مسیحیت و میتراییسم ؟

[Elka Shine]

نورمن گایسلر ، پاسخ به اتهام ، رویۀ 268-269 .




رونالد نش نویسندۀ کتاب « انجیل و یونانیان » میترائیسم را اینگونه توصیف می کند :


« این را به یقین می دانیم که میترایسم ، همانند دیگر رقیبان مرموزِ آن بر اساس افسانه بوده است . پیروان این آئین بر این باور بودند که میترا با بیرون آمدن از صخره ای متولد شد ، در حالی که کارد و مشعلی در دست و کلاهی بر سر داشت . وی ابتدا سر گاو را برید که بدین ترتیب زمینۀ زندگی برای نژاد بشر گردید » . 1


نش در ادامه می نویسد :



« این ادعا که مسیحیت از همان ابتدا تحت تأثیر و نفوذ میترائیسم بوده ، به دلایل متعددی رد شده است . میترائیسم – حداقل در مرحلۀ اولیه اش – هیچ ایده ای راجع به مرگ و رستاخیز خدای خود نداشته و هیچ جایگاهی برای تولد دوباره متصور نبوده است ... در مراحل ابتدایی شیوع این آئین ، موضوع تولد دوباره موضوعی بیگانه نسبت به تصورات اولیۀ آن محسوب می شد ... به علاوه میترائیسم در اصل آئینی نظامی بوده و از این رو تصور نفوذ آن در مردمانی نظیر مسیحیانِ اولیه که اصولاً از امور نظامی و جنگی دوری می کردند بسیار غیرمنطقی به نظر می رسد .

شاید مهمترین نکته ای که در مخالفت با تأثیرپذیری مسیحیت اولیه از میترائیسم بتوان گفت این حقیقت است که اساساً همزمان شمردن این دو ، غلط است . دوران شکوفائی آئین میترائیسم زمانی بود که نسخۀ نهایی کتاب های عهد جدید نوشته شده بود و بسیار دیر بود که میترائیسم تأثیری بر رشد مسیحیت قرن اول میلادی بگذارد » . 2


در واقع محققین و صاحب نظران در زمینۀ مطالعات مربوط به کتاب مقدس و متون کلاسیک ، تمام ادعاهای مبنی بر وابستگی مسیحیت به ادیان مرموز مختلف یا جنبش های عرفانی را مردود می شمارند . 3 دلایلی که این دانشمندان برای انکار خود برمی شمارند عمدتاً به ویژگی تاریخی مسیحیت و قدمت طولانی مدارک عهد جدید برمی گردد که از یک سو فرصت لازم برای رشد افسانه ها را نداده و از سوی دیگر با فقدان کامل هر گونه شواهد تاریخی در تأیید آیین های مرموز مواجه می شویم . همانگونه که سر نورمن آندرسون ، محقق انگلیسی توضیح می دهد :


« تفاوت اساسی بین مسیحیت و آئین های مرموز ، بنیان تاریخی اولی و خصلت افسانه ای دیگری است . خدایان مذاهب اسرارآمیز چیزی جز « تصاویر تیره و تار از گذشته ای خیالی » نبودند ، در حالی که مسیح که رسولان او بشارت می دادند تنها چند سال قبل از نگارش متون عهد جدید ، در میان آنها زندگی کرده و مرده بود . حتی وقتی پولس رسول نامۀ اول خود به قرنتیان را نوشت ، اکثر آن پانصد نفری که شاهدان رستاخیز مسیح بودند در قید حیات به سر می بردند » . 4

یادداشت ها :



1 – Ronald Nash , The Gospel and the Greeks (Dallas: Word Publishing , 1992), 144.
2 – ibid , 147 .
3 – ibid , 119 .
4 – Sir Norman Anderson, Christianity and World Religions (Downers Grove: InterVarsity, 1984), 52-53.

منبع:تاریخ فا