فاجعه در فضا، وضعیت غیر قابل تصور
فاجعه در فضا، وضعیت غیر قابل تصور
داستان کشف و فتح فضا به دست انسان سرشار از لحظات تلخ و شیرین بسیاری است. در این راه انسانهای فداکار بیشماری جانشان را فدای افزایش دانایی بشریت نمودهاند. داستان حاضر یکی از نمونههای فراوان ناکامیهای فضایی بشر است. عبرتهای فراوانی در هر شکست نهفته است که راه آینده را روشنتر میکند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پنجم آوریل 1975، بایکونور- قزاقستان
هوا گرم است . گویی همه جا را با غباری خاکستری پوشیدهاند. اتوبوس در نزدیکی ساختمان مونتاژ و آزمایش ایستاد. واسیلی لازارف به کرونومتر خود نگاه کرد فقط سه ساعت مانده بود. در بلندگو گزارش دادند : ناو در حال سوختگیری است. واسیلی لازارف بازوی مهندس پرواز، الگ ماکارف را احساس کرد. ماکارف خندید و سرش را به طرف رفیق همراهش چرخاند. فرمانده از چشمانش فهمید که او میخواهد بگوید راه برگشت نیست. فقط به پیش ! در جواب چشمک زد.
این بار دومی بود که آنها بعد از ماهها تمرین و آموزشهای نظری و عملی مختلف و موفقیت در امتحان فضانوردی، با هم به سفر فضایی میرفتند. در نخستین مرتبه او و ماکارف سرنشینان سایوز-12 بودند که پس از سفر فاجعهبار سایوز-11 به مدار زمین پرتاب شد.در آن پرواز آنان تقریبا 2 شبانهروز در فضا بودند؛ اما این بار قرار است ناو خود را به ایستگاه مداری سالیوت-4 متصل کنند و 30 شبانه روز در مدار زمین اقامت نمایند.
موشک حامل ناو سایوز-18 بر روی سکوی پرتاب آماده بود...
- آماده شوید.
بعد فرمانهای دیگر صادر شدند:فرمان قبل از پرتاب ، فرمان پرتاب و بالاخره خداحافظ زمین.آن ها راه فضا را در پیش دارند...
موتورها به کار افتادند و فضاپیمای سایوز-18 سوار بر موشک حامل سایوز به طرف آسمان حرکت کرد. در ثانیه 120 موشک های تقویتی و در ثانیه 150 کلاهک آیرودینامیک جدا شدند . نور شدید به پنجره ناو برخورد کرد. درثانیه 180 مرکز هدایت پرواز تایید کرد: پرواز عادی است.
در ثانیه 261 طبق برنامه طبقه دوم باید جدا شود. در آن لحظه واسیلی لرزش غیر عادی را در ناو احساس کرد و فکر کرد بیش از بار گذشته ناو تکان میخورد. مطلب را به زمین گزارش داد. در ثانیه 289 پرواز، همزمان با خاموش شدن موتور طبقه دوم سامانه هدایت موشک فرمان باز کردن بخش انتهایی سومین طبقه را صادر کرد. سه قفل از شش قفل نیمه باز شدند. طی کار سومین طبقه، کلیدهای بعدی درست عمل نکرد بلکه در ثانیه 291 اتصال کاملاً باز شد. ناو حرکت انحرافی پیدا کرد.
در آن لحظه آفتاب از پنجره راست محو گردید. صدای بلند آژیر خطر بلند شد و چراغ خطر چشمک زن را روشن کرد...
صدای موتورها خاموش شد. چرخش آغاز گردید ناگهان بی وزنی رسید ؛اما کوتاه بود. آژیر خطر ادامه داشت و مانع کار میشد. فرمانده خاموشش کرد. در بایکونور هنوز از این حادثه باخبر نبودند. رادیو همچنان گزارش میداد ثانیه 285 ... پرواز عادی است ... ثانیه 290 پرواز عادی است .... ثانیه 300....
کیهان نوردان احساس ناراحتی کردند. میخواستند فریاد بزنند:
-شما دیوانه شده اید؟ اصلاً عادی نیست.
واسیلی به یاد جملهای در دوران آموزشی افتاد: اضطراب نشانه عدم اطمینان است.
همه چیز در کسری از ثانیه روی میداد. او فهمید که مشکلی در سامانه موشک حامل به وجود آمده است؛ اما چه خرابی و کجا؟ دستگاههای خودکار طوری ساخته شدهاند که دستورات لازم را در مسیر پرواز میدهند. کیهاننوردان منطق روشن و خاموش شدن چراغها و پیگیری جریانها را میدانستند؛ اما اتفاقی که افتاده بود از حدود درک آنها خارج بود.
فاجعه در فضا، وضعیت غیر قابل تصور
داستان کشف و فتح فضا به دست انسان سرشار از لحظات تلخ و شیرین بسیاری است. در این راه انسانهای فداکار بیشماری جانشان را فدای افزایش دانایی بشریت نمودهاند. داستان حاضر یکی از نمونههای فراوان ناکامیهای فضایی بشر است. عبرتهای فراوانی در هر شکست نهفته است که راه آینده را روشنتر میکند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پنجم آوریل 1975، بایکونور- قزاقستان
هوا گرم است . گویی همه جا را با غباری خاکستری پوشیدهاند. اتوبوس در نزدیکی ساختمان مونتاژ و آزمایش ایستاد. واسیلی لازارف به کرونومتر خود نگاه کرد فقط سه ساعت مانده بود. در بلندگو گزارش دادند : ناو در حال سوختگیری است. واسیلی لازارف بازوی مهندس پرواز، الگ ماکارف را احساس کرد. ماکارف خندید و سرش را به طرف رفیق همراهش چرخاند. فرمانده از چشمانش فهمید که او میخواهد بگوید راه برگشت نیست. فقط به پیش ! در جواب چشمک زد.
این بار دومی بود که آنها بعد از ماهها تمرین و آموزشهای نظری و عملی مختلف و موفقیت در امتحان فضانوردی، با هم به سفر فضایی میرفتند. در نخستین مرتبه او و ماکارف سرنشینان سایوز-12 بودند که پس از سفر فاجعهبار سایوز-11 به مدار زمین پرتاب شد.در آن پرواز آنان تقریبا 2 شبانهروز در فضا بودند؛ اما این بار قرار است ناو خود را به ایستگاه مداری سالیوت-4 متصل کنند و 30 شبانه روز در مدار زمین اقامت نمایند.
موشک حامل ناو سایوز-18 بر روی سکوی پرتاب آماده بود...
- آماده شوید.
بعد فرمانهای دیگر صادر شدند:فرمان قبل از پرتاب ، فرمان پرتاب و بالاخره خداحافظ زمین.آن ها راه فضا را در پیش دارند...
موتورها به کار افتادند و فضاپیمای سایوز-18 سوار بر موشک حامل سایوز به طرف آسمان حرکت کرد. در ثانیه 120 موشک های تقویتی و در ثانیه 150 کلاهک آیرودینامیک جدا شدند . نور شدید به پنجره ناو برخورد کرد. درثانیه 180 مرکز هدایت پرواز تایید کرد: پرواز عادی است.
در ثانیه 261 طبق برنامه طبقه دوم باید جدا شود. در آن لحظه واسیلی لرزش غیر عادی را در ناو احساس کرد و فکر کرد بیش از بار گذشته ناو تکان میخورد. مطلب را به زمین گزارش داد. در ثانیه 289 پرواز، همزمان با خاموش شدن موتور طبقه دوم سامانه هدایت موشک فرمان باز کردن بخش انتهایی سومین طبقه را صادر کرد. سه قفل از شش قفل نیمه باز شدند. طی کار سومین طبقه، کلیدهای بعدی درست عمل نکرد بلکه در ثانیه 291 اتصال کاملاً باز شد. ناو حرکت انحرافی پیدا کرد.
در آن لحظه آفتاب از پنجره راست محو گردید. صدای بلند آژیر خطر بلند شد و چراغ خطر چشمک زن را روشن کرد...
صدای موتورها خاموش شد. چرخش آغاز گردید ناگهان بی وزنی رسید ؛اما کوتاه بود. آژیر خطر ادامه داشت و مانع کار میشد. فرمانده خاموشش کرد. در بایکونور هنوز از این حادثه باخبر نبودند. رادیو همچنان گزارش میداد ثانیه 285 ... پرواز عادی است ... ثانیه 290 پرواز عادی است .... ثانیه 300....
کیهان نوردان احساس ناراحتی کردند. میخواستند فریاد بزنند:
-شما دیوانه شده اید؟ اصلاً عادی نیست.
واسیلی به یاد جملهای در دوران آموزشی افتاد: اضطراب نشانه عدم اطمینان است.
همه چیز در کسری از ثانیه روی میداد. او فهمید که مشکلی در سامانه موشک حامل به وجود آمده است؛ اما چه خرابی و کجا؟ دستگاههای خودکار طوری ساخته شدهاند که دستورات لازم را در مسیر پرواز میدهند. کیهاننوردان منطق روشن و خاموش شدن چراغها و پیگیری جریانها را میدانستند؛ اما اتفاقی که افتاده بود از حدود درک آنها خارج بود.