•حوادث های بروز•

  • شروع کننده موضوع ραnтea
  • بازدیدها 1,567
  • پاسخ ها 74
  • تاریخ شروع

sαняα

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/07/01
ارسالی ها
69
امتیاز واکنش
174
امتیاز
136
سن
23
محل سکونت
تهران
✍ محاکمه مرد طلافروشی که دست به قتل زد

⬅️ 23 شهریور سال 92 به‌دنبال تیراندازی مرگبار در خیابان دماوند تهران کارآگاهان جنایی در محل که یک شرکت خصوصی بود حضور یافتند و با جسد پسر جوانی به‌ نام فرید روبه‌رو شدند.

◀️ وی که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود با دستور بازپرس کشیک قتل به پزشکی قانونی منتقل و در جریان تحقیقات مشخص شد عامل این جنایت فردی به‌ نام ناصر است که شب حادثه به محل جنایت آمده و پس از درگیری با فرید وی را با شلیک گلوله کشته و از محل گریخته است.

◀️ کارآگاهان جنایی رد متهم فراری را در هتلی در شهر اردبیل پیدا کردند. بلافاصله تیمی از کارآگاهان راهی مخفیگاه متهم شده واو را دستگیر کردند.

◀️ ناصر پس از انتقال به اداره آگاهی به ارتکاب این جنایت اعتراف کرد و گفت: شب حادثه فرید و دوستش یکی از دوستان مرا کتک زده بودند و من هم برای انتقام به آنجا رفتم اما چهار نفر با قمه به طرفم حمله کردند و من نیز برای دفاع از خودم مجبور به تیراندازی شدم.

◀️ ناصر در ادامه گفت: من طلافروش بودم و از مردی به‌ نام مهران طلب داشتم اما او نه تنها پولم را نداد بلکه یکی از دوستانم را نیز با چاقو مجروح کرد. وقتی متوجه ماجرا شدم با اسلحه‌ای که داشتم به آنجا رفتم. دو تیر هوایی شلیک کردم تا آنها را بترسانم.

◀️ در این میان گلوله‌ای به مقتول اصابت کرد. من مقتول (فرید) را نمی‌شناختم و هیچ اختلافی با او نداشتم. به خاطر همین، انگیزه‌ای برای قتل وجود نداشت. بعد از قتل شناسنامه‌ای جعل کرده و به سرعین اردبیل رفتم که آنجا دستگیر شدم.

◀️ این متهم پس از محاکمه به قصاص محکوم شد اما این حکم با مهر تأیید قضات دیوانعالی روبه‌رو نشد. برای همین بار دیگر ناصر صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست قاضی محسن زالی و با حضورقاضی حسن محمدی - مستشار دادگاه - پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند.

◀️ سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و درحالی که قتل فرید را پذیرفت گفت: من قبول دارم که با شلیک اسلحه من کشته شد اما باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم اصلاً هیچ خصومتی با او نداشتم واصلا نمی‌دانستم او بالای پله‌ها ایستاده است.

◀️ وقتی دستم روی ماشه قرار گرفت از مسلح کردن اسلحه اطلاعی نداشتم ونمی‌دانستم وقتی انگشتم روی ماشه است گلوله شلیک خواهد شد. من ناخواسته و بدون اینکه بخواهم شلیک کردم و باعث مرگ مقتول شدم.

◀️ پس از پایان اظهارات متهم قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
 
  • پیشنهادات
  • sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ این مرد 7دقیقه مُرد و بعد زنده شد

    ⬅️ شیو گروال 60 ساله بعد از یک حمله قلبی شدید به مدت 7 دقیقه مرد و دوباره به دنیا بازگشت.

    ◀️ شیو گروال درخانه در حال شام خوردن با همسرش آلیسون بود که دچار حمله قلبی شدیدی شد.

    ◀️ او بعد از 7دقیقه نجات داده شد و زندگی برگشت. شیو اکنون آنچه را در آن دنیا دیده به طور واضح به تصویر کشیده است.

    ◀️ شیو که یک بازیگر است و با همسرش در جنوب لندن زندگی می‌کند در مورد تجربه عجیبش می‌گوید: می‌دانستم که مرده‌ام. آگاه بودم که مغزم در حال مرگ است و برای کمک گریه می‌کردم.

    ◀️ ولی در همان حال اتفاقاتی را خارج از بدنم حس می‌کردم. مثل این بود که در خلا بودم ولی می‌توانستم احساسات و عواطف را درک کنم.

    ◀️ با اینکه می‌دانستم مرده‌ام حس می‌کردم شانس کمی برای برگشتنم وجود دارد. می‌خواستم به زندگی برگردم، به جهان مادی و کنار همسرم. مانند قدم زدن در یک رویا بود. کمی مثل شنا در آب. احساس بی‌وزنی و جدایی از دنیای مادی داشتم.

    ◀️ شیو بعد از تلاش چند دقیقه‌ای ماموران اورژانس به زندگی برگردانده شد و اکنون پس از مرخص شدن از بیمارستان نمایشگاهی برگزار کرده که شامل نقاشی‌هایی است که از تجربیاتش در آن هفت دقیقه که از این دنیا جدا شده بود کشیده است.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ قصاص، پایان تجویز نسخه مرگ برای زن جوان

    ⬅️ مرد جوان که به بهانه گرفتن نسخه خوشبختی از مرد رمال از دوست همسرش پول گرفته و پس از درگیری با این دختر وی را کشته بود، با حکم قضات دادگاه به قصاص محکوم شد.

    ◀️ 16 اسفند سال 95 جنازه زن جوان در بزرگراه حکیم به بزرگراه شهید باکری کشف شد که با ضربه های چاقو کشته شده بود.

    ◀️ در تحقیقات پلیسی روشن شد جنازه متعلق به لیلا 30 ساله است که مدتی قبل، از طریق شبکه های مجازی با پسرجوانی به نام حسین آشنا شده و با وجود مخالفت خانواده اش در مرداد 95 با وی عقد کرده بود؛ ولی پس از مدت کوتاهی متوجه ازدواج قبلی همسرش شده و از وی جدا شده بود.

    ◀️ همچنین فاش شد لیلا پس از مدت کوتاهی تصمیم داشت دوباره به زندگی مشترک برگردد. به همین خاطر از دوستش سحر و همسر وی به نام مهدی برای میانجیگری کمک خواسته بود.

    ◀️ با به دست آمدن این سرنخ سحر و مهدی بازداشت شدند و مهدی لب به اعتراف گشود.

    ◀️ وی هفته گذشته در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: قرار بود برای مقتول نسخه خوشبختی بگیرم و برای این کار دو میلیون تومان لیلا به من داد.

    ◀️ وقتی نتوانستم این کار را انجام دهم، او دومیلیون تومان را خواست که بر سر این پول با هم درگیر شده و او را کشتم.

    ◀️ در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، مهدی را به قصاص محکوم کرد.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ شلیک مرگبار عمو به برادرزاده هایش

    ⬅️ عمویی که با اسلحه شکاری 2 برادر زاده اش را به قتل رسانده بود ، در باوی شناسایی ودستگیر شد.

    ◀️ در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره درگیری منجر به قتل در ۲۰ تیر ماه جاری در شهرستان باوی، بلافاصله عوامل انتظامی به محل درگیری اعزام شدند.

    ◀️ در بررسی های اولیه مشخص شد فردی با سلاح شکاری برادر زاده های خود را مجروح کرده که هر ۲ مجروح بعدا به علت شدت جراحت وارده در بیمارستان فوت کردند.

    ◀️ ماموران پلیس پس از رسیدن به صحنه جرم بلافاصله قاتل را که قصد فرار داشت، شناسایی و دستگیر کردند و در بازرسی از صحنه جرم یک قبضه اسلحه شکاری مورد استفاده در قتل ، کشف و ضبط شد.

    ◀️ قاتل دستگیر شده در تحقیقات پلیس ضمن اعتراف به قتل، انگیزه اش را اختلافات قبلی عنوان کرد، متهم پس از تشکیل پرونده تحویل مراجع قضائی شد.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ ماجرای مسافر مشکوک چه بود که به قتل انجامید؟

    ⬅️ از آن زن خواستم از خودرو پیاده شود و گفتم کرایه نمی‌خواهم اما وی حواسش نبود و به همراه پسرش مدام گریه می‌کرد که...

    ◀️ روز پنجشنبه ( 21 تیر جاری) مأموران کلانتری 134 شهرک غرب در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد 63 ساله‌ای طی یک تصادف و حادثه به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته و یک متهم در رابـ ـطه با این پرونده بازداشت شده است.

    ◀️ با اعلام مراتب به محسن مدیرروستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت، دستور انتقال جسد متوفی به پزشکی قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ و تحقیقات درباره این پرونده صادر شد.

    ◀️ متهم این پرونده که پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود، در اظهاراتش به بازپرس گفت: مسافرکِش هستم و با خودروی پرایدم مسافرکشی می‌کنم، روز حادثه (حدود ساعت 12:30 چهارشنبه 20 تیر) در خیابان درحال تردد بود که زن جوانی به همراه پسر خردسالش اشاره کرد، من مقابل وی توقف کردم و این زن گفت قصد دارد خودرو را در اختیار کرایه کند و قرار شد ساعتی 10 هزار تومان بابت دراختیار بودن به من بدهد.

    ◀️ پس از اینکه زن جوان به همراه پسرش سوار بر پرایدم شد گفت به خیابان توحید در سعادت‌آباد بروم که من از خیابان مهستان به سمت مقصد رفتم اما چند مسیر را اشتباه طی کردم و حدود ساعت 14:30 به خیابان توحید رسیدیم، در خیابان متوقف شدم که زن جوان از من خواست نظاره‌گر صحنه‌ای شوم اما من به او گفتم دنبال شر نیستم که این زن گفت اتفاقی نمی‌افتد و کرایه‌ام را می‌دهم.

    ◀️ وی افزود: بعد از گذشت 20 دقیقه تلفن‌همراه زن جوان به صدا درآمد و وی با تلفنش تماسهای پیاپی گرفت و مدام پیامک می‌زد، من نیز که به قضیه مشکوک شده بودم از او خواستم از خودرو پیاده شود اما گفت تا 10 دقیقه دیگر کارش تمام می‌شود که در این حین فردی با آن زن تماس گرفت و متوجه شدم گفت حکم جلبی که داشته فاقد اعتبار است.

    ◀️ پس از این حرفها زن جوان و پسر خردسالش شروع به جیغ و داد کردند و مدام گریه می‌کردند، آن زن پشت تلفن می‌گفت بعد از هشت ماه توانسته حکم جلب بگیرد و پس از هشت ماه که درخواست طلاق داده هیچ احضاریه‌ای برای وی نیامده، وی به فردی که پشت خط بود می‌گفت چطور ممکن است در یک روز هم حکم جلب صادر شود و همان روز حکم فاقد اعتبار شود.

    ◀️ این مرد جوان اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: ترسیده بودم و از آن زن خواستم از خودرو پیاده شود و گفتم کرایه نمی‌خواهم اما وی حواسش نبود و به همراه پسرش مدام گریه می‌کرد که از من خواست در خیابان دور بزنم و کارش تمام شده است، در اواسط خیابان توحید حین دور زدن بودم که مرد میانسالی با هفت، هشت نفر دیگر فرارسیدند.

    ◀️ آن مرد به طعنه و با لحن مسخره‌آمیز به زن جوان می‌گفت تو می‌خواستی حکم جلب مرا بگیری؟ و تهدید کرد که آن زن را تکه‌تکه می‌کند، آن زن نیز که بسیار ترسیده بود از من خواست و التماس کرد سریعاً از آنجا دور شوم، چون آنها حدود 10 نفر بودند من از آنجا دور شدم که آن زن از من خواست وی را به مقابل کلانتری 134 شهرک غرب بروم، من نیز پایم را روی پدال گاز گذاشتم و به سمت کلانتری رفتم، آن پیرمرد نیز با یک خودروی پژو 405 و دو موتور که هر کدام دو سرنشین داشتند مرا تعقیب کردند تا جایی که کمی بین ما فاصله افتاد و زن جوان گفت در یک کوچه مانده به کلانتری نگه دارم.

    ◀️ وی ادامه داد: من نیز آنجا متوقف شدم که زن جوان گفت سریعاً از آنجا دور شوم و گفت آن مرد میانسال شکاک است و برایم شر درست می‌کند، قصد داشتم از مسیر دیگری بروم تا به روبه‌روی آنها قرار نگیرم اما کوچه بن‌بست بود.

    ◀️ دور زدم و مجدداً به سمت خیابان رفتم، به محض رسیدن به سر کوچه آن مرد با همراهانش سر رسیدند و وی خودش را روی پراید انداخت و روی خودرو آویزان شد، بسیار ترسیده بودم فرمان خودرو را به سمت راست و چپ می‌گرفتم تا اینکه ترمز کردم و آن مرد نقش برزمین شد.

    ◀️ در آن لحظه همراهان آن مرد به من حمله‌ور شد و با مشت و لگد مرا به شدت کتک زدند و اصلاً نپرسیدند چکاره هستم، سرانجام مرا به کتک به کلانتری بردند، من اصلاً آن زن را نمی‌شناختم و قصد کشتن آن مرد را نداشتم اگر می‌خواستم این کار را کنم که به سمت کلانتری نمی‌رفتم.

    ◀️ متهم پس از این اظهارات با دستور محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ ثروت کایلی جنر(مدل آمریکایی) تو ۲۰سالگی به۹۰۰ میلیون دلار رسیده
    حالا واسش کمپین راه انداختن تا ۱۰۰میلیون دلار جمع بشه وتبدیل به جوانترین میلیاردر تاریخ بشه ورکورد زاکربرگ رو بزنه!
    464E595E-7B8B-4EED-83AF-2305E257CCE5.jpeg
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ سرقت سریالی خانم شیک‌پوش از پاساژهای پایتخت

    ⬅️ رئیس کلانتری ۱۲۳ نیاوران از بازداشت خانم شیک پوشی خبر داد که به صورت سریالی از عطر و ادکلن فروشی های شمالی تهران سرقت می کرد.

    ◀️ پنجشنبه هفته گذشته بود که ماموران کلانتری ۱۲۳ نیاوران در مراجعه مرد ادکلن فروش از سرقت شیشه ادکلن گران قیمتی از مغازه اش باخبر شدند.

    ◀️ این مرد مدعی بود در فروشگاهش که واقع در یک پاساژ است زنی با قیافه کاملا موجه و شیک پوش به او مراجعه می کند و در حالیکه از عطر و ادکلن اطلاعات کافی داشته شروع به صحبت و تست کردن عطر ها و پرسیدن قیمت می کند.

    ◀️ این شاکی در اظهارات خود مدعی می شود این خانم که قصد خرید از فروشگاه را داشته سر او را با صحبت کردن و تست انواع ادکلن گرم کرده و از او ادکلنی به ارزش ۳۵۰ هزار تومان را سرقت می کند.

    ◀️ در این مرحله ماموران تجسس کلانتری وارد عمل می شوند و با اطلاعت به دست آمده چهره ظاهری او را متوجه می شوند.

    ◀️ با این اوصاف مشخص می شود متهمه زنی شناخته شده است که از مدتی پیش به این کار روی آورده و چندین مورد شکایت دیگر نیز از او صورت گرفته است. در مرحله بعدی تحقیقات از شاکی خواهش می شود به مجتمع بازگشته تا در صورت دیدن متهم ماموران را سریعا خبر کند و ماموران تجسس کلانتری بعد از این وارد عمل شده و با کسبه و اهالی پاساژ مذکور نیز در این رابـ ـطه صحبت می کنند تا در صورت دیدن متهم آنها را در جریان موضوع قرار دهند.

    ◀️ بالاخره امروز صبح با تماس نگهبان پاساژ ماموران کلانتری در جریان مراجعه دوباره متهمه قرار می گیرند و او را سریعا بازداشت می کنند.

    ◀️ متهم که با وجود فیلم دوربین مداربسته لب به اعتراف گشوده بود توضیح داد که از مدتی پیش با مردی آشنا شده که او را با عطر و ادکلن آشنا کرده و از او خواسته است با روش سرگرم کردن فروشندگان عطر و ادکلن گرانقیمت را سرقت کرده و برایش بیاورد.

    ◀️ سرهنگ آزاد بخت در خاتمه اشاره داشت تحقیقات در رابـ ـطه با این پرونده جریان دارد.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ میترا 2 شناسنامه داشت که اسم 4 شوهر داخلش بود! / شوهر پنجم او را کشت!

    ⬅️ قرار بود به دفترخانه برویم که با میترا بحثم شد، وی چاقویی را که با آن خودزنی کرده بود، روی گلویش گذاشت، من نیز در یک لحظه عصبی شدم، چاقو را از دستش گرفتم و ...

    ◀️ صبح روز گذشته مرد جوانی به نام پدرام با حضور در پلیس آگاهی پایتخت اعلام کرد که همسرش را روز چهارشنبه (20 تیر جاری) در اسلامشهر به قتل رسانده و به خاطر عذاب وجدان تصمیم گرفته خودش را به پلیس معرفی کند.

    ◀️ این متهم پس از اعتراف به قتل همسرش بازداشت شد و پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت.

    ◀️ پدرام درباره جزئیات قتل همسرش به بازپرس امور جنایی تهران گفت: حدود چهار سال قبل با دختری به نام سهیلا ازدواج کردم و صاحب دختر شدم تا اینکه دو سال قبل به دلیل بیماری اعصاب و روان در بیمارستانی بستری شدم و در بیمارستان با دختری به نام میترا که او هم بیماری اعصاب و روان داشت، آشنا شده و تصمیم گرفتم با وی ازدواج کنم.

    ◀️ در نهایت دو سال پس از ازدواج با سهیلا، وی را طلاق داده و با میترا ازدواج کردم، میترا به من گفت پیش از ازدواج با من، دو ازدواج ناموفق داشته اما پس از مدتی متوجه شدم دروغ گفته؛ دو شناسنامه دارد و پیش از ازدواج با من چهار ازدواج ناموفق داشته است که از همان زمان اختلاف بین من و میترا شروع شد و سر همین موضوع با همدیگر قهر کردیم.

    ◀️ وی ادامه داد: یک روز که با هم دعوایمان شده بود، میترا با چاقو خودزنی کرد البته سابقه خودزنی داشت و موادمخدر نیز مصرف می‌کرد، از خانه خارج شد و چند روز قبل از قتل در تماس با من گفت که باید از هم جدا شویم.

    ◀️ من نیز روز حادثه با وی در نزدیکی دادگاه خانواده اسلامشهر قرار گذاشتم که پس از مراجعه به دادگاه گفتند باید قبل از دادگاه به دفترخانه برویم، قرار بود به دفترخانه برویم که با میترا بحثم شد.

    ◀️ وی چاقویی را که با آن خودزنی کرده بود، روی گلویش گذاشت، من نیز در یک لحظه عصبی شدم، چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم، در آن لحظه حواسم جمع نبود، پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم اما نمی‌دانم چه شد که با خودرویم فرار کردم و به تهران آمدم.

    ◀️ پدرام اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: میترا را دوست داشتم و نمی‌خواستم این اتفاق بیافتد، در نهایت موضوع را به مادرم گفتم و چون عذاب وجدان داشتم همراه با مادرم نزد پلیس رفتیم و به قتل اعتراف کردم.

    ◀️ متهم پس از این اظهارات با دستور محسن مدیرروستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت بازداشت شد و با توجه به اینکه قتل در شهر اسلامشهر به وقوع پیوسته بود، پرونده با صدور قرار عدم صلاحیت برای رسیدگی به دادسرای مربوطه در اسلامشهر ارسال شد.
     

    sαняα

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/01
    ارسالی ها
    69
    امتیاز واکنش
    174
    امتیاز
    136
    سن
    23
    محل سکونت
    تهران
    ✍ یک نوجوان حدود 17 ساله با خودروی اچ 30 کراس پدرش با همراهی پنج تن از دوستان خود در همدان تردد می کرد که بر اثر برخورد با درخت راننده و یک سرنشین فوت و سه نفر هم مصدوم شدند.
     

    Nilowx

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/04
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    25
    امتیاز
    21
    سن
    24
    محل سکونت
    تهران
    ✍ راز جوان ورزشکار در بازار ته لنجیهای آبادان!

    ⬅️ جوان آبادانی برای ردگم کنی با لباس ورزشی پای در بازار ته لنجیها می گذاشت و اقدام به فروش مشروبات الکلی می کرد.

    ◀️ چندی قبل اهالی بازار ته لنجیها به رفتارهای پسر جوانی که با لباس ورزشی در بازار رفت و آمد داشت مشکوک شدند و ماموران پلیس را در جریان رفت و آمدهای این پسر جوان قرار دادند.

    ◀️ بدین ترتیب تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند و در گام نخست این جوان آبادانی را تحت نظر قرار دادند و مشخص شد پسر جوان که با لباس ورزشی و یک کوله پشتی در بازار تردد دارد در هیچ باشگاه ورزشی عضویت ندارد.

    ◀️ در ادامه تجسس ها ماموران کلانتری 16 امیرکبیر آّبادان پی بردند پسر جوان در پوشش یک ورزشکار در بازار ته لنجیها اقدام به فروش مشروبات الکلی می کند.

    ◀️ همین کافی بود تا روز جمعه 22 تیرماه این جوان آبادانی که دربازار ته لنجیها در حال پرسه زنی بود دستگیر شود و ماموران در بازرسی کوله پشتی وی مشروبات الکلی زیادی به دست آوردند.

    ◀️ متهم پس از دستگیری ادعا کرد که برای ردگم کنی همیشه لباس ورزشی به تن داشتند و مشروبات الکلی را نیز در کوله پشتی ام قرار می دادم و در سطح بازار اقدام به فروش آن می کردم که دستگیر شدم.

    ◀️ بنا به این گزارش، جوان آبادانی برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفته است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    113
    بالا