اخبار حوادث جدید را از تاپیک RASHA خبرنگار انجمن بخوانید

RASHA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/04/30
ارسالی ها
4,521
امتیاز واکنش
4,207
امتیاز
593
۱۲ مصدوم براثر انفجار منزل مسکونى در فارس

رئیس اورژانس استان فارس گفت: انفجار منزل مسکونی منجر به مصدومیت ۱۲ نفر در شهرستان خرامه شد.

به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، محمد جواد مرادیان اظهار داشت: حادثه انفجار در یک منزل مسکونی ساعت ۲۱ و ۳ دقیقه امشب در شهرستان خرامه در استان فارس رخ داد و ۱۲ مصدوم برجاى گذاشت.

وی افزود: با اعلام حادثه به اورژانس ۱۱۵ بلافاصله نیرو هاى اورژانس به محل اعزام و مصدومان با اقدامات درمانى تکنسین هاى اورژانس به بیمارستان انتقال داده شدند.

مرادیان ادامه داد: حال عمومى ۵ نفر از مصدومان نامساعد گزارش شده است.

علت این حادثه هنوز مشخص نیست.
 
  • پیشنهادات
  • RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    قاتلی که برای دومین بار از قصاص نجات پیدا کرد

    مرد قاتل که یک بار از چوبه دار نجات پیدا کرده بود پس از آزادی بار دیگر مرتکب قتل شد و پرونده‌اش به دادگاه کیفری رفت، اما این بار نیز توانست با جلب رضایت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یابد.
    به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، یاشار که در سال ۷۵ در پی نزاع دسته جمعی پسر جوانی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود پس از دستگیری و محاکمه به قصاص محکوم شد، اما توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم را جلب کند و پس از شش سال حبس از زندان رهایی یابد، اما یاشار پس از آزادی بار دیگر در جریان نزاعی خیابانی فردی را به خاطر چشم در چشم شدن با چاقو به قتل رساند.
    این متهم ۴۰ ساله در نخستین جلسه دادگاه‌اش به قاضی گفت: مدتی پس از آزادی، ناخواسته مرتکب قتل شدم و تقاضای عفو و بخشش دارم. می‌دانم اشتباه بزرگی را مرتکب شدم و حالا از خانواده مقتول می‌خواهم مرا ببخشند.
    اولیای دم که تا پیش از جلسه دادگاه برای او درخواست قصاص کرده بودند با اعلام رضایت از قصاص وی گذشتند، بدین ترتیب این متهم برای دومین بار هم موفق شد رضایت اولیای دم را جلب کند. این متهم که از سال ۸۵ تاکنون در زندان به سر می‌برد با درخواست اعمال ماده ۴۲۹ از قضات دادگاه خواست به وضعیتش رسیدگی کنند.
    او درباره قتل‌هایی که مرتکب شده گفت: من در آستانه جوانی پسری را کشتم، می‌دانم که نادانی کرده‌ام فکر می‌کردم داشتن چاقو برایم ابهت می‌آورد، اما همین چاقو باعث تباه شدن بخش زیادی از زندگی‌ام شد. من متنبه شده‌ام و حالا تقاضای بخشش دارم.
    پس از پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
     

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    دفن جسد دوست زیر راه‌پله خانه/ فرصت را مناسب دیدم تا از او انتقام بگیرم

    تسنیم نوشت: بیژن به سمت راه‌پله رفت، من نیز فرصت را مناسب دیدم تا از او انتقام بگیرم؛ با لوله آهنی از پشت یک ضربه به ...
    26 اردیبهشت 98 خانمی 48 ساله با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از مفقود شدن همسر 55 ساله‌اش به نام بیژن خبر داد.
    پرونده با دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران برای پیدایش فقدانی و کشف حقیقت به اداره یازدهم پلیس جنایی تهران ارجاع شد.
    شاکی پس از حضور در پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: همسرم چند روز قبل برای سرکشی به باغ‌ویلای کرج با خودروی شخصی خود (سوناتا مشکی رنگ) از منزل واقع در محدوده خیابان انقلاب خارج شد و تاکنون بازنگشته است.
    وی افزود: حتی به باغ‌ویلای کرج هم رفتم اما آنجا هم نبود البته به شخصی بنام هرمز که از دوستان صمیمی همسرم است مظنون هستم.
    با انجام اقدامات پلیسی مشخص شد هزمز آخرین شخصی بوده که چندین بار با فقدانی ارتباط داشته و متدیست که ناپدید شده است.
    ناپدید شدن هرمز، ظن کارآگاهان را به وی بیشتر کرد و دستگیری او در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
    در ادامه کارآگاهان اداره یازدهم با بهره‌گیری از روشهای علمی کشف جرم در تاریخ 31 مرداد 98 موفق به شناسایی مخفیگاه هرمز در محدوده خیابان صفا شدند که با هماهنگی بازپرس پرونده، هرمز دستگیر شد.
    هرمز در تحقیقات منکر هرگونه بزه و اطلاع از بیژن بود اما با انجام تحقیقات پلیسی و ارائه دلایل و مدارک چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت تا اینکه در تاریخ سوم شهریور پرده از یک جنایت هولناک برداشت و اعتراف به قتل دوستش کرد.
    هرمز در ادامه تحقیقات گفت: اعتیاد شدید به مواد مخـ ـدر دارم، با مقتول دوست بودم، روز حادثه به وی زنگ زدم تا برای دیدن مقادیری طلاجات خریداری شده توسط من به منزلم (محل جنایت) بیاید و او آمد.
    وی افزود: بیژن پس از گذشت چند دقیقه گفت طلاها قلابی هستند و شروع به تخریب و تحقیر من کرد، این اقدام بیژن باعث شده بود که از وی کینه به دل داشته باشم، گویی با نوچه‌اش رفتار می‌کند تا اینکه خواست برود.
    هرمز درباره نحوه قتل نیز گفت: بیژن به سمت راه‌پله رفت، من نیز فرصت را مناسب دیدم تا از او انتقام بگیرم؛ با لوله آهنی از پشت یک ضربه به سر وی کوبیدم و او از پاگرد به سمت کف راه‌پله افتاد.
    وی ادامه داد: از آنجاییکه ساختمان دو طبقه برای خودم است و فرد دیگری داخل ساختمان نبود، بعد از اطمینان از مرگ بیژن اقدام به دفن جسد وی در زیر راه‌پله کردم، او را پتوپیچ کرده، رویش بتن ریختم و مدتی متواری شدم.
    کارآگاهان پس از شنیدن اظهارات متهم، بلافاصله به همراه تیم بررسی صحنه جرم و بازپرس پرونده راهی محل جنایت شدند که با نشان دادن محل دفن جسد تیمی از آتش‌نشانی وارد عمل شده و با تخریب محل، جسد کشف و برای بررسی به دستور بازپرس پرونده به پزشکی قانونی منتقل شد.
    سرهنگ علی ولیپور گودرزی؛ معاون جنایی پلیس پایتخت، با اعلام این خبر گفت: باتوجه به اعتراف صریح متهم به قتل، وی با صدور قرار قانونی توسط بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران برای انجام تحقیقات تکمیلی و کشف زوایای پنهانی احتمالی پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل قرار گرفت.
     

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    دندانپزشک افسرده خودش را از بالکن پرت کرد

    خراسان نوشت: ساعت 14:30 روز سه شنبه 12 شهریور امسال ماجرای مرگ تلخ دندان پزشک تهرانی به بازپرس ساسان غلامی در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران مخابره شد.
    بدین ترتیب تیمی از ماموران برای تحقیقات پای در محل گذاشتند و با جسد دندان پزشک 37 ساله که از طبقه پنجم ساختمان به حیاط سقوط کرده بود، روبه رو شدند.
    ماموران در ابتدا به سراغ همسر این دندان پزشک رفتند که وی به ماموران گفت: همسرم دندان پزشک است اما دچار بیماری افسردگی بود و در گذشته یک بار با توجه به این که دسترسی راحت به قرص‌ها دارد با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرد که توانستیم او را خیلی زود به بیمارستان برسانیم و از مرگ نجات دهیم.
    وی افزود: همسرم صبح برای رفتن به مطب از خانه خارج شد و یکی از دوستانم نیز قرار بود به مطب همسرم برود که با من تماس گرفت و ادعا کرد شوهرم به مطب نیامده است. نگران شدم و به سرعت از خانه خارج شدم که دیدم همسرم داخل خودرو نشسته و سه بطری آب کنار دستش است که با التماس از او خواستم کار گذشته‌اش را تکرار نکند و در ادامه با هم به داخل خانه بازگشتیم.
    زن جوان ادامه داد: هر دو سرما خورده بودیم، به همین دلیل به آشپزخانه رفتم تا برای ناهار سوپ درست کنم که ناگهان صدای عجیبی شنیدم، به سرعت از آشپزخانه خارج شدم و به سمت بالکن رفتم که دیدم همسرم خودش را به پایین انداخته است.
     

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    ورود پلیس به پرونده حادثه دلخراش ورزشگاه آزادی
    رئیس پلیس پیشگیری پایتخت از بازداشت یکی از پیمانکاران ورزشگاه آزادی پس از وقوع حادثه فوت پسر ۸ ساله در جریان بازی پرسپولیس و نفت آبادان خبر داد.
    به گزارش «تابناک»، سردار کیوان ظهیری رئیس پلیس پیشگیری پایتخت با اشاره به حادثه جان باختن کودک ۸ ساله به دنبال برق گرفتگی در ورزشگاه آزادی تهران اعلام کرد: پس از وقوع حادثه در ورزشگاه آزادی با حضور ماموران کلانتری ۱۴۱ شهرک گلستان و تیم تشخیص هویت، تحقیقات اولیه تحت نظارت مقام قضایی آغاز شد.
    وی تصریح کرد: با دستور قضایی پیمانکار نصب داربست که جوان ۲۷ ساله‌ای بود پس از این حادثه دستگیر شد که هم اکنون در کلانتری بازداشت است و تا ساعاتی دیگر به مرجع قضایی معرفی خواهد شد.
    رئیس پلیس پیشگیری پایتخت خاطرنشان کرد: تحقیقات تکمیلی در راستای شناسایی مقصر یا مقصران احتمالی دیگر در دستورکار است.



     

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    دزد قدیمی: اعدامم کنید، از زندان خسته شده‌ام
    نخستین روز خرداد امسال بود که مردی بیهوش در یک فضای سبز کوچک در منطقه سبلان روی چمن ها افتاده بود و چند مرد هم تلاش می کردند این جوان را به هوش بیاورند اما بی فایده بود به همین دلیل در تماس با اورژانس درخواست کمک کردند.
    به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، مرد بیهوش به بیمارستان منتقل شد و زمانی که به هوش آمد از این که روی تخت بیمارستان بود شوکه شد و وقتی به دنبال موبایل و مدارکش گشت فهمید که وسایلش به سرقت رفته است.
    تیمی از ماموران کلانتری ۱۰۶ نامجو برای تحقیقات به بیمارستان رفتند و از مرد جوان که به هوش آمده بود تحقیق کردند.
    مرد جوان که مسعود نام دارد به پلیس گفت: چند روز قبل با یک مرد ۵۱ ساله که چهره‌ای آراسته و فریبنده داشت آشنا شدم، او ادعا می کرد که وضعیت مالی خوبی دارد. در زمان کوتاهی با چرب زبانی‌هایش اعتمادم را جلب کرد تا جایی که رمز کارت بانکی ام را می دانست و هیچ وقت فکر نمی کردم این مرد آرام نقشه شومی در ذهنش طراحی کرده است.
    مسعود ادامه داد: روز گذشته همراه مرد فریبکار بودم که پیشنهاد یک لیوان چای داد و خودش به سمت یک کیوسک روزنامه فروشی رفت و دو لیوان چای گرفت. سپس در داخل فضای سبز شروع به خوردن چای کردیم و بعد از آن متوجه هیچ چیز نشدم تا این که بیدار شدم و خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.
    این مرد گفت: بعد از به هوش آمدن فهمیدم که موبایل و مدارکم به سرقت رفته و حساب بانکی ام نیز خالی شده است.
    با توجه به ادامه سرقت ها به شیوه بیهوشی،کارآگاهان آلبوم مجرمان سابقه دار را پیش روی طعمه‌های مرد فریبکار قرار دادند که خیلی زود شهرام ۵۱ ساله از سوی طعمه ها شناسایی شد. همین کافی بود تا ردیابی ها برای دستگیری این سارق سابقه‌دار آغاز شود و کارآگاهان در ردیابی‌ها پی بردند که این سارق در مسافرخانه ها زندگی می کند و برای این که دستش رو نشود، هر روز محل استراحت اش را تغییر می‌دهد.
    ردیابی‌ها ادامه داشت تا این که ماموران پی بردند شهرام در یک مسافرخانه در نزدیکی میدان راه آهن پنهان شده است. کارآگاهان ساعت ۸ صبح ۶ شهریور امسال موفق به دستگیری سارق سابقه دار شدند و در بررسی از مخفیگاه شهرام 10 میلیون تومان تراول به دست آمد.
    شهرام پس از دستگیری به سرقت هایش اعتراف کرد و مالخر گوشی های سرقتی را که در خیابان شوش بود، لو داد. ماموران نیز در یک قرار صوری، مالخر مسن را دستگیر کردند.
    گفت و گو با سارق قدیمی
    این مرد که چهره آرام و خونسردی دارد، ادعا می کند خانواده اش او را از خانه بیرون کرده اند و چون هیچ حمایتی نشده مجبور به سرقت شده است.
    سابقه داری؟ بله، سه یا چهار بار به زندان رفتم.
    آخرین بار کی زندان بودی؟ فکر کنم سه سال زندان بودم، آخر سال گذشته آزاد شدم.
    الان به چه جرمی دستگیر شدی؟ سرقت به شیوه بیهوشی.
    چطور با این شیوه آشنا شدی؟ در گذشته یکی از دوستانم به این شیوه سرقت می کرد و از او این شیوه و شگرد را یاد گرفتم.
    سوژه هایت را چطور شناسایی می کردی؟ با آن ها طرح دوستی می ریختم و بعد از آن در فرصتی مناسب با داروی بیهوشی نقشه ام را اجرا می کردم.
    داروی بیهوشی را چطور به آن ها می دادی؟ بعد از این که به من اعتماد می کردند، به بهانه خوردن چای در فضای سبز، داخل لیوان آن ها دو قرص لورازپام می‌ریختم و بعد از این که چای مسموم می خوردند بیهوش می شدند.
    چه چیزی سرقت می کردی؟ موبایل و کارت عابربانک.
    رمز کارت را چطور به دست می آوردی؟ خودشان به من می دادند، چون اعتماد کرده بودند رمز کارتشان را هم اعلام می کردند.
    چقدر پول به دست آوردی؟ 15 میلیون تومان.
    چرا دزدی می کردی؟ می خواستم یک اتاق کرایه کنم و به پول نیاز داشتم.
    موبایل را به چه قیمتی می فروختی؟ ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان.
    زندان برایت مهم نیست که دوباره دزدی می کنی؟ نمی دانم چرا وقتی از زندان آزاد می شوم یادم می رود از چه جایی بیرون آمدم، به قول زندانیان قدیمی و سابقه دار پشت در زندان نوشته: «یادم تو را فراموش.»
    تا کی می خواهی دزدی کنی؟ دیگر دزدی نمی کنم.
    یعنی آزاد شوی دنبال سرقت نمی روی؟ من از بازپرس پرونده ام می خواهم که نامه اعدامم را بزند و خودم هم امضا می کنم که با رضایت خودم بوده است، چون دیگر نمی خواهم آزاد شوم و خسته شده ام.
    چرا؟ تا خانواده‌ام راحت شوند.
    چطور وارد دنیای تبهکاران شدی؟ ۲۰ ساله بودم که با دوستانم به دزدی رفتیم و دستگیر شدم. بعد از این که آزاد شدم، خانواده ام مرا طرد کردند و همین باعث شد به سرقت هایم ادامه دهم. چون دزدی کرده بودم دیگر اجازه بازگشت را به من ندادند و از خانه بیرونم کردند.
    ازدواج کرده ای؟ نه.
     

    RASHA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/30
    ارسالی ها
    4,521
    امتیاز واکنش
    4,207
    امتیاز
    593
    اعتراف پسرگیلانی در بازسازی صحنه جنایت: اعضای خانواده ام را بخاطر تصاحب اموال پدرم کشتم


    ایران نوشت: پسر جوان که در قتل عامی خانوادگی با همدستی دوستش 5 نفر را کشته بود در بازسازی صحنه قتل انگیزه خود را از این جنایت تصاحب اموال پدر و بدبینی به خانواده عنوان کرد.

    این جنایت فجیع خانوادگی نیمه شب دوشنبه 6 آبان در خانه‌ای واقع در روستای گورابسر کوچصفهان رخ داد. پسر خانواده که ماجرای قتل را به پلیس خبر داده بود گفت: «من ساعت 10 شب با ماشین پدرم به همراه دوستانم به رشت رفتم و حدود ساعت 2 نیمه شب برگشتم اما هر چه در زدم کسی جواب نداد. نگران شدم و از دیوار بالا رفتم و وارد خانه شدم ناگهان اجساد خونین پدر، پدر بزرگ، مادر، خواهرم و دوستش را که آن شب میهمان خانه ما بود در اتاق‌ها دیدم.»
    با گزارش جنایت به بازپرس ویژه قتل رشت و تیم تحقیق، بررسی‌های تخصصی آغاز شد نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد پدربزرگ 80 ساله، پدر و مادر 50 ساله، دو دختر 20 ساله(دختر خانواده و دوست دانشجویش که اهل اردبیل بود)ساعاتی قبل در حالی که در دو ساختمان قدیمی و نوساز خانه حضور داشتند با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند همچنین مشخص شد پدر خانواده از برنج فروشان سرشناس منطقه بوده و وضع مالی خوبی داشتند.
    با توجه به اینکه آثاری از درگیری و سرقت در خانه وجود نداشت و دوربین‌های مداربسته خانه نیز به عمد خاموش شده بودند، فرضیه ارتکاب قتل از سوی یک آشنا قوت گرفت و تنها پسر خانواده بازداشت شد.
    اعتراف به قتل عام خانواده
    تحقیقات پلیس برای رمزگشایی از این پرونده ادامه داشت تا اینکه سرانجام چند ساعت بعد پسر 22 ساله خانواده مهر سکوت را شکست و راز قتل خانواده‌اش را با همدستی دوستش فاش کرد. بدین ترتیب ساعتی بعد دوستش نیز دستگیر شد.
    متهم در بازجویی‌ها به مأموران گفت: «با خانواده‌ام اختلاف داشتم به‌همین خاطر نقشه قتل‌شان را کشیدم. با یکی از دوستانم نیز موضوع را مطرح کردم و قرار شد مالکیت یک مغازه را به او بدهم تا در این ماجرا کمکم کند. دوستم چند ساعت قبل‌تر به خانه ما آمده و در جایی پنهان شده بود. مادر، خواهرم و دوستش که برای تعطیلات به خانه ما آمده بود در ساختمان نوساز بودند و پدر و پدر بزرگم در خانه قدیمی حضور داشتند. ساعت حدود 9 و نیم شب بود که دوربین‌ها را از برق کشیدم. اول خواهرم و دوستش را کشتم و بعد به سراغ مادر و پدر و پدربزرگم رفتیم و آنها را هم کشتیم.»
    سرهنگ رحیم شعبانی - رئیس پلیس آگاهی گیلان- گفت: «متهم مدعی است به خاطر پول و اختلاف با پدر و مادرش دست به این جنایت زده و دوست خواهرش را نیز برای اینکه وی را لو ندهد کشته است.»

    بازسازی صحنه قتل
    جان احمد آقایی- معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری‌ کل گیلان- نیز گفت: صبح دیروز صحنه قتل از سوی متهمان بازسازی شد و پسر این خانواده که اعتیاد و مشکل روانی ندارد انگیزه خود را از این جنایت‌ها خشونت و بدبینی شدیدی که نسبت به خانواده خود داشت عنوان کرده است.وی در ادامه به بیان ریشه‌های وقوع این جنایت پرداخت و افزود: عدم تربیت و مسئولیت‌پذیری از طرف مادران می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی در یک فرد شود و او را به چنین وضعیتی برساند لذا خانواده‌ها بایستی در تربیت صحیح فرزندان خود بکوشند.

    اظهارات یکی از همسایه‌ها
    یکی از همکاران پدر خانواده که در همسایگی آنها نیز سکونت دارد درباره این جنایت گفت: «از سال‌ها قبل «صفرعلی پرهیزکار» را می‌شناختم. مغازه برنج فروشی داشت و وضع مالی اش بسیار خوب بود. پسرش را هم بارها دیده بودم. دانشجو بود و باشگاه ورزشی می‌رفت. به‌نظر پسر خوب و آرامی می آمد. صفرعلی همین پسر و دختر را داشت. البته از مشکلات خانوادگی‌شان خبری ندارم اما خیلی مقرراتی بود و برای بچه‌هایش سختگیری می‌کرد به‌عنوان مثال گفته بود فرزندانش باید سر ساعت 8 در خانه باشند. نمی‌دانم شاید همین سختگیری‌ها کار را به اینجا کشاند.»
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    124
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    120
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    275
    بالا