کلمات آلمانی با ریشه عربی
زبان و حروف عمیقتر از یک ابزار برای ارتباط برقرار کردن به شمار میروند، زبان برای ما روایتگر تاریخ پیشرفت هر مردم و بیانگر فرهنگهای مختلفی است که بر آنها اثر گذاشته و یا اثر پذیرفته است، زبان بیانگر تأثیر و تأثر در طول تاریخ است. در هر زبانی مجموعهای از کلمات وجود دارند که ریشه آنها به زبان دیگری بازمیگردد که بر اثر تعاملات تاریخی و یا فرهنگی شکل گرفته اند.
طبیعی است که زبانی از زبانهای هم خانواده خود تأثیر بگیرد. در عین حال وارد شدن کلمات عربی که بزرگترین عضو از شاخه زبانهای سامی به شمار میرود به زبان آلمانی که عضوی از شاخه زبانهای ژرمنی غربی میباشد، نشان دهنده قرابتی بیش از صدها سال بین آن دوست.
در این گزارش برخی واژههای آلمانی با ریشه عربی آمده است.
بَبغَاء، Papagei، طوطی
در زمان آلمانی به معنی طوطی است، در عربی به آن ببغاء میگویند و در انگلیسی Parrot است.
مقبره، Makaber، مکان حزن و اندوه
در زبان آلمانی به معنی ترسناک است، و از کلمهی جمع مقبرة در زبان عربی گرفته شده، واژه انگلیسی آن Macabre است و بر فضایی که حزن و اندوه بر آن سایه افکنده باشد دلالت میکند.
سُکَر، Zucker، شکر
این واژه آلمانی از سکر عربی گرفته شده و به معنی شکر است، کلمه Sugar انگلیسی هم از آن مشتق شده است.
الطائر، Altair، (پرنده، عقاب)
در زبان آلمانی Altair به معنی عقاب است و از واژه طائر عربی به معنی پرنده میآید.
هِجرة، Hidschrac، هجرت
این کلمه آلمانی (هیدجغا) همان هجرت در زبان عربی است.
قاضی، Kadi، قاضی
این کلمه از قاضی در زبان عربی به معنی حکم دهنده گرفته شده است.
عوار، Havarie، (تصادف، حادثه)
این واژه Havarie در زبان آلمانی معنای تصادف و حادثه میدهد و از واژه عوار عربی گرفته شده، عوار در زبان عربی برای توصیف خسارتی است که به کشتیها وارد آمده باشد.
صِفر، Ziffer، صفر
این واژه آلمانی از صفر عربی گرفته شده و در زبان آلمانی معانی ارقام، عدد صفر، کد و آمارها را در برمی گیرد.
زبان و حروف عمیقتر از یک ابزار برای ارتباط برقرار کردن به شمار میروند، زبان برای ما روایتگر تاریخ پیشرفت هر مردم و بیانگر فرهنگهای مختلفی است که بر آنها اثر گذاشته و یا اثر پذیرفته است، زبان بیانگر تأثیر و تأثر در طول تاریخ است. در هر زبانی مجموعهای از کلمات وجود دارند که ریشه آنها به زبان دیگری بازمیگردد که بر اثر تعاملات تاریخی و یا فرهنگی شکل گرفته اند.
طبیعی است که زبانی از زبانهای هم خانواده خود تأثیر بگیرد. در عین حال وارد شدن کلمات عربی که بزرگترین عضو از شاخه زبانهای سامی به شمار میرود به زبان آلمانی که عضوی از شاخه زبانهای ژرمنی غربی میباشد، نشان دهنده قرابتی بیش از صدها سال بین آن دوست.
در این گزارش برخی واژههای آلمانی با ریشه عربی آمده است.
بَبغَاء، Papagei، طوطی
در زمان آلمانی به معنی طوطی است، در عربی به آن ببغاء میگویند و در انگلیسی Parrot است.
مقبره، Makaber، مکان حزن و اندوه
در زبان آلمانی به معنی ترسناک است، و از کلمهی جمع مقبرة در زبان عربی گرفته شده، واژه انگلیسی آن Macabre است و بر فضایی که حزن و اندوه بر آن سایه افکنده باشد دلالت میکند.
سُکَر، Zucker، شکر
این واژه آلمانی از سکر عربی گرفته شده و به معنی شکر است، کلمه Sugar انگلیسی هم از آن مشتق شده است.
الطائر، Altair، (پرنده، عقاب)
در زبان آلمانی Altair به معنی عقاب است و از واژه طائر عربی به معنی پرنده میآید.
هِجرة، Hidschrac، هجرت
این کلمه آلمانی (هیدجغا) همان هجرت در زبان عربی است.
قاضی، Kadi، قاضی
این کلمه از قاضی در زبان عربی به معنی حکم دهنده گرفته شده است.
عوار، Havarie، (تصادف، حادثه)
این واژه Havarie در زبان آلمانی معنای تصادف و حادثه میدهد و از واژه عوار عربی گرفته شده، عوار در زبان عربی برای توصیف خسارتی است که به کشتیها وارد آمده باشد.
صِفر، Ziffer، صفر
این واژه آلمانی از صفر عربی گرفته شده و در زبان آلمانی معانی ارقام، عدد صفر، کد و آمارها را در برمی گیرد.