حوادث ایرانی ناگفته های روز حادثه از زبان پدر آتنا

ســ . پــــروانـہ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/03/15
ارسالی ها
1,860
امتیاز واکنش
26,748
امتیاز
806
سن
24
8347-760.jpg



پدر آتنا دختر پارس آبادی ناگفته هایش را از روز حادثه بیان کرد. او از گفتگویش با اسماعیل رنگرز در روز حادثه گفت، اینکه همان روز اسماعیل برایش زیتون آورده بوده و خواسته که بخرد، اما آتنا مخالفت می کند.

سمیرا حسینی در شرق نوشته است: پرونده مفقودی و قتل آتنا اصلانی، دختر پارس‌آبادی، در حالی روند پلیسی- قضائی را طی می‌کند که پدر این دختر به خبرنگار اعزامی «شرق» به منطقه، می‌گوید، روزها و شب‌های زیادی از کنار رود ارس تا خانه دنبال آتنا گشته درحالی‌که قاتلش در همسایگی آنها بوده‌ است.پدر آتنا که هنوز نتوانسته بر شوک ازدست دادن فرزندش فائق شود، می‌گوید آنچه او را آرام می‌کند هم‌دردی مردم و مسئولان است.

در دو روز گذشته، تعدادی از مقامات رسمی کشور با خانواده آتنا اصلانی همدردی کرده و خواستار رسیدگی سریع به این پرونده شدند. علی لاریجانی، رئیس مجلس و حسن روحانی، رئیس‌جمهوری، از جمله این افراد بودند که در پیام‌های جداگانه به خانواده اصلانی تسلیت گفتند. همچنین اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری، نیز در پیامی اینستاگرامی به خانواده اصلانی و مردم پارس‌آباد تسلیت گفت و ابراز امیدواری کرد به این پرونده هرچه‌زودتر رسیدگی شود.

پدر داغدار آتنا درباره یک‌ماه سخت و پرالتهابی که داشت گفت: به محض اینکه فهمیدم آتنا گمشده‌ است، بلافاصله به پلیس زنگ زدم و کمک خواستم، البته خودم به‌همراه همه دوستان و اقوام منطقه را زیرورو کردیم. آتنا دختر باهوش و زرنگی بود و در کارهای بانکی به من کمک می‌کرد. من کارت بانکی‌ام را می‌دادم و از آتنا می‌خواستم پول‌هایی را که لازم است جابه‌جا کند. زمان حادثه هم کارت بانکی من پیش آتنا بود و گفته ‌بودم پولی جابه‌جا کند، پسر همسایه‌ همراهش بوده است یک عابر‌بانک کار نمی‌کرده و پسر همسایه گفته به عابربانک دیگر برویم. بعد از آن دیگر آتنا را ندیدم. اول فکر کردم شاید چون کارت بانکی من پیش آتنا بوده آن را از او گرفته‌اند و دخترم هم دنبال کارت رفته و گمشده‌ است تا اینکه یک سرباز به من گفت دختری با مشخصات آتنا را دیده و او را صدا زده، اما بچه فرار کرده‌ و به رود ارس رفته‌ است. آتنا از پلیس خیلی می‌ترسید. این حرف سرباز باعث شد من فکر کنم واقعا آن دختربچه آتنا بوده و از کنار رود ارس تا انتهای شهر دنبال آتنا گشتم.

او درباره متهم به قتل هم گفت: این مرد ادعا کرده چون چک داشته و نمی‌توانسته آن را پر کند آتنا را دزدیده تا طلاهایش را بردارد و بعد بچه را کشته‌ ‌است درحالی‌که آتنا دو یا سه میلیون تومان طلا داشت و این حرف دروغ است. ما اصلا با هم ارتباط خاصی نداشتیم. اسماعیل چون پول نزول می‌داد و تریاک می‌کشید، من رابـ ـطه خوبی با او نداشتم. آن روز هم برایم زیتون آورد و خواست که بخرم. آتنا مخالفت کرد. بعد دوباره آتنا را صدا زده‌ بود تا بگوید ترشی را به کس دیگری هم فروخته و با این بهانه بچه را با خودش بـرده و به قتل رسانده است.

پدر آتنا همچنین ادامه داد: تنها خواسته‌ام اعدام قاتل فرزندم است و می‌خواهم هرچه‌زودتر او مجازات شود. آتنا فقط دختر من نبود. او همه ایران را عزادار کرده ‌است و من ضمن تشکر از همدردی مردم، درخواست دارم هرچه‌زودتر قاتل فرزندم اعدام شود.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
116
بالا