پیشنهادی همه چیز درباره حقوق «حقوق چیست؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
آزادی حرکت

آزادی حرکت، آزادی نقل مکان یا آزادی مسافرت مفهومی حقوق بشر است که قوانین اساسی دولت‌ها متعددی بدان احترام می‌گذارند. چنان که در ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده:

  • هر شهروندی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی در داخل یک کشور [حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه‌ای] درون مرزهای مملکت است، ,[۱]
  • هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.[۲]
مبنای فلسفی حق حرکت
دانشوران بر اساس مبانی گوناگون فلسفی برای یک حق جهانی حرکت استدلال کرده‌اند:

  • ایدهٔ مالکیت مشترک زمین
  • حقی طبیعی برای حرکت پیش از ایجاد دولت‌های ملی وجود داشته است
  • اخلاقیات جهان وطنی
  • اندیشه‌های فایده گرایانه در خصوص مزایای مهاجرت هم به کشور پذیرنده و هم برای مهاجران.[۳]
برخی حامیان مهاجرت بیشتر نظیر حزب لیبرترین ایالات متحده آمریکا، جامعه جهانی آزادی فردی، و براین کپلن اقتصاددان، می‌گویند که بشر حق بشری بنیادینی برای حرکت نه فقط درون دولت‌ها بلکه بین دولت‌ها را دارد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    حقوق


    p12-1.jpg



    واژه حقوق در زبان فارسی به معانی گوناگون به کار میرودکه از مهمترین آ نها عبارتند از:

    1.مجموع قواعدی که بر اشخاص ، از این جهت که در اجتماع هستند، حکومت میکند.
    انسان موجودی است اجتماعی که میان همگنان خود به سر می برد.به حکم طبیعت، شخص در اجتماع کوچک خانواده زاده میشودو در سایه مراقبت و تربیت این گروه نیاز های مادی و معنوی خویش را تامین میکند.ولی ، پس از دوران کودکی نیز او با دیگران زندگی میکند و با همکاری آنان به خواسته های خود میرسد.

    از سوی دیگر ، خواسته های آدمیان به حکم فطرت با هم شباهت زیاد دارد.کم و بیش همه یک چیز را طالبند.پس نزاع بر سر جلب منفع بیشتر و تامین زندگی بهتر در می گیرد.
    انسان اندیشمند از آغاز خود شناسی دریافت که بقای اجتماع او با آشوب و زور گوئی امکان نداردو ناچار باید قواعدی بر روابط اشخاص ،از جهتی که عضو جامعه اند،حکومت کند و ما امروز وجموع این قواعد را حقوق می نامیم.

    2.برای تنظیم رابط مردم و حفظ نظم در اجتماع ،حقوق برای هر کس امتیاز هایی در برابر دیگران می شناسدوتوان خاصی به او میبخشد.این امتیاز و توانائی را حق می نامند که جمع آن حقوق است و حقوق فردی نیز گفته می شود:حق حیات،حق مالکیت،حق آزادی شغل و حق زوجیت به اعتبار معنی اخیر است که گاه با عنوان حقوق بشر مورد حمایت قرار می گیرد.ولی،واژه حقوق،به معنی نخست،همیشه با ترکیب جمع به کار میرود و برای نشان دادن مجموع نظامها و قوانین است، مانند حقوق ایران، حقوق مدنی، حقوق بین الملل و ..

    3.حقوق معانی دیگری هم دارد:برای مثال ،وقتی سخن از حقوق کارمندان دولت یا حقوق دیوانی می شود،مقصود دستمزد کارکنان و پولی است که دولت بابت ثبت اسناد رسمی از دو طرف معامله می گیرد.این معانی،که بیشتر در امور مالیاتی و حقوق اداری به کار میروددر واقع از شاخه های حق است که رنگ اصطلاح پذیرفته.

    4.گاه مقصود از واژه حقوق علم حقوق است،یعنی دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول و زندگی آن می پردازد.

    mklpkj.jpg




    تاریخچه

    • تاریخچه حقوق جهان باستان
    • تاریخچه حقوق ایران پیش از اسلام

    فواید و اهداف حقوق

    بدیهی ترین مفهومی که همه از حقوق و قانون دارند این است که قواعد آن بر اشخاص تحمیل میشود و ایجاد الزام میکند .
    پس این پرسش در ذهن هر جویندهای طرح میشود که چرا باید از قانون اطاعت کرد؟ چه نیروئی پشتیبان آن است و چه جاذبه ای ما را به اجرای آن وادار می سازد؟
    این نیروی پنهانی را ( مبنای حقوق ) مینامند .
    گفته شد که انسان موجودی اجتماعی است و برای نگهداری اجتماع خود لازم دیده است که قواعدی بر روابط اشخاص مقرر کند . پس ، از لحاظ تاریخی ، مفهوم حقوق و دولت ارتباط نزدیک دارد و هدف اصلی آن ایجاد نظمی است که این همزیستی را تامئین کند .
    مبنای مستقیم حقوق ، اراده دولت است . یعنی ، مقام صالح دولت در وضع قانون یا تصمیم قوه مقننه ( مجلس) مهمترین منبع حقوقی است و هیچ دادرسی نمیتواند ، به بهانه مخالفت این تصمیمها با قواعد حقوق فطری یا آنچه از سیر تاریخی و مطالعه روابط اجتماعی استنباط می شود ، از اجرای آن امتناع ورزد.
    البته این مطلب دلیل بر این نکته نیست که حقوق پیشنهاد پذیر نیست و تنها یک قانون را وضع میکند و پس از آن اجرا میکند .
    مهمترین وظیفه حقوقدان تلاش در راه شناسائی و اجرای عدالت است . در این مسیر بسیاری از عوامل بر نظرات حقوق دان تاثیر دارد .
    تمام عواملی که تمدن و اخلاق ملتی را به وجود آورده است در ایجاد حقوق آن موثر است . مهمترین عوامل سازنده حقوق را میتوان بدین گونه بیان کرد :
    1. عوامل اقتصادی : قانون گذلر باید عوامل اقتصادی جامعه را بشناسد و در قانون گذاری تاثیر دهد .
    2. اخلاق و مذهب : این دو نیرو که شاید در قوانین ما از نیروهای دیگر بسیار پر ارزش و تاثیر گذار ترند بسیار حساس و ضربه پذیر هستند که لازم است در قانون بسیاری لز شرایط برای حفظ این دو در نظر گرفته شود .
    3. آرمانهای سیـاس*ـی و اجتماعی : در عرض عوامل اقتصادی و اخلاقی باید از آرمانهای سیـاس*ـی و اجتماعی مطرح است . مانند : دموکراسی ، آزادی ، تساوی حقو ق ، احنرام به مالکیت و غیره ...
    یکی دیگر از مباحثی که مطرح میشود این است که انسان آزاد به دنیا آمده است و میتواند آزادانه به فعالیتهای مادی و معنوی خود بپردازد . پس چرا قانون این آزادی ها را محدود میکند ؟
    چ _ بایستی در پاسخ به این افراد گفت : برای حفظ حقوق همه شهروندان ، ناچار باید حدودی برای آزادی هر یک از آنها به وجود آید و به گونهای آزادی هر کس محدود به آزادی دیگران می شود .
    جمله بسیار زیبا و با مغهوم دانشمند بزرگ " کانت " در مورد حقوق در اینجا قابل ذکر است که میگوید :
    "حقوق مجموع شرایطی است که در نتیجه آن اختیار هر کس با اختیار دیگران جمع میشود ."
    اگر بخواهیم مفهوم عدالت را بیان کنیم مجموعه قواعدی که اشخاص به رضای خود و در نتیجه قرار داد اجتماعی به وجود آورده اند . هدفی جز هماهنگ ساختن آزادی انسانها ندارد و تاجائی می تواند آن را محدود کند که برای تامئین آزادی دیگران لازم است . پس در این جامعه عدالت جز برابری و تناسب سودو زیان ناشی از معاملات را ندارد .حقوق بدون در نظر گرفتن شایستگی های افراد تعادل بین اموالی را که مبادله میشود فراهم می سازد .
    عدالت به مفهومی که ارسطو و دیگران گفته اند "عدالت معاوضی "است . در اعمال حقوقی ، آنچه دو طرف اراده کنند عادلانه است .حقوق باید مفاد تراضی را به هر صورت محترم شمارد و اگر این عوامل کنار هم جمع شوند عدالت خود به خود رعایت میشود و جائی برای شکایت باقی نمی ماند .


    رابـ ـطه حقوق و عدالت

    مشهور است که دولتی پایدار میماند که اقامه عدل کند ودر رفتار خود با مردم جانب انصاف را رعایت کند.قاعدهای را که مردم با عدالت و انصاف منطبق ندانند هیچ گاه به رغبت اجرا نمی کنند و برای فرار از این بی عدالتی به انواع وسایل دست میزنند پس دولت برای حفظ نظام عمومی وایجاد آرامش اجتماعی، ناگزیر است که تا حد امکان قواعد حقوقی را با عدالتی که نزد مردم محترم است سازگار کند.

    شاخه های علم حقوق

    در علم حقوق دو تقسیم بندی اساسی وجود دارد:

    computer-pic.jpg




    تقسیم بندی اول:
    • حقوق ملی یا داخلی
    • حقوق بین الملل یا خارجی


    تقسیم بندی دوم:
    • حقوق عمومی و حقوق خصوصی

    • آشنائی با قوانین جزائی جمهوری اسلامی ایران
    مشاغل مربوطه

    • وکالت و مشاور حقوقی
    • قضاوت
    • سردفتری
    hoghogh2.jpg




    مسائل متداول حقوقی
    انسان ذاتا اجتماعی است . به خاطر این موضوع همیشه در حال برقراری ارتباط می باشد ،در این میان امکان دارد در حال برفراری ارتباط دچار یکسری از مشکلات شود . به خاطر زندگی شهری و ماشینی قرن 21 این مشکلات بیشتر شده است .
    از این رو ما سعی کردیم چندی از این مشکلات و راهبردهای آن را برای شما بیان کنیم .
    • شیوه تنظیم شکایت و اقامه دعوی کیفری
    • سرقت
    • چک
    • خــ ـیانـت در امانت
    • ورشکستگی
    • نکاتی درباره معاملات در بنگاه های مسکن
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دعاوی حقوقی
    gavel-1000x1000-min2.jpg


    با ناب ترین مطالب دعاوی حقوقی ، دعاوی خانوادگی، دعاوی کیفری با موسسه حقوقی داوری بین الملل صلح صدرا همراه باشید.

    تعریف دعاوی حقوقی
    دعاویی حقوقی مستقیماٌ در محاکم دادگستری مطرح می شود و دیگر نیازی نیست که به دادسرای عمومی و انقلاب مراجعه کرد بلکه بدواٌ در دادگاه مطرح و مورد رسیدگی قرار می گیرد .

    • دعاویی حقوقی با تقدیم دادخواست به دادگاه شروع و بایستی خواسته را به صورت منجز و آشکار در برگه چاپی دادخواست نوشته شود که جهت ارجاع به شعب به دفتر شعبه اول دادگستری مراجعه که حسب مورد اگر پرونده در صلاحیت شوراهای حل اختلاف باشد به شور ها ارجاع والا به محاکم حقوقی ارجاع که مورد رسیدگی قرار گیرد .

    • پس از تنظیم دادخواست و باطل نمودن تمبر، دادخواست را به دفتر ثبت کل جهت ثبت رایانه ای بـرده و پس از ثبت حسب مورد به شورا یا شعب حقوقی مراجعه و پرونده را تسلیم می نماییم.

    • مدیر دفتر دادگاه پس از ثبت پرونده بایستی فوراٌ پرونده را جهت تعیین وقت رسیدگی به نظر دادگاه می رساند که پس از دستور تعیین وقت رسیدگی پرونده جهت ارسال ابلاغ اوراق قضایی به دفتر عودت داده می شود.

    • پس از انشاء رای حکم دادگاه به طرفین ابلاغ که از تاریخ ابلاغ به مدت ۲۰ روز می توانند در محاکم تجدیدنظر تقاضای تجدیدنظر خواهی می نمایند.

    • چنان چه حکم داگاه غیابی صادر شده باشد محکوم علیه غیابی می تواند درخوست واخواهی نماید.



    چند نکته:

    ۱. مهلت واخواهی برای ایرانیان مقیم خارج ۲ ماه از تاریخ ابلاغ است.

    ۲. بعد از اتمام مهلت واخواهی مهلت تجدیدنظر شروع خواهد شد.

    ۳. چنان چه حکم قطعی گردیده باشد و حکم صادره ظرف قانون و شرع مقدس باشد می توان تقاضای فرجام خواهی نماید.

    ۴. بعد از قطعی شدن حکم دادگاه پرونده جهت اجرای حکم به اجرای احکام حقوقی ارسال می گردد.



    به طور کلی مراحل رسیدگی به یک دعوای حقوقی به شرح ذیل است:

    ۱. تقدیم دادخواست به دادگاه

    ۲. باطل نمودن تمبر و پرداخت هزینه دادرسی

    ۳. ثبت پرونده و ارجاع آن به شورا یا شعب حسب مورد

    ۴. ثبت پرونده در دفتر دادگاه و تعیین وقت رسیدگی

    ۵. جلسات دادرسی و حل و فصل اختلاف

    ۶. انشاء رای (حکم – قرار )

    ۷. واخواهی

    ۸. تجدیدنظر خواهی

    ۹. فرجام خواهی

    ۱۰. اجرای حکم



    دانستنی های دعاوی حقوقی


    ورود به اماکن و نفتیش آنها

    ورود به منازل، اماکن تعطیل و بسته و تفتیش آنها، همچنین بازرسی اشخاص و اشیاء در جرائم غیرمشهود“با اجازه موردی” مقام قضائی است، هر چند وی اجرای تحقیقات را به طور کلی به ضابط ارجاع داده باشد؟

    قبل از طرح دعوا در دادگستری

    شما می توانید قبل از طرح دعوا در دادگستری با ارسال اظهارنامه و با کمترین هزینه حق خود را از دیگری مطالبه نمایید؟



    آیا پدر می تواند به دختر خود ارث ندهد یا نمی تواند؟

    پدر نمی تواند فرزند خود را از ارث محروم کند اما می تواند زمانی که در قید حیات است اموال خود را به هر کسی که مایل باشد منتقل کند.

    اگر پدر در زمان حیات فرزند خود را از ارث محروم کرده است و سپس فوت نماید این سخن ارزش قانونی ندارد.

    پدر در مورد وصیت بر اموال هم نمی تواند بیش از یک سوم اموال خود را وصیت کند و مازاد بر یک سوم منوط به اجازه وراث است.

    همه چیز در مورد تقسیم ارث در قانون مدنی

    ارث در لغت به معنای مالی است که از شخص متوفی (درگذشته) باقی مانده و در اصطلاح به معنای انتقال دارایی شخص متوفی به بازماندگان است که انتقال اموال و دارایی‌های شخص متوفی به بازماندگان، بدون اراده متوفی و بازماندگان او صورت می‌گیرد.
    درک بیشتر مفهوم ارث، نیازمند تعریف مفاهیمی است که در ذیل می‌آید:

    متوفی: کسی که فوت کرده است.

    ترکه: مالی است که از متوفی باقی مانده است.

    وارث: شخصی است که از متوفی ارث می‌برد.

    نسب: ارتباط و اتصال فردی به دیگری به واسطه ولادت شرعی.

    خویشان نسبی: عبارت است از وابستگی شخصی به شخص دیگراز طریق ولادت؛ چه مستقیم باشد، مانند رابـ ـطه پسر و مادر و چه با واسطه باشد، مانند رابـ ـطه دو برادر که به واسطه پدر با یکدیگر خویشاوند هستند.

    خویشان سببی: خویشاوندی بین دو نفر که در اثر ازدواج به وجود می‌آید، خویشاوندی سببی نامیده می‌شود؛ مانند رابـ ـطه داماد با مادر همسر یا خواهر همسر.

    اشخاصی که به موجب نسب ارث می‌برند، شامل سه طبقه‌ هستند:

    طبقه اول: پدر و مادر، اولاد و اولاد اولاد.
    طبقه دوم: اجداد، برادر و خواهر و اولاد آنان.
    طبقه سوم: عمه‌ها، عموها، خاله‌ها، دایی‌ها و فرزندان آنان.

    اگر اشخاص طبقه اول زنده باشند، طبقه دوم ارث نمی‌برند و همچنین اگر طبقه دوم فقط زنده باشند، طبقه سوم ارث نمی‌برند. به عنوان مثال شخصی می‌میرد و دو سال پس از او پدرش می‌میرد؛ بنابراین فرزند وی دیگر از پدربزرگ ارث نمی‌برد.

    ارث زن

    زن در صورت داشتن فرزند از شوهرش، از او یک هشتم ارث می‌برد و چنانچه آن مرد، سه یا چهار همسر عقد دائم داشته باشد، فقط همین یک هشتم بین آنان تقسیم می‌شود. اگر زن از شوهرش فرزند نداشته باشد، یک چهارم ارث می‌برد و نیز اگر مرد چند همسر داشته باشد، فقط همین یک چهارم میان زنان تقسیم می‌شود. زنی که در اثر ازدواج منقطع (ازدواج موقت) علقه زوجیت دارد، از همسر متوفایش ارث نمی‌برد و چنانچه اراده شوهر اینگونه باشد که همسرش که صیغه او است، از او ارث ببرد، اثر قانونی ندارد.

    ارث مرد

    در صورتی که زن فرزند نداشته باشد، مرد از زن، یک دوم ارث می‌برد و در صورتی که زن فرزند داشته باشد، یک چهارم ارث می‌برد. اگر زن بمیرد و وراثی نداشته باشد، شوهر تمام ترکه زن را به ارث می‌برد. اما اگر شوهر بمیرد و وراثی نداشته باشد، زن‌‌ همان نصیب خود را می‌برد و بقیه دارایی شوهر او همانند ترکه بی‌وراث، به دولت داده می‌شود.

    ارث جنین

    در مورد ارث جنین باید گفت که اگر جنین به دنیا بیاید و فقط یک گریه کند و بمیرد، ارث می‌برد و اگر تا زمانی که به دنیا نیامده است، موروثی بمیرد، در آن هنگام که تقسیم ما ترک می‌کنند، سهم یک پسر را برای او کنار می‌گذارند تا متولد شود. طبق ماده ۱۱۵۹ قانون مدنی، «هر طفلی که پس از انحلال نکاح متولد شود، ملحق به شوهر است؛ مشروط به اینکه مادر هنوز شوهر نکرده و از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل، بیشتر از ۱۰ ماه نگذشته باشد، مگر آن که ثابت شود که از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت، کمتر از ۶ ماه یا بیش از ۱۰ ماه گذشته باشد.»

    ارث‌بری دو شخص دارای توارث

    همچنین در خصوص شک داشتن در مورد تاریخ فوت دو نفر که در یک زمان مرده باشند، مطابق ماده ۸۷۴ قانون مدنی، «اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد، بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد، فقط آن که تاریخ فوتش مجهول است، از دیگری ارث می‌برد.» به عنوان مثال، دو نفر بر اثر غرق شدن یک کشتی در دریا بمیرند و به طریقی، زمان فوت یکی از آنها مشخص شده اما زمان فوت فرد دیگر، مشخص نشود؛ در این صورت، فردی که تاریخ فوتش، نامشخص است، از دیگری ارث می‌برد.

    فرزندخواندگی

    درباره ارث فرزندخوانده باید گفت که فرزندخوانده از زن و شوهری که مادرخوانده و پدرخوانده او محسوب می‌شوند، ارث نمی‌برد و پدر و مادرخوانده نیز از زمره وراث فرزندخوانده نیستند.

    سهم مستمری بازماندگان متوفی

    طبق قانون تامین اجتماعی سهم مستمری هر یک از بازماندگان بیمه شده متوفی به شرح زیر می‌باشد:
    ۱- میزان مستمری همسر بیمه شده متوفی معادل پنجاه درصد مستمری استحقاقی بیمه شده است و در صورتی که بیمه شده مرد دارای چند همسر دائم باشد مستمری به تساوی بین آنها تقسیم خواهد شد.
    ۲- میزان مستمری هر فرزند بیمه شده متوفی معادل بیست و پنج درصد مستمری استحقاقی بیمه شده می‌باشد و در صورتی که پدر و مادر را از دست داده باشد مستمری او دوبرابر میزان مذکور خواهد بود.
    ۳- میزان مستمری هر یک از پدر و مادر متوفی معادل بیست درصد مستمری استحقاقی بیمه شده می‌باشد. مجموع مستمری بازماندگان بیمه شده متوفی نباید از میزان مستمری استحقاقی متوفی تجـ*ـاوز نماید.

    از موارد حق فسخ برای موجر

    ماده ۴۹۲ قانون مدنی:
    اگر مستاجر عین مستاجره را در غیر موردی که در اجاره ذکر شده باشد یا از اوضاع و احوال استنباط می‌شود استعمال کند و منع آن ممکن نباشد موجر حق فسخ اجاره را خواهد داشت.
    نکات بسیار مهم پیرامون اجاره
    بسیاری از سوالات درباره عقد اجاره املاک می‌باشد که مواردی ذیلا بدان اشاره می‌گیرد:
    ۱- جهت بهره‌مندی از مزایای قانونی در اجاره، دو نفر شاهد (به غیر از موجر، مستاجر و مشاور املاک) حتما می‌بایست ذیل قرارداد را امضا نمایند. درغیراینصورت موجر (اجاره دهنده ملک) نمی‌تواند از امکان تخلیه سریع توسط شورای حل اختلاف استفاده کند و تخلیه ملک ماهها طول خواهد کشید.
    ۲- با منعقد شدن عقد اجاره، موجر یا مستاجر نمی‌تواند هر زمان که بخواهند نسبت به تخلیه قبل از موعد یا فسخ اقدام نمایند.
    ۳- هر قراردادی تابع توافقات فی مابین می‌باشد. از این رو امکان دارد در قرارداد اجاره، اختیاراتی به موجر یا مستاجر اعطا گردد که بتوانند نسبت به فسخ یا تخلیه اقدام نمایند مانند اختیار فسخ به دلیل تاخیر در پرداخت اجاره بها.
    ۴- مبلغ قرض الحسنه می‌بایست پس از اتمام قرارداد یا فسخ به مستاجر مسترد گردد البته خسارات وارده مستاجر به ملک یا بدهی مستاجر به موجر محاسبه می‌گردد.
    ۵- به هنگام دادخواست تخلیه ملک، موجر موظف است مبلغ مندرج در اجاره‌نامه را طبق دستور شورای حل اختلاف به حسابداری دادگستری واریز نماید. از این رو موجرها توجه کنند که پیش از تخلیه، ودیعه رو به مستاجر پرداخت نکنند مگر اینکه سند رسمی دال بر پرداخت از مستاجر گرفته باشند.

    تحدید حدود زمین خریداری شده

    زمینی را خریده‌ام و می‌خواهم دیوار این زمین را بکشم ولی حد و حدود آن دقیقاً مشخص نیست. صاحبان زمینهای مجاور نیز حاضر نمی‌شوند بیایند و حد و مرز زمینهایشان را مشخص کنند. لطفاً راهنمایی فرمایید به چه صورت می‌توان آنها را ملزم به این کار کنم؟

    شما می‌توانید درخواست تامین دلیل دهید و با مراجعه یک کارشناس نقشه‌برداری ثبتی بر سر زمین خود می‌توانید حد و حدود و موقعیت زمین خود را مشخص نمایید.

    کارفرمایی مبلغی را از کارگر خود طلبکار است آیا می‌تواند طلب خوا را از مزد کارگر برداشت نماید؟

    با توجه به ماده ۴۴ قانون کار چنانچه کارگر به کارفرمای خود مدیون باشد در قبال دیون وی تنها می‌توان مازاد بر حداقل مزد را به موجب حکم دادگاه برداشت نمود که در هر حال این مبلغ نباید از یک چهارم کل مزد کارگر بیشتر باشد.

    با دعاوی حقوقی در صلح صدرا – وکیل پایه یک دادگستری آشنا شوید.

    مالک در چه صورت می‌تواند ملکی را که در تصرف مستاجر است، تخلیه کند؟

    برای تخلیه فوری ملک باید شرایطی را مورد توجه قرار داد که یکی از این شرایط، وجود قرارداد اجاره غیررسمی یعنی قراردادی است که در دفتر اسناد رسمی تنظیم نشده باشد.

    حال تفاوتی ندارد که این قرارداد توسط موجر و مستاجر بر روی یک برگ کاغذ یا توسط دفاتر آژانس املاک (بنگاههای املاک)تنظیم شده باشد، اما حتماً باید در انتهای آن علاوه بر موجر و مستاجر دو نفر شاهد قرارداد هم آن را امضا کرده باشد.

    همچنین در شرایطی که مدت اجاره منقضی شده باشد، یا مستاجر بیش از سه ماه، از پرداخت مبلغ اجاره، امتناع ورزد؛ یا در صورت شرط عدم انتقال، به غیر اجاره داده باشد یا اینکه محل مورد اجاره را مورد استفاده (غیرمشروع) قرار داده باشد، موجر می‌تواند با مراجعه به شورای حل اختلاف، خواسته خود مبنی بر دستور تخلیه را بنویسد؛ نه حکم تخلیه؛ و پس از بررسی این مرجع قضایی، دستور تخلیه ملک صادر می‌شود و اگر تقاضای صدور حکم کند، حکم تخلیه صادر می‌شود و با صدور این حکم، با مهلت ۲۰ روز حق تجدیدنظرخواهی و اعتراض ایجاد می‌شود.

    پس از طی مدتی، چنانچه حکم به نفع مالک صادر شود، مالک باید تقاضای صدور اجراییه کند و در اجراییه نیز مهلت ۱۰ روز اعتراض باید طی شود. چنانچه به اجراییه، اعتراض نشود یا در صورت اعتراض، اعتراض او پذیرفته نشود، تخلیه ملک صورت می‌گیرد.

    اگر مستاجر اجاره و کرایه خانه را پرداخت نکند

    طبق بند ۹ ماده ۱۴ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶، موجر می‌تواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه را از دادگاه درخواست کند.
    معمولاً مراجعه به مرجع قضایی در این موارد زمانی که است که مستاجر با پایان یافتن مهلت قراردادش اقدام به تخلیه ملک نکند.

    لذا در صورتی که مستاجر با پایان مدت اجاره‌ اش اقدام به تخلیه ملک بنماید و بر بدهکار بودن خود نیز اذعان داشته باشد، دیگر مراجعه به مراجع قضایی ضروری نیست.

    اما شما با احتساب اجاره‌های معوقه و سایر هزینه ها و کسر آن از مبلغ ودیعه می‌توانید بدون مراجعه به دادگستری مشکل را حل کنید.
    طبق بند ۹ ماده ۱۴ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶، موجر می‌تواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه را از دادگاه درخواست کند.
    دادگاه ضمن حکم فسخ اجاره، دستور تخلیه مورد اجاره را صادر می‌نماید و این حکم علیه مستاجر یا متصرف اجرا و محل، تخلیه خواهد شد: «در صورتی که مستاجر در مهلت مقرر در ماده ۶ این قانون از پرداخت مال الاجاه یا اجرت المثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره یا اظهارنامه (در موردی که اجاره نامه عادی بوده یا اجاره نامه ای در بین نباشد) ظرف ده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد.
    در این مورد اگر اجاره نامه رسمی باشد موجر می‌تواند از دفترخانه یا اجرای ثبت صدور اجرائیه بر تخلیه و وصول اجاره بها را درخواست نماید.»

    هرگاه پس از دور اجرائیه، مستاجر اجاره آپارتمان عقب افتاده را تودیع کند اجرای ثبت تخلیه را متوقف می‌کند، ولی موجر می‌تواند به استناد تخلف مستاجر از پرداخت اجاره بها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستاجر را بنماید.
    هرگاه اجاره نامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر می‌تواند برای تخلیه عین مستاجره و وصول اجاره بها به دادگاه مراجعه کند.

    حقوقی – معاملات – ملک

    در برخی موارد خریدار بخشی از ثمن و پول ملک را تعهد می‌نماید در اقساط بعدی پرداخت نماید و یا برای باقی اقساط معامله هنگام انعقاد قرارداد چک پرداخت می‌کند.
    در این شرایط در صورتی که بعدها خریدار اقساط بعدی را نپردازد و یا به اصطلاح چک وی پاس نشود، فروشنده به راحتی نمی‌تواند مبایعه نامه را فسخ نماید و خریدار علی رغم نپرداختن باقی ثمن و یا پاس نشدن چکش مالک ملک می‌گردد مگر این که در مبایعه نامه صراحتاً حق فسخ فروشنده بدین شکل درج گردد که:
    “در صورت نپرداختن باقی مبلغ معامله و یا پاس نشدن هر یک از چکهای خریدار، بخ خر علتی، فروشنده حق فسخ معامله را دارد.”
    قبلاً از این که دچار مشکل شوید از پیشامد آن جلوگیری کنید و احکام و قوانین داد و سند و معاملات را یاد بگیرید.

    اصول محکم کاری های یک معامله

    قراردادی که تحت عنوان قولنامه در بنگاههای معاملاتی یا بیرون از آنجا تنظیم می شود، سندی عادی است و به همین دلیل طرفین (خریدار و فروشنده) باید نهایت دقت را در تنظیم آن داشته باشند تا بعدها دچار مشکل نشوند.
    مال در وثیقه یا رهن و توقیف نباشد.
    خریدار باید مشخصات مالی که قصد خرید آن را دارد، با آنچه در سند قید شده است، مطابقت دهد و روشن شود که مال در وثیقه یا رهن و یا در توقیف نباشد. استعلام از ثبت اسناد و استفاده از کد رهگیری در اینجا کارساز است.
    اگر مورد معامله ملک است، خریدار بررسی کند که توابع، منضمات، ملحقات و مشاعات ملک به طور روشن در سند توصیف شده باشد (آب، برق، گاز، تلفن، پارکینگ، انباری و غیره). فروشنده باید به طور کلی مشخصات ملک را در قولنامه تصریح کند، به خصوص زمانی که این مشخصات مربوط به عیب و نقص مورد معامله است. همچنین باید مطمئن شود که ملک مذکور در تصرف مستاجر نباشد و اگر چنین بود، لازم است ترتیب، مهلت و ضمانت اجرای بیرون رفتن مستاجر قید شود. نکته قابل تامل دیگر توجه به این مسئله است که ملک مشکل ثبتی نداشته باشد.

    احراز سمت فروشنده

    اگر کسی که قولنامه را امضا می کند، خود مالک نیست، بلکه وکیل یا ولی یا قیم مالک است، خریدار باید دلایل احراز سمت آنها را بررسی کند و ببیند آیا وکیل در وکالتنامه خود حق فروش و گرفتن قیمت مال را دارد یا خیر؟ همچنین اگر امضاکننده ولی مالک است، خریدار باید مطمئن شود که در زمان امضای قولنامه توسط ولی، کودک بالغ نشده است.
    در جایی نیز که امضاکننده قیم مالک است، باید روشن شود که آیا قیم به تنهایی حق فروش مال وی را دارد یا با دخالت مقام قضایی چنین حقی برای او در نظر گرفته شده است.
    مشاهده گواهی انحصار وراثت و احراز هویت ها
    اگر مورد معامله از طریق ارث به فروشنده رسیده است، خریدار باید گواهی انحصار وراثت را مشاهده کرده و فتوکپی برابر اصل آن نیز از فروشنده بگیرد و تسویه حساب مالیات بر ارث را نیز ملاحظه کند.
    همچنین خریدار باید مطمئن شود که فروشنده ممنوع المعامله نباشد که در این حالت فروشنده قادر به انتقال رسمی ملک به خریدار نخواهد بود.
    اگر فروشنده خیلی مسن یا مریض احوال و حرکات غیرعادی دارد، خریدار باید این احتمال را بدهد که او محجور است و برای اطمینان به اداره سرپرستی محجوران مراجعه و مطمئن شود که نام فروشنده در میان اسامی محجوران نباشد.

    خودداری از پرداخت کل قیمت معامله

    خریدار تا زمانی که مورد معامله را دریافت نکرده یا اینکه مورد معامله با سند رسمی به وی منتقل نشده است، از پرداخت کل قیمت مورد معامله خودداری کند، فروشنده نیز باید مورد معامله را قبل از دریافت تمام قیمت به خریدار تحویل ندهد. حتماً درخصوص پرداخت مابقی قیمت از طرف خریدار، زمان تعیینو این نکته ذکر شود که در صورت عدم پرداخت در تاریخ مقرر، فروشنده می‌تواند فسخ معاملع را اعلام کند و معامله را برهم بزند.

    بررسی توان مالی خریدار

    لازم است از توان مالی خریدار برای پرداخت قیمت معامله اطمینان حاصل شود و شروطی در قولنامه آورده شود که در صورت عدم پرداخت قیمت یا ناتوانی از پرداخت، برای فروشنده حق برهم زدن معامله وجود داشته باشد.

    درج امضای همه مالکان

    اگر مالکان متعدد بوده و یکی از آنها عهده دار مذاکره با خریدار باشد، حتماً باید ذیل قولنامه را همه مالکان امضا کنند، مگر اینکه به یک نفر وکالت در فروش بدهند که در این صورت وکیل از طرف همه مالکان قولنامه را امضا می کند.

    الزام به تنظیم سند

    اگر خریدار یا فروشنده از حضور در دفترخانه اسناد رسمی و انتقال سند مالکیت مورد معامله خودداری کنند، طرف دیگر می تواند الزام به تنظیم سند رسمی انتقال را از دادگاه درخواست و پس از قطعیت حکم، درخواست صدور اجرائیه کند. با خودداری طرف معامله از حضور در دفترخانه، نماینده اجرای احکام، سند انتقال را امضا خواهد کرد.

    مهاجرت

    اخیراً طی گزارشات منتشره در فضای مجازی و مراجعات بسیاری از هم وطنان که مورد سوء استفاده کلاهبرداران در فضای گردشگری قرار گرفته‌اند لازم دیدم در این خصوص مواردی را مطرح و اطلاع رسانی کنم.
    در شرایط اقتصادی فعلی ممکن است بنا به دلایلی بعضی از هم وطنان عزیز به قصد مسافرت و یا اقامت موقت در کشورهای اروپایی و آمریکایی و یا هر کشور دیگری، بصورت شتاب زده اقدام به تصمیم‌گیری نموده و بعضاً با به حراج گذاشتن دارایی‌های خود و تهیه پول در اثر بی‌تجربگی و یا نا آگاهی ممکن است در چنگال کلاهبرداری بیفتند و دارایی‌های آنها تباه شود. لذا بهتر است این هموطنان چنانچه قصد اخذ ویزای شینگن یا ویزای هر کشور دیگری را دارند ابتدا با مراجعه به سایت سفارتخانه آن کشور اگر در ایران سفارتخانه‌ای داشته باشد ضمن مطالعه شرایط و مقررات اخذ ویزا و آگاهی لازم در خصوص این شرایط را کسب نمایند ودر صورت داشتن شرایط لازم از طریق همان سایت اقدام به درخواست ویزا بصورت قانونی نمایند. چنانچه جهت اخذ ویزا قانونی دچار ابهامات و سوالاتی می‌باشند با مراجعه به آژانس‌های مسافرتی معتبر که دارای مجوز فعالیت از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هستند ضمن اخذ مشاوره دقیق در خصوص مراحل مختلف اخذ ویزا و در صورت نیاز با انعقاد قرارداد قانونی از مساعدت این شرکت‌ها جهت اخذ ویزا استفاده کنند تا مبادا با تصمیمات هیجانی و شتابزده در چنگال آژانس‌های بدون مجوز که تعداد آنها نیز کم نیست گرفتار نشوند.
    آنچه در این گفتار بسیار مهم است آن است که ویزای قانونی صرفاً از طریق سفارت و طی مراحل قانونی و ضوابط سفارت صادر می‌گردد و هیچ شخصی یا آژانسی در صدور آن دخالت ندارد بلکه این اشخاص نیز صرفاً مراحل قانونی را به نمایندگی از متقاضی طی می‌نمایند، طی بررسی‌های به عمل آمده و مطالعه گزارشات و مذاکراتی که با مال باختگان انجام شده است مال باختگان عمدتاً اظهار کرده‌اند که شخص کلاهبردار به آنها گفته است: “ما در سفارت فلان کشور آشنا داریم چنانچه پول خوبی بدهی ویزای شما به سرعت صادر می‌شود و اظهار می‌دارند ما با ارتباطی که با یک نفر از کارمندان سفارت داریم ویزای شما را به صورت تضمینی می‌گیریم فقط باید هزینه آنرا پرداخت کنید.”
    که البته در فرض اول چنانچه ویزا صادر شود که اصطلاحاً به خیر گذشته و در غیر اینصورت قطعاً مبالغ پرداختی به عنوان پیش پرداخت مسترد نمی‌گردد که شخص مالباخته در این مورد ناگزیر از طرح شکایت کلاهبرداری خواهد بود.
    در مواردی نیز گزارش شده که شخص کلاهبردار با همدستی جاعلین حرفه‌ای اقدام به جعل حرفه‌ای ویزای مورد نظر بر روی پاسپورت نموده است و با دریافت مبالغ هنگفت متواری شده است. که این اتفاق نیز صرفنظر از مبالغ تلف شده ممکن است در خاک ایران و یا در کشور مورد نظر مسافر مواجه با بازداشت یااخراج همیشگی شود که در این مورد نیز شخص مالباخته ناگزیر از طرح شکایت کلاهبرداری می‌باشد.
    بنابراین بهتر است هموطنانی که قصد مسافرت به کشورهای اروپایی یا غیر آنرا دارند، با اطمینان از قانونی بودن تشریفات اخذ ویزا با آژانس‌های مسافرتی دارای مجوز از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اقدام نمایند. زیرا فعالیت آژانس‌های مجوزدار تحت نظارت بوده و در صورت ارتکاب هرگونه تخلفی مسافر می‌تواند با ارائه قرارداد خود از طریق کمیته حل اختلاف و بررسی شکایات پیگیری نماید، و در صورت عدم نتیجه‌گیری پرونده را به شورای عالی تجدید نظر ببرد و چنانچه آژانس مربوطه فاقد مجوز فعالیت از سازمان میراث فرهنگی و یا گردشگری باشد و یا شخص کلاهبردار اقدام به فریب مسافر نموده باشد مسافر مالباخته ناگزیر است موضوع را با شکایت کلاهبرداری از طریق دادسراهای عمومی پیگیری نماید.

    گردآورنده:
    مسعود اسلامی مهر
    وکیل پایه یک دادگستری
     

    masoomeh.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/24
    ارسالی ها
    22
    امتیاز واکنش
    27
    امتیاز
    41
    محل سکونت
    تهران
    علم حقوق به تنظیم روابط اشتغال دارد. پیچیدگی روابط امروزی نیز خود سبب شده تا علم حقوق سرشار از قواعد گوناگون و متفاوت باشد. بی‌شک تحقیق و مطالعه‌ی این بی‌شمار قواعد حقوقی کاری توان‌فرسا و نادر و استثنایی است. بنابراین این نیاز احساس شد تا قواعد مرتبط و مشابه و همگون از قواعد نامرتبط و متفاوت و ناهمگون جدا شوند و هرکدام در دسته‌های متفاوتی نسبت به دیگری قرار گیرند. اساسی‌ترین و عمده‌ترینِ تقسیم‌بندی‌ها در این زمینه در در دو دسته خلاصه می‌شوند:

    • حقوق خصوصی و حقوق عمومی؛
    • حقوق داخلی (ملی) و حقوق بین‌المللی.

    اگرچه تقسیم‌بندی‌های فوق، کامل و بی‌نقص نیستند، اما از کارآمدترین آنها هستند. برای همین در این فرصت، می‌خواهیم ببینیم که حقوق خصوصی چیست.
    تعریف حقوق خصوصی

    حقوق خصوصی مجموعه قواعد حاکم بر روابط افراد با یکدیگر است؛ قواعدی که در روابط تجاری، خانوادگی و تعهدات اشخاص در قبال یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و حاکم است، در این مجموعه قرار دارند. در مقابل، حقوق عمومی مجموعه قواعدی هستند که به تنظیم روابط دولت با مردم می‌پردازند.

    با گسترش مفهوم و وظایف دولت و افزایش دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم آن در قلمرو روابط افراد همچون وضع مقررات آمره ( اَمری و لازم‌الرعایه) در خصوص روابط افراد با یکدیگر، مرز میان حقوق خصوصی و حقوق عمومی متزلزل گشته و تشخیص قواعد هر گروه را مشکل ساخته است؛ با این حال معیارهای گوناگونی در این زمینه هستند تا به افراد در تشخیص و تمیز این دو مفهوم نسبت به یکدیگر یاری‌رسان باشند. از جمله این معیارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • قواعد حقوق عمومی اَمری است اما قواعد حقوق خصوصی تا آنجا که مربوط به نظم عمومی باشد مانند نکاح، اَمری و در سایر موارد تکمیلی است.
    • هدف از وضع قواعد و قوانین حقوق خصوصی حمایت از نفع افراد جامعه در مقابل یکدیگر است درحالی که هدف از وضع قواعد و قوانین حقوق عمومی، تضمین نفع جامعه است.

    تمیز و تشخیص مفهوم حقوق خصوصی از حقوق عمومی و تعیین قلمروهای آنان خالی از فایده نیست؛ مثلا دادرسی دعاوی میان دولت و مردم در محاکم اختصاصی همچون «دیوان عدالت اداری»، «هیئت‌های حل اختلاف مالیاتی» و … بررسی میگردد اما دعاوی میان مردم به فراخور موضوع در انواع دادگاه‌های عمومی.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    masoomeh.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/24
    ارسالی ها
    22
    امتیاز واکنش
    27
    امتیاز
    41
    محل سکونت
    تهران
    ز دوران دانشجویی این سوال ذهن من ودوستانم را مشغول کرده بود که حقوق خصوصی بهتر است یا حقوق جزا به همین دلیل تحقیق های زیادی دراین زمینه کردیم ونظرات اساتید ومشاوران زیادی را جویا شدیم اماهرکسی دلایل خاص خودش راداشت عده ای می گفتندعلاقه تاثیرداردوبه هرکدام علاقه مندید به آن رشته بروید عده ای می گفتند ازنظربازارکارخصوصی بهتراز جزاست وگروهی هم می گفتند جزا بهتر است چون بحث مجازاتها بیشتر طرفدار دارد وهمه به دنبال تعقیب جزایی طرف خود می باشند اساتیدی می گفتند شما استاد دانشگاه هم بشوید دروس بیشتری را میتوانید در حقوق خصوصی تدریس کنید ولی فکر جمعیت وطرفداران زیاد این رشته را نمی کردند

    یا بعضی از اساتید میگفتند جزا بهتر است چون با جان وآبروی مردم سر وکار دارد شما جزا را بلد نباشید انگار هیچ چیز بلد نیستید اما هیچکس نمی گفت به طور قطع کدام بهتر است من در میان دوستان خود اشخاص زیادی را مشاهده نمودم که چون خصوصی خوانده اند از جزا سر در نمیآورند وچون جزا خوانده اند از خصوصی چیزی نمیدانند یا مثلا از یکی از اساتید حقوق خصوصی سوال نمودم که دیه نوزاد چقدر است گفت نمیدانم از استاد جزا بپرسید واین نشان دهنده ضعف یک استاد بخصوص یک استاد وکیل می باشد بعد از مطالعات زیادی که دراین زمینه انجام داده ام من رشته حقوق جزا را نتخاب نمودم در اینجا برای کسانی که سردرگم هستنند هرروز برای خودشان میگویند کدامراانتخاب کنیم مطالب جالبی خواهم نوشت که ر تصمیم گیری آینده شما نقش مهمی دارد تا بهتر وبا چشمی باز تر انتخاب کنید



    حقوق خصوصی وخصوصیات آن :

    رشته حقوق خصوصی یکی از رشته های پرطرفدار حقوقی در دوره تحصیلات تکمیلی می باشد که هرساله در مراکز دولتی حدود 900دانشجومی پذیرد دروس این رشته دردوره کارشناسی ارشد عبارتند ازمدنی پیشرفته یک که در مورد قواعد عمومی قرار دادها صحبت میکند (مدنی 3 کارشناسی) ومدنی پیشرفته 2 که درمورد یکی از عقود صحبت میکند (مدنی 6 کارشناسی)

    کسانی که علاقه به بحث قراردادها،شرکتها،عقود دارند بهتراست این حتمااین رشته راانتخاب کنند اگر روی سایت چتر دانش یادوراندیشان سری بزنید میبینید از 100نفر پذیرفته شده حداقل 80نفر خصوصی هستند آیا این نشان دهنده علاقه این افراد به این رشته می باشدیا فقط بازار کار ا سنجیده اند یا میخواند علمشان زیاد شود چون فکرمیکنند این رشته بیشتر به دردشان میخود؟اضافه کنم درمقطع کارشناسی ارشد چیز جدیدی به شما نمی آموزند بلکه دانستنیهای قبلی شما را تکمیل میکنند مثلا از تعدادی از دانشجویان حقوق خصوصی دانشگاه خوراسگان دراین زمینه سوال کردم آنها میگفتند که مبحث بیع نظریات متفاوت بحث فقهی وسابقه تاریخی این مبحث را بیان میکنند که قبلا هم دردوره لیسانس در جاهای مختلف گفته شده پس میتوان گفت کسانی که فکر میکنند اگر حقوق خصوصی را انتخاب کردند وکیل خوبی میشوید سخت در اشتباهید چون عمده اطلاعات شما از دوره کارشناسی است اگر آنجا را بتوانید بیشتر وبهتر یاد بگیرید دیگر هیچ نیازی به فوق لیسانس ندارید نه جزا ونه خصوصی در دوره ارشد چیز جدیدی به شما یاد نمی دهند ودر حقوق جزا هم سابقه تاریخی یک ماده بحث میشود مثلا بحث تعددد وتکرار جرم بررسی میشدو که سال 52 چگونه بوده وحال چگونه است

    البته در حقوق جزا این مباحث از نظر لایحه اصلاحی در حال تصویب حائزاهمیت است چون مسبوق به احیا می باشد یعنی قواعدی که در سال 52 درقانون جزا رعایت شده لایحه نیز براساس آن در نحوه تشدید وتخفیف مجازات را مشخص نموده است ومیگوید مجرمی که جرمی را تکرار کرده یا تعدد جرم داشته بایستی یک ونیم برابر بیش از حداکثر مجازات قانونی به او داده شود تا عدالت نسبت به مجرمی که یک بار مرتکب جرم شده رعایت شود .

    حقوق خصوصی دارای مزایای زیادی است مثلا حقوق مدنی که در حقوق خصوصی مطالعه میشود در بسیاری از رشته ها کارآمد میباشد وحقوق تجارت نیز همین طور است درسی مهم وکلیدی بخصوص برای وکالت دادگستری به همین دلیل است که اصولا کسانی که حقوق خصوصی میخوانند در قبولی برای کانون وکلا موفق تر هستند چون دروس عمده کانون وضریب های بالای کانون وکلا مدنی وآییین دادرسی مدنی میباشد به جای آن بچه های حقوق جزا در امتحان قضاوت موفقتر هستند چون ضریب آیین دادرشسی کیفری وجزا بالاتر است خب حالا با توجه به این موارد انتخاب شما ساده تر میشود البته ممکن است یک دانشجوی عاقل دانا وسخت کوش در خصوصی در کانون هم موفق باشد وبالعکس آن نیز امکان دارد بیشتر ادارات دولتی وشهرداری ها وبانک هابه دنبال استخدام کارشناسان ارشد حقوق خصوصی هستند به جای آن دادسرا دیوان عدالت اداری سازمان بازرسی وسازمان زندانها که استخدامی زیاد هم دارند کارشناسان ارشد جزا را میپذیرد خب حال بهتر انتخاب کنید

    مزایاو معایب حقوق جزا

    تا اینجا درباره حقوق خصوصی صحبت کردیم ومزایای آن را بیان نمودیم ولی آیا میدانید که حقوق جزا ضمانت اجرای حقوق خصوصی است؟ یعنی حقوق خصوصی برای الزام به اجرای مقررات خود در بعضی از موارد متوسل به حقوق جزا می گردد مثلا دردعوای ترک نفقه درصورتی که دعوا را به صورت یک دعوای حقوقی مطرح کنیم دراین مواقع هنگامی که شخص در دادگاه حاضر نشود نمیتوانیم هیچ کاری انجام دهیم .اما اگرابن دعوا درصورتی که به عنوان یک شکایت کیفری مطرح شود حتی اگر دلایل کافی وجود نداشته باشد مقام قضائی یا ضابطین موظف به جمع آوری ادله می باشند حتی اگر طرف مقابل در دادسرا جهت بازجویی حاضر نشود حکم جلب او صار میشود ودراینجا مجبور به حضور در دادسرا وپاسخ دادن به سوالات بازپرس ودادیار است

    درحقوق جزااصل بر رسیدگی سریع وبدون اطاله دادرسی می باشداما در حقوق خصوصی ممکن است پرونده ای سالیان سال طول بکشد و حتی دعوا به دلیل نبود ادله از دور خارج شود وحق کسی ضایع شود چون دردعاوی حقوقی قاضی از تحصیل دلیل منع شده است وفقط می بایست به ادله موجود در پرونده استدلال کند حتی نمیتواند به طرفین تلقین دلیل نماید در حالی که در حقوق جزا قاضی دادسرا دنبال کسب دلیل می باشد چه دلایلی که به نفع متهم است چه دلایلی که به ضرر متهم است و حق افرادی که ادله کافی ندارند کمتر ضایع میشود

    چند وقت پیش هنگامی که کارآموز یکی از شوراهای حل اختلاف بودم خانم مسنی به همراه دخترش برای مطالبه طلاهای خود از عروسش مراجعه نمودن وعنوان کردند که عروسشان حدود 3میلیون طلای خودش ودخترش را به صورت قرص گرفته که بعد از تمام شدن عروسی برادرش برگرداند ولی به دلیل اختلافی که با پسرمان پیدا کرده از پس دادن آنها استنکاف میکند و میگوید به جای نفقه و مهریه ام آنها را برمیدارم دلایل کافی هم نداریم 2 دفعه هم ابلاغیه فرستاده ایم حاضر نمیشود چکار کنیم ؟ ریس شورا از من سوال کرد که به نظر شما باید چکار کرد ؟ من با توجه به نوع دعوا ونبود ادله اظهار نمودم که از نظر من اگربه این دعوا جنبه کیفری بدهند بهتر است چون عروسشان مال را به صورت امانت گرفته وپس نمیدهداینها مال را سپرده اند وگفته اند که بعدا از تو میگیریم او هم به نفع خودش استعمال کرده است پس شکایت خــ ـیانـت در امانت کار ساز میباشد اینجا هم از نظر وجود دلایل مشکلشان کمتر میشود هم میتوانند اورادرداسرا جهت اخذ توضیح حاضر کنند این مادر و دختر هم هنیمن کار را کردند وعورسشان از ترس اینکه شامل جنبه عمومی جرم خــ ـیانـت در امنت نشود طلا را با عذر خواهی بسیا پس داده یود پس در اینجاست که اهمیت حقوق جزا مشخص میشود و معلوم میشود که ضمانت اجرای که حقوق جزا از باب اجرای مجازات والزام افراد به انجام تعهدات دارد هیچ رشته ای ندارد

    اما در حقوق جزا در دوره کارشناسی ارشد بحث های آکادمیک وتئوری بیشتری مطرح است تا بحث های عملی وکارآمد مثلا در درس جرم شناسی درمورد پیش گیری از وقوع جرم صحبت میشود که به نظر مکن فقط از نظر تئوری حایز اهمیت است

    در حالی که در حقوق خصوصی بحث های عملی وکارآمد تری مطرح میشود مثل معاملات اوراق بهادار در بورس کشوردردرس حقوق تجارت پس نمیتوان گفت که هرکس میخواهد وکیل خوبی باشد حتما باید خصوصی بخواند چه بسا اساتیدی مثل دکتر محمود مالمیر استاد دانشگاه خوراسگان اصفهان با این که وکیل بسیار خوبی هستند ولی گرایش او حقوق جزا وجرم شناسی می باشد پس در پایان باید بگویم بهتر است انسان دنبال علاقه خود برود اگر جزا را انتخاب کرد از خصوصی هم غافل نباشد ودروس تجارت ،مدنی، آیین دادرسی مدنی را هم بخواند واگر جزا را انتخاب میکند حتما حقوق جزا(عمومی واختصاصی) وآیین دادرسی کیفری را بخواند چون برای دفاع از موکلش خیلی مهم است حال با توجه به این توصیفات میتوانید بهتر اتخاب رشته کنید امیدوارم که موفق باشید لطفا نظر خود را دررابطه با این مقاله حتما برایم بنویسید



    پس یک وکیل هم باید جزا بداند هم خصوصی وبدون هرکدام وکیل خوبی نمیشود

    جزا ضمانت اجرای حقوق خصوصی در بسیاری از دعاوی میباشد

    باتوجه به هدفی که درآینده برای اشتغال دارید رشته خودرا انتخاب کیند تا بعدا پشیمان نشوید این امر بسیار مهمی است
     

    masoomeh.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/24
    ارسالی ها
    22
    امتیاز واکنش
    27
    امتیاز
    41
    محل سکونت
    تهران
    حقوق عمومی چیست و چه تفاوتی با حقوق خصوصی دارد؟


    حقوق عمومی، مجموعه قواعد حاکم بر روابط دولت و کارگزاران آن با مردم و بالعکس است. متقابلا حقوق خصوصی، قواعد حاکم بر روابط مردم با یکدیگر است.
    پیشینه‌ی این تقسیم‌بندی به روم باستان بازمی‌گردد. چنان که در ابتدای مجموعه‌ی ژوستینین (از امپراتوران روم)، مطالعه‌ی حقوق به دو بخش تقسیم شده است:

    1. حقوق عمومی که باید به حکومت امپراطوری روم بپردازد؛
    2. حقوق خصوصی، یعنی بخشی که با مصالح و منافع افراد پیوند می‌خورد.
    وجوه تمایز حقوق عمومی و حقوق خصوصی

    • هدف: هدف حقوق عمومی تأمین مصالح عموم جامعه و هدف حقوق خصوصی تأمین منافع اشخاص است.
    • ماهیت: قواعد حقوق عمومی، به جهت گره خوردن با مصالح جامعه و نظم عمومی،«آمره» است. بدین معنا که حتی با توافق و اراده‌ی اشخاص نیز نمی‌توان عملی را برخلاف آنها انجام داد و تخطی از آنها و همچنین تغییر آنها امکان ناپذیر است. اما حقوق خصوصی به این دلیل که با مصالح افراد در ارتباط است و هر فردی بهتر از دیگران عالم به مصلحت خویش است، جزو «قواعد تکمیلی» است. بدین صورت که افراد با توافق و تراضی طرفینی آن قواعد را بر روابط‌شان برقرار یا برکنار می‌سازند.
    • ضمانت اجرا: در حقوق خصوصی رسیدگی به اختلافات در دادگاه‌ها صورت می‌پذیرد. اما در حقوق عمومی نکته‌ای جالب توجه است، آن هم «واکنش اجتماعی» است. بدین صورت که نقض قواعد عمومی و تخلف از آنها به وسیله‌ی اشخاص با واکنشی همراه است که نوعی الزام از طریق فشار اجتماعی را به همراه دارد.
    معیارهای اساسی در تقسیم‌بندی حقوق به دو دسته‌ی عمومی و خصوصی

    حقوق عمومی چیست؟


    • از نظر اشخاص وابسته: اگر دولت، به عنوان حاکمیت، با شخص یا اشخاصی که فرمانبردار قدرت و سلطه آن‌ هستند، رفتار کند، در اینجا حقوق عمومی حاکم است. اما گاهی دولت به عنوان یک شخص عادی، جدا از ویژگی سلطه و حاکمیت، با یک شخص یا گروهی از اشخاص (خواه حقیقی و خواه حقوقی) سروکار دارد، در اینجا حقوق خصوصی بر این رابـ ـطه حاکم است. پس در حقوق عمومی باید رابـ ـطه‌ای باشد که دست‌کم در آن، دولت به عنوان حاکمیت و سلطه، یک طرف قرارداد باشد.
    • از نظر موضوع: منظور از این بحث همان تفاوت حقوق خصوصی و حقوق عمومی از جهت دنبال کردن، به ترتیب، منافع خصوصی و منافع عمومی است که در بالا بیان شد.
    • از نظر ابزارها و چگونگی اعمال و اجرا: حقوق عمومی برای دولت شیوه‌هایی فراهم می‌آورد که مصلحت همگانی با آن تأمین می‌شود. این روش‌ها از سرشت فشار و اجبار برخوردار است، مثل صدور احکام اداری، سلب مالکیت خصوصی برای منفعتی همگانی و اجرای مستقیم (انجام و اجرای بدون مراجعه به دادگاه و درخواست صدور حکم به خواسته‌ای که دارد!) اما روش‌هایی که حقوق خصوصی فراروی اشخاص می‌گذارد، از ماهیت ارادی برخوردار است و در اصل بر پایه‌ی قرارداد استوار است.
    شاخه‌های حقوق عمومی و حقوق خصوصی

    در پایان، تقسیم‌بندی حقوق به عمومی و خصوصی را صورت جزئی نگرانه‌تر و در قالب شاخه‌های آن نام می‌بریم.

    • حقوق عمومی شامل حقوق بین‌الملل عمومی، حقوق اساسی، حقوق اداری، حقوق جزا و حقوق مالیه عمومی است؛
    • حقوق خصوصی شامل حقوق مدنی، حقوق تجارت، حقوق هوایی، حقوق مالکیت فکری و حقوق تجارت بین المللی است.
     

    masoomeh.

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/24
    ارسالی ها
    22
    امتیاز واکنش
    27
    امتیاز
    41
    محل سکونت
    تهران
    حقوق اساسى،
    یکى از اقسام حقوق عمومى داخلى است؛ یعنى، حقوق عمومى ابتدا به حقوق عمومى داخلى و حقوق عمومى خارجى تقسیم مى‏شود. حقوق عمومى داخلى نیز به حقوق اساسى، حقوق ادارى، حقوق مالى و حقوق جزا تقسیم مى‏گردد. حقوق اساسى از موضوعات زیر سخن مى‏گوید:
    1. دولت و شرایط تشکیل و اَشکال آن؛
    2. سازمان‏ها و نهادهاى سیاسى و روابط آنها با یکدیگر، همراه با وظایف آنها؛
    3. حقوق ملت و آزادى‏هاى فردى و عمومى و تبیین چگونگى شرکت مردم در ایجاد قواى عالیه و طرز اِعمال حق حاکمیت مردم و رفتار متقابل ملت و دولت.V} شعبانى، قاسم، حقوق اساسى وساختار حکومت جمهورى اسلامى ایران، ص 23.{V
    حقوق در نظام اسلامى،
    حقوق اساسى مردم به بهترین شکلى، هماهنگ با تعالیم و ارزش‏هاى والاى دینى، تأمین شده است. در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، حقوق اساسى مردم در بندها و فصول مختلف بیان گردیده است؛ از جمله: T}یک. اصل مساوات و برابرى:{T «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوى برخوردارند و رنگ، نژاد،زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».V} اصل اوّل، فصل سوم.{V T}دو. برخوردارى از حمایت قانون:{T «همه افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى با رعایت موازین اسلامى برخوردارند».V} اصل 23، بند 14 و اصل 21.{V T}سه. حقوق سیاسى:{T «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خدا است و هم او انسان را برسرنوشت اجتماعى خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمى‏تواند این حق الهى را از انسان سلب کند، یا در خدمت منافع فرد یا گروهى خاص قرار دهد و ملت این حق خدادادى را از طرقى که در اصول بعد مى‏آید، اعمال مى‏کند».V} اصل 56، 41 و 25.{V در اصل ششم نیز آمده‏است: «در جمهورى اسلامى ایران، امور کشور باید به اتکاى آراى عمومى اداره شود؛ از راه انتخابات، رئیس‏جمهور، نمایندگان مجلس شوراى‏اسلامى، اعضاى شوراها و نظایر اینها یا از راه همه پرسى». T}چهار. حقوق اجتماعى:{T 1. حق داشتن شغل مناسب (اصل 43، بند2، اصول 28 و 29)؛ 2. حق برخوردارى از تأمین اجتماعى (اصل 29)؛ 3. حق داشتن مسکن مناسب (اصل 31)؛ 4. حقوق فرهنگى (اصل 30)؛ 5. حقوق اقتصادى (حق مالکیت) (فصل چهارم، اصول 46، 49 و ...)؛ 6. حقوق قضایى (حق دادخواهى، حق انتخاب وکیل براى طرح دعاوى) (اصل 34، 35 و 167). بخش دیگرى از حقوق اساسى، «آزادى هاى اساسى مردم» است که جداگانه به آن خواهیم پرداخت.V} ر.ک: پاسخ پرسش 40.{V T}مصونیت‏ها{T سخن دیگر در این زمینه «مصونیت‏ها» است، که عبارت است از: 1. مصونیت شخصى یا امنیت فردى (اصول 21 - 23 و 38)؛ 2. مصونیت قاضى (اصل 164)؛ 3. امنیت قضایى (بند 114 اصل سوم). 4. اصول قضایى: الف. اصل لزوم رعایت موازین اسلامى (اصول 159 و 163)؛ ب. اصل برائت (اصل 37)؛ پ. اصل قانونى بودن جرم و مجازات و حکم به اجراى مجازات از طریق مراجع قانونى (اصل 169)؛ ت. اصل علنى بودن محاکمات (اصل 165)؛ ث. اصل عطف به ماسبق نشدن قوانین جزایى (اصل 169)؛ ج. اصل لزوم رسیدگى به شکایات و تظلمات (اصول 158 و 167)؛ ح. اصل لزوم جبران خسارت مادى و معنوى ناشى از اشتباه یا تقصیر قاضى (V}اصل 171 براى آگاهى بیشتر ر. ک: حقوق اساسى و ساختار حکومت جمهورى اسلامى ایران، ص‏93-124
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا