دکتر گلاسر. ده اصل مهم تئوری انتخاب را چنین عنوان می نماید.
و معتقد است با رعایت این اصول می توان در ابتدا آزادی و اختیار شخصی را تعریف و سپس بازتعریف نمود.
اصل اول : ما مالک هیچ کس نیستیم و نمی توانیم رفتارهای دیگران را کنترل کنیم
ما فقط می توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم.
اصل دوم : تمام آنچه می توانیم از دیگران دریافت کنیم و به دیگران بدهیم اطلاعات است
این که با اطلاعات چگونه برخورد کنیم انتخاب خود ما یا دیگران است.
اصل سوم : تمام مشکلات روان شناختی طولانی مدت
از مشکلات رابـ ـطه ای سرچشمه می گیرند. مشکلات رابـ ـطه ای تا حدودی علت مشکلات دیگری چون درد
خستگی. ضعف و برخی بیماری های مزمن. که معمولا به آنها بیماری های سیستم ایمنی گفته می شود. نیز هستند.
اصل چهارم : مشکلات عاطفی. بخشی از زندگی حال حاضر ما هستند.
اصل پنجم : وقایع دردناکی که در گذشته بر ما رفته است. اگرچه بر آنچه امروز هستیم تاثیری شگرف داشته
ولی بازنگری و مرور این گذشته دردناک. بر آنچه امروز لازم است انجام دهیم
یعنی بهبود بخشیدن به رابـ ـطه مهم کنونیمان. اثر ناچیزی دارد و کمکی به ما نمی کند.
اصل ششم : ما در ذهن خود تصویری ذهنی از دنیای بیرون داریم که می توان آن را دنیای کیفی نامید
و ارضای نیازها یعنی واقعیت بخشیدن به این دنیای کیفی.
اصل هفتم : می توانیم نیازهایمان را فقط از طریق تصویر یا تصاویری که در دنیای مطلوب خود داریم ارضـ*ـا کنیم
در حقیقت تنها چیزی که وجود دارد رفتار ما است.
اصل هشتم : تمام آنچه از تولد تا مرگ از ما سر می زند رفتار است
تمام رفتارهای ما یک رفتار کلی است
که از چهار مؤلفه به هم پیوسته عمل. فکر. احساس و فیزیولوژی تشکیل شده است.
اصل نهم : رفتارها انتخاب می شوند اما از میان چهار المان عمل. فکر. احساس و فیزیولوژی. ما فقط بر روی عمل و فکر کنترل داریم
برای مثال به جای استفاده از عبارت من افسرده هستم یا من افسرده شده ام
درست آن است که بگوییم : من افسردگی را انتخاب کرده ام یا من افسردگی می کنم.
اصل دهم : تمام رفتارهای کلی. انتخاب هستند
اما ما فقط بر مؤلفه های عمل و فکر به طور مستقیم و بر مؤلفه های احساس و فیزیولوژی به طور غیرمستقیم کنترل داریم
یعنی با انتخاب شیوه عمل و فکرمان و به واسطه آنها احساسات
و فیزیولوژی خود را نیز می توانیم کنترل کنیم.
و معتقد است با رعایت این اصول می توان در ابتدا آزادی و اختیار شخصی را تعریف و سپس بازتعریف نمود.
اصل اول : ما مالک هیچ کس نیستیم و نمی توانیم رفتارهای دیگران را کنترل کنیم
ما فقط می توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم.
اصل دوم : تمام آنچه می توانیم از دیگران دریافت کنیم و به دیگران بدهیم اطلاعات است
این که با اطلاعات چگونه برخورد کنیم انتخاب خود ما یا دیگران است.
اصل سوم : تمام مشکلات روان شناختی طولانی مدت
از مشکلات رابـ ـطه ای سرچشمه می گیرند. مشکلات رابـ ـطه ای تا حدودی علت مشکلات دیگری چون درد
خستگی. ضعف و برخی بیماری های مزمن. که معمولا به آنها بیماری های سیستم ایمنی گفته می شود. نیز هستند.
اصل چهارم : مشکلات عاطفی. بخشی از زندگی حال حاضر ما هستند.
اصل پنجم : وقایع دردناکی که در گذشته بر ما رفته است. اگرچه بر آنچه امروز هستیم تاثیری شگرف داشته
ولی بازنگری و مرور این گذشته دردناک. بر آنچه امروز لازم است انجام دهیم
یعنی بهبود بخشیدن به رابـ ـطه مهم کنونیمان. اثر ناچیزی دارد و کمکی به ما نمی کند.
اصل ششم : ما در ذهن خود تصویری ذهنی از دنیای بیرون داریم که می توان آن را دنیای کیفی نامید
و ارضای نیازها یعنی واقعیت بخشیدن به این دنیای کیفی.
اصل هفتم : می توانیم نیازهایمان را فقط از طریق تصویر یا تصاویری که در دنیای مطلوب خود داریم ارضـ*ـا کنیم
در حقیقت تنها چیزی که وجود دارد رفتار ما است.
اصل هشتم : تمام آنچه از تولد تا مرگ از ما سر می زند رفتار است
تمام رفتارهای ما یک رفتار کلی است
که از چهار مؤلفه به هم پیوسته عمل. فکر. احساس و فیزیولوژی تشکیل شده است.
اصل نهم : رفتارها انتخاب می شوند اما از میان چهار المان عمل. فکر. احساس و فیزیولوژی. ما فقط بر روی عمل و فکر کنترل داریم
برای مثال به جای استفاده از عبارت من افسرده هستم یا من افسرده شده ام
درست آن است که بگوییم : من افسردگی را انتخاب کرده ام یا من افسردگی می کنم.
اصل دهم : تمام رفتارهای کلی. انتخاب هستند
اما ما فقط بر مؤلفه های عمل و فکر به طور مستقیم و بر مؤلفه های احساس و فیزیولوژی به طور غیرمستقیم کنترل داریم
یعنی با انتخاب شیوه عمل و فکرمان و به واسطه آنها احساسات
و فیزیولوژی خود را نیز می توانیم کنترل کنیم.