فیلمنامه پرنده

وضعیت
موضوع بسته شده است.

سمیرا 73

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/06/08
ارسالی ها
2
امتیاز واکنش
3
امتیاز
6
سکانس1

مقابل دبستان دخترانه-پیاده رو-خارجی،روز

نمایی از در ورودی مدرسه و ساختمان آن را می بینیم.زنگ مدرسه به صدا درمی آیدودانش آموزان با هیاهو وسروصدای بسیارزیاد ازمدرسه خارج می شوند.لیلا(دختربچه7-8ساله)رادرمیان دانش آموزان می بینیم که سعی دارد خودش را ازلابه لای آنها بیرون بکشد.او پس از بیرون آمدن از لابه لای دانش آموزان شروع به دویدن در پیاده رومی کند.

سکانس2

مقابل پرنده فروشی-پیاده رو-خارجی،روز

لیلا آرام آرام راه می رود وگهگاهی می ایستدوبه ویترین مغازه ها نگاه می کند.لیلابه سمت مغازه پرنده فروشی می آیدومقابل ویترین می ایستدما صحنه را از دیدلیلا می بینیم.انواع پرنده ها درویترین دیده می شوند.دوربین چندثانیه روی یک کبوترسفید زوم می کند.لیلا به راهش ادامه می دهد.

سکانس3

حیاط-خانه لیلا-خارجی،روز

نمایی ازیک خانه بزرگ وقدیمی را می بینیم.درباغچه های خانه چندنوع گل ودرخت دیده می شود.مادرلیلا(زنی24-25ساله وبلندقد)درحالی که چادرش را به کمرش بسته است وشیلنگ آب را دردست گرفته است وبه باغچه ها آب می دهد.صدای درخانه به گوش می رسد.

مادر:کیه؟

لیلا(صدا):منم.

مادرشیلنگ آب را در باغچه می اندازد وبه سمت در می رود ودررا بازمی کند.لیلا واردخانه می شود وبه سمت ساختمان می رود.مادرنیز شیلنگ آب را برداشته وبه کارش ادامه می دهد.

سکانس4

اتاق لیلا-همانجا-داخلی،روز

نمایی از یک اتاق کوچک ومرتب را می بینیم.وسایل اتاق اگرچه قدیمی هستند اما بسیارتمیز هستند. نمایی از اتاق لیلا را می بینیم.انواع واقسام عروسک ها دراتاق گذاشته شده است که درمیان آنها بیشتر عروسک کبوتر دیده می شود.روی در ودیوار اتاق نیز عکس کبوتر چسبانده شده است.لیلا وارداتاق می شودوکیفش را گوشه ایی می اندازدوبه سمت طاقچه ی اتاق می رود وقلک سفالی اش را که به رنگ قرمز رنگ شده است را برمی دارد و بالای سرش می بردوبه زمین می زند.پس از شکسته شدن لیلا ما اسکانس ها وسکه های روی زمین را می بینیم.لیلا می نشیندومشغول جمع کردن پول ها می شودوسپس از اتاق خارج می شود.

سکانس5

حیاط-خانه لیلا-خارجی،روز

لیلا کفش هایش رامی پوشدواز ایوان پایین می آیدوبه سمت درمی رود.

مادر:لیلا کجامی ری؟

لیلا:زودبرمی گردم.

لیلا در رابازمیکند وازخانه خارج شده ودر را پشت سرش می بندد.

سکانس6

مقابل مغازه خوراک طیور-پیاده رو-خارجی،روز

لیلا به سمت مغازه می آید ووارد مغازه می شود وکمی بعد درحالی که یک پلاستیک بزرگ گندم خریده است ازمغازه خارج می شود ومی رود.

سکانس7

اتاق لیلا-خانه لیلا-داخلی،شب

لیلا روی زمین نشسته است ودفتروکتابش را مقابلش گذاشته است ودرحال نوشتن تکالیف اش است ناگهان صدای کبوتری را می شنویم.لیلا از جایش بلند می شود وبه ایوان می رود.

سکانس8

ایوان-همانجا-خارجی،شب

درایوان یک کبوتر را می بینیم که روی دیوارخانه نشسته است که به نزدیک شدن لیلا به نرده های ایوان کبوتر پرمی کشد ومی رود لیلا نیزوارد اتاقش می شود.پدرلیلا(مردی حدوداً28-29ساله ونسبتاًخوش تیپ وخوش چهره)به دیوارتکیه داده است و سیگاری برلب دارد وبه لیلا نگاه می کندولبخندی می زند.سپس پدر به اتاق می رود وکمی بعد درحالی که کاپشنش را پوشیده است ازاتاق خارج می شودوبه سمت حیاط می رود ازخانه خارج می شود.

سکانس9

اتاق لیلا-خانه لیلا-داخلی،شب

لیلا درحال نوشتن تکالیفش است که پدر درحالی که قفس کبوتری را دردست دارد وارداتاق می شود وقفس را مقابل لیلا می گذارد.لیلا سرش را بلند می کند وباخوشحالی به قفس نگاه می کند پدرنیز از شادی اولبخندی می زند و ازاتاق خارج می شود.لیلا ازجایش بلندمی شودوبه سمت کمد می رود وپلاستیک دانه اش را درمی آورد و مشتی از دانه ها را برمی دارد و داخل قفس می ریزدوکبوترنیز مشغول برچیدن دانه ها می شود.

سکانس10

ایوان-خانه لیلا-خارجی،شب

لیلا درحالی که قفس کبوتر را دردست دارد ازاتاقش خارج می شودوقفس را گوشه ای می گذارد سپس در قفس را بازمی کندوکبوتر را از داخل قفس بیرون می آورد وکمی آن را نوازش می کندو کبوتر را درآسمان رها می کند.صدای لیلا پس زمینه پرواز کبوتر است.

لیلا:خدایا کمکم کن اونقدرپولدار بشم که بتونم همه کبوترای دنیارو بخرم وآزادشون کنم.

تیتراژنمایش داده می شود.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا