تاپیک‌های دنباله‌دار دیالوگ های روزانه ☕︎

  • شروع کننده موضوع Zhinous_Sh
  • بازدیدها 8,640
  • پاسخ ها 164
  • تاریخ شروع

AEEN

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/22
ارسالی ها
507
امتیاز واکنش
24,849
امتیاز
781
سن
34
محل سکونت
شیراز :)
-من

+آرش

وقتی یه تحصیل کرده ی علوم تغذیه تو خانواده دارین :|

................................................

-پسر دوست بابا رو یادت هست ؟ محمد...که پارسال دیده بودیش

+همونی که مشکل یُد داشت ؟

-چی ؟ بابا اون مو فرفریه

+منم دارم همونو میگم ....که بهش گفتم بیشتر نمک مصرف کنه

-تو چرا ادما رو با وضعیت تغذیشون شناسایی میکنی ؟

+تغذیه یه علمِ...اشکالی تو این مدل شناسایی نمیبینم...حالا منظور؟

-دو هفته ی دیگه مراسم نامزدیشه...با رعنا ...

+همونی که سوء تغذیه داره؟

-هر کی لاغره دچار سوء تغذیه اس ؟؟؟؟

+ با اون وضعیت بدنی که من دیدم احتمالا شدیدا کمبود پروئتین و لیپید داره

-حالا که فکرشو میکنم می بینم خیلی خوبه که نزدیک هم زندگی نمیکنیم

+چطور؟

-چون در غیر این صورت خودم از طریق علم تغذیه شهیدت میکردم....!!!
 
  • پیشنهادات
  • دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    دیالوگ من و فاطمه 78 ، همین الان
    14 / 10 / 95
    ساعت 12 و نیم شب

    من -
    فاطی +

    ------------------------------------------------

    - کم حرف /: ایش
    + من ؟؟! من کلا آدم کم حرفیم
    - /: من پر حرف نیستم احتمالا ؟
    + نع متوسط حرفی /: خخ

    -----------------------------------------------

    این دیالوگو خیلی دوست دارم :) امیدوارم همیشه به عنوان یادگاری تو این تایپک بمونه .
     

    ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    اینم برای دیروز پری روزه خخخخ سوژه شدم کلا تو خانواده و قلبم اون لحظه ایستاده بود خون به مغزم نمی رسید

    مرد: من اون روز پولم گذاشتم اینجا تو برداشتی
    من :ها (تو ذهنم خدا رحم کنه اینم خل ها)
    مرد: اون روز پولم اینجا (اشاره به میز ) تو برداشتی
    من: بهتر از اون جلو خبر بگیرید من نمیدونم
    مرد:مگه تو ... نیستی
    من : هستم ( تو دهنم یا حدا دیوانه فامیل من از کجا می دونه نکنه قبلا اومده اینجا و شنیده...( ذهنم هنوز در حال نجزیه تحلیل)
    مرد: تو پولم برداشتی دیگه اون روز
    من: چی (تو ذهنم وای این داره درباره چه پولی حرف میزنه؟ من که چند روز نبودم ، از شانس من مردک دیوانست )
    مرد رفت وسط ... و رو به دایم و امین (پشت به من)
    این پول من اون روز برداشته پس نمیده
    امین با تعجب یه نگاه به مرد و بعد رو به بالا هادی بیا با تو کار دارن
    هادی اومد با تعحب به مرد نگاه کرد
    من تو ذهنم: خدایا اینجا چه خبره
    مرد رو به هادی: این پول من پس نمیده ( اشاره به من)
    من : نمیفهم چی میگید بهتر برید بیرون (تو ذهنم خدایا اینجا چه خبر اینا چه مرگشونه)
    مرد : پولم تو برداشتی
    من: بهتر برید بیرون و با دست در نشون دادم
    مرد:خخخخ نشناختی پسر ... باباتم
    من :(شوکه و کمی عصبی) ببخشد اما شوخی پولی با من نکنید
    ( وای خدایا این خل فامیل ماست پس چرا من ندیدمش؟ مردک خل من نمیشناسمت چرا شوخی میکنی)
    .
    .
    .
     
    آخرین ویرایش:

    meli770

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/31
    ارسالی ها
    1,588
    امتیاز واکنش
    20,057
    امتیاز
    706
    سن
    26
    محل سکونت
    قم
    من دوستم چندماه پیش توی تل!
    -من
    +اجیم(زینب)
    ____________
    -من:اجیی؟
    +اجیم:بله!
    -من:حوصلم سررفته پایه ای یکی رواسگل کنیم؟
    +اجیم:اره کی؟
    -من:بهت میگم حالا!ببین فقط منومیشناسه،فقط نفهمه ازطرف منه ها!
    +اجیم:باش!حالاشمارش رومیدی یا ایدی؟
    -من:ایدی بهتر اینطوری شک نمی کنه!
    +اجیم:نگفتی کیت میشه ها!
    -من:بابا عکس پروفش روببینی میشناسی،همون الاغه خودمون!
    +دوستم:باش من رفتم بهش پی ام بدم:campe45on2:
    -من:ببین فقط اسکیرن شاتم بگیربخندیم روحمون شادشه!
     

    ARAM20

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/01
    ارسالی ها
    227
    امتیاز واکنش
    2,484
    امتیاز
    346
    سن
    22
    چند وقت پیش تو کلاس

    من : فاطی موش اهلی یا وحشی ؟؟
    فاطی : چه می دونم .....از فلانی بپرس
    من: فلانی موش اهلیه یا وحشی ؟؟؟
    فلانی : ااااااا ببینم موش جز حشرات نیس؟؟؟؟؟!!!!!!
    و من در ان لحظه در افق محو شده بودم
    ................................................
    چند روز پیش توی سرویس

    منتظر از یکی از بچه ها بودیم که بیاد سوار بشه بریم مدرسه
    راننده : چرا نمیاد
    من: احتمالا خواب مونده
    راننده: اره
    چند دقیقه بعد
    راننده : من برم زنگ خونشون رو بزنم بیام
    رفت و برگشت
    من : چی شد ؟؟
    راننده : نمی دونستم زنگشون کدومه همین جوری یک زنگ رو زدم جواب ندادن ( 6:20 صبح کی جواب میده خب ؟؟)
    من : مگه شماره ای ازش ندارین ؟؟
    راننده : چرا
    من: خب زنگ بزنین اگه نمی خواد بیاد ما بریم اگه هم بخواد بیاد براش صبر کنیم
    راننده : نمی شه اخه شماره اون همراه اوله مالِ من ایرانسله!!!!!!!

    یعنی جا داره دبیر منطقمون با همچین استدلالی خودش رو از ساختمون پنج طبقه پرت کنه!!!
     

    N..sh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,471
    امتیاز واکنش
    17,064
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    وایت لند *_* D:
    خواهرم 11 سالشه، پسر خالم 6 سال. اینا خیلی باهم جیک تو جیکن ولی یه وقتایی یه دعواهای شاخی هم باهم میکنن. مثلا حدود 10 روز پیش اینا باهم دعوا شون شد.
    خواهرم (ملیسا +) پسر خالم ( سپند _) و (خاله ام)=...چن روز بعد از دعوا..
    ***************************************
    ملیسا+ خب سپند چه خبر؟. خوبی؟. مدرسه بهت چیا یاد دادن؟
    سپند_....
    ملیسا+ سپند؟؟..چیشده چرا حرف نمیزنی؟... با تو اَم!.
    سپند_....
    ملیسا+ ای بابا!. الآن میرم به مامانت میگم.
    از اتاق خارج میشه و به سمت خاله ام میره و بلند بلند داد میزنه+ خاله. خااااله. سپند حرف نمیزنه با من!.
    خالم میاد تو اتاق= سپند پسرم چرا با دختر خالت حرف نمیزنی؟. مگه تو اصرار نمیکردی بریم خونشون؟.
    سپند با بغض میگه_ نمیخوام باهاش حرف بزنم. زد تبلتمو داغون کرد!.
    ملیسا+ اِ...اِ چرا خالی میبندی؟. خاله داره دروغ میگه!.
    خاله ام با چشم و ابرو به ملیسا اشاره میکنه که تو ولش کن و هیچی نگو!.
    سپند بغضش میترکه و (با لحن امیر تتلو توی آهنگ نوازش میگه)_ فقط بلدی که....تبلتمو بشکنی.... ولی نمیتونی که اونو....تو درستش کنی!.
    منo_O
    خالم:campe45on2:
    خواهرم 25r30wi
    پسر خالم :aiwan_light_music:
    بازم پسر خالم:aiwan_light_feminist:
     

    meli770

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/31
    ارسالی ها
    1,588
    امتیاز واکنش
    20,057
    امتیاز
    706
    سن
    26
    محل سکونت
    قم
    امروز تولد دخترخالم یک سالش شد:campeon4542::)
    +من
    =مامانم
    *خاله بزرگم
    -خالم(مامان دخترخالم که تولدش بود)
    "شوهرخالم(بابایی دخترخالم که تولدش بود)
    _____________
    +من:یکی اون کلاه روبده به من!
    =مامانم:مگه بچه ای؟
    +من:چه ربطی داره مامان من!
    کلاه روگذاشتم سرم بادکنکم دستم گرفتم!
    _خالم:بیایین سروصداکنید،ساجده بخنده میخوام ازش عکس بگیرم!
    +من:هووووهووووو،لی لی لی لی لی لی،هوووووهوووووو
    "شوهرخالم:ادم احساس میکنه ارژانس داره میاد،باید بکشی کنارتاردشه!
    +من::aiwan_light_shok:
    =مامانم:25r30wi
    *خاله بزرگم:25r30wi
    -خالم:25r30wi25r30wi
    "شوهرخالم:25r30wi25r30wi
    +من::ura::ura::ura::ura::ura:
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    من -
    خواهرم +
    ........................................
    - پام خوابیده نمی تونم نفس بکشم .
    + یه بار تو عمرت نفس نکش ببین چی میشه
    - راست می گیا .. یه بار امتحان کنم
    دو دقیقه بعد :
    + داری نفس نمی کشی ؟
     
    آخرین ویرایش:

    N..sh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,471
    امتیاز واکنش
    17,064
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    وایت لند *_* D:
    وقتی یکی که تو خونتون نماز نمیخونه، جو میگیرتش که نماز بخونه!.
    من _
    اون + ( همین الآن)
    ///////////////////////////////////
    + نیلوفر..نیـــــــــــــلــــــــــــوفــــــــــــــــر.... یه دیقه بیا!
    _ چیه چرا داد میزنی؟
    + میگم چجوری نماز میت میخونن؟
    _ نماز میت واسه چی؟
    + دختر عموت مُرده ها!. شب اول قبرش میترسه!.
    _ خب خدا رحمتش کنه!.
    + آره خب خدا رحمتش کنه...حالا چجوری نماز میت بخونم واسش؟.. اون حاج آقاهه تو مسجد میگفت حتما براش بخونین؟
    ( من با یه نگاه عاقل اندر سفیهانه)_ الآن از توی اینترنت در میارم واست.
    پنج دقیقه بعد
    _ بیا برات رو برگه نوشتمش!.
    + امـــم...میگم که....چیزه.....( داد میزنه و به حالت طلبکارانه میگه) خب تو چرا یه کاری و درست انجام نمیدی؟؟؟؟؟... بابا پس چرا ننوشته چجوری وضو میگیرن؟
    _ ( هیچی نمیگم فقط دلم میخواد با دستام خفش کنم)!
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    553
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    342
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    134
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    158
    پاسخ ها
    261
    بازدیدها
    4,782
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    198
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    199
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    253
    پاسخ ها
    33
    بازدیدها
    822
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    196
    پاسخ ها
    13
    بازدیدها
    416
    Z
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    2,090
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    681
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    624
    • نظرسنجی
    تاپیک‌های دنباله‌دار عقده های خودمونی
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    435
    پاسخ ها
    359
    بازدیدها
    9,048
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    1,353
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    779
    تاپیک قبلی
    بالا