درآميختن تاريخ ميناب با تاريخ شهر هرمز باستانى به گونه ای است که ،در حال حاضر خرابههاى اين شهر در نزديکى شهر ميناب قرار دارد و در واقع اين شهر جاى آن را گرفته است. در سال ۳۲۶ قبل از ميلاد ، اسکندر مقدونى درياسالار خود – نئارخوس (نئارک) – را از طريق مصب سند رهسپار خليج فارس کرد. وى پس از عبور از سواحل مکران به دهانه رودخانه «آدميس» در نزديکى شهر هرمز رسيد و مورد استقبال اهالى شهر قرار گرفت و چندين روز در اين شهر اقامت کرد. عدهاى از مورخان ، بنيانگذارى شهر هرمز کهنه را به اردشير بابکان (پاپکان) ساسانى منسوب مىدانند؛ در صورتى که چندين قرن پيش از آن سپاه اسکندر در اين شهر اقامت داشته است. در حدود سال ۱۰۰۰ ميلادى يکى از شيوخ عمان به نام محمد براى تصرف خليجفارس و سواحل آن هجوم آورد و از نارضايتى اهالى هرمز نسبت به حاکم وقت استفاده کرد و بندر هرموز را تصرف کرد. پس از او ، پسر وى به نام سليمان و سپس فرزندان او حکومت شهر هرمز را به دست گرفتند.
شهرستان میناب
در سال ۱۳۰۰ ميلادى ، جمعى از سواران مغول (نوادگان اميرتيمور گورکانی) به اين شهر حمله کردند و خرابى بسيار به بار آوردند. در نتيجه امير هرمز همراه با مردم شهر ، بندر هرمز را ترک کرده و به جزيره هرمز کنونى مهاجرت نمودند و بدين ترتيب حکومت خشکى هرمز به جزيره جرون منتقل شد. در سالهاى ۱۸۰۴-۱۷۹۳ ميلادى سلطان عمان – سلطان ابن احمد – با حمايت انگليسىها ، حاکميت خود را در گواتر به ناصرخان – حاکم آن ناحيه – تحميل کرد و نفوذ خود را در سواحل مکران گسترش داد و بدينسان سواحل درياى عمان نيز به دست وى افتاد. وى در رويارويى با ايران احتياط مىکرد؛ اما سعى کرد تا اداره بندرعباس و ميناب را نيز به دست آورد. در اين ايام ، آقامحمدخان قاجار به دليل درگيرىهاى داخلى فرصت نکرده بود تا قدرت خود را در جنوب کشور تحکيم نمايد. بدين لحاظ جزاير قشم و هرمز تحت کنترل حکومت عمان قرار داشت.
شهرستان میناب
در سال ۱۸۵۲ با توافق دولت ايران و عمان عهدنامهاى تنظيم شد که طى آن ، اراضى سواحل و جزيرههاى ايران و شهر ميناب مجدداً به مالکيت ايران درآمد.
ميناب امروزى که تاريخ آن با قدمت تاريخى هرمز قديمى درآميخته است ، شهرى آباد و پررونق است. اين شهر يکى از نواحى مستعد کشاورزى استان هرمزگان نيز هست و محصولات جاليزى ، مرکبات و خرماى آن بسيار معروف مىباشد.
درختان انبه
زمین های کشاورزی میناب
شهرستان میناب
در سال ۱۳۰۰ ميلادى ، جمعى از سواران مغول (نوادگان اميرتيمور گورکانی) به اين شهر حمله کردند و خرابى بسيار به بار آوردند. در نتيجه امير هرمز همراه با مردم شهر ، بندر هرمز را ترک کرده و به جزيره هرمز کنونى مهاجرت نمودند و بدين ترتيب حکومت خشکى هرمز به جزيره جرون منتقل شد. در سالهاى ۱۸۰۴-۱۷۹۳ ميلادى سلطان عمان – سلطان ابن احمد – با حمايت انگليسىها ، حاکميت خود را در گواتر به ناصرخان – حاکم آن ناحيه – تحميل کرد و نفوذ خود را در سواحل مکران گسترش داد و بدينسان سواحل درياى عمان نيز به دست وى افتاد. وى در رويارويى با ايران احتياط مىکرد؛ اما سعى کرد تا اداره بندرعباس و ميناب را نيز به دست آورد. در اين ايام ، آقامحمدخان قاجار به دليل درگيرىهاى داخلى فرصت نکرده بود تا قدرت خود را در جنوب کشور تحکيم نمايد. بدين لحاظ جزاير قشم و هرمز تحت کنترل حکومت عمان قرار داشت.
شهرستان میناب
در سال ۱۸۵۲ با توافق دولت ايران و عمان عهدنامهاى تنظيم شد که طى آن ، اراضى سواحل و جزيرههاى ايران و شهر ميناب مجدداً به مالکيت ايران درآمد.
ميناب امروزى که تاريخ آن با قدمت تاريخى هرمز قديمى درآميخته است ، شهرى آباد و پررونق است. اين شهر يکى از نواحى مستعد کشاورزى استان هرمزگان نيز هست و محصولات جاليزى ، مرکبات و خرماى آن بسيار معروف مىباشد.
درختان انبه
زمین های کشاورزی میناب