از قرن یازدهم میلادی، تهاجم اقوام ترک از آسیای غربی به داخل خاک اروپا آغاز شد. پیروزی قاطع ترکهای سلجوقی بر ارتش بیزانس در نبرد ملازگرد (سال ۱۰۷۱ میلادی)، نقطه شروع حملاتی بود که تا پایان قرن ۱۷ به طول انجامید. تهدیدات امنیتی خصوصاً برای کشورهای مسیحی اروپای شرقی کاملاً محسوس بود. از اوایل قرن ۱۴ با تاسیس امپراتوری عثمانی، این تهاجمات به شکلی سازمانیافتهتر دنبال شد. نقطه اوج این حملات، نبرد قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ بود که به سقوط امپراتوری دیرپای بیزانس انجامید. از آن پس قسطنطنیه ، استانبول نام گرفت و پایتخت امپراتوری عثمانی شد.
به مرور زمان، حکومتهای اروپای شرقی – که غالباً همگی از نژاد اسلاو بودند – اتحادیههای علیه ترکها تشکیل دادند. در سال ۱۶۸۳، این اتحادیه منسجم شامل کشورهای لهستان، اتریش، ونیز و امپراتوری مقدس روم بود که مورد حمایت معنوی پاپ قرار داشتند.
در ژوئیه ۱۶۸۳ ترکهای عثمانی پس از چند هفته درگیری در خاک امپراتوری اتریش، شهر وین را در محاصرهی خویش گرفتند. نبرد وین تا سپتامبر همان سال به طول انجامید و سرانجام با شکست مفتضحانه دولت عثمانی خاتمه یافت. شکست عثمانیها در وین، آغازگر زوال تدریجی سلطهی آنها بر اروپای شرقی بود.
*******************
در اواسط تابستان ۱۶۸۳، امره توکولی از سرداران منطقه مجارستان، به سلطان عثمانی پیغام داد که به جهت اینکه امپراتوری اتریش در اروپای غربی درگیر جنگ با فرانسویان می باشد، فرصت مناسبی پیش آمده است که نیروهای سلطان ، وین -پایتخت اتریش- را هدف بگیرند.
وزیر اعظم دولت عثمانی – قرا مصطفی – نیز این فرصت تاریخی را غنیمت شمرد تا یکبار برای همیشه، اتریش را از گردونهی رقابتهای سیـاس*ـی حذف کند؛ دشمنی سرسخت که حتی سلطان سلیمان باشکوه نیز نتوانسته بود بر آن غلبه کند.
۱۵۰ هزار سرباز ترک با پشتیبانی سربازان مجارستانی،در ۱۷ ژوئیه وین را محاصره کردند. ترکها سریعاً دژهای اطراف شهر را تسخیر کردند اما برای ورود به وین، با مقاومت قهرمانانهی اتریشیها مواجه شدند.
پاپ اینوست یازدهم عاجزانه از لویی چهاردهم – پادشاه فرانسه – درخواست کرد که اختلافات دیرینه را کنار بگذارد و به کمک اتریش بشتابد تا مبادا وین – که دروازهی ورود ترکها به اروپا محسوب می شد- سقوط کند اما با پاسخ منفی شاه فرانسه مواجه شد.
همزمان، شاه لهستان – یوهان سوبیسکی – به اتفاق ۳۰ شاهزادهنشین آلمانی تحت لوای رهبری معنوی پاپ گرد آمد و با تشکیل ارتشی مشترک مرکب از ۸۰ هزار سرباز، به سوی وین شتافت. ارتش اتحادیه موسوم به “مقدس”، در ۱۲ سپتامبر به حون رسید. هنگام ورود نیروهای اتحادیه، خطوط جبهه مدافعان وین کاملاً تضعیف شده بود.
یوهان سوبیسکی
پس از ۱۵ ساعت نبرد سنگین، نیروهای عثمانی -که پس از دو ماه نبرد در حون، کاملاً خسته و ناتوان شده بودند- شروع به عقب نشینی کردند. هزاران نفر از آنها نیز اسیر شدند. طبق گزارشهای مورخان، یک هفته طول کشید تا نیروهای اتحادیه، غنایم جنگی را در میدان نبرد جمع آوری کردند.
نتایج
نبرد وین یک پیروزی فوق العاده برای ارتش اتحادیه مقدس بود. شکست در وین، می توانست پیشروی به داخل اروپای مرکزی و غربی را برای عثمانیها تسهیل ببخشد اما گویی مقدر شده بود که وین،حداکثرنقطهی پیشروی عثمانیها در اروپا باشد.
نبرد وین به قیادت و برتری عثمانیها در اروپای شرقی خاتمه داد. از سال ۱۶۸۳ به بعد، دولت عثمانی از شرایط تهاجمی سابق خارج شد و تا زمان جنگ جهانی اول، در فاز دفاعی باقی ماند. پیروزی افتخارآمیز اروپاییها در نبرد وین، به آنها آموخت که تنها در صورتی می توانند بر دشمن سرسختی همچون عثمانی غلبه کنند که فارغ از هرگونه اختلافات مذهبی و فرقهای، با یکدیگر متحد شوند.
به مرور زمان، حکومتهای اروپای شرقی – که غالباً همگی از نژاد اسلاو بودند – اتحادیههای علیه ترکها تشکیل دادند. در سال ۱۶۸۳، این اتحادیه منسجم شامل کشورهای لهستان، اتریش، ونیز و امپراتوری مقدس روم بود که مورد حمایت معنوی پاپ قرار داشتند.
در ژوئیه ۱۶۸۳ ترکهای عثمانی پس از چند هفته درگیری در خاک امپراتوری اتریش، شهر وین را در محاصرهی خویش گرفتند. نبرد وین تا سپتامبر همان سال به طول انجامید و سرانجام با شکست مفتضحانه دولت عثمانی خاتمه یافت. شکست عثمانیها در وین، آغازگر زوال تدریجی سلطهی آنها بر اروپای شرقی بود.
*******************
در اواسط تابستان ۱۶۸۳، امره توکولی از سرداران منطقه مجارستان، به سلطان عثمانی پیغام داد که به جهت اینکه امپراتوری اتریش در اروپای غربی درگیر جنگ با فرانسویان می باشد، فرصت مناسبی پیش آمده است که نیروهای سلطان ، وین -پایتخت اتریش- را هدف بگیرند.
وزیر اعظم دولت عثمانی – قرا مصطفی – نیز این فرصت تاریخی را غنیمت شمرد تا یکبار برای همیشه، اتریش را از گردونهی رقابتهای سیـاس*ـی حذف کند؛ دشمنی سرسخت که حتی سلطان سلیمان باشکوه نیز نتوانسته بود بر آن غلبه کند.
۱۵۰ هزار سرباز ترک با پشتیبانی سربازان مجارستانی،در ۱۷ ژوئیه وین را محاصره کردند. ترکها سریعاً دژهای اطراف شهر را تسخیر کردند اما برای ورود به وین، با مقاومت قهرمانانهی اتریشیها مواجه شدند.
پاپ اینوست یازدهم عاجزانه از لویی چهاردهم – پادشاه فرانسه – درخواست کرد که اختلافات دیرینه را کنار بگذارد و به کمک اتریش بشتابد تا مبادا وین – که دروازهی ورود ترکها به اروپا محسوب می شد- سقوط کند اما با پاسخ منفی شاه فرانسه مواجه شد.
همزمان، شاه لهستان – یوهان سوبیسکی – به اتفاق ۳۰ شاهزادهنشین آلمانی تحت لوای رهبری معنوی پاپ گرد آمد و با تشکیل ارتشی مشترک مرکب از ۸۰ هزار سرباز، به سوی وین شتافت. ارتش اتحادیه موسوم به “مقدس”، در ۱۲ سپتامبر به حون رسید. هنگام ورود نیروهای اتحادیه، خطوط جبهه مدافعان وین کاملاً تضعیف شده بود.
یوهان سوبیسکی
پس از ۱۵ ساعت نبرد سنگین، نیروهای عثمانی -که پس از دو ماه نبرد در حون، کاملاً خسته و ناتوان شده بودند- شروع به عقب نشینی کردند. هزاران نفر از آنها نیز اسیر شدند. طبق گزارشهای مورخان، یک هفته طول کشید تا نیروهای اتحادیه، غنایم جنگی را در میدان نبرد جمع آوری کردند.
نتایج
نبرد وین یک پیروزی فوق العاده برای ارتش اتحادیه مقدس بود. شکست در وین، می توانست پیشروی به داخل اروپای مرکزی و غربی را برای عثمانیها تسهیل ببخشد اما گویی مقدر شده بود که وین،حداکثرنقطهی پیشروی عثمانیها در اروپا باشد.
نبرد وین به قیادت و برتری عثمانیها در اروپای شرقی خاتمه داد. از سال ۱۶۸۳ به بعد، دولت عثمانی از شرایط تهاجمی سابق خارج شد و تا زمان جنگ جهانی اول، در فاز دفاعی باقی ماند. پیروزی افتخارآمیز اروپاییها در نبرد وین، به آنها آموخت که تنها در صورتی می توانند بر دشمن سرسختی همچون عثمانی غلبه کنند که فارغ از هرگونه اختلافات مذهبی و فرقهای، با یکدیگر متحد شوند.