آموزشی چگونه اشعار را نقد کنیم؟

Forgettable

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/28
ارسالی ها
2,354
امتیاز واکنش
11,844
امتیاز
796
سن
32
محل سکونت
یزد
۲) به علم عروض، علم قافیه نیز مزید می‌شد که قواعد قافیه و روی و ردیف و معایب این کار را معین می‌ساخت. شعر نوپردازان به ویژه در شکل نیمایی آن بحور و اوزان و قوافی را البته به شکل آزادانه‌ای مراعات می‌کند. لذا هنوز قواعد کهن عروض و قافیه در مورد این نوع شعر مصداق دارد. و به همین جهت روی این دو رشته ی فنی شعر سنتی مکث بیش تری کرده ایم. اما اشکال دیگر شعر نوپردازانه و به ویژه “موج نو” غیر نیمایی آن بحور و اوزان عروضی و قواعد سنتی قافیه را کنار گذاشت و بدنبال قواعد دیگری رفت که باید آن ها را با بررسی روند تکامل این شعرها از درونشان بیرون کشید. برخی از نقادان دوران ما از این جهت شاعران معاصر را به سنت گرا، اعتدال‌گرا، شاعران نیمایی و شاعران موج نو تقسیم کرده‌اند. در ادبیات اروپایی درکنار اشعار سنتی، از اشعار آزاد و سفید سخن می‌رود و برای وزن در شعر محتوای نوی جستجو می‌کند . که در آهنگین بودن عمومی بیان، هماهنگی الفاظ، چفت و بست دستوری کلام منعکس است و قافیه‌ها را در هم صدایی واژه‌ها می‌جویند. در بحث گذشته راجع به شعر گفتیم که این آسان تر شدن جهت فنی در شعر نو هم دارای خواصی است هم دشواری‌هایی پدید آورده است، با آن که در هر حال مرحله ی ضرور و ناگزیر تکامل شعر در سراسر جهان است. و تاریخ حکم خود را درباره‌اش و به سودش صادر کرده است.
 
  • پیشنهادات
  • Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد

    ٣) دیگر از علوم سنتی که پایه ی نقد شمرده می‌شد علوم معانی و بیان بود. در علم معانی قواعدی ذکر می‌گردید که به یاری آن ها مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام (یا زمان و مکان) بررسی می‌گردید. اما در علم بیان مقولاتی مانند معانی حقیقی و مجازی و تناسب آن ها که “علاقه” نام دارد، استعاره و تشبیه و کنایه و غیره بررسی می‌شده است.

    هم معانی و هم بیان مطلب را جایی مطرح می‌کنند که برخی از آن ها برای ادب‌شناسی امروزی نیز قابل توجه است و در سخن پیشینیان با وجود صوری و مدرسی بود برخی مباحث آن، نکات آموختنی کم نیست.
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد

    ۴) علم ادبی مهم دیگر علم بدیع بود که صنایع لفظی و معنوی را در کلام ـ منثور یا منظوم ـ مورد بررسی قرار می‌داد . مانند مراعات نظیر، ایهام التناسب، براعت استهلال، ارسال مثل، تلمیح، توریه، ترصیع، تنسیق الصفات، جناس و غیره و غیره که البته این صنایع در نثر نیز به کار رفت.

    عقیده ی راسخ اینجانب است که باید علوم سنتی ادبی ما به شیوه ی نوینی تنظیم و در دسترس شاعران و نویسندگان قرار گیرد تا در کنار قریحه شعری، برخودآگاهی فنی آنان نیز بیافزاید و آنان را به نکات و اصطلاحات و مباحث ضرور مجهز سازد. در این زمینه علاوه بر کتبی که ذکر کردیم، کتبی مانند حدائق السحر و طواط و المعجم فی معائیر اشعار العجم شمس قیس رازی و در دوران اخیر ابدع البدایع قریب گرگانی و صناعات ادبی همایی نوشته شده و تصور می‌کنم باز هم دردوران اخیر کتبی در این زمینه تالیف گردیده است که اکنون نام آن ها را به خاطر نمی‌آورم.
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد
    ولی علاوه بر تنظیم علوم سنتی با اسلوب نو، باید ادب‌شناسی معاصر در غرب (علومی مانند پوئه تیک، استه‌تیک و غیره) نیز تنظیم گردد و نقادان فاضل ما بکوشند تا قانونمندی شعر نیمایی و پس از نیمایی را موافق قوانین استه‌تیک و ادب‌شناسی تنظیم کنند و معیارهای عینی برای نقد و ارزیابی را به وجود آورند. زیرا معیارهای شعر کهنه ی ما دیگر چندان پاسخگوی اشعار نوپردازانه نیست ولی معیارهای نو نیز از جهان ذهنیات و سلیقه‌های شخصی به زحمت خارج شده است.

    اینجانب معتقد نیستم که دانش ادبی و اطلاع فنی جای قریحه یا “عرق شاعرانه” (Vena Poetica) را می‌گیرد و آن چه را که شاعر رومی هوراس آن را “جنون مطبوع” (Amabilis Insania) و شاعر نظامی آن را “کیمیای سخن” می‌نامد پر کند. ولی مثلن شاعر بزرگ و بی‌نظیر ما حافظ از کسانی بود که بر تئوری ادبی و اسرار بلاغت تسلط داشت و نبوغ را با مهارت فنی همراه می‌ساخت و بدون شک یکی از دلایل عظمت او در مهارت شگرف فنی اوست.

    شاعری که علوم ادبی را خواه به معنای سنتی، خواه به معنای امروزی نداند، از جهت خودآگاهی هنری و جهت فنی ضعیف است، لذا نه تنها می‌تواند خطا کند، بلکه نمی تواند خود را بشناسد و به غث و ثمین، سره و ناسره، ارجمند و بی‌ارج در کار خود پی‌ببرد. تمام شعرای بزرگ ما ادبای بزرگ نیز بوده‌اند، به همین سبب توانستند در عالم ادب دوران‌ساز باشند. در گذشته از اجزای سه گانه ی هنر یعنی آفرینش بدیعی، مضمون و شکل یا فن سخن گفتیم. اینک باید بگویم که هر یک به مایه‌ای نیازمند است.
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد

    آفرینش بدیعی به استعداد نیاز دارد (که اعراب دوران جاهلیت تصور می‌کردند جنی است به نام “تابعه” که در که در جسم شاعر رخنه می‌کند!) مضمون به قدرت تفکر و نیز به تجربه حیاتی و دانش نیازمند است. است. شکل یا فن به اطلاع از ادب و زبان نیاز دارد. تاره به همه ی این ها باید سخت کوشی و خویشتن کاوی مزید مزید شود تا اثر هنری، اثر هنری شود.به قول انوری که هم اکنون از او صحبت کردیم:

    صد بار عقده در شوم، تا خود

    از عهده یک سخن بدر آیم

    یا به قول بسیار ژرف و زیبای نظامی:

    هر چه در این پرده نشانت دهند

    گر نستانی، به از آنت دهند
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد

    و شمس قیس رازی در المعجم به کوتاهی این اندرز را درباره ی رابـ ـطه ی مضمون و شکل به شاعران می‌دهد: «شاعر باید نه به آوردن معانی خوب در الفاظ پست راضی شود، نه به اتیان معانی مبتذل در الفاظ خوب.» و سرانجام در قابوسنامه آمده است که : «شعر از بهر دیگران گویند، نه از بهر خویش».

    در واقع داشتن تسلط بر زبان و بیان شعری و اندیشه ی روشن و بدیع دو محور اساسی شعر است که می‌تواند شعر را تا مرز شگرف “سهل ممتنع” اوج دهد. نمی‌توان مانند قیصر روم گفت: «من قیصر رومم و بالاتر از صرف و نحو قرار دارم». باید اهرم‌های صرف و نحو زبان را نه به معنای خشک و مدرسی آن، بلکه با توجه به روح پویای زبان و اندیشه مخترع هنرمندانه، در دست داشت و به ویژه از آن چه که می‌خواهیم بگوییم و بسراییم نیک آگاه و باخبر باشیم و نیاز نو گفتن، عطش شعر در ما پدید آید. بوآلو شاعر و نقاد بزرگ فرانسوی عصر لویی چهاردهم می‌گفت:

    «آن چه خوب درک شود، خوب هم بیان خواهد شد و الفاظ برای بیان آن آسان به دست می‌آید.»
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد

    و تقریبن در همین معنی گُته در فائوست می‌گوید:

    «اگر کسی واقعن چیزی برای گفتن دارد، در آن صورت نیازی ندارد که به دنبال واژه‌ها بدود.»

    یا به قول نظامی:

    در مرحله‌ای که ره ندانم

    پیداست که نکته چند رانم ؟





    منبع : نوشته های فلسفی و اجتماعی، جلد دوم
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد
    گام اول : حداقل دوبار شعر را به طور کامل بخوانید.

    شما باید قبل از برداشت کردن معنایی عمیق از شعر ، آن را چندین بار بخوانید . شانس کامل تجربه کردن شعر را به خودتان بدهید.



    گام دوم : آیا عنوانی وجود دارد؟

    عنوان را فراموش نکنید . خوانندگان غالبا عنوان شعر را از قلم می اندازند ، عنوانی که ممکن است کلیدهای مهمی را در اختیار شما قرار بدهد. غالبا عنوان می تواند شما را به مفاد شعر رهنمون سازد، قبل از آنی که آن را بخوانید . به عنوان مثال با خواندن عنوان شعر " مادرِ پسر " اثر لانگ استون هوگس شناختی از متکلم و آنچه او از آن صحبت می کند به شما دست می دهد.



    گام سوم : آرامش خود را حفظ کنید!

    اگر در متن شعر کلماتی ناشناخته و بیگانه وجود دارد اضطراب نداشته باشید و خود را اذیت نکنید. ابتدا شعر را به صورت کلی بخوانید و در جزییات آن ریز نشوید و در مراحل بعدی خواندن باید به کلمات سخت و هرچیزی که برایتان مشکل است بپردازید.



    گام چهارم : با صدای بلند بخوانید.

    بله . شما باید این کار را انجام دهید . شعرها وقتی فهمیده می شوند که شنیده شوند . وقتی با صدای بلند بخوانی می توانی جاهایی از شعر را که شما را آزار می دهد راحت تر پیدا کنی . ممکن است حس کنید احمقید ! اما به زودی از شر این حس خلاص خواهید شد.



    گام پنجم : به نشانه گذاری توجه کنید .

    در اکثر شعرها برای کمک به صدای خواننده از نشانه های نگارشی استفاده شده است . شما نیاز دارید که از این نشانه ها استفاده کنید چرا که آخر خط خیلی اوقات آخر جمله نمی باشد؛ به شعر رابیندرات تاگور توجه کنید :

    پنداشتم، سفرم پایان گرفته است،

    به‌غایتِ مرزهای توانایی‌ام رسیده‌ام.

    سد کرده است راه مرا،

    دیواری از صخره‌های سخت.

    اگر در سطر اول خواندن را متوقف کنید صدا غیر طبیعی و شکسته خواهد شد و اگر به نرمی و آهستگی بخوانی و مکث مختصری بعد از کاما داشته باشی و در پایان شعر کاملا متوقف شوی ،شعر یک سخن محاوره ای شایسته وبایسته خواهد داشت.



    گام ششم : تلاش برای تفسیرکردن.

    شاید برای شما بهتر باشه که کلمات شخصی خودت را از لابه لای گفته های شاعر یادداشت کنی. اگر چنین کنید متوجه نقاطی که می بایست روی آن متمرکز شوید خواهید شد. اما دوباره بگویم که از تصور "یک معنای درست" جلوگیری کنید.



    گام هفتم: گوینده کیست؟

    به یاد آورید که شاعر لزوما سخنران و متکلم نیست. غالبا گوینده، خود یک شخصیت است .مشخص کردن کسی که متکلم است برداشت از شعر را برای شما راحت تر خواهد کرد.



    گام هشتم: در ترجمه کردن آزاد باش.

    به خودت این شانس و بده که بتوانی آزادانه یک شعر را ترجمه و تفسیر کنی . اگر اهداف شاعر باز باشد می تواند شما را به سوالات و نظرات جالبی بکشاند .



    گام نهم: در آن کلمات بی فایده وجود ندارد.

    شعرا در انتخاب هر کلمه دقت می کنند. هیچ یک از کلمات نباید بی دقت انتخاب شود. تصورات و نمادها همگی داری یک هدف در معنای کلی شعر هستند.



    گام دهم : انتظار یک مطالعه ی صریح و قطعی را نداشته باشید.

    بسیاری از شعرها از عمد بی انتها هستند و در آن ها از حل کردن کشش های درونی جلوگیری شده است و این در حالی است که مقبول این است که بدانیم هدف شعر چیست و به خاطر بیاوریم که روشها و تفسیر های غیر از روشهای شما وجود دارد.
     
    بالا