داستان مراقبت از سگ كوچولو

  • شروع کننده موضوع :Osenwt
  • بازدیدها 111
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

:Osenwt

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/28
ارسالی ها
788
امتیاز واکنش
4,438
امتیاز
481
محل سکونت
شهر رویای خیالی
دوست داينا به مسافرت رفته است، داينا به او قول داد تا از سگش مراقبت كند. او خيلي هيجان زده است .
او مي داند كه مراقبت از يك سگ سرگرمي جالبي است و البته مي داند كه اينكار زحمت دارد.

sk05602.jpg
داينا بايد هر روز به سگ كوچولو غذا بدهد، زيرا او هميشه گرسنه است. سگ قهوه اي هر روز كلي غذا مي خورد و هر روز بزرگتر و بزرگتر مي شود.

sk05603.jpg
داينا بايد هر روز به او يك ظرف آب بدهد. آب تازه و خنك خيلي دلچسب است. بعضي وقتها هم سگ كوچولو دو تا ظرف آب مي خورد.

sk05604.jpg
داينا بايد هر روز سگ را براي قدم زدن بيرون ببرد. سگ كوچولو قدم زدن و يا دويدن با داينا را خيلي دوست دارد.
داينا بازي كردن با سگ را خيلي دوست دارد. سگ كوچولو هم از بازي كردن با توپ لـ*ـذت مي برد.


sk05605.jpg
داينا گاهي اوقات بايد سگ كوچولو را به حمام ببرد و او را خشك كند، اما سگ كوچولو براي خشك شدن، خودش را تكان مي دهد.



sk05606.jpg
گاهي اوقات داينا موهاي او را برس مي كشد و آن وقت سگ كوچولو درخشان و مرتب به نظر مي رسد.


sk05607.jpg
گاهي اوقات هم بايد سگ كوچولو را به دامپزشك نشان داد. آقاي دامپزشك هم او را معاينه مي كند و مي گويد، اين يك سگ سالم و قوي است.

sk05608.jpg

داينا مي داند كه مراقبت از يك سگ خيلي دشوار است، اما اينكار سرگرمي جالبي است.
 

برخی موضوعات مشابه

تاپیک بعدی
بالا