VIP هنر در گذر زمان

[mah.s.a]

شام در امائوس اثر کاراواجو

کاراواجو مهمترین نابغه‌ای بود که در شیوه واقع‌گرایی ایتالیا پیشقدم بود خاصیتی عامیانه به مسیح داده بود نور در آثار او جلب بدن انسان را جذاب و دلپسند نشان می‌دهد نوری از کدوم و در تضاد سایه های غلیظ تقریباً خیره کننده است پاسکال اعتراف می‌کند که سکوت این فضا های بیکران مرامی به هراس می اندازد نور نیز به همین اندازه نکن انسان اهل باروک را به خود جذب می‌کند

Judith Beheading Holofernes​

 

[mah.s.a]

پتر پل روبنس
مشهور سبک باروک فلمانی در سدهٔ ۱۷ میلادی بود.
هنر روبنس مدیون هنر ایتالیا ست

باغ عشق یکی از آثار روبنس است
روبنس از ترکیب سنت با داستان‌های اساطیری اقتباس شده از هنر تیسین عالمی افسون زده را به وجود می‌آورد
در نقاشی منظره طبیعی یا قصر ییلاقی فضای باز و شکوهمند از محل شکارچی و صیدش در پیش زمینه تا تپه ها پوشیده شده است و در مه رقیق در دور است ادامه دارد
در زمینه منظره سازی روبنس را باید ارث پیتر بروگل دانست از دیگر آثار روبنس شکار شیر و بر افراشتن صلیب است شیوه روبنس استفاده از خط اریب است


بالا بردن صلیب برای محراب بلند کلیسای سن والبورگا (که اکنون از بین رفته) اجرا شد اما می‌توان از خلال پیش طرح رنگ و روغنی که برای این نقاشی شده‌است دریافت که عناصر پویا که وجه تمایز شیوهٔ باروک هستند، هنوز در این پیش طرح‌ها مشاهده نمی‌شوند. این پیش طرح، شلوغ تر و کم تمرکز تر است و پیکر مسیح در آن، به صورتی تقریباً عمودی در صفحهٔ تصویر واقع شده‌است. اگر چه در نقاشی، مسیح موازی با صفحه است و می‌توان بالا رفتن او به سمت صلیب به عینیت مشاهده کرد. مفهوم عینی «بالا رفتن»، مفهومی کاملاً باروک است که بر حرکت و فعالیتی دلالت دارد که در لحظه در حال وقوع است. کلیت صحنه نیز حالتی نمایشی، قدرتمند و تاریخی دارد. پیش طرح رنگ و روغنی، که یکی از صدها پیش طرحی است که او یرای آماده‌سازی نور پردازی و رنگ آثار اصلی به انجام رسانده، فقط طراحی اولیه است از آنچه سر انجام خلق می‌شود-یک محجر محراب که باید در شکل نهایی خود ۳۵ پا ارتفاع داشته باشد-قالب سه لتی با نقاشی خدای پدر در بالا (که اکنون از میان رفته‌است)، به توصیف نگاه پر استغاثهٔ مسیح روبه آسمان می‌پردازد. نقاشی در قسمت بالای محراب بالای نوزده پله واقع شده، بنابراین کلیت محجر محراب می‌تواند بر همه چیز محیط باشد.

خودنگاره

e Elevation of the Cross

Honeysuckle Bower​

 

[mah.s.a]

جان لورنتسو برنینی
هنرمند، معمار، نقاش، و مجسمه‌ساز ایتالیایی

هنرمند ایتالیایی و یک معمار برجسته بود که بیشتر در رم فعال بود. او برترین مجسمه‌ساز زمان خود بود که اعتبارش به خاطر خلق آثاری در سبک باروک بدست آمده بود
برنینی توانایی نمایش یک داستان دراماتیک از شخصیت‌هایی که احساسات شدید از خود نشان می‌دهند را داشت، و در عین حال می‌توانست مجسمه‌هایی با ابعاد بزرگ خلق کند که نمایانگر عظمت و شکوه باشند.

یکی از پیکرتراشان چیره‌دست زمان خود بود و البته معماری برجسته. برنینی اولین مجسمه‌سازی است که پیکره‌هایی در سبک باروک آفرید و این شیوهٔ پیکرتراشی را به حدی از کمال رسانید که آثار دیگر هنرمندان این سبک تنها سهم کوچکی از تاریخچهٔ مجسمه‌سازی باروک را به‌خود اختصاص می‌دهند.[۲] او که هنر آموختهٔ مکتب کلاسیک بود، توانایی منحصربه‌فردی در کار با سنگ مرمر داشت و شیوهٔ روایت دراماتیک/ناتورالیستی واقع‌گرایانه‌ای در به تصویر کشیدن «یک لحظه» داشت که تقریباً تکان‌دهنده بود. در مقام مقایسه با دیگر مجسمه‌سازان هم‌عصرش -از جمله رقیب او آلساندرو آلگاردی- برنینی را می‌توان جانشین شایستهٔ میکل آنژ به‌شمار آورد. با در نظر گرفتن آنچه او انجام داد، استعدادش فراتر از محدوده مجسمه‌سازی بود. توانایی او در ترکیب مجسمه‌سازی، نقاشی و معماری به صورت یک مفهوم به هم پیوسته، توسط مورخ هنری «اروین لوین» به عنوان «یگانگی هنرهای بصری»، نام‌گذاری شده‌است. به عنوان یک فرد مذهبی که در دوران اصلاح کاتولیک زندگی می‌کرد، برنینی از نور برای ایجاد درک بهتر از مجموعه‌های مذهبی خود استفاده می‌کرد. اغلب از یک منبع نور مخفی برای افزایش حس پرستش یا تشدید لحظات دراماتیکی که مجسمه‌هایش بیان می‌کردند، استفاده می‌کرد.

همچنین برنینی به همراه معاصرانش فرانچسکو برومینی (معمار) و پیترو داکورتنا (نقاش و معمار)، از چهره‌های برجسته در دوران ظهور باروک رومی بود. در اوایل کارشان آن‌ها با هم در پروژه میدان باربرینی زیر نظر معمار سوییسی-ایتالیایی، کارلو مادرنو، کار می‌کردند و بعد از مرگ او تحت رهبری برنینی به کار خود ادامه دادند. اما بعدها در کارهای مختلف با هم به رقابت پرداختند و حسادت و چشم وهم چشمی زیادی، به خصوص بین برنینی و برومینی، به وجود آمد. با وجود نوآوری‌های بیشتر برومینی و کورتنا در معماری، برنینی هنرمند برتر به‌شمار می‌رفت، به ویژه در دوران پاپ اوربان هشتم (۴۴−۱۶۲۳) و الکساندر هفتم (۶۵−۱۶۵۵)؛ به طوری‌که توانست مهم‌ترین پروژه رم، در زمان خودش، کلیسای سن پیترو، را بدست آورد. طرح میدان سن پیترو در جلو کلیسا، یکی از نوآورانه‌ترین و موفق‌ترین طرح‌های معماری برنینی است.

در زندگی حرفه‌ای طولانی برنینی، پروژه‌های مهم زیادی به او واگذار شد. بسیاری از آن‌ها مربوط به دستگاه پاپ بود. در سال‌های اولیه او مورد توجه عموزاده پاپ، کاردینال سفیونه بورخس قرار گرفت، و در سال ۱۶۲۱ در حالی که فقط ۲۳ سال داشت، توسط پاپ گرگوری پانزدهم، ملقب به شوالیه شد.

خودنگاره برنینی

david bernini

Chair of Saint Peter
برخلاف حالت های آرامش دهنده آرامش و تشنج ای که در پیکره‌های داوود اثر دوناتلو وروکیو و میکل آنژ می‌بینیم در پیکره داوود برنینی با خشونت بیشتری در حال پرتاب سنگ به طرف نقطه مورد نظر همان جالوت نامرئی میبینیم
از دیگر آثار برنینی جذبه روحی قدیسه
قدیسه را در حال در حال جذبه روحی یعنی تجسمی از درهم آمیختگی اشتیاق روحانی و جسمانی و تکیه زده بر ابرها نشان می‌دهد فرشته نیز در همین حال قلب او را با پیکان خود نشان گرفته است
داوود برنینی بر حضور جالوت اشاره کرده که گویی نیمی از پیکره وجود دارد و دو نیمه دیگری غایب است​

 

[mah.s.a]

فرانس هالس
نقاش برجسته هلندی سده ۱۷ میلادی است.

متعلق به دوران مشهور به «دوران طلایی هلند» است.
او از برجسته‌ترین چهره نگاران دوران بارک به شمار می‌آید. شیوه واقعگرایانه و بی تکلف و طرز قلمزنی آزاد او در آن زمان استثنایی بود.
​

کشیدن تابلوی گروهان نحیف، اثر نیمه‌کاره فرانس هالس که پیتر کوده آن را تمام کرد، ۴ سال به طول انجامید. این اثر اکنون در مالکیت موزه امپراتوری هلند قرار دارد.

فرانس هالس نقاش برجسته هنر در دوره باروک محسوب می‌شود از زندگی فرانسه آلس هیچ اطلاعی نیست به جز بدهکار یک نانوا و کفاش محله بوده پس از برجسته‌ترین چهره نگاران دوره باروک بوده و قلم زنی آزاد او در آن زمان استثنایی بوده

ادوارد مانع از جمله کسانی بود که از نقاشی‌های او بسیار تاثیر گرفته هانس چهره‌ها را همچون یک تصویر عکاسی واقعی کار می‌کرده مقایسه چهره های هانس با رامبرانت
رامبرانت چهره ها را گویی همیشه مجموعه یا کلیت یک شخص را بازنمایی می آیم می نماید مهمترین اثر ها فرانسه آلت میگسار سرخوش است در این اثر چشمان براق و دهان نیمه باز پنجه برافراشته و لیوان نوشید*نی در وزین و استوار می باشد با ضربات شتابزده قلمو که هر کدامشان وحدت یا ماهیتی مجزا دارد نقاشی می‌کرده است از دیگر آثار فرانسه آستر پرده ماله بابه است این قیامه‌ی روستایی که نیمی جادوگر با توجه به جغد روی شانه اش و فریاد دشنام آمیز را بر سر دیگر حاضران حاضران درون میکده بلند کرده است


ماله بابه

خودنگاره​

 

[mah.s.a]

رامبرانت بزرگترین نابغه هندی هلند در ابتدا به طور غیرمستقیم تحت تاثیر کاراواجو است. نخستین نقاشی آثار رامبراند به دوره اقامت لیبن یا لایدن که همه کوچک هستند و بانو ریتون روشنایی یافتن و شدیداً خاصیت واقع نمایی دارند
یکی از مشهورترین آثار شپارس شبانه یا نگهبانی شبانه این پرده بزرگ گروهانی از نظامیان را نشان می‌دهد که هر یک از افراد برای تامین هزینه نقاشی سهمی پرداخت کرده بودند اما رامراند تحقق آنها را به تصاویر از آن کرد

از دیگر آثار رامبراند کور کردن شمع اونا شمشون تابش ناگهانی نور شدید به درون چادر تاریک یا کمال بی پروایی خاصیت صحنه سازی دارد و اثرات فی واقعه را تشدید می‌کند را مراد همانند آلبرشت دورر تنها نقاش بزرگی بود بلکه در هنرهای چاپ نقش یا گراور سازی دستی توانا داشته است را مردان دیگر از شیوه کنده‌کاری روی مس و چوب استفاده نمی‌کرد بلکه روشی به کار می‌برد از روش کار با مغار یا حکاکی راحت تر و سریع تر به نظر می‌رسید این روش را چاپ نقش تیزابی انجام می‌داد چاپ نقش تیزابی در زمان رامبراند
روش تیز‌آبی کار ساده‌ای داشت می‌توانست به جای کار پر زحمت کنده‌کاری سطح لوله مسی با مقامات سطوح سطح لوح را موم اندود کند و با سوزن روی آن یک طراحی می پردازد
مسیر حرکت سوزن از موم خالی میشد و مسلخ نمودار می‌شد سپس صلح را زیر تیزاب قرار می‌داد که در جاهای بدون میانه روی مس خورندگی ایجاد کند بدین ترتیب طراحی به لوله مسی انتقال می یافت.
مثل کاراواجو علاقه‌ای به زیبایی ندارد بلکه می‌خواهد زشتی های موجود عینی را در تابلوهایش نشان دهد رامبراند ۶۰۰ پرده رنگ روغن ۳۰۰ باسمه و نزدیک به ۲۰۰۰ طراحی از خود به جای گذاشته
از دیگر تابلوها بازگشت فرزندم را که تاثیر انگیز ترین تصویر دینی است اهمیت گراورسازی وی و هنر چاپی و به حدی است که او را در مقامی پس از دور می گذارند و از روش گراورسازی تیزابی استفاده می‌کند از دیگر آثار رامبراند یعقوب در حال متور کردن پسران یوسف نمایشگر عمق احساس و دیگر آثارش هم سوار لهستانی را احتمالاً برگرفته از سلحشور و مرگ شیطان آلبرشت دورر است

گشت شبانه

طوفان در دریای جلیل​

 

[mah.s.a]

سالومون فن رویزدال
نقاش اهل هلند بود.
وی در عصر طلایی نقاشی هلند در قرن ۱۷ میلادی زندگی می‌کرده و بیشتر آثارش با موضوع طبیعت و منظره بوده‌است
بزرگترین منظره ساز هلند و باروک
عکس های توفان زا که از روی دره متروک و مخوف می‌گذرد خرابه‌های قرون وسطا سیلابی که راه خود را با فشار از میان قبرهای کهنه باز کرده است
نقاش می خواهد به ما بگوید که هیچ چیز در این دنیای خاکی بر جا نمی ماند رویسدال از رابـ ـطه طبیعت با آدمی درست در نقطه مقابل کاراتچی بوده


​

 

[mah.s.a]

یوهانس فرمیر
دربارهٔ زندگی فرمیر اطلاعات زیادی وجود ندارد. او روز ۳۱ اکتبر ۱۶۳۲ در شهر دلفت در هلند به دنیا آمد و پسر یک فروشنده بود. در سال ۱۶۵۳ با کاتارینا بولنز ازدواج کرد و از این پیوند صاحب ۱۵ فرزند شد که ۴ نفر از آن‌ها در سنین کودکی مردند. پیوند او با همسرش با توجه به شرایط اجتماعی و دینی قرن هفدهم تا حدودی تعجب‌انگیز بود؛ چرا که خانوادهٔ همسر او از خانوادهٔ خودش ثروتمندتر بودند. به علاوه، ورمر پروتستان بود در حالی که همسرش کاتولیک بود. به همین دلیل گمان می‌رود که ورمر به کاتولیسیسم روی‌آورده باشد. ورمر و خانواده‌اش نزد مادر کاتارینا زندگی می‌کردند، که از آثار او حمایت مالی می‌کرد.

فرمیر در دوران نسبتاً کوتاه زندگی‌اش به شهرت زیادی دست نیافت و معروفیت او تنها به شهر دِلف و اطراف آن محدود بود. او تا پایان زندگی‌اش بیش از ۴۵ تابلو نکشید، و احتمالاً به همین علت بود که وضع مالی خوبی نداشت. او در ۱۵ دسامبر ۱۶۷۵ چشم از جهان فروبست و همسر و ۱۱ فرزندش را در مقابل قرض‌های سنگینی ترک گفت
امروزه ۳۴ تابلوی نقاشی از ورمر شناسایی شده‌است. آثار او اکثراً صحنه‌هایی خانگی و روزمره را نشان می‌دهند. دختری با گوشواره مروارید، زن شیردوش، چشم‌انداز دلفت، دختری با فلوت، سرباز و دختر خندان، دختر جوان با جام می، زنی با یک ترازو، پرتره بانوی جوان و هنر نقاشی از تابلوهای معروف او می‌باشند.
فرنی یک هنرمند باروکی که بیشتر آثارش در قطع کوچک هستند۱ تابلوهای کوچک انگشت شمار و از لحاظ دامنه موضوعی کامل هستند
ورمیه از فضاهای درونی خانه های تمیز و باشکوه متعلق به بازرگانان هلند نقاشی می کشیده
ورمیر اغلب تابلوهایش را از یک پیکره یا دو یا چند پیکره میکشیده
تابلوی زن جوان با تنگ آب از آثار مشهور شده است
استاد نورپردازی تصویر است. فرمیر از آینه اتاق تاریکی استفاده کرده در این دستگاه که جلد جدید دوربین امروزی به حساب می‌رود سوراخ کوچکی ایجاد شده تا نقش عدسی را ایجاد کند
به سبب واقع‌گرایی بی پیرایه مهارت در بازنمایی دقیق نور طبیعی در جذب از برجسته ترین نقاشان اروپایی به حساب می‌آید
از دیگر آثار ورنیه زن نوازنده و آتلیه نقاشی (یا نقاش در کارگاهش) و پرده دختر خفته در کنار میز و نامه عاشقانه- مستخدم در حال ریختن شیر- دختر شیر فروش
اکثر تابلوهایش آدم های ساده ای را نشان می دهد که در اتاقی از خانه نوعاً هلندی حضور دارد
دختری با گوشواره مروارید شیوه واقع گرای بصری یکی از شیوه‌های مختص ورمیر است یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ هنر جهان دختر شیر فروش است
نور نقره‌ای و سبز سرصحنه را فرا گرفته است معروف به نقاش خانوادگی

خودنگاره

دختری با گوشواره مروارید

دختر شیردوش ​

 

[mah.s.a]

دیه‌گو ولاسکوئز
دیه‌گو رودریگز دِ سیلوا ای ولاسکوئز
نقاش اسپانیایی محبوب دربار فیلیپ چهارم بود. او به خاطر نقاشی‌های پُرتره‌اش از دودمان سلطنتی اسپانیا، دربار واتیکان و اشراف اروپایی، به شهرت فراوانی دست یافت. در سده ۱۹ آثار وی الگوی هنرمندان واقع‌گرا و دریافتگر، به ویژه ادوار مانه، فرانسیسکو گویا، پابلو پیکاسو و سالوادور دالی قرار گرفت.
ولاسکوئز از هنرمندان مطرح دوره باروک و یکی از برجسته ترین شخصیت های نقاشی اروپاست.
موضوع آثار: نگرش واقعی به اسطوره_ با جاودانه نمودن موضوعات عادی و موضوعات آرمانگرایی را از میان برداشت.
ندیمه ها مهمترین آثار ولاسکوئز است (نام دیگر این اثر، نقاش در کارگاهش)
موضوع مورد علاقه ولاسکوئز صحنه های زندگی روزانه بوده نه مضامین دینی
از نظر ولاسکوئز نور است که دنیای مرئی را به وجود می آورد هدف ولاسکوئز نشان دادن فیگورها در حالت نیست بلکه نشان دادن حرکت خود نور و اثرات نامحدود آن بر شکل ها و رنگ هاست.
ولاسکوئز هنرمند باراک از آینه و وسایل دوربین مانند برای رسیدن به بیشترین حد ممکن واقع‌گرایی در آثارش استفاده کرده است.
او به این فکر نیست که فیگور یا پیکره ها را طراحی کند پس همچون تندیسهای برجسته، آن رنگ آمیزی می کند.

رنگ یا درجات رنگ را جوهر اصلی نقاشی می داند.

۳۰۰ سال بعد نقاشان درخواهند یافت که رئالیسم بصری ولاسکوئز حدی داشته است مهمترین آثارش "پیرزن در حال درست کردن تخم‌مرغ" و "ازوپوس یک فیلسوف یونانی" است.


پیرزن درحال درست کردن تخم‌مرغ

تاج گذاری باکـ ـره

سه نوازنده​

 

[mah.s.a]

ژورژ دو لا تور
۱۳ مارس ۱۵۹۳–۳۰ ژانویه ۱۶۵۲
یک نقاش باروک اهل فرانسه بود
بیشتر زندگی کاری خود را در دوک نشین لورن سپری کرد و به‌طور موقت بین سال‌های ۱۶۴۱ و ۱۶۴۸ جذب فرانسه شد. بیشتر نقاشی‌های او مذهبی، نقاشی سیاه قلم صحنه‌های روشن شده با نور شمع هستند.
او هم دوره کمال الملک و از هنرمندان دوره باروک بوده که شکل ها را به صورت هنری ساده می کرده.
پیرو کاراواجو میباشد
تابلوی "زاری بر جسد"و یوسف نجار" از آثار ایشان می‌باشد نور شدید بر شکلهاییی که بسیار ساده و تقریباً انتزاعی شده‌اند می‌افتد.
هنرمند تقریباً منظمی بوده با انتخاب لحظه‌های خاص از زندگی و حالت مردم معمولی و با روشی آزاد و راحت به همراه رنگ های شدید و ضربات سریع قلمو نقاشی میکرد.

توبه مجدلیه

تولد عیسی مسیح
​

 

[mah.s.a]

نوزاد مسیح

The denial of Saint Peter

The education of the Virgin​