تاپیک‌های دنباله‌دار دیالوگ های روزانه ☕︎

  • شروع کننده موضوع Zhinous_Sh
  • بازدیدها 8,637
  • پاسخ ها 164
  • تاریخ شروع

شب زده__αуαтαу

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/06/08
ارسالی ها
608
امتیاز واکنش
2,740
امتیاز
524
سن
21
محل سکونت
‼️رشوه خانه‼️
راستش نمى دونم چى شد فقط خواستم اين ديالوگ رو بنويسم و ...همين ديگه تو اين انجمن باشه!!
10تير ماه سال1398 ساعت 1:35دقيقه ى بامداد

_من
+ غريبه ى آشنا...!

+كى قراره برگردى؟

_بعد يه سال!دقيقا همين موقع!
_هه يه سال؟؟؟؟ يه سال از عمرتو مى خواى واسه اين هدر بدى؟؟
_اره مى خوام هدر بدم حرفيه؟؟تو خودت مي دونى چقدر واسه من سخته كه شما همون جا تو اون نقطه كه ول كردم بمونين و من بايد برم هر روز دور تر از ديروز !!!
+ميدونى كه اين يه انتخابه اجبار نيست!!
_تا انتخاب رو چى ببينى!!ماله من يه انتخاب اجباريه يه چيزى كه بايد باشه ولى واسه داشتنش بايد خيلى چيزا رو ول كنم!مهم تر از همه تو!!
+من همين جا منتظرت ميمونم نه تنها من ،ما!! ما اين جا منتظرتيم من و خاطراتمون...كه دوباره برگردى واسه ساختن تازه تر هاشون...
_پس ميرم كه قويتر برگردم ولى ميدونم خيلى قراره سخت بگذره خيلي!!
+ميدونم متقابلا ممكنه يه روزايي ديگه تحمل نكنى،نكِشى ،سخت بگذره يا هرچى !!اون موقع بدون بازم اينجا منتظرتم كه بياى مثل قديما يه ذره فحش بارونت كنم،يه ذره كتكت بزنم،لوست كنم بعد مثل هميشه اخرش محكم بغلت كنم!!فقط بدون كه هستم!!
_...
+ وا قيافشو حالا گريه چراااا؟؟بيا اينجا ببينم...
_...ســـخــــتــه
+ميدونم...
___________________________________________________

و مي خوام بدونى سره قولمون مى مونم من از خيلى چيزا گذشتم مهم تر از همه تو!!من گريه هامو كردم!!همون شب تا ساعت 8:03 صبح جلو چشمات...الان گريه ندارم ولى خالى هم نشدم ...ميرم كه قويتر بر گردم ميرم كه نگم بعدا چرا نرفتم !ميرم كه ثابت كنم خيلى خوب بلدن دروغ ببافن و با همون دروغاشون بسازن!! ولى ثابت مى كنم ساختنى هاى من قويتر از دروغ هاى رنگارنگ اوناست!!!
منتظرم باش...
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • nima_s74

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/28
    ارسالی ها
    43
    امتیاز واکنش
    1,012
    امتیاز
    422
    من و استادم:
    استاد: چرا زندگی رو سخت گرفتی؟
    من: سخت شده استاد!
    استاد: فکر کردی قراره آسون شه؟
    من: نه دارم تمرین می کنم که اگه سخت تر شد بتونم از پسش بر بیام!
    فقط نگاهم کرد...
     

    Banoozarin

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/09/03
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    15
    امتیاز
    16
    من و استاد
    ۵ سال پیش
    استاد:بچها چرا میخاین این درسو پاس کنین
    من:چون مجبوریم استاد
    استاد:چرا؟
    من:چون اگه پاس نکنیم که نمیتونیم تموم کنیم درسو پس با وجود اینکه علاقه نیست ولی مجبوریم بخونیم و پاس کنیم
    استاد:اها میگم قیافت به چک برگشتیا میخوره
    من .استاد .بچها:
    اما الان میفهمم اون روز این حرف هشدار بود نه جک
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    اس ام اس منو بابام.
    دیشب ساعت 10 شب. 3 مهر 98

    - من

    + بابا
    ----------------------
    - سلام بابا. میشه داری میای کاکائو تلخ بخری؟ اون قدر دلم می خواد که همش بوش رو
    حس می کنم و خواهرجونو با این سفیدیش قهوه ای می بینم.

    + سلام بابایی چشم چاکر شوهر مامانت هم هستم. چیز دیگه نمیخوای؟

    - فدای دختر کوچیکه ات. همین برام یه دنیاست.

    + فدا بشم عزیزم خستگیم در رفت. بـ*ـوس بـ*ـوس فعلا


    - یه بـ*ـوس گنده. تا امشب : )
     

    Aida.esg

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/04
    ارسالی ها
    418
    امتیاز واکنش
    2,007
    امتیاز
    423
    سن
    21
    من و داییم دیشب
    +آیدا من واسه تو میکردم و زنده میشدم
    -متاسفم دایی
    +آیدا من سر تو قسم میخوردم
    -نمیدونم چی بگم!
    +آیدا گریه نکن
    -نمیتونم
    +...
    -میشه بغلم کنی؟
    +اهوم
    -خیلی دوست دارم دایی
    +منم همینطور آیدای احمق من
     

    M_M_S

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/26
    ارسالی ها
    36
    امتیاز واکنش
    338
    امتیاز
    171
    محل سکونت
    زیر پرچم سرخ حسین...
    _چرا با خودت اینطوری می کنی مامان؟
    +چکار؟
    _چرا قلبت تیر می کشید؟
    +من خوبم مامان!
    _چرا برا خودت ارزش قاءل نیستی؟
    +مامان من!چیزی نشده که!فوق فوقش قلبم وا میسه!
    _دوست داری تو این سن کمکت قلبت مشکل دار بشه؟
    +من خوبم مامان...!
    (من خوبم!اما تو باور نکن...)
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    من -
    ستایش+
    یاسمن=
    چهار سال پیش
    ----------------------------------------
    +چیکار میکنی؟
    -دارم بهش پیام میدم، نمیشه الکی الکی منو ول کنه بره. غرور مهم نیست مهم اونه
    +خودتو کوچیک نکن بهش پیام نده
    -به تو ربطی نداره من دوسش دارم، این اکانتش رو به بدبختی پیدا کردم
    با عجله رفت به سمت حیاط و با گوشیش صحبت کردن
    صداش رو میشنیدم که میگفت
    +داریم به فنا میریم الانه که بفهمه
    ...
    +چیکار کنم میگی؟قرار شد من دیگه توی این بازی نباشم
    ....
    +بزار بیاد اونم بهش میگیم، الان زنگ میزنم بیاد

    از دور نگاهش میکردم، داشت پیام میداد. بعد از چند دقیقه یاسمن اومد
    صدام کردن رفتم توی حیاط، قشنگ یادمه دست و پام یخ زده بود حس میکردم خبر بدی قراره بشنوم
    نشستن روی تخت توی حیاط و من پایین تخت روی فرش.
    ستایش خندید و با جدیت گفت:
    ما بودیم
    -چیو شما بودین؟
    =جریان محمدحسین، پسرداییتون! ایشون نبود که باهات یکسال حرف میزد، ما بودیم. و توی احمق هیچوقت نفهمیدی
    +شاید خدا هم باهامون همکاری کرد چون برخوردش هروقت میدیدیش همونطوری بود که میخواستیم
    من سکوت کردم، میلرزیم اما جلوشون گریه نکردم
    من شکستم همون لحظه توی همون ثانیه...
    قهقه ای زد و گفت=نمیدونی چقدر بهت خندیدیم این مدت
    اصلا سوژه یکسال ما تو بودی
    بهت زده نگاهشون میکردم فقط میدیدم دارن میخندن اما صدایی ازشون نمیشنیدم
    تا چهار ماه به گوشه ای زل میزدم و اشکهام جاری میشد
    الان یک هفتس که خبر عروسی محمدحسین رو شنیدم و تنها میشم و اشکهام میان...
    شاید اگر ستایش و یاسمن با احساسات من بازی نمیکردن الان زندگیم زمین تا اسمون متفاوت بود...حتی روحیه ام...
    بعد از چهار سال نمیتونم فراموش کنم، و با یاداوریش اشکهام جاری میشه و دیالوگ «چقدر بهت خندیدیم» توی ذهنم تداعی میشه
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    -من
    =مامانم
    -----------------------------
    =داری خودتو داغون میکنی، یه اشتباهی کردی توی گذشته انقدر نباید روت تاثیر بزاره
    با بغض-میدونم، اما صدای سوت سیلی هاش توی گوشمه
    =تقصیر خودته...میخواستیم شکایت کنیم چرا نزاشتی؟
    اشکهام جاری شدن-نمیدونم...شاید از ادامه راهم ترسیدم
    =من دخترمو ترسو بار نیاوردم
    -ولی من ترسیدم، ازاینکه نزارن دیگه درس بخونم و بی ابرو بشم...
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    من-
    مامانبزرگم+
    عمم=
    --------------------
    =مامان نگاش کن داره گریه میکنه، اه
    -برو فکر کن ببین چه تهمتی بهم زدی که ناراحتم کردی
    =والا ما با فحش بزرگ شدیم بچه های الان هر غلطی که میکنن بازم پدر و مادرشون رو سرشون میزارنشون....بگو من برداشتم و تموم شه بره این بازیارو نداره که
    -چرا اصرار داری تهمت دزدی بهم بزنی؟مگه من ندیده ام؟؟ اراده کنم بابام صدتا ازاین شیشه ادکلنارو برام میخره
    +من فکر میکردم که دختر داییات زبون درازن تو که ازاونا بدتری

    بهت زده نگاشون کردم، اینها فامیلای من نبودن...بودن؟تهمت دزدی...توهین...خدای من اینا دیگه کی هستن؟
    غروب اون روز مشخص شد ادکلنی که انقدر جوششو میزد و از خارج از کشور اوورده بود دست مادربزگم بوده!
     

    *Stephanie*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/12
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    6,302
    امتیاز
    658
    سن
    20
    محل سکونت
    Gothom City
    _ دوستم
    × من
    _ فرنوش چرا ناراحتی؟
    × همش به خواهرم اهمیت میدن؛ منم ادمم و منم احساس دارم
    _ چرا؟
    × توی این چهار سال فقط یه چیر ازشون خواستم؛ ولی انقدر زدنش تو سرم که نگو!
    _ بهش فکر نکن!
    × نمی تونم
    _ ارزش فرنوشی که من میشناسم؛ بیشتر از این حرفاست، خودشون می فهمن که تو هم وجود داری!
    × فکر نمی کنم...
    _ فکر کن؛ تو هم وجود داری و ارزشمند تر از این حرفایی
    .
    .
    عزیزم؛ تو بهترینی!
    مهم نیست که دیگران بهت چی میگن
    تو بهترین و ارزشمند ترین دوست دنیایی
    تقدیم به روژان، خورشید من
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    553
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    342
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    134
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    158
    پاسخ ها
    261
    بازدیدها
    4,782
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    198
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    199
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    253
    پاسخ ها
    33
    بازدیدها
    821
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    196
    پاسخ ها
    13
    بازدیدها
    416
    Z
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    2,090
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    681
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    624
    • نظرسنجی
    تاپیک‌های دنباله‌دار عقده های خودمونی
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    435
    پاسخ ها
    359
    بازدیدها
    9,048
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    1,353
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    779
    تاپیک قبلی
    بالا