اشعار شعر زیبای عروسک قشنگ من

[гคђค1737]

عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده

تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده


يه روز مامان رفته بازار، اونو خريده

قشنگتر از عروسكم ، هيچكس نديده



عروسك من، چشماتو وا كن

وقتي كه شب شد، اونوقت لالا كن




عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده

تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده

 

[гคђค1737]

عروسك قشنگ ِمن



نازِ خوش آب و رنگِ من



چشات خيلي قشنگه



موهات طلايي رنگه



لبهاي تو مثلِ گُله



صورت ماهت تُپله



مي دوني كه مادرت منم؟



بيا بشين رو دامنم



تا موهاتو شونه كنم



واست انار دونه كنم

 

[гคђค1737]

عروسك قشنگم

خوشگله مثل ماهه

چشاش به رنگ آبي

موهاي اون سياهه

با دوتا چشم ‌آبي

دنيا رو اون مي بينه

وقتي كه خسته ميشه

رو دامنم مي شينه

عروسك قشنگم

دستشو داد به دستم

بهش ميگم عزيزم

من مامان تو هستم