لازار فاراپی و نامه ی مهر نرسی به نجبای ارمنستان

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 293
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
لازار فارپی ( فاربی = فارابی ) از روحانیون و نجبایِ ارمنی در سدۀ پنجم و ششم میلادی بود . مورخی عالی مقام در دستگاه ارمنستان که در سالِ 504 میلادی نگارشِ تاریخِ ارمنستانِ خود را به پایان رسانده و در آن کتاب وقایعِ سال های 338 تا 485 میلادی را مورد اشاره قرار داده است .

وی در نگارشِ تاریخ خود سعی در رعایتِ بی طرفی داشته و بر خلافِ برخی دیگر از مورخینِ ارمنی همچون وردن ( مولف تاریخِ وردن ) و الیزه وارداپت مولف جنگ ارمنیان وقایعِ سال های 439 تا 451 که آثار خود را از روی تعصب به نگارش درآوردند ، فارپی در اثر خود تلاش داشت از جاده ی بی طرفی خارج نشود .




فارپی در کتابِ خود اشاراتی نیز به حوادثِ ایران در سنواتِ مذکور دارد و از این نظر منبعِ خوبی برایِ شناساییِ تاریخِ ایرانِ آن ایام است . فارپی حدود نیم قرن پس از ابلاغِ فرمانِ مهر نرسی به نجبایِ ارمنستان آن اعلامیه را ذکر می کند . می دانیم که پیشرفتِ آیین مسیحیت در ارمنستان باعثِ اضطرابِ دولتِ ایران شده بود و زمامدارانِ ایران دریافته بودند که تا اختلافاتِ مذهبی در بین است ، تصاحبِ ارمنستان امری ناپایدار است و بی ثبات خواهد بود و مهر نرسی در این زمینه شخصا طرفدارِ اجرایِ فشار و تضییق بود (1)


فارپی در نقلِ فرمانِ مهر نرسی از زبانِ وی می نویسد :




" ما اصولِ دیانتِ خود را که متکی بر حقیقت و مبتنی بر اساس و قواعدِ محکم است نوشته و برایِ شما فرستادیم . میل داریم شما که وجودتان برایِ این کشور تا این اندازه مفید و برایِ ما تا این حد عزیز است کیشِ مقدس و حقیقیِ ما را بپذیرید و دیگر در آن دیانت که همه می دانیم باطل و بی فایده است باقی نمانید . بنا بر این پس از استحضار این فرمان بدونِ اینکه خیالاتِ دیگری در خاطر خطور دهید باید اصولِ دیانتِ ما را به طیبِ خاطر بپذیرید . ما هم در راهِ موافقت تا آنجا پیش آمدیم که به شما اجازه دادیم که دیانتِ موهوم خود را که تا امروز موجبِ خرابیِ کار شما شده است برایِ ما بنویسید . اگر شما با ما هم اعتقاد شوید گرجیان و آلبانی ها یارایِ آن را نخواهند داشت که از فرمانِ ما سرپیچی کنند و روی برگردانند " . (2)




به عقیده کریستن سن منضم به این فرمان ورقه ای بوده است که حاوی اصول مهم دین زرتشتی بوده است . بعد از این فرمان ، اسقف های و روحانیان ارمنی انجمنی بر پا داشتند تا در این مورد تصمیمی بگیرند . لازار فارپی نام حاضرین این انجمن را ثبت کرده است به علاوۀ پاسخی که به فرمان مهرنرسی توسط روحانیان مسیحی ارمنی داده شده است که بسیار جسارت آمیز بوده است .

این پاسخ بدین شرح است :



" ما هنگامی که در حضور شاهنشاه بودیک ، مغان را که قانون گذار شما هستند ، مورد استهزاء قرار می دادیم . حال نیز اگر ما را مجبور کنید ، که نوشته های آنان را بخوانیم و گفتاری را بشنویم ، که ابدا قابل توجه و شایستۀ تفکر ما نتواند بود [ همچنان به استهزاء مغان می پردازیم ] . از این رو محض حفظ احترام شما آن نامه را [ که موجب استهزاء می شد ] باز نکردیم و دست خطِ شما را نخواندیم . زیرا دینی که می دانیم تحقیقا باطل است و [ نتیجه ] اوهامِ مُشتی مجانین و ابلهان بیش نیست و تفصیل موهوماتِ آن را علمایِ مزدور شما شرح داده اند ، هرگز قابلِ پیروی نشناخته و اصول آنرا شایستۀ استماع و قرائت نمی دانیم . در هر حال خواندنِ شرایعِ شما باعثِ خندۀ ما می شود . هم قانون ، هم قانون گذار ، هم پیروانِ قانون در نظرِ ما شایستۀ استهزاء هستند ، از اینجاست که ما بر خلافِ امری که کرده اید ، اصولِ دیانتِ خود را ننوشته و نزدِ شما نفرستادیم . ما شریعتِ ناپاکِ شما را لایقِ خواندن و اندیشیدن ندانسته ایم و به حکمِ عقل کاملی که شما دارید ، حق این بود ، که قبلا این نکته را در نظر گرفته و تیرِ استهزاء ما را به جانبِ خود سر نمی دادید . ما چطور می توانیم دینِ حق و شریعتِ الهی خود را در برابرِ جهلِ شما عرضه کنیم و آن را مورد هدفِ استهزاء و دشنامِ شما قرار دهیم . اما راجع به اصلِ دین خود اجملا گوییم ، که مانند شما عناصر و خورشید و ماه و باد و آتش را نمی پرستیم و این همه خدایانی که شما در زمین و آسمان دارید ، ستایش نمی کنیم ، بلکه یکتا خدایی را عبادت می نماییم که آسمان و زمین و هر چه در آنهاست ، آفریدۀ اوست ... " (3)




یزدگرد پس از دریافت کردن این پاسخ ، روسای خاندان های بزرگِ ارمنی را طلب کرد و همه را به زندان انداخت . این ها در عین حال که باطنا با خدای خود عهد کرده بودند که دینِ خود را نگاه دارند ، چنین وانمود می کردند که " مصمم به قبولِ عقاید کفر آمیز یزدگرد هستند " . یزدگرد که در آن زمان مشغول جنگ با کوشانیان در شرق ایران بود ، این حیلۀ ارمنی ها را درنیافت . مناصب و املاکِ بزرگان ارمنستان را واگذار کرد ، لکن چند تن از شاهزادگان را به عنوان گروگان نگاهداشت و بیش از هفتصد تن از مغان را به ریاستِ " رئیسِ مغان " برایِ دعوتِ ارامنه بدانجا گسیل فرمود . (4)




لازم به توضیح است که ارمنستان جزو کشورهایی بوده است که مسیحیت در آنجا بوسیلۀ شمشیر رواج یافته بود . در مورد مسیحی شدنِ ارمنستان در سال 300 میلادی در کتاب " تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران " اینطور آمده است :




- تیرداد با کمک رومیان ، ارامنه را به ضدّ ایرانیان برانگیخته ، خود را پادشاهِ ساخت و ارمنستان را از متصرفاتِ روم گردانید . این پادشاه ابتدا مسیحیان را جفا می نمود ولی قریبِ سال 300 میلادی ، خودش به توسطِ گریگر (5) که رسولِ مشهورِ ارمنستان و معروف به " نور بخش " بود ، مسیحیت را قبول کرد و اولین پادشاهی است که به مسیح ایمان آورد . ظاهرا تیرداد چندان فهم و معرفتی از حقیقتِ مسیحیت نداشت ، زیرا به محضِ اینکه مسیحی شد ، تمامِ ارمنستان را به زورِ شمشیر به قبولِ این مذهب مجبور نموده و این اولین دفعه ای بود که برای انتشار مسیحیت شمشیر برداشته شد . بسیاری از ارامنه با کمالِ جرأت و دلیری برای حفظِ بتکده ها و تصویر هایِ خود بر علیهِ شاه جنگ نمودند ، بالاخره تیرداد غالب آمد و ارمنستان رسما مملکت مسیحی شد و گریگر اسقفِ اعظمِ ارمنستان گردید . بعد از چندی کتاب مقدّس هم به زبانِ ارمنی ترجمه شد و ارامنه در مسیحیت بسیار غیور گردیدند . تا کنون بالغ بر 1600 سال است که ارامنه از زرتشتیان و اعراب و عثمانی ها جفا و تعدّی دیده اند ، ولی با کمال استقامت در ایمانِ خود استوار مانده و از نجات دهندۀ خود دست بر نداشته اند - (6)


پی نوشت وآبشخور :

1 - ایران باستان در آیینه مورخان ارمنی .
2 - لانگولا ، جلد دوم ، برگۀ 281 .
3 - ایران در زمان ساسانی ، تالیف آرتور کریستن سن ، ترجمه رشید یاسمی ، برگه 386 .
4 - همانجا ، برگۀ 387-389 .
5 - Gregory the illuminator

6 - تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران / تالیف و . م . میلر ؛ ترجمه علی نخستین ، - تهران : اساطیر ، 1382 ، برگۀ 272 .
 

برخی موضوعات مشابه

بالا