مطالب طنز طنز؛ چرا از در می‌ترسید؟

[dinaz]

پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:

یک دوست خارجی داریم که یک هفته از ناف خارج بلند شد و برای اولین‌بار آمد ایران. این بخشی از نامه‌ای است که او بعد از بازگشت به خارج برای من ایمیل کرده:

من عاشق کشور شما شدم... عشق در کشور شما موج می‌زند... این تنها باری توی زندگیم بود که هرکسی من را می‌دید، پس از یک‌ربع می‌گفت‌ آی لاو یو و بعد از نیم‌ساعت تقاضای ازدواج می‌کرد و پس از دو ساعت می‌خواست براش دعوت‌نامه بفرستم تا بیاید و سال‌های‌سال در کنار من با عشق آریایی خود زندگی کند.


واقعا شما ایرانی‌ها چرا از «در» می‌ترسید؟ و حالا که می‌ترسید، چرا موقع عبور از در همدیگر را هُل می‌دهید توی در؟


ما خارجی‌ها در خیابان شاد و راحتیم و هر کاری دلمان بخواهد می‌کنیم، اما در خانه تنها و افسرده‌ایم. برخلاف شما که در خیابان تنها و افسرده‌اید، اما در خانه‌تان؛ همش بریز و بزن و بکوب.


خیلی استندآپ‌هایی که سیاست‌مداران شما پشت تریبون برگزار می‌کنند برای من جالب بود. کاش سیاست‌مدارهای ما هم خنده‌دار حرف می‌زدند.


مسئولان شما خیلی مهربان هستند؛ یک‌بار چندنفرشان به‌زور می‌خواستند به من لباس بیشتری بپوشانند، درحالی‌که من خیلی گرمم بود و به نظر خودم زیاد هم پوشیده بودم. آنان من را یاد عمه‌بزرگه‌ام انداختند که تا خرتناق لباس تن ما می‌کرد و مدام نگران بود ما نچاییم.


من بیشتر از همه عاشق ترافیک شما شدم. چطوری می‌توانید سه ساعت توی ترافیک خودتان را نگه دارید؟ من که ناراحتی کلیه پیدا کردم.


شما ایرانی‌ها کلا خودتان را نگه می‌دارید. واقعا که صبورترین مردم دنیا هستید.


من هم مثل شما دیگر به توی صف‌ایستادن اعتقادی ندارم. اینکه همه بزنیم توی صف و به سمت در هجوم ببریم خیلی خفن است.

دانلود رمان های عاشقانه

 

[♣️غزل♠️]

/بزارید متنه رو براتون ترجمه کنم عزیزانم این بشر داره خیلی محترمانه یه منظور دیگه ای رو می رسونه/



من عاشق کشور شما شدم... عشق در کشور شما موج می‌زند... این تنها باری توی زندگیم بود که هرکسی من را می‌دید، پس از یک‌ربع می‌گفت‌ آی لاو یو و بعد از نیم‌ساعت تقاضای ازدواج می‌کرد و پس از دو ساعت می‌خواست براش دعوت‌نامه بفرستم تا بیاید و سال‌های‌سال در کنار من با عشق آریایی خود زندگی کند.(این جا طرف منظورش اینه که ملت زوری می خوان خودشون رو بهم بچسبونن تا برن اونور اب اقامت بگیرن)

واقعا شما ایرانی‌ها چرا از «در» می‌ترسید؟ و حالا که می‌ترسید، چرا موقع عبور از در همدیگر را هُل می‌دهید توی در؟(این جامنظورشو نفهمیدم ؟ در چی؟ترس چی؟Boredsmiley)


ما خارجی‌ها در خیابان شاد و راحتیم و هر کاری دلمان بخواهد می‌کنیم، اما در خانه تنها و افسرده‌ایم. برخلاف شما که در خیابان تنها و افسرده‌اید، اما در خانه‌تان؛ همش بریز و بزن و بکوب.(اینجا که می گـه تو خیابونا افسردهاید اقا ببخشید می خوای جنگولک بازی دربیاریم تو خیابونا یا برقصیماز این رو می گـه تو خونه هاتون تبدیل به یه روانی های زنجیره ای_البته بلانسبت بعضیا_ می شید. این می زنه تو سر این این گیر می ده به اون اون پسر خانواده اینجوریدختر اینطوری:aiwan_light_girl_crazy: کلا یه وضعی دارید افتضاححح:aiwan_light_english_en:)


خیلی استندآپ‌هایی که سیاست‌مداران شما پشت تریبون برگزار می‌کنند برای من جالب بود. کاش سیاست‌مدارهای ما هم خنده‌دار حرف می‌زدند.(.....بهتره ابن جاش ترجمه نشه)


مسئولان شما خیلی مهربان هستند؛ یک‌بار چندنفرشان به‌زور می‌خواستند به من لباس بیشتری بپوشانند، درحالی‌که من خیلی گرمم بود و به نظر خودم زیاد هم پوشیده بودم. آنان من را یاد عمه‌بزرگه‌ام انداختند که تا خرتناق لباس تن ما می‌کرد و مدام نگران بود ما نچاییم.(اینجا منظورش مسئولین مهربووون ما همیشه دوست دارن یه چیزیو به اجبار به ملتشون بدنo_O)

من بیشتر از همه عاشق ترافیک شما شدم. چطوری می‌توانید سه ساعت توی ترافیک خودتان را نگه دارید؟ من که ناراحتی کلیه پیدا کردم.(بی چاره از بس ترافیک بهش فشار اورده اولش می گـه عاشقش شدم پشت بندش می گـه نارحتی کلیه پیدا کردم _واینجا شد که ایران عزیزمان یک هدیه ای بسی متفاوت به آن فرد خارجی دادوان چیزی نیست جز این:aiwan_light_crazy:)

شما ایرانی‌ها کلا خودتان را نگه می‌دارید. واقعا که صبورترین مردم دنیا هستید.(اینجا واضحه دلیلش برمی گرده به این:aiwan_light_crazy:)


من هم مثل شما دیگر به توی صف‌ایستادن اعتقادی ندارم. اینکه همه بزنیم توی صف و به سمت در هجوم ببریم خیلی خفن است(بچم این جا کلا از دست رفت:aiwan_light_prankster2:)
وطنم پاره تنم

توجه *(این متنی که نوشتم صرفا جهت خنده بود و قصد هیچ گونه توهین به هیچ کسیو نداشتم هر چی باشه منم یه ایرانیم وبه ایرانی بودنم افتخار می کنم)*توجه

دانلود رمان های عاشقانه