دربارۀ آیین نامه نویسی

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 193
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
پیشگفتار :

متن پهلوی « دربارۀ آیینِ نامه نویسی » که به پهلوی « اَبَر ایوینَگ نامَگ نیبیسیشنیه / abar ēwēnag nāmag nibēsišnīh » خوانده می شود ؛ عنوان یکی از متن های پهلوی می باشد که در دست نویس MK موجود است و دارای 44 بند است و در صفحات 132-140 مجموعه متون پهلوی جای گرفته است . این متن مانند دیگر متون پهلوی دارای عنوان نیست و عنوان فوق را جاماسپ آسانا ؛ ویراستار مجموعه متون پهلوی بر اساس محتوای متن بر آن نهاده است .

این متن نمونه های خاص در نامه نگاری در موارد گوناگون و افراد مختلف در طبقات مختلف را در عهد ساسانی به کاتبان آموزش می دهد . در بند نخست این متن افراد و طبقات مختلف یاد شده است مانند ؛ فرمانروایان ، پادشاهان و مهان و اشراف ، کارگزاران ، فرودستان ، بندگان ، پدر ، برادران و فرزندان . در این متن القاب و عناوین گوناگونی که معمولا در نامه نگاری و مکاتبات ، متناسب با موقعیت مخاطب نامه است ، بکار می رفته است ( بند 2-17 ) . نمونه نامه های تسلیت جهت همدردی به بزرگان و نجبا و این که متناسب با فرصت ؛ نامه را چگونه باید آغاز کرد و چگونه باید به انجام رساند ( بند 18-27 ) ، و نمونه های دیگر آورده شده است .
این متن نخستین بار توسط دستور پشوتن جی در سال 1848 در « وجرکرددینی » منتشر شد و در سال 1897 توسط جاماسپ آسانا در بمبئی منتشر شد ؛ و ترجمۀ پیش رو به دست توانای دکتر سعید عـریـان از روی نسخۀ پهلوی MK انجام شده است که به خوانندگان تقدیم می گردد .
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    1 – اکنون نوشته می شود ( با ) نوشتهـ[ای] بسزا ، نامه ای به یکایکِ فرمانروایان ، به پادشاهان و مهان و اشرافِ همی پیروزگر ، به همه کارگزارانِ فرختر ، به آنان که نسبت به هر آفرینی ارزنده ( = لایق ) هستند ، یزدان پناه و یاری دهندۀ کشور ، به فرودستان انوش یاد هزار انوش ، به بندگان و فرودستان هزار انوش یاد ، ( به آنان که ) از انوشه یاد[ان] اندک فراز داشته شده اند ، با آزرمترین ( و ) گرامی ترین ( افراد ) ، به پدر یا برادران یا فرزندان یا به آنان که همانند پدر و برادر و فرزند هستند .

    2 – شما را از گنجِ فزونی یابندۀ یزدان ، و دیرزیوشی با تندرستی ، سعادت با احترامِ کامل ، جاودان فرخی با تداوم و سلامتیِ مانا ( = از بین نرفتنی ) و رامشِ ناگذر و آفرینِ بی کران عاجل و بزرگ نامـ[ـی] با درخشندگیِ همیشگی و برترین اهلایی با رستگاریِ روان ، برترین احترام با بی گمانی به خویش ، به این فرخ تن و جان انوشه به کمال باشد . فرجام یافت به درود .

    3 – باشد که ایزدان شما را همواره اندر فزونی ( = برکت ) با عزت ، رای و فره با شکوه و بی شمار و شادمانی پارسایی ، خرد کامل و کام انجام ( = موفق ) بدارند .

    4 – باشد که شما از یزدان احترام برسد به گونۀ دلخواه و رای ( = شکوه ) و نام با پُر آوازگیِ نام و نیرویِ بالنده و با نیرومندی و سرشت و تقدیر با شباهت ( به سرشت و تقدیر ) ایزدان و ستایشِ شکوهمند با آزاد گوهری ( = آزادگی ) ، کردۀ ( = عملِ ) پاک با بهرۀ کامل و بزرگ کرداری با یافتنِ ( = جذبِ ) بهان ، ( تمام این موارد ) بر این تن منزه به کمال ( = به گونه ای کمال یافته ) ، به کام باد .

    5 – ای بزرگ امید ، بخشایشگر ، فریاد رَسِ بسیار کسان ، ( ایزدان شما را ) از هر تعارضی بیزار ، دور و در پرهیز بدارند ، ای همی پیروزگر ، بهمان پسرِ بهمان .

    6 – ای بزرگ کردار ، راینیدارِ ( = رهبر و اداره کنندۀ ) کشور ، فرارونی ( = نیکویی و تقوا ) ورزنده و یاری دهندۀ درویشان و آفریدگان ، امید دهنده بهمان پسرِ بهمان .

    7 – ای پیرایۀ جهان ، شکوهِ کشور و نگهبانِ استان[ـها] ، بهمان پسرِ بهمان .

    8 – ای سلاحِ ایزدان و نیرویِ هنر آوندان ( = هنروران ) و پشتیبانِ فروتنان و پناهِ مزدیسنان ، بهمان پسرِ بهمان .

    9 – ( ایزدان ) همه ( شما را ) اندر افراز ( = تعالی ) هر فرخی افزون و دارای همه گونه احترام و ( در ) شادمانی هر دو جهان کام انجام بدارند .

    10 – ای به تخمه آزاده و ستوده و به هنر و در کنش پاک و کامل در خرد و نامی ( = نام آور ) به هر بِهی ، بهمان پسرِ بهمان .

    11 – ای فراترین در دانایی و به چهر ( = نژاد ) ستوده و دارای درخششِ تابان اندر زمانه و فریادرَس اندر هر دو جهان ، بهمان پسرِ بهمان .

    12 – ای به گوهر درست و به خیم ( = سرشت ) ویراسته ، بخشایشگر اندر پادشایی و خوبوَرز ( = نیکی کننده ) اندر پارسایی و یارِ هر بهان ، بهمان پسرِ بهمان .

    13 – شما را از ایزدان ، بخشایشِ برتر ، همه گونه رای و فره و هر فرخی و احترام ماندنی و پایا باد .

    14 – ( ایزدان ) شما را به دیرپایی تندرست و به بُرز آوندی ( = شرافت ) ثروتمند و با کمال احترام پُر فره ، و جاویدان و به پایداری ( دارای ) فزون اهلایی ( = تقوای فزاینده ) بدارند ، ( و نیز شما را ) از هر ( گونه ) تعارض بیزار ( و ) رستگار بدارند .

    15 – شما ( دارای ) همه ( گونه ) احترامِ فزاینده ، اهلایی و کامروا و مهرآباد ( = کامیاب شده بوسیلۀ مهر ) و ( نیز دارای ) پیوندِ ( = نسلِ ) فرشگردی باشد .

    16 – ( شما را ایزدان دارای ) همه گونه احترامِ فزاینده ، اهلایی و کامروا به همه گونه احترامِ مینوی و مادی و فرخی و بهره های کامل و کام انجامی و از هر ( گونه ) تعارض بیزار ( = دور ) بدارند .

    17 – ( ایزدان ) شما را شایستۀ بهیِ ویژه از طریق فزایندگیِ فرارونی ( = نیکی ) و اندر هر دو جهان ( دارای ) همه گونه احترام و دارایی فرخ و اهلاییِ ( = تقوای ) کامل بدارند .

    18 – نامه جهتِ همدردی و تسلی دادن به بزرگان و نجباء .

    19 – ای همی پیروزگر بهمان پسرِ بهمان ، ( ایزد ) همی سپوزد اندوه را و از بین ببرد زاری را و ( از شما ) دور باشد هر پتیاره ( = آسیب رسان ) ، محترم باشید به هر فرخیِ مینوی و مادی .

    20 – زمانی که به ما ( از درگذشتِ ) انوشروان بهمان پسرِ بهمان آگاهی رسید ، از مرگِ ( او ) اندوهِ گران یافتیم ، اما از آنجا که ، چارۀ دنیوی جهتِ رهایی از مرگ و ( نیز ) سیرِ انسان به ( سوی مقصدِ نهایی ) به دست ( اشخاصِ ) پُر فره و هنرِ هنرمندان و دانایان و فرزانگان و نیز ستمگران و گناهکاران و نیز بزرگ کُنِشان و کرفه ورزان نیست ، ( بنابراین ) رسیدنِ مرگ و روزِ آمار ( و ) گذشتن از چینود پُل بر هر کس مقدر شده است .

    21 – آن انوشه روان نیز خوب کُنِش و بزرگ نام و بزرگ سود ( = خیر ) بود و ( از این روی ) بهرۀ ( او ) بهشت و پاداشِ ( او ) گرودمان باشد .

    22 – ( باشد که ) شما عمرِ طولانی کنید و درست ( = سالم ) زندگی کنید ، خرسندی یابید و خاطر آسوده دارید و روانِ خویش را تعالی بخشید و با پذیرشِ خرسندی ( = تسلی یافتن ) ، شکسته و نابود و ویران کنید گناک مینو و دیوان را ، روانِ آن انوشه روان را با ستایش و نیایشِ درخور ( و نیز ) ذکرِ آفرینگان دهمان خشنود کنید .

    23 – ( ایزدان ) شما را برای زمانی دراز از هر یورشِ ( اهریمنی ) بپایند و برترین رامش و نیکی را ( بر شما ) بیفزایند و این تنِ فرخ ( شما ) تا زمان فرشگرد ( = قیامت ) نیک فزاینده باشد .

    24 – پیوسته شما را در دوری از هر تعارض برترین فرخی باشد .

    25 – با درودِ بی شمار ( و ) در پناه ایزدان ، بهمان پسرِ بهمان نوشت .

    26 – از بهمان به بهمان بسیار درود .

    27 – ( امید که ) نسبت به کژی های ( موجود در نامه ) برتر باشید ( = نادیده بگیرید ) ، زیرا نامه با شتاب ( نوشته شده است ) .

    28 – نماز بر زرتشت سپیتمانِ اهلو فروهر .

    29 – ( باشد که ) به تن ستوده ، به زایش ارجمند ، به آفرینش پاک ، به گوهر پذیرفته ( = وجیه ) ، نسبت به ایزدان معتقد ، نسبت به فرمانروایان بردبار ، دیگر ، در زمانه بایسته ، به چهره درخشان و دارای فرهِ کامل ، به اندیشه راست و رستگار ، به گفتار بزرگ و پیروزگر و به فرمان با گذشت و به نیک فرمانروایی دانا و به راینیداری ( = رهبری ) نیک بخشنده و بی ننگ و به مردم دوستی امید کشور ( باشید ) ای پیرایۀ بهان ، ای همی پیروزگر ، ای خدایگان ، بهمان پسرِ بهمان .

    30 – ایزدان شما را همواره با سلامتی و رحمت کامل ، دیرزیوشی و به فرخی درست پاینده و به هر گونه آفرینی مزین ( و ) کام انجام بدارند . بقای جان ، تندرستی و فزونی ثروت همراه با آسودگی خیال و هر گونه نیکی ، عزت همراه با اهلایی روان ، با برترین فرخی ها بر شما پاینده و فزاینده باد . ما با خواستن آگاهی ( و ) آرزومند ( بودن ) یاری و تندرستی شما این نامه را مفصل تر کردیم .

    31 – اکنون می نویسم که تا روز بهمان و ماه بهمان که این نامه را نوشتیم ، درست و درودمند ( = سالم ) ، و پُر آرزو بودیم ، نامۀ شما آمد و ( آن را ) دیدیم ، آن چه ( را که ) نوشته شده بود ، گزیدار دانستیم و از سلامتِ شما ، شاد و نسبت به ایزدان سپاسدار شدیم .

    32 – به نیکی و خوبی بفرمایید آگاه باشید ، که اینجا روزگار خوب و نیک و زمانه نیک است ، ( اوضاع ) برای بهان ، مساعد است ، بهان را نیکی به کام است .

    33 – ( ایزدان ) شما را ، همیشه تندرست و دارای جانِ بی مرگ و نامِ با عزت ، اقبالِ خوش و فرهِ بالنده ، ثروتِ مانا و دینِ فرشگردی ، نسلِ پایا و روانِ گرودمانی بدارند .

    34 – به کسی که به گوهر آزادهترین ، به نام شریفترین و به فرارونی ( = نیکویی ) استوارترین و به بهی آشناترین ، به مهر درخشانترین ، به رادی نامورترین ، به ستایشِ ایزدان عامل ترین ، در دینِ مزدیسنا رنجبرترین ، در هر گونه از امورِ زمانه و چگونگی آفرین یاری کنندهترین ، ( دارای ) صبر بسیار و فره ، بهمان پسرِ بهمان .

    35 – پیوسته در تندرستی و ( دارای ) تنی محفوظ از آزارِ آزاردهندگان ( باد ) ، باشد که ( ایزدان ) اندوختۀ بسیاری از خسروی به او ارزانی بدارند .

    36 – ( ایزدان ) شما را از رفاهی برتر ( و ) کمال ( و ) گنجی پُر سود ( و ) خوب ، پُر بهره و کامیاب ( داشته ) و از همه ( گونه ) تعارض بیزار ( و ) رستگار بدارند .

    37 – در پایان نامه ، ایزدان شما را در باشکوهترین زمان ، پایا ، منظم و برقرار بدارند .

    38 – همی پیروزگر ( و ) به عالی ترین ( وجه ممکن ) محترمتر ( باشید ) ، بهمان پسرِ بهمان .

    39 – ایزدان شما را دیرزیوش و تندرست و به فرخی و بی هراس و پیروزگر و فرمانروا بدارند .

    40 – در پایان نامه ، شما را همیشه فرخی و پیروزی بیفزاید ، بهمان پسرِ بهمان ، درود .

    41 – ایزدان هیربد خدای را در رای و فره ، به پایایی ( و ) سلامتی تن ، در هر دو جهان پایا و برقرار و منظم بدارند .

    42 – در پایان نامه ایزدان شما را در هر زمان ناجی باشند ، ( شما را در ) رای و فره و خویشکاری ( و ) تندرستی و دیرزیوشی و نسبت به همه ( گونه ) نیکی کامیاب بدارند .

    43 – ای همی پیروزگر ، بهمان پسرِ بهمان ، ایزدان ، آن رستگاریِ بزرگ ، برترین عزت و رامشِ لایتناهی را به تمامی به شما ببخشند و ( شما را ) آزاد ، اهلو و پیروزگر همی بدارند .

    44 – در پایان نامه ، ( باشد که ) شما را درود و رامش و اهلایی همی افزوده شود ، ( این نامه را ) بهمان پسرِ بهمان فرستاد .

    فرجام یافت به درود ، بُنِ ( = آغازِ ) دین ، دانش و گِرَوِش ( = اعتقاد ) و میانِ ( آن ) خرد و مهر ( = محبت و دوستی ) و سَرِ ( = انتهای آن ) کامل اندیشی و نیک چشمی است . به درود و شادی ، رامش .

    آبشخور :

    متن های پهلوی ، گردآوریده جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا ، پژوهش سعید عـریـان ، تهران : نشر علمی ، 1391 ، برگۀ 139 - 143 .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    آئین نامه نویسی ( = آذونیگ نامه نیپسشنیه )


    در میان متون پهلوی ، رسالۀ کوتاهی با عنوان آئین نامه نویسی وجود دارد 1 که نمونه ای از نامه نگاری و یا بازگو کنندۀ « سبک ترسّل » است . جملات آن کوتاه و مؤدبانه ، همراه با شرایط مختلف زمان نوشته شده است . آغاز و پایان نامه ، خطاب به شاهان ، بزرگان و یا مردمانی است که پایگاه های اجتماعی خاص داشتند . خطاب نامه ها ، به بزرگان ( = همیو پیروژگر = همیشه پیروزگر ) به توانگران ( همیو فرخ تر = همیشه خوشبخت تر ) ، به کارکنان ( = یزدان پانک = یزدان پناه و ایزدبار ) ، به مؤمنان ( = هزار بار یاد = یاد بی مرگ ) ، به غلامان و زیردستان ( = آزرمی ترین = گرامی ترین و غیره است . 2
    می دانیم که در عصر ساسانی ، یک طبقه خاص هم به دبیران تعلق داشت که در میان طبقات چهارگانه ، جایگاه ویژه ای داشت ، بر حسب کاری که دبیران انجام می دادند ، خود نیز به چند دسته تقسیم می شدند . در نامۀ تنسر از « کتّاب » یا دبیران نام بـرده شده و تقسیمات آن نیز به شرح ذیل آورده شده است .
    کتّاب رسایل – کتّاب محاسبات – کتّاب اقضیه ، سجلات و شروط – کتّاب سیّر ، اطباء ، شعرا و منجمان . 3


    خوارزمی در مفاتیح العلوم از هفت دسته دبیران عصر ساسانی یاد می کند :


    1. دبیر احکام حقوقی ( داد دبیر )
    2. دبیر مالیات و درآمد کشور ( شهر آمار دبیر )
    3. دبیر درآمد شاه ( کذک آمار دبیر )
    4. دبیر خزانه ( کنز آمار دبیر )
    5. دبیر اصطبل شاهی ( آخور آمار دبیر )
    6. دبیر امور آتشکده ( آتشکده آمار دبیر )
    7. دبیر اوقاف و خیریه ( روانگان آمار دبیر )


    در متون دیگر ، از دبیران دیگری نیز مانند « دبیر دیوان » یا « دبیر خراج » و یا رئیس دبیران به نام « دبیر بد » از جمله در شاهنامه یاد شده است .

    دبیرانی که از میان آنان ، « وزیر اعظم » یا « بزرگ فرمدار » انتخاب می شدند ، می بایستی دارای معلوماتی خاص ، برگزیده و از بزرگزادگان باشند . از عصر اردشیر آموزشگاه خاصی برای تربیت دبیر و آموختن دانش برای این گروه اجتماعی دایر شده بود . در عصر خسرو اول ، فرزندان بزرگان بی سرپرست و کسانی که در وقایع مزدک بی خانمان شده بودند ، در آموزشگاه ویژۀ تربیت دبیران پذیرفته شده و آموزش خاصی می دیده اند . ذوق هنری و داشتن فرهنگ عمومی ، شناخت از امور دیوانی و نگارش و داشتن خط خوش از شروط اولیه این شغل بوده است . علاوه بر آن آگاهی از فن بلاغت از مواد لازم بود . رساله ای از متون پهلوی که مخصوص نامه نویسی و آئین نگارش بوده ، به نام کاروند وجود داشته است که کلیه شرایط و وجوه لازم کتب و رسائل پهلوی در آن ذکر شده بود . 5 احتمال می رود کتاب هائی مانند ادب الکاتب ابن قتیبه 6 و ادب الکتّاب ابوبکر صولی 7 در زمرۀ این متون اقتباسی از متون ساسانی بوده باشد .



    یادداشت ها :



    1 – J.Asana : Pahlavi Text , Advēnak i Nipēsišnih , ( Bombay 1897-1913 ) , p. 132-140 ; R.C.Zaehner . “Nipēsišnih “ transliterated and translated , by Zaehner , BSOAS IX , ( 1937 ) , p.93-109.


    2 – تاوادیا : زبان و ادبیات پهلوی ، ص 144 .
    3 – نامۀ تنسر ، ص 143 .
    4 – خوارزمی : مفاتیح العلوم ، به کوشش فان لوتن ( لیدن 1895 ) ، ترجمه حسین خدیو جم ( تهران 1362 ) .
    5 – ابن قتیبه : ادب الکاتب ، ( لیدن 1901 م ) .
    6 – جاحظ : البیان و التبین ، تحقیق عبدالسلام محمد هارون ، ( قاهره 1932 م ) .
    7 – ابوبکر صولی : ادب الکتّاب ( قاهره 1341 هـ ق ) .
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا