VIP همه چیز درباره زیست شناسی (زیست شناسی چیست؟)

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
سطوح زیست‌شناسی
زیست‌شناسی گستره پهناوری از رشته‌های تحصیلی دانشگاهی را دربرمی‌گیرد. بسیاری از این عرصه‌ها گاه خود به عنوان رشته‌های جدا و مستقلی قلمداد می‌گردند. روی‌هم‌رفته این رشته‌ها به مطالعه زیست در مقیاس‌ها و سطوح گوناگون می‌پردازند از جمله:

  • در مقیاس هسته‌ای از راه زیست‌شناسی مولکولی، زیست شیمی، و تا اندازه‌ای ژنتیک
  • در مقیاس یاخته‌ای از طریق زیست‌شناسی یاخته‌ای
  • در مقیاس چندیاخته‌ای از راه فیزیولوژی، کالبدشناسی، و بافت‌شناسی
  • در سطح شکل‌گیری یا ریخت زایی (اونتوژنی) یک سازواره مفرد از راه پژوهش در رشته زیست‌شناسی تکاملی
  • در سطح وراثت میان زایندگان و زادگان از راه دانش ژنتیک
  • در سطح رفتار گروهی از راه رفتارشناسی
  • در سطح بررسی مجموعه یک جمعیت از طریق ژنتیک جمعیت و در مقیاس چندگونه‌ای تبارها از راه دانش سامانه‌شناسی
  • در سطح جمعیت‌های وابسته به هم و زیستگاه‌های ایشان از راه بوم‌شناسی و زیست‌شناسی فرگشتی و نیز احتمالاً از راه دانش دگرزیست‌شناسی که به بررسی وجود زیست در ورای کره زمین می‌پردازد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    شاخه‌ها
    موارد زیر شاخه‌های اصلی زیست‌شناسی می‌باشند:

    • هوازیستی: مطالعه ذرات آلی موجود در هوا
    • کشاورزی: مطالعه تولید محصولات کشاورزی و پرورش دام، با تأکید بر برنامه‌های علمی
    • کالبدشناسی: مطالعه فرم و عملکرد، در گیاهان، جانوران، و دیگر ارگانیسم‌ها، یا به‌طور خاص در انسان
      • بافت‌شناسی: مطالعه یاخته‌ها و بافت‌ها، یک شاخه از کالبدشناسی
    • اخترزیست‌شناسی (که به عنوان دگرزیست‌شناسی نیز شناخته می‌شود): مطالعه تکامل، توزیع و آینده زندگی در جهان
    • بیوشیمی: مطالعه واکنش‌های شیمیایی مورد نیاز برای زندگی و عملکرد موجودات زنده، معمولاً تمرکز بر سطح سلولی
    • مهندسی زیستی: مطالعه زیست‌شناسی از طریق استفاده از مهندسی با تأکید بر دانش کاربردی و به خصوص مرتبط با بیوتکنولوژی
    • جغرافیای زیستی: مطالعه توزیع فضایی و زمانی یک گونه
    • بیوانفورماتیک: استفاده از فناوری اطلاعات برای مطالعه، جمع‌آوری، و ذخیره‌سازی داده‌های بیولوژیکی و ژنومی
    • زیست‌شناسی ریاضی: مطالعه کمی یا ریاضی فرایندهای زیست‌شناسی، با تأکید بر مدل‌سازی
    • بیومکانیک: اغلب به عنوان شاخه‌ای از پزشکی در نظر گرفته می‌شود، مطالعه مکانیکی موجودات زنده، با تأکید بر استفاده کاربردی از طریق اندام ساختگی یا اُرتِز
    • تحقیقات پزشکی: مطالعه سلامتی و بیماری‌ها
      • داروشناسی: مطالعه و کاربرد عملی آماده‌سازی، استفاده و اثرات داروها و داروهای مصنوعی
    • زیست‌موسیقی: مطالعه موسیقی از دیدگاه زیست‌شناسی
    • زیست‌فیزیک: مطالعه فرایندهای زیستی از طریق فیزیک، با استفاده از نظریه‌ها و روش‌هایی که به‌طور سنتی در علم فیزیک استفاده می‌شود.
    • زیست‌فناوری: مطالعه دستکاری ماده زندگی، شامل اصلاح ژنتیکی و زیست‌شناسی مصنوعی
      • زیست‌شناسی مصنوعی: پژوهش ادغام زیست‌شناسی و مهندسی؛ ساخت و ساز عملکردهایی که در طبیعت یافت نمی‌شوند.
    • زیست‌شناسی ساختمانی: مطالعه محیط زندگی در محیط داخلی
    • گیاه‌شناسی: مطالعه گیاهان
    • زیست‌شناسی یاخته‌ای: مطالعه سلول به عنوان واحد کامل، و فعل و انفعالات مولکولی و شیمیایی که درون سلول زنده اتفاق می‌افتد
    • زیست‌شناسی شناختی: مطالعه شناخت به عنوان عملکرد زیست شناختی
    • زیست‌شناسی بقا: مطالعه نگهداری، حفاظت یا ترمیم محیط زیست، اکوسیستم طبیعی، پوشش گیاهی و حیات وحش
    • سرمازیست‌شناسی: مطالعه تأثیرات دمای پایین‌تر از حد نرمال بر روی موجودات زنده
    • زیست‌شناسی رشد: مطالعه فرایندهایی که از طریق آن فرم‌های ارگانیسم‌ها از تخم تا ساختار کامل تبدیل می‌شوند
      • رویان‌شناسی: مطالعه رشد رویان (از لقاح تا تولد)
    • بوم‌شناسی: مطالعه فعل و انفعالات موجودات زنده با موجود دیگر و با عناصر غیر زنده محیط آنها
    • زیست‌شناسی محیطی: مطالعه محیط طبیعی به صورت کلی یا یک منطقه خاص، به خصوص که توسط فعالیت‌های انسانی تحت تأثیر قرار گرفته باشد.
    • همه‌گیرشناسی: تحقیقات بر روی یکی از اجزا مهم سلامت عمومی، مطالعه عوامل مؤثر بر روی سلامت جمعیت
    • زیست‌شناسی تکاملی: مطالعه منشأ و اجداد گونه‌ها در طول زمان
    • ژنتیک: مطالعه ژن‌ها و وراثت
      • وراژنتیک: مطالعه تغییرات وراثتی در بیان ژن یا فنوتیپ سلولی ناشی از مکانیسم‌های دیگری که در توالی دی ان ای تغییرات ایجاد می‌کنند
    • خون‌شناسی: مطالعه خون و اندام‌های تشکیل دهنده خون
    • زیست‌شناسی یکپارچه: مطالعه تمامی ارگانیسم‌ها
    • لیمنولوژی: مطالعه آب‌های داخلی
    • زیست دریا (یا اقیانوس‌شناسی بیولوژیکی): مطالعه اکوسیستم‌های اقیانوس، گیاهان، جانوران و دیگر موجودات زنده
    • میکروبیولوژی: مطالعه ارگانیسم‌های میکروسکوپی (میکروارگانیسم‌ها) و فعل و انفعالات آن‌ها با دیگر موجودات زنده
      • انگل‌شناسی: مطالعه انگل‌ها و زندگی انگلی
      • ویروس‌شناسی: مطالعه ویروس‌ها و سایر عوامل شبه‌ویروسی
    • زیست‌شناسی مولکولی: مطالعه زیست‌شناسی و عملکردهای زیستی در سطح مولکولی، جدا از بیوشیمی
    • قارچ‌شناسی: مطالعه قارچ‌ها
    • علوم اعصاب: مطالعه دستگاه عصبی، شامل کالبدشناسی، فیزیولوژی و آسیب‌شناسی
    • زیست‌شناسی جمعیت: مطالعه گروه‌هایی از ارگانیسم‌های همنوع، شامل
      • بوم‌شناسی جمعیت: مطالعه چگونگی پویایی و انقراض جمعیت
      • ژنتیک جمعیت: مطالعه تغییرات توالی ژن‌ها در جمعیتی از موجودات زنده
    • دیرینه‌شناسی: مطالعه فسیل‌ها و گاهی اوقات شواهد جغرافیایی از زندگی ماقبل تاریخ
    • آسیب‌شناسی: مطالعه بیماری‌ها، و دلایل، فرایندها، طبیعت و توسعه بیماری
    • فیزیولوژی: مطالعه عملکردهای موجودات زنده و اندام‌ها و بخش‌هایی از موجودات زنده
    • گیاه‌پزشکی: مطالعه بیماری‌های گیاهان (همچنین آسیب‌شناسی گیاهان نیز نامیده می‌شود)
    • علوم اعصاب رفتاری: مطالعه زیستی بر اساس روان‌شناسی
    • زیست‌جامعه‌شناسی: مطالعه زیستی بر اساس جامعه‌شناسی
    • زیست‌شناسی سازه: شاخه‌ای از زیست‌شناسی مولکولی، بیوشیمی و زیست‌فیزیک که نسبت به ساختارهای مولکولی ماکرومولکول‌های زیستی توجه دارد.
    • جانورشناسی: مطالعه جانوران، شامل طبقه‌بندی، فیزیولوژی، توسعه و رفتار. زیرشاخه‌ها شامل: کردارشناسی (رفتار جانوران)، حشره‌شناسی (حشرات)، خزنده‌شناسی (خزندگان و دوزیستان)، آبزی‌شناسی (ماهی)، پستاندارشناسی (پستانداران) و پرنده‌شناسی (پرنده‌ها)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    علوم طبیعی

    100px-P_Education.png

    بخشی از نوشتارها در مورد علم
    [نمایش]
    علوم اجتماعی و
    علوم انسانی[نمایش]
    علوم کاربردی[نمایش]
    علوم صوری[نمایش]
    عنوانهای مربوط[نمایش]
    • ن
    • ب
    • و
    علوم طبیعی یا علوم تجربی دانش‌هایی هستند که موضوع آن‌ها بررسی ویژگی‌های فیزیکی طبیعت (به معنای وسیع آن، یعنی همه جهان) است. به این معنا علوم طبیعی از علوم انسانی متمایز است.

    در علوم طبیعی کوشش می‌شود تا پدیده‌های طبیعی با روش علمی و براساس فرآیندهای طبیعی (و نه الهی یا عرفانی و مانند آن) توضیح داده شود. گاه منظور از علوم طبیعی همان علوم زیستی است. تصویر علوم طبیعی نمودهای فیزیکی و غیر انسانی جهان را مطالعه می‌کند. به عنوان یک گروه، از یک طرف، علوم طبیعی از علوم اجتماعی متمایز می‌باشند و از هنر و بشریت از طرف دیگر. علوم طبیعی به صورت کلی تلاش دارد تا کارکرد جهان را بجای فرآیندهای ماورای طبیعی، ترجیحا از طریق فرآیندهای طبیعی توصیف نمایند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جاندار

    «جانداران» و «بیجان» به اینجا تغییر مسیر دارند. برای روستایی نام جانداران، جانداران (مهاباد) را ببینید. برای کاربردهای دیگر بیجان، بیجان (ابهام‌زدایی) را ببینید.
    90px-EscherichiaColi_NIAID.jpg
    90px-Tree_Fern.jpg

    90px-Ericoid_mycorrhizal_fungus.jpg
    90px-Thompson%27s_Gazelle.jpeg

    موجودات زنده انواع مختلفی دارند: باکتری، گیاهان، جانوران (آهو)، قارچ‌ها

    150px-Biological_classification_L_Pengo_vflip_fa.svg.png

    Magnify-clip.png

    سلسله مراتب هشت طبقه آرایه‌شناختی اصلی در طبقه‌بندی زیستی. جانداران به چند دامنه تقسیم شده که خود به چند گروه تقسیم شده‌اند. طبقه‌های میانی جزئی‌تر نشان داده نشده‌اند.
    جاندار یا اَندامگان،[۱][۲] یا ارگانیسم به‌معنای یک سامانهٔ زنده و پیچیده از اعضاست که با تأثیرشان بر یکدیگر، امکان سازگاری با محیط و تضمین بقا و پایداری کلّ آن موجود زنده (جاندار) را فراهم می‌کنند. دربرابر موجود بی جان که جماد نام دارد.

    واژهٔ ارگانیسم، از واژهٔ یونانی باستان organon به‌معنی ابزار یا وسیله اقتباس شده‌است.

    موجودات زنده با عامل‌های زیر از غیرزنده‌ها متمایز می‌شوند:

    • پاسخ به محرک
    220px-EscherichiaColi_NIAID.jpg

    باکتری اشریشیا کُلای
    • 220px-Book_with_sexual_content_15th_century_Iran_006_cr.jpg
    • تولید مثل
    • رشد
    • بقا و ترمیم خود
    • تنفس
    اَندامگان‌ها انواع متنوعی دارند؛ به‌عنوان مثال، شامل تک‌یاختگان، باکتری‌ها، قارچ‌ها، گیاهان و جانوران می‌شوند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    گونه (زیست‌شناسی)

    150px-Biological_classification_L_Pengo_vflip_fa.svg.png

    Magnify-clip.png

    سلسله مراتب هشت طبقه آرایه‌شناختی اصلی در طبقه‌بندی زیستی. یک سرده از یک یا چند گونه تشکیل شده‌است. طبقه‌های میانی جزئی‌تر نشان داده نشده‌اند.
    گونه (به انگلیسی: Species) در تقسیم‌بندی زیست‌شناختی بعد از سرده قرار دارد. گونه شامل گروهی از موجودات زنده است که می‌توانند با هم تولید مثل کنند و فرزندان آن‌ها در آینده قدرت باروری خواهند داشت.

    گونه خود نیز به زیرگونه، نژاد یا واریته و نوع تقسیم می‌شود. نژادهای پرورش یافته را رقم می‌نامند.

    از تعداد گونه‌های موجود اطلاع دقیقی در دست نیست، اما زیست‌شناسان این رقم را بالغ بر ۱۳ تا ۱۴ میلیون برآورد می‌کنند. در حدود ۱٫۷۵ میلیون گونه توصیف و به‌طور علمی نامگذاری شده‌اند. این تعداد مثلاً شامل ۲۵۱ هزار گونه گیاهی، ۴۲ هزار گونه جانوری مهره‌دار و ۷۵۰ هزار گونه حشرات است.

    بیش از ۹۹٪ از گونه‌های زیستی که تاکنون بر روی کره زمین زندگی کرده‌اند، منقرض شده‌اند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    زندگی

    300px-Kordan%2C_Alborz%2C_IRAN_03.JPG

    زندگی در طبیعت
    زندگی، زیست یا حیات، به معنی فاصلهٔ میان تولد تا مرگ می‌باشد . هر موجود زنده، پس از تولد، شروع به رشد و تکامل مغز و جسم می‌کند و در نهایت به واسطهٔ مرگ، این روند متوقف می‌گردد.[۱][۲]

    در بیشتر ادیان، زندگی پس از مرگ نیز تعریف شده‌است.[۳] زندگی را می‌توان که از دیدگاه‌های مادی و معنوی، جدا نمود.[نیازمند منبع] البته هنوز برخی ابهام‌ها و نارسایی‌ها در این زمینه وجود دارد، از جمله در ویروس‌ها که فقط از رشته دی‌ان‌ای تشکیل شده‌اند و به تنهایی و بدون وجود سلول میزبان، علایم موجودات زنده را ندارند. برخی از دانشمندان ویروس‌ها را مرز میان موجودات زنده و غیر زنده و به صورت یک هاله (مانند نیم سایه) دانسته‌اند که کاملاً قابل جداسازی نیستند. ایا دی‌ان‌ای فرق موجودات زنده با غیر زنده است؟ آیا ساختاری هوشمند (وجود نظم بین سلول‌ها و اجزای مختلف)، موجود زنده را تشکیل می‌دهد؟ که البته سلول‌های سرطانی این موضوع را رد می‌کنند زیرا در مقابل از بین رفتنشان مقاومت می‌کنند و مانع از درست کار کرد بدن می‌شوند (سلول‌ها بعد از پایان عمر، باید با سلول‌هایی جدید جایگزین شوند). به زبانی دیگر سلول‌های یک فرد سرطانی نامیرا شده و در مقابل مرگ خود و فرمان طبیعی بدن مقاومت می‌کنند ولی فرد سرطانی فردی زنده است با اینکه برخی از اعضای بدنش درست کار نمی‌کند. زندگی ممکن است به خاطر سلول‌های عصبی و مغزی باشد که در طول زندگی جایگزین نمی‌شوند و فقط رشد می‌کنند و می‌دانیم که اگر فردی اعضای بدنش را اهدا کند خودش باقی می‌ماند و از خودش کم نمی‌شود ولی کسی نمی‌تواند مغزش را عوض کند. به تعریفی دیگر حیات نحوهٔ خاص از هستی است که مبدأ ظهور علم و قدرت شده و عامل هماهنگ‌کننده اندیشه علمی و انگیزه عملی است، به طوری که اندیشه علمی بر انگیزه عملی اشراف و نظارت داشته و انگیزه عملی تحت هدایت اندیشه علمی، به صورت کوشش عینی ظهور یابد.

    محتویات
    • ۱ ریشه‌شناسی
    • ۲ اعمال حیاتی
    • ۳ پانویس
    • ۴ جستارهای وابسته
    • ۵ منابع
    ریشه‌شناسی
    لغت نامه دهخدا

    زندگی. [ زِ دَ / دِ ] (حامص، اِ) زندگانی. (از فرهنگ فارسی معین). حیوة. (ناظم الاطباء). حیات. محیا. حیوان. نقیض مرگ. زندگانی. مقابل مردگی. مقابل مرگ و ممات و آن صفتی است مقتضی حس و حرکت. (از یادداشت‌های بخط دهخدا)

    گی در گویش بختیاری (Gay) یعنی فرصت و مهلت، در واقع گی (Gay) همان گاه و دوره است. معرب گاه هم می‌شود جاه و می‌توان چنین استنباط کرد که جایگاه هم دلالت بر همین ریشه دارد.

    بر این اساس می‌توان گفت آنجا که مولانا می‌گوید : از کجا آمده‌ام یعنی از کدام جا یا در واقع از کدام گاه و از کدام گی (Gay) آمده ام.

    در محاوره بختیاری‌ها می‌گویند که اگر گی (Gay) بدستم بیفتد می‌دانم چه کنم.

    ضمناً وقتی می‌گوییم یک سالگی فرد یعنی او یک دوره و فرصت را سپری کرده و فرد، شصت سالگی (Gay) داشته تا بتواند به اهدافی که بهر آن به این جا آمده را محقق کند.

    اعمال حیاتی
    تنفس، مهم‌ترین عامل حیاتی است. بعد از آن خوردن و آشامیدن مهم‌ترین اعمال حیاتی، محسوب می‌شوند. جریان خون، رشد و نمو، تولید مثل و ... از اعمال حیاتی مشترک بسیاری از موجودات زنده هستند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    فرگشت

    200px-CollapsedtreeLabels-simplified.svg.png

    نمودار واگرایی گروه‌های آرایه‌ای نوین از نیای مشترکشان.

    مباحث اصلی[نمایش]
    روندها و نتایج[نمایش]
    تاریخ طبیعی[نمایش]
    تاریخچه نگره فرگشتی[نمایش]
    شاخه‌ها و کاربردها[نمایش]
    پیامدهای اجتماعی[نمایش]
    درگاه.ویکی‌پروژه
    • ن
    • ب
    • و
    • ن
    • ب
    • و
    تکامل یا فرگشت یا برآیش (یا به‌گونهٔ ویژه‌تر تکامل زیستی یا اندامی) عبارت است از دگرگونی در یک یا چند ویژگی فنوتیپی موروثی که طی زمان در جمعیت‌های افراد رخ می‌دهد.[۱] این ویژگی‌های فنوتیپی، که از نسلی به نسل بعد جابجا می‌شوند؛ صفات ساختاری، بیوشیمیایی و رفتاری را تعیین می‌کنند. وقوع تکامل منوط به وجود بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت است. این بستر ممکن است از جمعیت‌های دیگر تأمین شود؛ که به شارش ژن شهرت دارد.[۲][۳][۴][۵] همچنین ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با سازوکارهایی چون جهش یا نوترکیبی پدید آید. با توجه به اینکه ویژگی‌های فنوتیپی متفاوت، احتمال بقا و تولیدمثل را تحت تأثیرات متفاوتی قرار می‌دهند؛ انتخاب طبیعی می‌تواند سبب فراگیری ژنوتیپ‌های جدید در خزانهٔ ژنی شود؛ و چهرهٔ فنوتیپی جمعیت را به تدریج تغییر دهد.[۱] انتخاب جنـ*ـسی ممکن است به همه‌گیری ژن‌هایی ختم شود که نقش مثبتی در افزایش بقای جاندار نداشته باشند؛ و دیگر سازوکارهای تکاملی همچون همبستگی ژنی و رانش ژن، ممکن است ژن‌هایی را انتخاب کنند که امتیاز مستقیمی برای بقا یا تولیدمثل جاندار ارائه نمی‌دهند.[۶][۷]

    رویداد فرگشت بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشته‌اند.[۸] فرگشت علت پدیدهٔ گونه‌زایی است؛ که طی آن یک گونهٔ اجدادی منفرد به دو یا چند گونهٔ متفاوت تقسیم می‌شود. گونه‌زایی در شباهت‌های ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران؛ پراکندگی جغرافیایی گونه‌های مرتبط با هم، و ثبت سنگواره‌ای تغییرات، قابل مشاهده‌است. نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از ۳٫۵ میلیارد سال پیش؛ یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین، قدمت دارد.[۹][۱۰][۱۱][۱۲] تکامل چه به صورت درون‌جمعیتی و چه به صورت گونه‌زایی میان جمعیت‌ها، از طرق گوناگونی روی می‌دهد؛ آهسته و پیوسته به نام انتخاب انباشتی، یا به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی؛ که تعادل نقطه‌ای خوانده می‌شود.

    مطالعهٔ علمی فرگشت (تکامل) از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که پژوهش‌ها روی ثبت سنگواره‌ای و تنوع جانداران، بسیاری از دانشمندان را متقاعد کرد که می‌بایست گونه‌ها به نحوی تکامل یابند. بر مبنای سنگواره‌ها می‌یابیم که جانداران امروزی متفاوت از گذشته هستند و به میزانی که به گذشته‌های دورتر می‌نگریم، فسیل‌ها متفاوت‌تر می‌شوند.[۱۳][۱۴] سازوکارهای پیش‌برندهٔ تکامل همچنان نامشخص باقی‌ماندند؛ تا سال ۱۸۵۸ که نظریهٔ انتخاب طبیعی، به‌طور مستقل توسط چارلز داروین و آلفرد راسل والاس ارائه شد. در اوایل قرن بیستم، تئوری‌های داروینی تکامل با ژنتیک، دیرین‌شناسی و سامانه‌شناسی ادغام شدند که با پیوستن یافته‌های بعدی چون زیست‌شناسی مولکولی؛ تحت عنوان تلفیق تکاملی جدید به اوج رسید.[۱۵] این تلفیق به یک بنیان اصلی در زیست‌شناسی بدل شد؛ چنان‌که تبیینی منسجم و یکپارچه، برای تاریخ و تنوع زیستی حیات روی زمین، فراهم ساخت.[۱۶][۱۷][۱۸]

    امروزه تکامل در شاخه‌های مختلف علوم زیستی چون زیست‌شناسی بقا، جنین‌شناسی، بوم‌شناسی، فیزیولوژی، دیرین‌شناسی و پزشکی مطالعه و به‌کاربسته می‌شود. به علاوه، تکامل بر دیگر حیطه‌های مطالعات بشری، همچون کشاورزی، انسان‌شناسی، فلسفه و روان‌شناسی نیز اثرگذار بوده‌است.

    نظریه فرگشت پارادایم حاکم بر زیست‌شناسی نوین است که پایه و اساس آن را تشکیل می‌دهد و با شواهد بسیاری پشتیبانی می‌گردد؛ به‌طوری‌که به گفته دبژنسکی «هیچ چیز در زیست‌شناسی جز در پرتو آن معنا نمی‌یابد».[۱۹] هم‌زمان در جزئیات اختلاف نظر هست و پرسش‌های بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیست‌شناسان تکاملی به آن‌ها می‌پردازند. زیست‌شناسان تکاملی واقعیت وقوع تکامل را مستند کرده، و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و می‌آزمایند.

    محتویات
    • ۱ واژه‌شناسی
    • ۲ تاریخ اندیشهٔ تکاملی
      • ۲.۱ آرای قدما
      • ۲.۲ سده‌های هفدهم و هجدهم
      • ۲.۳ نظریه تکاملی لامارک:استحاله ماهوی
      • ۲.۴ نظریه تکاملی داروین:انتخاب طبیعی
      • ۲.۵ تولد و رشد دانش ژنتیک
      • ۲.۶ تلفیق تکاملی جدید
      • ۲.۷ پیشرفت‌های متاخر
      • ۲.۸ ایرادات وارد شده بر فرگشت
    • ۳ وراثت
      • ۳.۱ ژنتیک مندلی
      • ۳.۲ اساس سلولی وراثت
      • ۳.۳ اساس مولکولی وراثت
      • ۳.۴ نقش وراثت در تکامل صفات
    • ۴ گوناگونی ژنی
      • ۴.۱ جهش
      • ۴.۲ جنسیت و نوترکیبی
      • ۴.۳ شارش ژنی
    • ۵ سازوکارها
      • ۵.۱ انتخاب طبیعی
      • ۵.۲ رانش ژن
      • ۵.۳ شارش ژن
      • ۵.۴ سفر رایگان ژنتیکی
      • ۵.۵ تورش ناشی از جهش
    • ۶ پیامدها
      • ۶.۱ سازش
      • ۶.۲ هم‌تکاملی
      • ۶.۳ همکاری تکاملی
      • ۶.۴ گونه‌زایی
      • ۶.۵ انقراض
    • ۷ تاریخ تکاملی حیات
      • ۷.۱ منشأ حیات
      • ۷.۲ نسب مشترک
      • ۷.۳ تکامل حیات
    • ۸ اعتبار و حمایت علمی
    • ۹ توجیه ژنتیکی فرگشت
    • ۱۰ کاربردها
    • ۱۱ جستارهای وابسته
    • ۱۲ پیوند به بیرون
    • ۱۳ پانویس
    واژه‌شناسی
    واژه عربی تکامل به معنای «ترقی» و «کامل شدن» می‌باشد. لغت‌نامه دهخدا معنی آن را «تمام شدن» ذکر می‌کند.[۲۰] این واژه نخستین بار توسط مترجمان دورهٔ قاجار به عنوان برابر فارسی evolution به کار رفت.

    این در حالیست که واژه Evolution به معنای «برآمدن» بوده و اشاره به بوجود آمدن چیزی از چیز دیگر دارد، مثل بوجود آمدن بخار از آب. Evolution، حاکی از «کمال یافتن» جانداران نیست. این واژه هیچ بار اخلاقی ندارد بلکه تنها تغییر جانداران را برای انطباق بیشتر با محیط نشان می‌دهد، زیرا در یک محیط ویژگی‌های خاصی مبنای تطابق محسوب می‌شوند و در محیط دیگر ویژگی‌های دیگر.

    به این سبب فرگشت هم‌تراز مناسب تری برای Evolution است.[۲۱]

    «فرگشت» از برساخته‌های فرهنگستان دوم است.[۲۲] این واژه در آثار نویسندگانی همچون داریوش آشوری به‌کار بـرده شده‌است.[۲۳] بعدها برابرهای دیگری نیز از سوی پژوهشگران پارسی‌زبان برای Evolution پیشنهاد شد؛ از آن جمله واژه «برآیش» که توسط ابراهیم هرندی، روان‌زیست‌شناس، پیشنهاد شد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تاریخ اندیشهٔ تکاملی
    برای جزئیات بیش‌تر درباره این بخش از مقاله, تاریخ اندیشه تکاملی را ببینید.
    آرای قدما
    این پیشنهاد که یک نوع جانور ممکن است از جانوری از نوع دیگر منشأ گرفته باشد، در آرای برخی فلاسفهٔ پیشاسقراطی چون آناکسیماندروس و امپدوکلس به چشم می‌خورد. در تضاد با این دیدگاه‌های ماده‌گرایانه، ارسطو همهٔ اشیاء طبیعی و نه تنها موجودات زنده را، فعل‌هایی ناقص از حالات طبیعی ممکن می‌دانست؛ که ثابت بودند. او این حالات ثابت را، صورت یا مثال؛ یا (در ترجمهٔ لاتین) گونه می‌نامید. این دیدگاه بخشی از فهم الهی ارسطو از طبیعت بود، که در آن همهٔ اشیاء نقشی غایتمند در نظام الوهیت جهان ایفا می‌کردند. البته وی ادعا نکرد که هر جانور، با یک صورت مابعدالطبیعی خاص تناظر یک‌به‌یک دارد؛ بلکه نمونه‌هایی ذکر کرد که چگونه انواع جدیدی از جانداران می‌توانسته‌اند به وجود آیند. تعابیر گوناگون از نظریهٔ ارسطو، پس از ترکیب با تعالیم مسیحی، فهم متعارف در قرون وسطا شد.

    سده‌های هفدهم و هجدهم
    در قرن هفدهم، روش جدید علم نوین، رویکرد ارسطویی به طبیعت را رد کرد، و در جستجوی تشریح پدیده‌های طبیعی در قالب قوانین طبیعت برآمد؛ که برای همهٔ محسوسات یکسان، بی‌نیاز از فرض هیچگونه ردهٔ ثابت طبیعی، یا نظام الهی جهان بودند. امّا این رویکرد جدید به کندی در زیست‌شناسی ریشه دواند؛ که به آخرین سنگر برای درک ثابت از اشیای طبیعی مبدّل گشت.

    جان ری اصطلاح گونه را که آن زمان متروک شده بود، برای اطلاق به انواع ثابت جانوری و گیاهی به‌کار برد؛ اما برخلاف ارسطو، او اکیداً هر نوع از موجودات زنده را به عنوان یک گونه، معرفی کرد. ری پیشنهاد کرد که هر گونه را می‌توان به مدد ویژگی‌هایی شناخت که در هر نسل، هنوز باقی هستند و خود را حفظ می‌کنند. این گونه‌ها توسط خدا طراحی شده بودند؛ اما تفاوت‌هایی نشان می‌دادند که بر اثر شرایط محلی پدیدار شده بود. در طبقه‌بندی زیستی جانداران توسط کارل لینه که در ۱۷۳۵ معرفی شد نیز؛ گونه‌ها ثابت بر اساس طرح الهی درنظر گرفته شدند.

    برخی دیگر از طبیعت‌گرایان این زمان، به گمانه‌زنی دربارهٔ تغییرات تکاملی گونه‌ها بر اساس قوانین طبیعت پرداختند. در ۱۷۵۱، موپرتوئی از تغییراتی که حین تولیدمثل رخ می‌دهند نوشت؛ و انباشت این تغییرات را طی نسل‌ها نیروی پیش‌ران تکامل دانست. بوفون پیشنهاد کرد که ممکن است گونه‌ها بتوانند به ارگانیسم‌های متعدد تحلیل یابند؛ و اراسموس داروین این فرضیه را مطرح کرد که ممکن است تمام جانوران خونگرم از یک میکروارگانیسم منفرد (یا به بیان او از یک فیلامنت) مشتق شده باشند.

    نظریه تکاملی لامارک:استحاله ماهوی
    نخستین طرح تکاملی پخته، نظریهٔ «ترانس‌موتاسیون» یا «استحاله ماهوی» ژان لامارک بود که به سال ۱۸۰۹ در کتاب فلسفه جانورشناسی منتشر شد. لامارک تجسم کرده بود که همچنانکه نسل خودانگیخته به تولید اشکال سادهٔ حیات ادامه می‌دهد؛ پیچیدگی بیش‌تر در دودمان‌های موازی با یک تمایل پیش‌روندهٔ موروثی توسعه می‌یابد. به‌طوری‌که تغییرات موروثی بر اثر استفاده یا عدم استفادهٔ والدین، دودمان‌ها را به سازش بیش‌تر با محیط می‌کشاند.[۲۵][۲۶] این فرایند پیشنهادی، بعدها لامارکیسم خوانده شد.[۲۵][۲۷][۲۸][۲۹] اردوگاه طبیعت‌گرایان این آراء را به علت فقدان شواهد تجربی، محکوم می‌کردند. کوویه تأکید کرد که گونه‌ها غیرمرتبط و ثابت هستند؛ و شباهت‌های آن‌ها نشانگر طرح الهی و بر اساس نیازهای عملکردی آن‌هاست.

    در همین زمان، ایدهٔ طراح نیکخواه جان ری؛ توسط ویلیام پِیلی در جهت الهیات طبیعی پرورانده شد. پیلی استدلال کرده بود که سازش‌های پیچیدهٔ بدن جانداران، نشانه‌های طرح الهی هستند. چارلز داروین جوان، این آرای پیلی را تحسین کرد.[۳۰][۳۱][۳۲]

    220px-Charles_Darwin_aged_51.jpg

    در ۱۸۴۲، چارلز داروین نسخه اولیه‌ای از کتابی را که بعدها اصل انواع نام گرفت؛ نوشته بود.[۳۳]
    نظریه تکاملی داروین:انتخاب طبیعی
    فرضیهٔ تکاملی چارلز داروین، نقطهٔ عطفی در مسئلهٔ ثبوت یا تکامل انواع به‌شمارمی‌رود. داروین متأثر از نظرات توماس مالتوس در رسالهٔ اصل جمعیت؛ به این نتیجه رسید که رشد جمعیت به آسانی می‌تواند به «تنازع بقا» منجر شود؛ و در این رقابت زاده‌های با مطلوبیت بیش‌تر، بر دیگران برتری خواهند داشت. محدودیت منابع باعث می‌شود تا در هر نسل بسیاری از زاده‌ها پیش از رسیدن به سن تولیدمثل تلف شوند. این ایده می‌توانست گوناگونی جانوران و گیاهان را، در عین اشتقاق از اجداد مشترک توضیح دهد؛ و در عین حال این شرح تنها با استفاده از قوانین طبیعی که برای همهٔ اشیاء یکسان بودند، فراهم می‌شد.[۳۴][۳۵][۳۶][۳۷]

    داروین در ۱۸۳۸ به نظریه انتخاب طبیعی دست یافت، امّا آن را منتشر نکرد؛ تا اینکه در ۱۸۵۸ نامه‌ای از یک زیست‌شناس جوان به نام آلفرد والاس به دستش رسید که در آن نظریه مشابهی شرح داده شده بود. والاس در این نامه به منظور انتشار فرضیهٔ خود از داروین تقاضای کمک کرده بود. آن‌ها دو مقالهٔ جداگانه برای قرائت در یکی از گردهم‌آیی‌های علمی انجمن لینه‌ای‌های لندن ارسال کردند.[۳۸]

    داروین و والاس هیچ‌کدام در این گردهمایی شرکت نکردند و در آن زمان تعداد اندکی از آن دو مقاله مطلع شدند. سرانجام در اواخر سال ۱۸۵۹، کتاب داروین به نام «دربارهٔ خاستگاه گونه‌ها از طریق انتخاب طبیعی» منتشر شد و به تفضیل به شرح تکامل داروینی پرداخت. توماس هاکسلی، آناتومی مقایسه‌ای و دیرین‌شناسی را به کار گرفت تا نشان دهد که انسان و کپی‌ها نیاکان مشترکی دارند. این نتیجه‌گیری تلویحی که انسان جایگاهی یگانه و خاص در جهان ندارد، بسیاری را برآشفت.[۳۹]

    تولد و رشد دانش ژنتیک
    سازوکارهای دقیق وراثت، و منشأ خصائص جدید همچنان معما باقی‌ماندند. برای حل این معما، داروین تئوری پان‌ژنز را مطرح کرد.[۴۰] در ۱۸۶۵، گرگور مندل گزارش کرد که ویژگی‌های فنوتیپی با یک الگوی پیش‌بینی‌پذیر ناشی از تفکیک و جورشدن مستقل تعدادی از عناصر به ارث می‌رسند. (این عناصر بعدها ژن خوانده شدند) قوانین وراثت مندلی در نهایت تئوری پان‌ژنز داروین را رد کرد.[۴۱] آگوست وایزمن تمایز مهمی میان سلول‌های ژرمینال (اسپرم و تخمک) و سوماتیک (پیکری) بدن قائل شد؛ و مشخص ساخت که وراثت تنها از طریق خط ژرمینال عمل می‌کند.

    هوگو دووری تئوری پان‌ژنز داروین را با تمایز سوماژرمینال وایزمن، مربوط کرد و این فرضیه را مطرح ساخت که اثر پان‌ژن‌ها که در هستهٔ سلول متمرکز هستند، با بیان شدن به سیتوپلاسم منتقل می‌شود و ساختار سلول را تغییر می‌دهد. دووری همچنین معتقد بود که انتقال صفات متنوع زاده‌ها طی خط ژرمینال، از طریق وراثت مندلی انجام می‌پذیرد.[۴۲] در توضیح منشأ خصائص جدید، دووری فرضیهٔ جهش را توسعه داد، که منجر به ایجاد اختلافی موقتی میان دانشمندان قائل به تکامل داروینی، و زیست‌سنجشان پیروی دووری شد.[۲۶][۴۳][۴۴]

    در آغاز قرن بیستم، پیشگامان ژنتیک جمعیت چون جان هالدین، سؤال رایت و رونالد فیشر مبنایی مستحکم و محاسباتی برای تکامل فراهم ساختند؛ و تضاد ظاهری میان نظریهٔ داروین، جهش‌های ژنتیکی و وراثت مندلی از میان رفت.[۴۵]

    تلفیق تکاملی جدید
    در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، تلفیق تکاملی جدید، مفاهیم انتخاب طبیعی، جهش و وراثت مندلی را به هم مرتبط ساخت و به یک نظریهٔ یکپارچه تبدیل شد که به‌طور کلی در تمام شاخه‌های علوم زیستی به کار رود. تلفیق تکاملی جدید قادر به توضیح الگوهای مشاهده‌شده در گونه‌ها و جمعیت‌ها، تغییرات فسیلی در دیرین‌شناسی، و حتی سازوکارهای پیچیدهٔ سلولی در جنین‌شناسی بود.[۲۶][۴۶]

    پیشرفت‌های متاخر
    در ۱۹۵۳ جیمز واتسون و فرانسیس کریک با کشف ساختار مولکول DNA مبنایی دقیق برای تبیین فعالیت‌های آن فراهم ساختند.[۴۷] زیست‌شناسی مولکولی فهم ما را از روابط بین ژنوتیپ و فنوتیپ بهبود بخشید. پیشرفت‌ها در فیلوژنتیک و سامانه‌شناسی، از طریق انتشار و به‌کارگیری درخت‌های تکاملی، تحول صفات را در یک چهارچوب مقایسه‌ای و آزمودنی ترسیم کرد.[۴۸][۴۹] در ۱۹۷۳،تئودوزیوس دابژانسکی زیست‌شناس تکاملی نوشت: «هیچ‌چیز در زیست‌شناسی معنا پیدا نمی‌کند، مگر در پرتو تکامل»، زیرا تکامل چیزهایی را که زمانی نامرتبط با هم به نظر می‌رسیدند؛ در قالب یک شرح منسجم جای می‌دهد که قادر به توصیف و پیش‌بینی حقایق مشاهده‌شده در خصوص حیات است.[۵۰]

    از آن زمان، تلفیق تکاملی جدید گسترش یافته تا در مقیاس سازماندهی زیستی، از ژن تا گونه را توضیح دهد. این گسترش اِکو-اِوو-دِوو نامیده شده‌است.[۱۵][۱۵][۵۱][۵۲]

    ایرادات وارد شده بر فرگشت
    نگاه کنید به ایراداتی بر نظریهٔ تکامل.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وراثت

    ژنتیک مندلی
    بر اساس پژوهش‌های مِندل که در ۱۸۶۶ انتشار یافت، هر فرد جاندار برای هر صفت خود دو حالت(آلل) دارد که یکی از آن‌ها را از پدر و دیگری را از مادر دریافت کرده‌است. اصطلاح ژنوتیپ اشاره به نوع آلل‌های هر فرد،[۵۳] و فنوتیپ اشاره به شکل بروز آن آلل‌ها دارد.[۵۴] مندل افراد خالص را که دو آلل یکسان داشتند هُموزایگوت، و افرادی را که دو آلل متفاوت داشتند هِتِروزایگوت می‌نامید. هموزایگوت‌ها ناشی از خودلقاحی بودند و P نامیده می‌شدند. دودمان‌های هتروزایگوت F1 و F2 نیز به ترتیب از دگرلقاحی و خودلقاحی نسل پیشین خود حاصل می‌شدند. مندل آللی را که در F1 اثر خود را به‌طور کامل نشان می‌داد غالب، و آللی را که تنها در F2 ظاهر می‌شد مغلوب نام نهاد. بر اساس این تحقیقات قوانین سه‌گانه مشهور به قوانین مندل یا قوانین وراثت پایه‌ریزی شدند: قانون اوّل یا قانون یکنواختی، قانون دوم یا تفکیک، و قانون سوم یا جورشدن مستقل.

    اساس سلولی وراثت
    برای جزئیات بیش‌تر درباره این بخش از مقاله, کروموزوم را ببینید.
    270px-Chromosome_en.svg.png

    طرح شماتیک از رابـ ـطه کروموزوم، DNA و ردیف جفت‌بازهای ژن.
    ساختار کروموزوم بر اساس «مدل گردنبند مروارید» توصیف می‌شود، که نخ را DNA و نوکلئوزومها (دانه‌ها) ی آن را DNA احاطه شده به وسیله پروتئین تشکیل می‌دهد. اساس سایتوژنتیکی وراثت بر اساس فرضیه سال ۱۹۰۲ ساتون و بوواری مبنی بر اینکه کروموزوم‌ها، ماده ژنتیکی را طی لقاح حمل می‌کنند، شکل گرفت؛ با این وجود اساس مولکولی وراثت همچنان نامشخص باقی‌ماند، چرا که ماهیت بیوشیمیایی ماده ژنتیکی مشخص نشده بود.

    اساس مولکولی وراثت
    برای جزئیات بیش‌تر دربارهٔ این بخش از مقاله، DNA و ژن را ببینید.

    آزمایش‌های اِیوری به درک اساس مولکولی وراثت کمک شایانی کرد. او در ۱۹۴۴ دریافت که ماده ژنتیکی نوعی نوکلئیک اسید به نام DNA است. ساختار فضایی مولکول DNA در ۱۹۵۳ توسط واتسون و کریک تشریح شد. بر اساس «مدل مارپیچ دوگانه» واتسون و کریک، مولکول DNA همچون نردبانی مارپیچ است که هر پله آن را یک جفت باز، و دو نرده آن را توالی‌های قند-فسفات تشکیل می‌دهد. باز مذکور یک پورین(آدنین A یا گوانین G)؛ یا پیریمیدین(سایتوزین C یا تیمین T) است. قند مذکور نیز پنتوزی به نام دئوکسی‌رایبوز است. به منظور همانندسازی DNA دو رشته این مولکول می‌بایست توسط آنزیم هلیکاز از هم باز شوند.[۵۳] بر این اساس ژن به صورت تک‌رشته‌ای که به عنوان الگو برای همانندسازی قرار می‌گیرد، بررسی می‌شود. ژن متشکل از توالی‌های اگزون و اینترون است که همچون واگن‌های قطار دنبال هم سوار شده‌اند. از آنجا که مولکول‌های قند و فسفات در رمزگذاری صفات نقشی ندارند، یک ژن را می‌توان تنها توسط بازهایش به صورت‌هایی چون…AUGCCTA نمایش داد.

    نقش وراثت در تکامل صفات
    مطابق با نظریه ۱۹۴۰ بیدل و تِیتوم تحت عنوان «نظریه یک ژن-یک آنزیم»، هر ژن رمز ساخت یک آنزیم را داراست. این نظریه امروزه به صورت «نظریه یک ژن-یک پلی‌پپتید»، تصحیح شده‌است. نتیجه تکاملی توارث آن‌است که ژن‌ها رمز ساخت پروتئین‌ها را حمل می‌کنند، و پروتئین‌ها مسئول واکنش‌های جنینی و پس از تولد مؤثر در صفات ساختاری، فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و رفتاری (در مورد سلول‌های مغزی) جانداران هستند. این صفات شانس بقا و تولیدمثل را به درجات مختلفی تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ و در نتیجه فراوانی آلل‌ها طی نسل‌های متمادی تغییر می‌کند.[۵۵][۵۶]

    نظریه تکاملی لامارک برای مدت‌ها به علت مردود شمرده شدن وراثت صفات اکتسابی مطرود بود؛ با وجود این یافته‌های چند دهه اخیر نشان داده‌اند که برخی صفات اکتسابی می‌توانند بدون تغییر در توالی نوکلئوتیدهای DNA به ارث برسند. سازوکارهای این نوع توارث از قبیل متیلاسیون DNA، خاموش شدن ژن از طریق تداخل RNA، و ساختمان سوم پروتئینی در پریون‌ها[۵۷][۵۸]؛ همگی تحت عنوان توارث اپی‌ژنتیک طبقه‌بندی می‌شوند و در تکامل نقش دارند.[۵۹] همچنین به جز توارث اپی‌ژنتیک؛ اقسام توارثی دیگری نیز در تکامل شرکت می‌کنند که مستقیماً تحت کنترل ژن‌ها نیستند و از جمله آن‌ها می‌توان به DIT و سیمبیوژنز اشاره نمود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    گوناگونی ژنی

    200px-Biston.betularia.7200.jpg

    پروانه فلفلی سفید
    200px-Biston.betularia.f.carbonaria.7209.jpg

    فرم تیره در تکامل پروانه فلفلی
    فنوتیپ در هر فرد از ژنوتیپ و اثرات محیط خارج او، منشأ می‌گیرد. بخش عمده‌ای از گوناگونی‌ها در فنوتیپ به دلیل تفاوت‌ها در ژنوتیپ‌ها است. فرگشت به معنای تغییرات در گوناگونی‌های ژنتیکی می‌باشد. در طول زمان ممکن است فراوانی هر الل (ژن) نسبت به بقیه الل‌های مربوطه، کم یا زیاد شود.[۶۲] هنگامیکه یک الل به تثبیت یا ثبات وراثتی (به انگلیسی: fixation) برسد، میزان گوناگونی الل، صفر خواهد شد. انتخاب طبیعی زمانی موجب فرگشت می‌شود که گوناگونی‌های ژنتیکی کافی در جمعیت وجود داشته باشد.[۶۳] اصل هاردی- وینبرگ (به انگلیسی: Hardy-Weinberg principle)، چگونگی باقی ماندن گوناگونی‌ها در جمعیت با وراثت مندلی را نشان می‌دهد. فراوانی الل‌ها در غیاب انتخاب، جهش (موتاسیون)، مهاجرت و رانش ژنتیکی ثابت باقی می‌ماند.[۶۴]

    جهش
    برای جزئیات بیش‌تر درباره این بخش از مقاله, جهش را ببینید.
    100px-Gene-duplication.svg.png

    مضاعف شدن قسمتی از یک کروموزوم
    جهش به معنای تغییر در توالی‌های DNA در سلول است. جهش ممکن است هیچ اثری نداشته باشد، محصول ژنی را تغییر دهد یا عملکرد ژن را مختل سازد. مطالعات بر روی مگس سرکه نشان می‌دهد که اگر جهش موجب تغییر محصول ژن (پروتئین) شود، این مسئله خطرناک خواهد بود زیرا ۷۰٪ این جهش‌ها اثرات تخریبی دارند.[۶۵]

    جهش‌ها می‌توانند موجب مضاعف شدند بخشی ار کروموزوم (نوترکیبی ژنتیکی) شوند که در نتیجه، کپی‌هایی اضافی از ژن وارد ژنوم خواهد شد.[۶۶] همین کپی‌های اضافی از ژن، منشأ مناسبی برای ایجاد ژن‌های جدید از راه فرگشت هستند. بسیاری از خانواده‌های ژنی (به انگلیسی: gene families)به همین ترتیب از ژن‌های قدیمی‌تر (اجدادی) بوجود آمده‌اند.[۶۷] به عنوان مثال، چشم انسان از محصول ۴ ژن برای دیدن استفاده می‌کند. محصول ۳ ژن در دیدن رنگ و محصول یک ژن در دیدن در نورکم (شب) نقش دارد. همگی این ژن‌ها از یک ژن اجدادی بوجود آمده‌اند.[۶۸] ژن‌های جدید از راه مضاعف شدن ژن اجدادی و جهش در ژن تازه بوجود آمده (مضاعف شده) بوجود می‌آیند.

    جنسیت و نوترکیبی
    برای جزئیات بیش‌تر دربارهٔ این بخش از مقاله، تکامل تولیدمثل جنـ*ـسی و نوترکیبی ژنتیکی را ببینید.

    در جاندارانی که تکثیر غیر جنـ*ـسی دارند، ژن‌ها با یکدیگر به ارث می‌رسند و نمی‌توانند با ژن‌های سایر ارگانیسم‌ها در هنگام تولید مثل، مخلوط شوند اما در جاندارانی که تکثیر جنـ*ـسی دارند، کروموزوم‌های والدی (مادری و پدری) با یکدیگر مخلوط می‌شوند. در فرایندی به نام نوترکیبی هومولوگ (به انگلیسی: homologous recombination)، این جانداران، DNA را بین کروموزوم‌های جفت شده (به انگلیسی: matching chromosomes) مبادله می‌کنند.[۶۹] پس جنسیت موجب افزایش گوناگونی ژنتیکی و افزایش سرعت فرگشت (تکامل) می‌شود.[۷۰]

    شارش ژنی
    برای جزئیات بیش‌تر درباره این بخش از مقاله, شارش ژن را ببینید.
    شارش ژنی (به انگلیسی: Gene flow) به معنای تبادل ژن بین جمعیت‌ها و گونه‌ها می‌باشد.[۷۱] بنابراین به عنوان منبعی برای گوناگونی‌ها است. شارش ژنی می‌تواند بر اثر مهاجرت جمعیت‌ها از جایی به جای دیگر اتفاق بیفتد. انتقال ژن بین گونه‌ها شامل تشکیل جانداران دورگه (هیبرید) و انتقال افق ژن‌ها (به انگلیسی: Horizontal gene transfer) است. انتقال افقی ژن‌ها به معنای انتقال ژن از یک جاندار به جاندار دیگر به‌طوری‌که جاندار جدید زاده یا فرزند جاندار دیگر نباشد. انتقال افقی ژن‌ها، بیشتر در باکتری‌ها دیده شده‌است. انتقال ژن‌های مقاومت به آنتی بیوتیک‌ها از این راه اتفاق می‌افتد.[۷۲] از این رو، در پزکش اهمیت فراوانی دارد. در برخی از یوکاریوت‌ها مانند ساکارومایسس سرویزیه (به لاتین: Saccharomyces cerevisiae) نیز انتقال افقی ژن‌ها اتفاق می‌افتد. ویروس‌ها هم در انتقال DNA از یک جاندار به جاندار دیگر نقش دارند.[۷۳] اکتساب کلروپلاست (سبزینه) و میتوکندری توسط سلول‌های یوکاریوتی، نمونه‌ای از جذب مقدار زیاد ژن است. میتوکندری و کلروپلاست منشأ باکتریایی دارند. ممکن است یوکاریوت‌ها بر اساس انتقال افقی ژن‌ها بین باستانیان (آرکئا) و باکتری‌ها بوجود آمده باشند.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا