اخبار حوادث جدید را از تاپیک RASHA خبرنگار انجمن بخوانید

[RASHA]

مزاحمت اینستاگرامی مرد ۶۰ ساله برای دختر نوجوان
فردی به پلیس فتا مراجعه و با طرح شکایت بیان کرد شخصی ناشناس برای دختر نوجوانش در شبکه اجتماعی اینستاگرام ایجاد مزاحمت کرده که این کار باعث برهم‌خوردن آرامش روانی و افسردگی دختر او شده است.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه شرق، سرهنگ «علی کریمی»، رئیس‌پلیس فتای استان کرمانشاه، دراین‌باره گفت: پس از تحقیقات اولیه از شاکی و بررسی موضوع، تلاش برای شناسایی متهمان به صورت ویژه در دستور کار تیمی از کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت؛ دراین‌باره ابتدا فردی که یک پسر جوان بود، شناسایی و با هماهنگی مقامات قضائی به پلیس فتا احضار شد. پسر جوان با مشاهده مدارک و مستندات بیان کرد مدتی قبل برای پدر مسنش شبکه اجتماعی اینستاگرام را نصب کرده و پیج فرد مزاحم در اختیار پدرش است.

این مقام انتظامی گفت: با توجه به شواهد جدید با هماهنگی مقام قضائی متهم ۶۰ ساله شناسایی و با هماهنگی مقام قضائی دستگیر شد. متهم ابتدا منکر جرمش شد، اما پس از مشاهده مستندات انکارناپذیر به این جرم اعتراف و اذعان کرد تحت تأثیر جذابیت شبکه اجتماعی اینستاگرام قرار گرفته است و به دلیل کنجکاوی با دختر نوجوان شاکی از این طریق آشنا شده و ارتباط مجازی بدون ملاقات حضوری برقرار کرده است.

 

[RASHA]

۳ کشته در آتش سوزی سمند در آذربایجان‌شرقی

سخنگوی اورژانس آذربایجان‌شرقی گفت: به دنبال واژگونی و آتش گرفتن خودروی سواری سمند ۳ نفر جان خود را از دست دادند و یک نفر دیگر مصدوم شد.

به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، وحید شادی نیا اظهار داشت: این حادثه عصر امروز در محور عجب‌شیر - بناب رخ داد.

وی ادامه داد: با اعلام این سانحه به مرکز اورژانس بلافاصله کارشناسان مرکز به محل اعزام شدند و مرگ سه نفر را در این سانحه تایید کردند.

وی اضافه کرد: یک مصدوم حادثه با اقدامات پیش بیمارستانی توسط کارشناسان اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.

 

[RASHA]

انتقام اینستاگرامی از همکار بدهکار
رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات فرماندهی انتظامی همدان گفت: بی توجهی یک همکار نسبت به پرداخت بدهی معوق موجب انتقام جویی تلگرامی طلبکار با ایجاد صفحه جعلی در اینستاگرام شد.
به گزارش «تابناک»، سرهنگ فیروز سرخوش نهاد روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا بیان کرد: در پی مراجعه شهروند همدانی به پلیس فتا به خاطر هتک حیثیت در شبکه اجتماعی اینستاگرام رسیدگی این موضوع در دستور کار کارشناسان قرار گرفت.
وی اضافه کرد: به گفته شاکی صفحه جعلی با مشخصات و عکس وی در شبکه اجتماعی اینستاگرام ایجاد شده که حاوی مطالب و تصاویر نادرست و کذب است.
رئیس پلیس فتا همدان توضیح داد: متهم پس از راه اندازی این صفحه اقدام به ارسال پیام برای دوستان و آشنایان شاکی کرده و موجب ناراحتی و سلب آسایش از شاکی شده است.
سرهنگ سرخوش نهاد بیان کرد: با پیگیری های فنی و اطلاعاتی، متهم این پرونده شناسایی و پس از دریافت حکم قضایی دستگیر و به پلیس فتا منتقل شد.
وی اظهار داشت: متهم که از همکاران شاکی بود ابتدا منکر هر گونه تخلف بود اما پس از مواجهه با ادله های انکار ناپذیر به جرم خود اعتراف کرد.
رئیس پلیس فتا افزود: انگیزه متهم از انتقام جویی در فضای اینستاگرام، طلب مالی از شاکی و بی توجهی وی در پرداخت بدهی خود بوده است.
سرهنگ سرخوش نهاد تاکید کرد: انتشار اطلاعات خصوصی افراد از جمله فیلم، صوت و عکس برابر قانون عمل مجرمانه بوده و پلیس فتا با اینگونه جرائم با جدیت برخورد می کند.

 

[RASHA]

معمایی پیچیده؛ راز جسد نوجوان تهرانی رها شده روی ریل قطار چه بود؟
به گزارش فرتاک نیوز،
ساعت 6 صبح یازدهم تیر امسال، مردی از اهالی منطقه کاووسیه شهر قدس در تماس با اورژانس و پلیس، از کشف جسد پسر نوجوانی روی ریل راه‌آهن خبر داد. با حضور مأموران در محل مشخص شد جسد متعلق به پسر 17 ساله‌ای به‌نام «محمدرضا» است که روی پایش جراحتی وجود داشت و کوله پشتی و وسایلش نیز کنارش بود.
کارآگاهان در تحقیقات میدانی همچنین دریافتند پسر نوجوان شب قبل قرار بود به خانه خواهرش در همان حوالی برود اما هرگز به آن سوی ریل نرسیده بود.
با توجه به مرگ مشکوک محمدرضا، به دستور بازپرس، جسد او برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. همزمان نیز با توجه به فرضیه قتل تحقیقات جنایی در این باره آغاز شد.
پدر «محمدرضا» در این باره به خبرنگار «ایران» گفت: «محمدرضا» تنها پسر و آخرین فرزندم بود و برای همه اعضای خانواده عزیز بود. آن شب قرار بود به خانه خواهرش برود. نزدیک ساعت 10 صبح نیز با او تلفنی صحبت کرده بود. اما بعد از آن دیگر هیچ کس از او خبری نداشت. من آن موقع شهرستان بودم و خانواده‌ام بدون اینکه به من چیزی بگویند تا 4 صبح همه جا را گشته بودند اما هیچ اثری از پسرم نبود. تا اینکه ساعت 6 صبح یکی از همسایگان که برای نماز بیدار شده بود متوجه جسد شده و با پلیس و اورژانس تماس می‌گیرد. پسرم را در آن محل می‌شناختند و دختر و دامادم را خبر کرده بودند و آنها با من تماس گرفتند.»

این پدر داغدیده ادامه داد: «یک دست محمدرضا کبود و داخل ران یکی از پاهایش نیز زخمی شده بود اما جراحت دیگری نداشت. موبایل و کیف پولش نیز همراهش بود و فقط انگشتر طلایی که دستش بود را دزدیده بودند. یکی از همسایه‌های دخترم می‌گفت دو نفر را بالای سر پسرم دیده بود. پسرم آزارش به هیچ کسی نمی‌رسید نمی‌دانم چرا این بلا را سرش آورده‌اند. شک ندارم که او را کشته‌اند. ما شکایت کردیم و امیدوارم پلیس بتواند قاتل پسرم را پیدا کند.»

جسد روی ریل رها شده بود

سرهنگ مهدی سرپناه، معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران درباره تحقیقات این پرونده به خبرنگار ما گفت: «هنوز منتظر تکمیل تحقیقات هستیم. این منطقه سه ریل قطار دارد که دو تا برای رفت و یکی مسیر برگشت است و ریل وسطی برای تغییر مسیر قطار به سمت ایستگاه تعبیه شده است. جسد نیز روی همین ریل رها شده بود اما از آنجا که هیچ قطاری از این ریل عبور نکرده بود جسد آسیب ندیده بود. براساس نظریه اولیه پزشکی قانونی، این فرضیه که پسر نوجوان با بدنه کناری قطار در حال حرکت برخورد کرده و جان خود را از دست داده است وجود دارد اما همچنان در انتظار نظر قطعی پزشکی قانونی هستیم. در تحقیقات میدانی فردی مدعی شد که پسر نوجوان سوار برخودرویی از محل دور شده است و خانواده‌اش نیز اصرار دارند که فرزندشان به قتل رسیده است. ما نیز همزمان با تحقیقات، منتظر نظریه قطعی پزشکی قانونی هستیم تا معمای این مرگ مشکوک حل شود.»

 

[RASHA]

آتش‌سوزی در بازار تهران/۳۰ نفر نجات یافتند

ایسنا نوشت: سخنگوی آتش‌نشانی تهران از آتش‌سوزی در بازار تهران خبر داد.
ملکی، سخنگوی آتش‌نشانی تهران گفت: ساعت ۱۶:۲۷ امروز طبقه سوم یک پاساژ تجاری در بازار سیدولی تهران آتش‌ گرفت که بر اثر این حادثه تعدادی از کارگران در مغازه‌ها گرفتار شدند.
او ادامه داد: متاسفانه چیدمان اجناس که شامل کیف و کفش می‌شد منجر به گسترش آتش‌سوزی در پاساژ و مانع از خروج کارگران شده بود.
ملکی گفت: در این حادثه دو نفر دچار مصدومیت جزئی شده و ۳۰ کارگر هم توسط آتش‌نشانان نجات پیدا کردند.

 

[RASHA]

ریزش ساختمان سه طبقه در خیابان ظفر
سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از وقوع حادثه آوار در یک ساختمان در حال تخریب در خیابان شهید دستگردی (ظفر) خبر داد.

به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، جلال ملکی درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: ساعت ۱۶ و ۵۸ دقیقه ظهر امروز یک مورد حادثه آوار در یک ساختمان در حال تخریب به سامانه ۱۲۵ آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران اعلام شد که بلافاصله در پی آن سه ایستگاه به همراه جرثقیل خودرو پشتیبانی به محل اعزام شدند. عوامل شهرداری، ستاد بحران و هلال احمر نیز در محل حادثه حضور پیدا کردند.

وی با بیان اینکه محل حادثه یک ساختمان سه طبقه قدیمی و در حال تخریب بود، گفت: اطلاعات اولیه حاکی از آن است که کارگران در بخش جنوب شرقی این ساختمان سه طبقه در حال کار بودند که یکباره این بخش تخریب و کارگران زیر آوار محبوس می‌شود. در لحظات اولیه حضور آتش‌نشانان در محل حادثه یکی از کارگران از زیر آوار خارج شد. وی در اظهارات خود مدعی شد که سه نفر دیگر نیز زیر آوار ناشی از تخریب این ساختمان هستند.

به گفته سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران حجم آوار ناشی از ریزش این ساختمان قدیمی بسیار زیاد است و با توجه به سست بودن بنا آتش‌نشانان با احتیاط کامل در حال انجام آواربرداری هستند.

در ادامه مرتضی سلیمی -رییس سازمان امداد و نجات هلال احمر - از اعزام دو تیم واکنش سریع، ٣ تیم سگ‌های زنده یاب و یک تیم آوار به محل حادثه ریزش آوار ساختمان در حال تخریب برای یافتن کارگران محبوس شده خبر داد.

 

[RASHA]

فوت مشکوک تازه عروس تهرانی
رئیس کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا از دستگیری مردی به ظن قتل همسرش در محدوده این کلانتری خبر داد و گفت: تا اعلام نتیجه دقیق پزشکی قانونی متهم بنابر نظر دستگاه قضائی در بازداشت به سر خواهد برد.
به گزارش «تابناک» به نقل از میزان، سرهنگ سرافراز احمدی در تشریح این خبر بیان داشت: ساعت ۱۳ روز گذشته ماموران عملیات کلانتری در جریان فوت مشکوک زن جوانی در محدوده این کلانتری قرار گرفتند و با حضور سریع در محل و تایید فوت این خانم، بازپرس کشیک قتل پایتخت را نیز در جریان موضوع قرار دادند.
وی ادامه داد: براساس تحقیقات اولیه مشخص شد آثار ضرب و جرح بر روی سر این خانم جوان است که در ادامه پرونده‌ای در این زمینه تشکیل شد و بازجویی‌های اولیه از شوهر این فرد انجام شد.
مظنون ۳۹ ساله پرونده به ماموران گفت: ۱۰ سال است با همسرم همکار می‌باشم و به تازگی حدود یک هفته بود که با هم ازدواج کرده و ماه عسل را چند روزی به گرجستان رفته بودیم که بعد از اتمام سفر، به تهران بازگشتیم که با تهیه این خانه قصد بازسازی آن را برای ادامه زندگی داشتیم.
متهم در ادامه بیان داشت: همسرم به سرویس بهداشتی مراجعه کرده بود که صدای زمین خوردن او را شنیدم و وقتی بالای سر او رفتم دیدم از حال رفته و سرش به شیر آب خورده است که پس از آن روی کف توالت افتاده بود؛ من او را بیرون کشیدم و سریعا با اورژانس تماس گرفتم که با رسیدن آن‌ها مشخص شد همسرم فوت شده است.
با نظر بازپرس کشیک قتل پایتخت جسد برای تعیین علت اصلی فوت به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای مشخص شدن زوایای پنهان ماجرا در جریان است.

 

[RASHA]

اعتراف به یک قتل دیگر در پای چوبه دار!
جوان ۲۴ ساله‌ای که با اعتراف به قتلی دیگر پای چوبه دار، اجرای حکم قصاص نفس خود را حدود یک هفته به تاخیر انداخت، بالاخره سپیده دم نوزدهم مرداد در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، هشتم خرداد سال ۹۵، نزاع خونینی در بولوار عمار یاسر مشهد رخ داد که طی آن مرد ۳۳ ساله‌ای با ضربات مهلک چاقو به قتل رسید و عامل جنایت از صحنه حادثه گریخت. دقایقی بعد با حضور قاضی سیدجواد حسینی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد در زمان وقوع حادثه) تحقیقات گسترده‌ای برای شناسایی و دستگیری ضارب آغاز شد.
بررسی‌های مقدماتی نشان می‌داد که جوان ۲۱ ساله‌ای به نام فرهاد به دلیل خصومت‌های قبلی، دست به جنایت زده و از محل گریخته است. به همین دلیل و با دستور قاضی وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، عملیات دستگیری متهم فراری در دستور کار پلیس قرار گرفت تا این که سه روز بعد یکی از کارآگاهان اداره جنایی با تماس تلفنی قاتل فراری روبه رو شد که خودش به افسر پرونده زنگ زده بود!
این متهم که نشانی محل حضورش در قله یک کوه را به کارآگاه سلطانیان (افسر وقت پرونده قتل) داده بود، دستگیر و پای میز عدالت ایستاد. «فرهاد» که به سوالات قاضی حسینی پاسخ می‌داد در تشریح ماجرا گفت: من از شش سال قبل و زمانی که ۱۵سال بیشتر نداشتم، از «الف» وحشت داشتم. او چنان زهرچشمی از من گرفته بود که اکنون حتی از دیدن جسد او هم می‌ترسم! آن زمان من در کلاس دوم راهنمایی درس می‌خواندم که شبی «الف» و چند تن از دوستانش به دلیل اختلافی که با عموهایم داشتند، به منزل ما هجوم آوردند.
نیمه‌های شب بود و من به او التماس می‌کردم که آینده خواهرانم را خراب نکند، ولی گوش او بدهکار این حرف‌ها نبود. در طول این سال ها، مدام از من باج گیری می‌کرد. من قصاب بودم و او همیشه پول هایم را می‌گرفت و تنها مبلغ اندکی را به من باز می‌گرداند، اگرچه تحمل زورگویی‌های او برایم سخت بود، ولی چاره‌ای جز گوش کردن به حرفش نداشتم.
روز‌ها به همین ترتیب سپری می‌شد تا این که چند روز قبل، با موتورسیکلت آپاچی سر کوچه ایستاده بودم که صدای «الف» را از طبقه دوم منزل «ب» شنیدم. منزل او پاتوق معتادان بود و من چند بار به او گفته بودم که کسی را به منزلش راه ندهد، ولی او گوش نکرد. آن روز ظهر «الف» حال طبیعی نداشت و در حالی که چاقویی را در دست اش می‌فشرد، فریاد می‌کشید. او شیشه کشیده بود و در حال و هوای دیگری بود. وقتی داخل حیاط منزل «ب» چاقو را در دست اش دیدم، خیلی ترسیدم. چاقو را از داخل غلاف آن بیرون کشیدم که غلاف در دست «الف» ماند. او مرا گرفته بود که مجبور شدم چند ضربه به شکم‌اش بزنم تا مرا رها کند.
متهم در پاسخ به سوال قاضی حسینی که پرسید، تو که از او می‌ترسیدی چرا فرار نکردی؟ گفت: نتوانستم فرار کنم، از او کینه داشتم، اعصابم خرد شده بود. پس از آن هم چاقوی خون آلود را برداشتم و سوار بر موتورسیکلت فرار کردم، ولی قصد کشتن اورا نداشتم. اگر من او را نمی‌زدم، او که آدم خطرناکی بود مرا با چاقو می‌زد.
متهم این پرونده جنایی درباره ماجرای خودکشی نیز گفت: وقتی فهمیدم که «الف» را کشته ام، ناراحت بودم تا این که غروب دوشنبه نامه‌ای نوشتم و به قصد خودکشی به قله یکی از کوه‌های اطراف مشهد رفتم تا خودم را از کوه پایین بیندازم، اما در آخرین لحظات به یکی از دوستانم زنگ زدم. او وقتی از قصد من آگاه شد، شماره تلفن پلیس آگاهی را به من داد و گفت، قبل از این کار با پلیس تماس بگیر. من هم با پلیس تماس گرفتم، کارآگاه سلطانیان را ندیده بودم، ولی وقتی با اوصحبت کردم، آرامش خاصی یافتم. او مرا دلداری داد، طوری که پدرم تاکنون با من صحبت نکرده بود.
او گفت: با خودکشی آخرت خودت را هم خراب می‌کنی! تو باید محاکمه شوی و قانون درباره ات تصمیم بگیرد، اما در عین حال نباید انسان امیدش را از دست بدهد. بعد از آن هم از طریق تلفن مرا به قاضی مرتبط کرد که او نیز با توصیه‌هایی سعی در منصرف کردن من از خودکشی داشت و تاکید کرد: انسان نباید به خاطر رهایی از گناهی که مرتکب شده، گـ ـناه بزرگ تری مرتکب شود. چرا که خودکشی از گناهان کبیره است. پس از آن تصمیم گرفتم خودم را تسلیم قانون کنم. به همین دلیل هم آدرس خودم را به افسر آگاهی دادم و آن‌ها مرا در حالی که از خودکشی منصرف شده بودم، به اداره جنایی منتقل کردند.
در پی اعترافات صریح متهم به قتل احمد (مرد ۳۳ ساله) وی صحنه جنایت را نیز بازسازی کرد و بدین ترتیب این پرونده جنایی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت. قضات این شعبه نیز پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه، رای به قصاص نفس متهم دادند که رای صادر شده در شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور نیز تایید و برای اجرای حکم به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد.
با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم قصاص، متهم این پرونده جنایی حدود ۱۰ روز قبل پای چوبه دار رفت تا «حکم مرگ» درباره وی اجرا شود، اما زمانی که ماموران اجرا، طناب دار را به گردن وی آویختند او ناگهان فریاد زد دست نگه دارید! من یک قتل دیگر هم انجام داده ام! قاضی زرگر (قاضی با تجربه اجرای احکام) با شنیدن این اظهارات، دستور توقف اجرای حکم را صادر کرد و این گونه طناب دار از گردن قاتل ۲۴ ساله باز شد!
او مقابل قاضی زرگر ایستاد و گفت: چندین ماه قبل از آن که دستم به خون «احمد» (مرد ۳۳ ساله) آلوده شود، در یک پرونده دیگر جنایی نیز متهم به قتل بودم، اما بعد از مدتی که در بازداشت به سر می‌بردم، اتهام قتل به اثبات نرسید و من از زندان آزاد شدم! ولی در آن نزاع مرگبار حضور داشتم و در منطقه جیم آباد مشهد، صاحب سگی را که به پلنگ معروف بود، کشتم!
با آن که قاضی اجرای احکام از قبل در جریان پرونده قرار داشت و می‌دانست که متهم برای فرار از مجازات قصاص نفس، چنین ادعایی را پای چوبه دار مطرح می‌کند، اما باز هم برای آن که با احتمال بسیار ضعیف خونی پایمال نشود، با هماهنگی قاضی عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی در اجرای احکام مشهد) اجرای حکم قصاص فرهاد را به تعویق انداخت تا اظهارات او دوباره مورد بررسی‌های دقیق قضایی قرار گیرد.
بدین ترتیب فرهاد باز هم به شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد اعزام شد تا بازپرس ویژه قتل عمد موضوع را مورد کنکاش‌های قضایی قرار دهد، اما مقام قضایی پس از مطالعه دوباره اوراق پرونده و شنیدن اظهارات فرهاد (محکوم به قصاص نفس) متوجه شد که او به خاطر حضورش در نزاع مرگبار منجر به قتل در این پرونده، به دروغ اعترافاتی می‌کند تا خود را برای مدتی از چنگ مرگ رها کند! در عین حال قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب باز هم او را مورد بازجویی‌های تخصصی قرار داد و اعترافات جدید او را با محتویات پرونده و اعترافات دیگر متهمان به قتل سنجید که در نهایت مشخص شد محکوم به قصاص با آن که در نزاع شرکت داشته است، اما قاتل نیست.
این گونه بود که متهم ۲۴ ساله این پرونده برای بار دوم در سپیده دم روز نوزدهم مرداد جاری پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید.

 

[RASHA]

سقوط یک هواپیمای آموزشی در گرمسار/ دو سرنشین جان باختند
یک فروند هواپیمای آموزشی در نزدیکی فرودگاه ایوانکی گرمسار سقوط کرد.

حسنی بخشدار مرکزی گرمسار در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تایید این خبر گفت: متاسفانه در این حادثه دو نفر کشته شدند.
وی ادامه داد: در این حادثه خلبان این هواپیمای فوق سبک و یک نیروی آموزشی جان خود را از دست دادند.
این حادثه صبح امروز و در چند صدمتری فرودگاه ایوانکی اتفاق افتاده است.
به گزارش ایسنا، ایوانکی از توابع گرمسار دارای یک فرودگاه کوچک که در مباحث آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد است.

 

[RASHA]

زلزله ۴.۳ ریشتری در حوالی تبریز

به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، زلزله نسبتا شدیدی تبریز را لرزاند و اغلب شهرهای اطارف تبریز هم آن را حس کردند.

بر اساس گزارش مقدماتی زمین‌لرزه، بزرگی آن 4.3 ریشتر بوده و محل وقوعش در استان آذربایجان شرقی و حوالی باسمنج شهرستان تبریز است.

تاریخ و زمان دقیق وقوع ساعت 15.25 دقیقه امروز 25 مرداد و همزمان با هشتمین سالگرد زلزله ارسباران است.

به گزارش تسنیم جزییات این زلزله به شرح ذیل است:
طول جغرافیایی: 46.6
عرض جغرافیایی: 37.97
عمق زمین‌لرزه: 10 کیلومتر

نزدیک‌ترین شهرها:
11 کیلومتری باسمنج (آذربایجان شرقی)
20 کیلومتری خواجه (آذربایجان شرقی)
25 کیلومتری بستان آباد (آذربایجان شرقی)

نزدیکترین مراکز استان:
29 کیلومتری تبریز
142 کیلومتری ارومیه