، در هیچ یک از محاکم و ادارات پذیرفته نخواهد شد.

    وی همچنین اظهار کرد: در مجموع و بدون در نظر گرفتن موارد سوءاستفاده باید گفت چون عقد صلح، عقد مادر نامیده می‌شود، بسیار کارآمد و راهگشا خواهد بود و می‌تواند جایگزین معاملات باشد.

    این کارشناس ارشد حقوق خصوصی ادامه داد: این موضوع در حالی است که متاسفانه عموم مردم شناخت کافی نسبت به عقد صلح ندارند و به عبارت دیگر، باید گفت که این عقد به خوبی در میان مردم معرفی نشده است. وی بیان کرد: از سوی دیگر، از آنجایی که خداوند متعال در آیات شریفه سوره‌هایی مانند انفال، حجرات و نساء، از صلح سخن به میان آورده است، امید می‌رود که با رواج این اخلاق حسنه و استفاده از این فرصت قانونی، اشخاص بتوانند به دعاوی و اختلافات احتمالی خاتمه داده و از اختیارات قانونی عقد صلح به نحو مطلوبی استفاده کنند.

    مصالحه به شرط عمری

    غفاری‌راد در خصوص صلح عمری یا مصالحه به شرط عمری نیز عنوان کرد: اگر شخصی بخواهد بخشی از املاک و دارایی خود را به کسی واگذار کند اما تمام اختیار مال و ملک مورد نظر یا حق انتفاع از آن را برای خود محفوظ نگه دارد، این امر در قالب عقد صلح به شرط عمری که به عنوان شرط ضمن عقد مطرح است، جاری می‌شود.

    وی اضافه کرد: به عنوان مثال، پدری که می‌خواهد ملک خود را به فرزندش واگذار کند اما تا پایان عمر بتواند بدون هیچ گونه دخالتی، از ملک خود استفاده کند، می‌تواند عقد صلحی منعقد کرده و شرط کند که در زمان حیات خویش، حق بهره‌برداری از ملک برای او محفوظ است و پس از فوت او، ملک به فرزندش واگذار خواهد شد.

    این کارشناس ارشد حقوق خصوصی خاطرنشان کرد: همانگونه که ماده 41 قانون مدنی، عمری را به عنوان یکی از حقوق انتفاعی بیان کرده و در آن آمده است که «عمری، حقی انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمرمنتفع یا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد.»
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اگر یکی از همسایه‌ها از پرداخت شارژ ساختمان خودداری کند، تکلیف چیست؟
    خبرگزاری میزان- چگونه می‌توان از همسایه‌ای که شارژ ساختمان را پرداخت نمی‌کند، شکایت کرد؟




    1068400_887.jpg
    به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، بر اساس ماده 10 قانون تملک آپارتمان‌ها و تبصره یک الحاقی به این ماده، در صورت امتناع مالک یا استفاده كننده از پرداخت سهم خود از هزینه های مشترک، از طریق مدیر یا هیئت مدیران به وسیله اظهارنامه با ذكر مبلغ بدهی و صورت ریز آن، هزینه‌ها مطالبه می‌شود و هرگاه مالک یا استفاده‌كننده ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ اظهار‌نامه سهم بدهی خود را نپرداخت، مدیر یا هیات مدیران می‌توانند به تشخیص خود و با توجه به امكانات از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و غیره خودداری كنند و در صورتی که مالک یا استفاده‌كننده همچنان اقدام به تسویه حساب نکنند، اداره ثبت محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیران برای وصول وجه مزبور بر طبق اظهارنامه ابلاغ شده، اجراییه صادر خواهد كرد.

    از طرف دیگر چنانچه عدم ارائه خدمات مشترک موثر نباشد، مستندا به تبصره یک ماده 10 مکرر قانون مزبور، مدیر یا مدیران مجموعه می‌توانند دادخواست خود را با عنوان مطالبه شارژ معوقه به مراجع قضایی (شورای حل اختلاف) ارائه کنند.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا